تاریخ انتشار۲۸ تير ۱۴۰۱ ساعت ۰:۱۷
کد مطلب : 557993
کارشناس مسایل غرب آسیا در گفتگو با تقریب مطرح کرد:

شکست طرح ائتلاف کشورهای عربی علیه ایران

تقوی نیا تأکید کرد: کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران از سطحی از دانش نظامی و هسته‌ای و قدرت منطقه‌ای عبور کرده و در چنین شرایطی، تحریم‌ها هم نخواهد توانست نسبت به مؤلفه‌های قدرت کشورمان اثر استراتژیک و راهبردی گذاشته و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران را دستخوش تغییر اساسی کند.
شکست طرح ائتلاف کشورهای عربی علیه ایران
به گزارش خبرنگار حوزه سیاست و اقتصاد خبرگزاری تقریب، علیرضا تقوی نیا؛ کارشناس مسایل غرب آسیا در گفتگو با خبرگزاری تقریب به تشریح شکست طرح ائتلاف کشورهای عربی علیه ایران پرداخته است.

آنچه در پی می آید مصاحبه این کارشناس مسایل سیاسی با خبرگزاری تقریب است:

همان‌طور که طی روزهای گذشته شاهد بودیم بایدن بعد از سفری که به سرزمین‌های اشغالی داشت، مستقیم و با هدف شرکت در اجلاس کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و دیدار با سران عربستان‌سعودی وارد این کشور شد. رئیس‌جمهور آمریکا روز جمعه بعد از ورود به عربستان، ازسوی امیر مکه مورد استقبال قرار گرفت نه محمدبن‌سلمان، ولیعهد این کشور. به‌نظر شما معنای این استقبال چیست؟ آیا می‌توان آن را کم‌محلی سران حکومت عربستان‌سعودی تلقی کرد؟ اگر بله، دلیل آن را چه می‌دانید؟
 
خیر، به‌نظرم نمی‌توان آن را کم‌محلی دانست. اتفاقا سعودی‌ها و شخص محمدبن‌سلمان به‌دنبال این بودند که با نهایت اکرام با بایدن برخورد کنند، چون به مواضع و حمایت‌های او برای به پادشاهی رسیدن محمدبن‌سلمان احتیاج دارند. این یک پروتکل است. قبلا هم در عربستان‌سعودی با رؤسای‌جمهور همین‌گونه برخورد شده است. به اعتقاد من، اتفاق خیلی خاصی در این زمینه رخ نداده که ما فکر کنیم عربستان‌سعودی به رئیس‌جمهور آمریکا کم‌محلی کرده است. باید به این نکته هم توجه داشت که اصلا عربستان‌سعودی در حد، قواره و اندازه‌ای نیست که بخواهد نسبت به رئیس‌جمهور آمریکا بی‌محلی کند. امتیازهایی هم که در این سفر به بایدن در حوزه‌های انرژی‌ داده شده، نشان‌دهنده آن است که عربستان همواره سعی دارد حمایت آمریکا را متوجه خود داشته باشد و برای آنان فرقی نمی‌کند که در راه رسیدن به این هدف، رئیس‌جمهور دموکرات در آمریکا روی کار باشد یا رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه.
 
پیش از این سفر، بایدن در مقاله‌اش در واشنگتن‌پست نوشته بود که تلاش‌هایش باعث انزوای ایران در جهان شده است. چنین ادعایی را پیش از آن هم از دولتمردان آمریکایی شنیده بودیم. علاوه‌بر آن، گفته می‌شد آمریکا قصد دارد در این سفر توافقات مرتبط با تشکیل ناتوی عربی که منزوی‌کردن ایران را یکی از اهداف آن اعلام کرده بودند، نهایی کند اما در آستانه سفر بایدن به فلسطین‌اشغالی بود که شاهد اعلام موضع کشورهایی مثل اردن، امارات، مصر و عراق دراین‌باره و انصراف از هرگونه تلاش برای ایجاد ائتلاف برای مقابله با ایران بودیم. علاوه‌بر این، مقامات اماراتی و عراقی هم به‌طور علنی اعلام کردند قصدی برای کمک به افزایش فشار سیاسی و امنیتی علیه ایران نخواهند داشت و عملا به ایده دولت آمریکا و مقامات رژیم‌صهیونیستی جواب رد دادند. دلیل چنین تغییر رویکردی را چه می‌دانید؟
 
آمریکا درطول این مدت تلاش‌های زیادی در این‌ خصوص انجام داد، البته مقامات آمریکایی در سال‌های گذشته هم به‌دنبال طرح‌های مشابه آن بوده‌اند. ازجمله آن طرح‌ها، ایده ایجاد گشت یکپارچه دریایی برای مقابله با تهدیدات ایران بود. همچنین آنها در دوره ترامپ هم قصد داشتند چیزی تحت‌عنوان ناتوی عربی ایجاد کنند و همان‌طور که شاهد بودیم، همه آن ‌تلاش‌ها به شکست انجامید. بایدن هم درطول چند مدت اخیر، به‌دنبال آن بوده است که یک ائتلاف‌سازی انجام داده و با توجه به اینکه درحال‌ حاضر جایگاه و نقش‌آفرینی آمریکا در منطقه روبه‌ کمرنگ‌شدن و کاهش است و همچنین با توجه به چالش‌های زیادی که در سطح دنیا با آن روبه‌رو شده است شاید بتواند به‌نحوی چالش‌های منطقه‌ای خود را مدیریت کند اما این ایده هم به اعتقاد من شکست‌خورده محسوب می‌شود.
 
همان‌طور که دیدیم، کشورهایی همچون قطر، کویت، عمان و عراق از همان ابتدا اعلام کردند به این پدافند هوایی یکپارچه نخواهند پیوست. بعد از آن شاهد اعلام‌نظر صریح مصر و امارات بودیم که مقامات این دو کشور هم اعلام کردند به ائتلافی که علیه ایران باشد و تهدید جمهوری اسلامی ایران را دنبال کند، نخواهند پیوست. درنتیجه، مجموع این مواضع و اظهارنظرها نشان‌‌دهنده آن است که یکی از اهداف اصلی این سفر که یکپارچه‌کردن کشورهای عربی برای تشکیل ائتلاف علیه ایران بود، شکست خورده است.
 
نکته‌ دیگری که باید مورد توجه قرار داد آن است که به اعتقاد من، کشورهای منطقه به این نتیجه رسیده‌اند که جمهوری اسلامی ایران از سطحی از دانش نظامی و هسته‌ای و قدرت منطقه‌ای عبور کرده و در چنین شرایطی، تحریم‌ها هم نخواهد توانست نسبت به مؤلفه‌های قدرت کشورمان اثر استراتژیک و راهبردی گذاشته و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران را دستخوش تغییر اساسی کند. درنتیجه به‌دنبال این هستند که به‌سمت تعامل و مصالحه با جمهوری اسلامی ایران قدم برداشته و گرایش پیدا کنند.
 
با توجه به نکاتی که درباره وضعیت فعلی روابط موجود میان کشورهای منطقه گفتید، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که فضای سیاسی حاکم بر منطقه به‌نحوی رقم خورده که همراهی با اهداف دولت آمریکا برای کشورهای غرب آسیا به یک مسئله هزینه‌زا تبدیل شده است؟
 
خیر، هزینه‌زا نشده است اما آنها حاضر نیستند با سیاست‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران همراهی کنند. آنها می‌خواهند در روابط‌شان، آمریکا نقش یک پشتیبان و مدافع این کشورها را ایفا کند، ولی اگر قرار باشد دولت آمریکا این قصد را مدنظر قرار دهد که از کشور آنان به‌عنوان یک پایگاه علیه یک قدرت منطقه‌ای مثل جمهوری اسلامی ایران استفاده کند، طبیعتا طبق شناختی که از توان ایران دارند، از همراهی با آمریکا برای فشار وارد کردن به کشورمان سر باز خواهند زد. آنها می‌دانند جمهوری اسلامی ایران چه قدرتی برای آسیب‌زدن به آنان دارد فلذا در پی این نخواهند بود که فشارها را افزایش دهند. همان‌طور که طی سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم، یمن به‌عنوان یکی از کشورهای ضعیف منطقه که قدرت نظامی‌اش نیز قابل مقایسه با جمهوری اسلامی ایران نیست، موفق شد چالش‌هایی جدی برای عربستان‌سعودی و امارات ایجاد کند. درنتیجه آنها در این شرایط، راه تعامل را منطقی‌تر دیده‌ و فکر می‌کنم به این جمع‌بندی رسیده‌اند که این راه در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران برای آنان هزینه‌های کمتری را به ‌نسبت سایر گزینه‌ها به‌دنبال خواهد داشت.
 
رژیم‌صهیونیستی از سال 2018 تاکنون چهار انتخابات پارلمانی زودهنگام برگزار کرده است، اکنون هم انتخابات پنجم در راه است. این وضعیت سیاسی شکننده در داخل پارلمان و دولت اسرائیل نگرانی‌های زیادی را برای آمریکا و دولت بایدن به‌وجود آورده است. در ادامه با توجه به اینکه یهودیان آمریکا به‌خصوص آن‌دسته از یهودیانی که در دولت دموکرات بایدن مسئولیت دارند از لحاظ سیاسی میانه یا چپ محسوب شده ولی فضای سیاسی و جامعه رژیم‌صهیونیستی راست‌گرایانه است، فکر می‌ کنید این امکان وجود دارد که با توجه به وجود برخی ضدیت‌های فکری موجود میان اینها، در فضای علنی روابط میان آمریکا و رژیم‌صهیونیستی هم شاهد اختلاف‌نظرهایی در این حوزه باشیم؟ آیا این اختلاف‌نظرها درنهایت به ایجاد شکاف میان سیاستمداران آمریکا و این رژیم منجر خواهد شد یا خیر؟
 
به‌نظر من این تفاوت دیدگاه‌ آنقدر جدی نیست که درنتیجه‌ خود، شاهد این مسئله باشیم که مقامات رژیم‌صهیونیستی و مقامات دولت دموکرات آمریکا بخواهند به‌خاطر آن به مشکل جدی و اساسی بربخورند. البته در برخی زمینه‌ها مثل تشکیل دو دولت در فلسطین اشغالی، بین دموکرات‌ها و دولت فعلی رژیم‌صهیونیستی که راست‌گراها در آن مشارکت دارند اختلاف‌نظر وجود دارد، اما من معتقدم تهدیداتی که درحال‌ حاضر اسرائیل با آن مواجه است و همچنین بحرانی که موجودیت رژیم‌صهیونیستی را تهدید می‌کند در مقطع کنونی فراتر از اینها است. همین مسئله باعث می‌شود آنان چشم بر اختلافات اینچنینی مثل همان موردی که پیش‌تر به آن اشاره شد، ببندند. به این معنا که آنقدر رژیم‌صهیونیستی در منطقه برای آمریکا دارای ارزش استراتژیک است که دولت این کشور، اولویت‌هایش‌ را براساس روابطی که با این رژیم دارد، تنظیم می‌کند. بنابراین باید به این نکته توجه کرد که با وجود تهدیدات جدی‌ای که علیه رژیم‌صهیونیستی وجود دارد و موجودیت آن را تهدید می‌کند (هم تهدیدهایی که از اطراف مرزهایشان و ازسوی جمهوری اسلامی ایران متوجه آنهاست و هم بحران‌های داخلی این رژیم) دولتمردان آمریکا و مقامات رژیم‌صهیونیستی بر اختلاف‌نظرهای موجود چشم بسته و آن هدف بزرگ‌تر را که بقای رژیم‌صهیونیستی است درنظر خواهند داشت. به‌دلیل همین ملاحظات هم هست که زیاد بر طبل اختلافات نمی‌کوبند. به‌نظرم درحال حاضر تمام هدف و اولویت دولت آمریکا این است که رژیم‌صهیونیستی را در صحنه نگه دارد و به همین دلیل قصد ندارد تا حد ممکن به اختلافات موجود میان مقامات طرفین دامن بزند.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcf1edtmw6dt1a.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی