تاریخ انتشار۲۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۹
کد مطلب : 298706
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتگو با تقریب:

تقریب، آفتابی که یخ تکفیر را ذوب می کند

تنا - اختصاصی
تکفیر به صورت موریانه به جان جهان افتاده و در این بین جهان اسلام بیشترین آسیب از تکفیر و خشونت گرایی را دیده است. به طور کلی ریشه تکفیر را باید در عدم گفتمان بین متفکران جهان اسلام جستجو کرد؛ متفکرانی که در سایه تقریب، همگرایی و وحدتی که از تمدن نوین اسلامی به دست می آید می توانند آینده ای عاری از خشونت همراه با ساخت زندگی ایده آل برای تمام مردم جهان از جمله مسلمانان ترسیم کنند. به طورکلی شرایط جهان اسلام به گونه ای است که ایجاد تمدنی جدید در آن موردنیاز است و اگرچه تمدن نوین اسلامی شکل گرفته اما به گفته حجت الاسلام نجف لکزایی موانع داخلی و خارجی مختلفی در مسیر حرکت این تمدن وجود دارد. حجت الاسلام لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و محقق نمونه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری تقریب به بررسی وجوه مختلف تمدن نوین اسلامی از جمله ظرفیت ها و موانع پیش روی تمدن نوین اسلامی پرداخت که در ادامه ماحصل آن را می خوانید:
تقریب، آفتابی که یخ تکفیر را ذوب می کند
در ابتدای گفت و گو و برای روشن شدن جایگاه تمدن نوین اسلامی، تعریفی از این تمدن بفرمایید.
به طور کلی هر تمدنی از 3 رکن اقتصاد، فرهنگ و سیاست تشکیل می شد.   تمدن زمانی شکل می گیرد که هر جامعه ای در این 3 رکن تولید کننده باشد؛ در قسمت سیاست بتواند تولید قدرت، در قسمت اقتصاد تولید ثروت و در قسمت فرهنگ تولید اندیشه کند.  

اگر بتوانیم در دوره جدید و درعصر حاضر در این 3 بخش تولید کننده با جهتگیری اسلامی باشیم، این رویه تمدن نوین اسلامی را به وجود می آورد.  

دلیل شکل گیری تمدن اسلامی در گذشته به این مساله بازمی گردد که در عرصه های ذکرشده، تولیدکننده با جهتگیری اسلامی بودیم که البته باید به این نکته توجه داشت این موارد متناسب با مقتضیات آن زمان بوده است.  

در همین حال اگر متناسب با متقضیات این زمان در 3 عرصه اقتصاد، فرهنگ و سیاست به عنوان ارکان تمدن با جهت گیری اسلامی تولیدکننده شویم، می توان ادعا کرد که به سمت شکل گیری تمدن نوین اسلامی در حرکت هستیم.  
 
با توجه به 3 عرصه ای که به آنها اشاره می شود، تمدن نوین اسلامی در حال حاضر در چه مرحله ای قرار دارد؟
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در عرصه سیاست وارد تولید قدرت شده ایم.  انقلاب اسلامی نشان داد که ما با یک نظریه سیاسی مستقل اسلامی که امروز از آن به عنوان مردم سالاری اسلامی یاد می شود، به تولید فکر پرداخته، از آن عبور کرده و به نهادسازی رسیدیم و آن را در عرصه جهانی در مقیاس یک کشور به نام ایران تحقق بخشیدیم.  امروز این فکر در سطح منطقه رو به گسترش است و شاهد شکل گیری جریان مقاومت هستیم.  بنابراین می توان نتیجه گرفت که از قدرت سیاسی برخوردار هستیم و این قدرت در حال رشد و شکوفایی است.  

در عرصه فرهنگ و اندیشه نیز تولید فکر انجام می دهیم و به دیگر سخن انقلاب اسلامی و به دنبال آن جمهوری اسلامی زمینه هایی را فراهم کرده که تولید فکر و اندیشه آغاز شده است اما در آغاز راه هستیم.  در این عرصه نیز نیاز به نظریه پردازی وجود دارد تا بتوانیم نظریه های، الگوها و مدل های خود را براساس اسلام ارائه دهیم .

اما بیشترین مشکل در بخش اقتصاد وجود دارد.  در این بخش هنوز حتی وارد این مرحله هم نشده ایم و مشکلات جدی در بخش اقتصاد وجود دارد.  دشمن نیز متوجه این مساله شده و مشکلاتی در این بخش به وجود می آورد.
 
به صورت کلی تمدن نوین اسلامی در چه مرحله ای قرار دارد؟
باید در هرکدام از این 3 عرصه تولیدکننده باشیم.  مهمترین مرحله تولیدکنندگی، پس از آن توزیع کنندگی و مرحله بعد مصرف کنندگی است.  در حال حاضر در بخش اقتصاد مصرف  کننده خوبی هستیم، تولید کننده نبوده و توزیع کننده محصولات و کالاهای دیگران هستیم.  اگر تمام جهان اسلام را مقیاس بررسی قرار دهیم، مبانی یک تولید ثروتی مانند نفت را داریم اما عنوان تولیدکننده به این معنا که بتوانیم روی پای خود بایستیم روی ما نیست.  اگر به ایده اقتصاد مقاومتی عمل کرده و جدی گرفته شود شاید نقطه  های آغازینی شکل بگیرد.  
 
ظرفیت های موجود در جهان اسلام برای تمدن سازی نوین اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
در جهان اسلام ظرفیت های بسیار خوبی برای تمدن سازی وجود دارد.  برای مثال اگر ظرفیت های انسانی را در نظر بگیریم، جمعیت بالای یک میلیارد نفر در جهان اسلام زندگی می کنند که می تواند در قالب امت اسلامی شکل بگیرد اما مشکل در تفرق و پراکندگی امت اسلامی است.

در سطح مکتب نیز مکتب اسلامی ظرفیت بالایی برای تمدن سازی دارد.  این مکتب یک بار در گذشته قدرت خود را نشان داد.  در سطح رهبری نیز ظرفیت بالایی وجود دارد و رهبری اسلامی قدرت این را دارد که تمدن سازی را رهبری کند.  در بخش دولت سازی هم با توجه به الگوی مردم سالاری دینی از ظرفیت تمدن سازی برخوردار هستیم.  از نظر ساختاری هر تمدن از 4 مولفه جمعیت یا امت؛ مکتب، ایدئولوژی و دین؛ رهبری و نخبگانی که باید بار تمدن سازی را برعهده بگیرند و مولفه دولت تشکیل می شود.  با توجه به این مولفه ها، ظرفیت خوبی برای تمدن سازی نوین اسلامی وجود دارد اما موانع داخلی و خارجی نمی گذارد این ظرفیت ها به فعلیت برسد در نتیجه حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی از سرعت کافی برخوردار نیست.  
 
براساس سخنان شما موانع داخلی و خارجی از سرعت حرکت تمدن سازی می کاهد.  بر این اساس در مسیر تمدن نوین اسلامی چه مانع های داخلی و خارجی وجود دارد؟
در بخش موانع داخلی، بزرگترین مانع عدم گفت و گو میان امت اسلامی به ویژه در سطح نخبگان دینی، فرهنگی و سیاسی است.  عدم گفت وگو باعث می شود این نخبگان یکدیگر را نشناسند در نتیجه مشکل جدیدی به نام «تکفیر» بروز می کند.  بنابراین متاسفانه تکفیری که امروز در جهان اسلام وجود دارد از عدم شناخت سرچشمه می گیرد.  تکفیر هم یک پیامد خطرناک به نام گسترش افراط گرایی و تروریسم به همراه دارد؛ موضوعی که باعث پیداش جریان های افراطی در منطقه شده است.  این موانع داخلی باعث می شود تا موانع بیرونی بتوانند از ظرفیت داخلی استفاده کنند. 
 
در بخش مشکلات خارجی، موضوع جهانی شدن مطرح می شود که به نوعی باعث هژمونی، سلطه و سیطره فرهنگ غربی با پشتوانه نظامی، اقتصادی و فناورانه شده است.  مشکل دوم خارجی به اشغالگری جهان اسلام برمی گردد.  بخش هایی از جهان اسلام مانند سرزمین فلسطین با پشتیبانی غربی ها اشغال شده است و این رویه به یک مانع جدی و نقطه ای که به صورت مرتب تفرقه، فساد و تخریب را در سطح منطقه گسترش می دهد، تبدیل شده است.  

از نظر سیاسی نیز مانع داخلی در جهان اسلام، حکومت های استبدادی و دیکتاتوری است که در بخش بزرگی از جهان اسلام سرنوشت امت اسلامی را در اختیار گرفته اند و در تلاش هستند تا با مردم سالاری دینی مبارزه کنند.  

از نظر سیاسی، مانع خارجی  مساله استعمار، وابستگی و استکبار است.  نظام استعماری و نظام استکباری دست به دست هم می دهند تا مانع تمدن سازی نوین اسلامی شوند.  این موانع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی یکدیگر را تقویت کرده و برای ایجاد تمدن نوین اسلامی مشکل ایجاد می کنند.  
 
در شرایط کنونی و با وجود این همه موانع داخلی و خارجی، تقریب مذاهب در گسترش تمدن نوین اسلامی چه نقشی دارد؟
برای برخورد با موانع هیچ راهی جز گفت و گو، همگرایی، همزیستی و تقریب وجود نداردزیرا موضوع تکفیر و تروریسم با موضوع تقریب حل و تضعیف می شود.  علاوه بر آن مبارزه با استکبار و استبداد با تقریب و گفت و گو ضعیف شده و از بین می رود.  

هنگامی که نخبگان جهان اسلام در کنار یکدیگر جمع شده و به گفت و گو بپردازند، این گفتمان ها یک شکوفایی فکری – اندیشه ای تشکیل می دهد و در این صورت دیگر تکفیر نمی تواند تنفس کند و استبداد و استکبار نیز نمی توانند به حیات خود ادامه دهند.  

به دیگر سخن آفتابی که می تواند تمام این یخ ها را ذوب کند، آفتاب فکر، اندیشه، گفت و گو، همزیستی مسالمت آمیز و تقریب است.  
 
https://taghribnews.com/vdcjyoe8muqehaz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی