تاریخ انتشار۲۵ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۳۰
کد مطلب : 298241

تمدن اسلامی از دیدگاه آیت ­الله مصباح یزدی

آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، مفسر، استاد فلسفه اسلامی، بنیانگذار و مدیر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت دارای تألیفات و آثار متعددی در زمینه های فلسفه اسلامی، الهیات، اخلاق و عقاید است. بر همین اساس، در مقالۀ حاضر، موضوع تمدن اسلامی را از دیدگاه ایشان، به عنوان یک مرجع تقلید تقریبی، مورد بررسی قرار خواهیم داد. در این­جا، ما بر روی دو سخنرانی از سوی آیت الله مصباح یزدی درباره تمدن اسلامی تمرکز خواهیم کرد. در این نوشته مباحثی نظیر تعریف تمدن، سه مؤلفه اصلی تمدن، رابطه فرهنگ و تمدن، عقلانی بودن تمدن، نقش دین در عقلانیت تمدن و استقلال فکر در تمدن مطرح می­ شوند.
تمدن اسلامی از دیدگاه آیت ­الله مصباح یزدی
تعریف تمدن
آیت‌الله مصباح یزدی تعریف جدیدی از تمدن پیشنهاد می ­کند و می­ گوید تمدن مفهومی است که از ویژگی‌های کلان زندگیِ انسان‌هایی حکایت می‌کند که نوعی وحدتِ ارگانیگ و اندام‌واره برای خود قائل هستند و برای رفع نیازها و دفع خطرها و ارتقای بهره‌ها و رسیدن به آرمان‌های والا تلاش‌هایِ برنامه‌داری انجام می‌دهند و برای رسیدن به اهدافشان از انواع نعمت‌ها استفاده می‌کنند و در واقع چتری است که بر همه فعالیت‌های اجتماعی سایه می‌افکند و از نوعی ثبات برخوردار است.

از دیدگاه آیت ­الله مصباح، تمدن، یک مسأله شخصی نیست، دین می‌تواند شخصی باشد و یک نفر در عالم اعتقاداتی داشته باشد و رفتاری انجام دهد اما تمدن متعلق به زندگی اجتماعی و مدینه است. ایشان در این باره می­گویند: «تمدن به زمانی تعلق می‌گیرد که انسان‌ها با هم زندگی می‌کنند نه زندگی‌ای که کوچ­ نشینی و بیابان­ گردی باشد. بنابراین انسان‌های اولیه که بیابانگرد یا جنگل­ نشین بودند را نمی‌شود در این تعریف آورد».

از این دیدگاه، وقتی به زندگی انسان‌ها تمدن می‌گویند که جای ثابتی داشته باشند و زندگی اجتماعی آن­ها ثبات داشته باشد. این نوع زندگی مبتنی است بر این­که هر کدام از انسان‌ها نیروی مستقل باشند و نوعی وحدت ارگانیگ و اندام‌واره بین خودشان قائل باشند. آیت ­الله مصباح یزدی با اشاره به دلیل تأکید بر «وحدت ارگانیگ و اندام‌واره»، اظهار می ­دارد که اندام‌ها هیچ شباهتی با هم ندارند اما همه اعضا با هم کمک می‌کنند تا یک انسان رشد کند.

آیت‌الله مصباح یزدی معتقد است  ۴ عامل باعث حرکت اجتماعی می‌شود:

1) عامل اول نیازهایی است که احساس می‌کنیم و این نیازها به انسان فشار می‌آورد.

2) دفع خطرها دومین عامل حرکت اجتماعی است: انسان‌هایی که در جنگل زندگی می‌کردند با حیوانات وحشی سروکار داشتند و در برخی موارد افراد بزهکار یا خطرات طبیعی مثل سیل، زلزله و ... زندگی انسان را تهدید می‌کند و هر فردی به تنهایی نمی‌تواند این خطرات را دفع کند.

3) دسته دیگری از خواسته‌ها در انسان شکل می‌گیرند که جنبه ثانوی دارند، یعنی انسان دوست دارد این طور باشد و اگر این خواسته‌ها نباشد، انسان نابود نمی‌شود. انسان می‌خواهد زندگی‌اش ارتقا یابد و بهره‌های بیش­تری از زندگی‌اش ببرد.

4) آیت‌الله مصباح یزدی، رسیدن به آرمان‌ها را چهارمین هدف زندگی اجتماعی ذکر می­کند و معتقد است که انسان‌های پیشرفته می‌خواهند آرمانی زندگی کنند. آن­هایی که دنبال سعادت اخروی هستند و یا آن‌هایی که معتقد به خدا و قرآن نیستند در همین زندگی دارای آرمان‌هایی هستند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تأکید می­کند این اهداف در صورتی تأمین می ­شود که کار دسته­ جمعی انجام شود. اگر هر کدام از افراد جامعه برای خودشان کار کنند به این اهداف نمی‌رسند کما این­که آرمان‌های آن­ها هم زمینه فکری می‌خواهد. باید عقل و یا راه‌های دیگر همچون وحی را به کار گرفت تا آرمان‌ها را انتخاب کرد.

سه مؤلفه اصلی تمدن
آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه باورها و ارزش‌ها دو شاکلۀ فرهنگ را تشکیل می‌دهند، معتقد است سه مؤلفه اصلی را می‌توانیم برای تمدن قائل شویم؛ اول زندگی اجتماعی، دوم اعتقاد به نوعی وحدت میان این کثرت‌ها و سوم، در عین وحدت باید کارها را تقسیم کرد.

از دیدگاه آیت­الله مصباح یزدی، هر کسی باید مسئولیت خودش را داشته باشد و اگر قرار باشد همه در کارهای هم ورود کنند تمدن شکل نمی‌گیرد. از طرفی، ایشان با اشاره به این­که رابطه دین و فرهنگ خیلی به هم نزدیک است، بر این باور است از همان­جا که فرهنگ با تمدن ارتباط پیدا می‌کند دین هم با تمدن ارتباط پیدا می‌کند.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به مراتب وحدت در جامعه و وحدت در اعتقادات دینی اشاره می­ کند و می­ گوید همه مسلمانان با فرقه‌های مختلفی که دارند در یک دین هستند، حتی برخی‌ها دیگران را تکفیر می‌کنند اما در یک دین هستند ولی وحدت قوی‌تر، وحدت در یک مذهب است و در همین مذهب آن‌هایی که گرایش‌های نزدیک‌تری دارند وحدت قوی‌تری دارند.

آیت­الله مصباح یزدی می­ گوید در دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) این طور نبود که هیأت دولت ۳۰ نفر داشته باشند و هر کدام از وزرا، معاونان و دستگاه‌های اداری داشته باشند. حکومت اسلامی زیر نظر ۳ نفر (حاکم، قاری و خزانه‌دار) مدیریت می‌شد اما همان ­طور که جوامع گسترده‌تر و پیچیده‌تر شد تشکیلات هم احتیاج به توسعه دارد. وی تقسیم کار را از الزامات زندگی اجتماعی می­داند و معتقد است هر گروهی از انسان‌ها باید یک بخشی از این نیازها را عهده دار شوند تا بهتر پیشرفت کنند. اینجاست که تمدن با فرهنگ ارتباط پیدا می‌کند.

رابطه فرهنگ و تمدن
آیت‌الله مصباح یزدی معتقد است رابطه فرهنگ و تمدن را به این صورت می‌شود تنظیم کرد که فرهنگ بیش­تر به جنبه نرم­افزاری می‌پردازد و تمدن به سخت افزاری. به عبارتی دیگر مسائل فرهنگی بیشتر ذهنی و روحی است اما نمود آن­ها در جامعه در شکل مؤسسات عینی تشکیل می‌شود. این دو با هم توأم هستند اما ممکن است فرهنگی در جامعه باشد ولی هنوز به عینیت کامل نرسیده باشد.

آیت‌الله مصباح یزدی معتقد است تمدن از اول اعتقاد به وجود خدا شروع می‌شود؛ یعنی کل فرهنگ برای تمدن، ریشه است. وی نمودهای عینی را جزو تمدن می­داند و تأکید می­کند مدارس، مساجد، دستگاه‌های اداری، ارتش و همه چیزهایی که برای مدیریت کشور لازم است، عینیتش جزو تمدن است اما این­که چگونه باید انتخاب شود جزو فرهنگ است. توجه به این­ها باعث شود از خیلی اختلافات و مغالطه جلوگیری شود.

ایشان فرهنگ را به منزله روح تمدن معرفی می­کند و می­گوید ما روح و بدن داریم ولی روح ما پیدا نیست، بلکه جنبه معنوی دارد، اما اصل وجود ما، همان روح ماست؛ بدن نیز ابزاری است که این ابزار دائماً عوض می‌شود، لذا تمدن هم قالبی دارد که آن کیفت زندگی است و روحی هم دارد که همان فرهنگ جامعه است. رابطه فرهنگ و تمدن آن­چنان که باید تبیین نشده است. ایشان در باب ارتباط فرهنگ و تمدن معتقدند: «ما یک فرهنگ داریم و یک تمدن؛ تمدن پیشرفته تمدنی است که براساس فرهنگ صحیح به وجود آمده باشد، لذا معیارهایی برای سنجش پیشرفت تمدن‌ها وجود دارد و عالی‌ترین شاخص‌ها، وجود فرهنگ قوی و عقلانی است که بر آن تمدن حاکم است، لذا اگر در دستگاه فرهنگی، باورها و ارزش‌ها صحیح باشد این عامل بزرگ­ترین شاخص برای امتیاز تمدن به شمار می رود».

آیت‌الله مصباح‌یزدی به وجود عقاید خرافی در برخی ملت‌ها با وجود پیشرفت‌های ظاهری اشاره می­کند و بر این باور است که از مجموع این­ها متوجه می‌شویم تغییر فرهنگ با تغییر تمدن حتماً تلازم ندارد، اما وقتی تمدن قابل تحسین و از هر جهت ممتاز است که فرهنگ حاکم بر آن تمدن اصلاح شود و آن فرهنگ دارای عقایدی صحیح، عقلانی و قابل اثبات و موجب تکامل انسان‌ها باشد.

عقلانی بودن تمدن
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این سئوال که تمدن را چگونه می‌شود، عقلانی دانست؟ معتقد است یکی از مؤلفه‌های تمدن تلاش برای رفع نیازها، دفع خطرها، ارتقای بهره‌ها و تحقق آرمان‌هاست. وی با بیان این­که همه این­ها احتیاج به نوعی شناخت دارد، تصریح می­ کند اگر این شناخت‌ها بر اساس منطق عقلانی صحیح بود، آنچه بر این­ها مترتب بود عقلانی می‌شود اما اگر بر اساس خرافات و اوهام و اساطیر مبتنی بود عقلانی نیست.

از دیدگاه آیت ­الله مصباح یزدی، تمدن وقتی عقلانی است که مبانی فکری که زیرساخت و ریشه‌های آن را تشکیل می‌دهد مورد تأیید عقل باشد، اما اگر چیزهایی بود که دلیل عقلانی ندارد و خیالات و اوهام است، تمدن عقلانی نیست.

آیت‌الله مصباح‌یزدی به زیربنای عقلانی تمدن‌های انسانی اشاره می­کند و معتقد است چون ویژگی اصلی انسان تفکر و عقلانیت است، گفته می‌شود انواع مدینه‌ها و تمدن‌ها مبتنی بر یک زیربنای عقلانی و فکری هستند که آنها به نوبه خود به دو بخش تقسیم می‌شوند، بخش اول نگرش انسان نسبت به بقیه و خودش است که باورها را شامل می‌شود و بخش دوم ارزش‌هایی است که به دنبال این باورها تشکیل می‌شوند، این دو بخش را که ترکیب کنند، فرهنگ جامعه شکل می‌گیرد.

نقش دین در عقلانیت تمدن
آیت‌الله مصباح یزدی با اشاره به یافته‌هایی که ما برای دین قائل هستیم، تأکید می­کند حقایقی که عقل توان درکش را ندارد، دین از راه وحی برای ما مشخص می‌کند. اینها موافق عقل است و ارزش اجتماعی آن از داده‌های عقلانی ما بهتر است چون وحی اشتباه ندارد. وی در توضیح این نکته می­ افزاید دین می‌تواند بالاترین نقش را در عقلانیت یک تمدن ایفا کند؛ البته اگر دین، صحیح باشد.

آیت الله مصباح اصلاح مبانی فکری را قدم اول رسیدن به تمدن اسلامی می­داند و معتقد است که برای تمدن صحیح اسلامی اول فرهنگ صحیح اسلامی، بعد اعتقادات صحیح و سپس سایر علومی که می‌تواند در رسیدن به اهداف کمک کند، نیاز است.

تمدن و استقلال در فکر
آیت­ الله مصباح یزدی با تأکید بر فهم اسلامی بودن یک تمدن و پرهیز از الگوبرداری از کشورهای سرمایه‌داری مثل آمریکا، معتقد است باید در قدم اول فهمید که اسلامی بودن یک تمدن به چیست و بعد ببینیم راه رسیدن به این هدف کدام است؟ آن وقت در مسیر ساختن تمدن نوین جهانی اسلامی گام برداشته‌ایم و در غیر این­ صورت خودمان را فریب داده­ایم، «اسم‌ها عوض می‌شود، نوکری صهیونیسم اسمش می‌شود، تمدن اسلامی. اگر این را نفهمیم خیلی از چیزها را به ما اشتباهی می‌فهمانند و چیزی را جایگزین می‌کنند که آن­ها می‌خواهند».



 
https://taghribnews.com/vdcdoj0xfyt0nx6.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی