تاریخ انتشار۱۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۰
کد مطلب : 619985

نازیسم و صهیونیسم دو جریان اساسی در تمدن غرب

شیروان الشمیرانی، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی عراق در مطلبی با عنوان «نازیسم، محصول تکراری تمدن غرب» با ارائه شواهد و قرائن تاریخی، نازیسم و صهیونیسم را دو روی سکه تمدن غرب قلمداد می‌کند.
نازیسم و صهیونیسم دو جریان اساسی در تمدن غرب
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تقریب، شیروان الشمیرانی، نویسنده و تحلیلگر مسائل سیاسی عراق در مطلبی با عنوان «نازیسم، محصول تکراری تمدن غرب» به این شرح است: «علی عزت بگوویچ» اندیشمند مسلمان گفته بود:«هنگامی که تمدن اروپا را به یاد می‌آوریم، باید این نکته را به یادداشته باشیم که نازیسم و فاشیسم هر دو محصول و ثمره این تمدن هستند». وی این حرف‌ها را زمانی که در زندان بود، بر زبان جاری کرد.

او یکی از ابعاد روح این تمدن نوین را بیان کرد که ارزش‌های بی‌ارزش آن تقریبا به شکل کامل بر زندگی سیطره یافته است، بدون اینکه به یک منطقه جغرافیایی محدود شود و حد فاصل شمال تا جنوب یا بخش شرقی یا غربی یعنی کشورهای فقیر یا ثروتمند را درنوردیده است .
 
در تمدن غرب، کرامت انسان پایمال شده و مورد تحقیر قرار گرفته است. غربی‌ها به تحقیر گسترده انسان‌ها به صورت جنون‌آمیز پرداختند و ریشه‌کنی ساکنان اصلی نه تنها در آمریکای شمالی بلکه در هندوستان شرقی از جمله نمونه‌های رفتارهای آنهاست.

نگاه دقیق و عمیق به رخدادهای قرن بیستم و دو دهه‌ای که از قرن بیست و یکم گذشته، به ما یک خط مستقیمی را از صحنه‌های هتک حرمت انسان نشان می‌دهد و نکته عجیب اینجاست که تمدن غرب که سودهای مادی را بر هر چیزی ترجیح می‌دهد و مادی‌گرایی از نظر آن، وسیله و ابزاری از ابزارهای زندگی آسان و سودآور برای انسان است، تمام ارزش‌های انسانی را نابود می‌کند، در حالی که ادعا می‌کند رهبری سعادت و خوشبختی بشر را برعهده دارد.

بنابراین، «روژه گاردی»(فیلسوف، سیاستمدار و اندیشمند مشهور فرانسوی) حق داشت که اینگونه قضاوت کند که «تمدن غرب، تمدنی است که قبر انسانیت را می‌کَنَد».

هولوکاست که نازی‌های آلمان علیه یهودیان این کشور و نه یهودیان تمام جهان مرتکب شدند، شبیه جنایاتی است که نظامیان آمریکایی در زندان ابوغریب عراق مرتکب شدند و یا مشابه جنایاتی است که نظامیان اشغالگر اسرائیلی علیه مردم فلسطین به ویژه در نوار غزه مرتکب می‌شوند.

اگر این پژوهشگر(گارودی) بیاید و میان عکس‌های جنایات سه گانه مقایسه‌ای انجام دهد، هیچ تفاوتی میان آنها جز در تاریخ یا رنگ تصویر یا اندازه آن نخواهد یافت.

عکس‌های نازی‌های آلمان سیاه و سفید، اما تصاویر مربوط به غزه و زندان ابوغریب، رنگی است. این امر مربوط به بعد فناوری و تغییر دستگاه عکاسی و تصویربرداری است، اما بعد انسانی جنایتکاران از هیتلر در آلمان تا آمریکایی‌ها در ابوغریب و اسرائیلی‌ها در غزه یکی بوده و تغییر نکرده است.

 آنها(غربی‌ها) به هتک حرمت و کرامت انسان و تحقیر آن و انتشار علنی تصاویر آن برای تحقیر بیشتر در اقدامی جنون آمیز پرداختند. آنها یک رژیم نژادپرست را در آفریقای سیاهپوست ایجاد کردند، دو جنگ جهانی و یک جنگ موسوم به جنگ کره را به راه انداختند که همگی آنها از ثمره و محصول فلسفه‌ای است که غرب معاصر را رهبری می‌کند.

تاریخ معاصر، اقدام آلمان‌ها در کشتار یهودیان کشورشان را به عنوان درس سختی از درس‌های تاریخ نه فقط برای جلوگیری از تکرار آن علیه خود یهودیان بلکه علیه تمام بشریت صرف نظر از دین یا نژاد یا رنگ ثبت کرد، اما آنچه امروز جریان دارد، این است که از این جنایت فقط علیه یهودیان جلوگیری شده و اجازه ارتکاب آن علیه غیر یهود داده شده است.

گویا کشتار علیه یهودیان، هولوکاست است اما علیه غیر یهودیان اشکالی ندارد که این امر انسان را وادار می‌کند این سئوال را مطرح کند که آیا نازی‌ها افراد مشخص در یک برهه زمانی مشخص بودند یا خون‌هایی است که در پیکره غربی جریان دارد؟

«نورمن فینکلشتاین» مورخ و پژوهشگر یهودی که پدر و مادرش از هولوکاست نازی‌های آلمان نجات پیدا کرده بودند، هنگامی که از او درباره حوادث جاری در سرزمین غزه(تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی) سئوال شد، پاسخ داد: اگر خواهان احترام به پدر و مادرم که از هولوکاست نجات یافتند، باشم، نمی‌توانم آنچه را که ارتش اسرائیل علیه فلسطینیان در غزه مرتکب می‌شود، بپذیرم.

«نوآم چامسکی» مورخ و پژوهشگر آمریکایی در کتاب خود با عنوان «عمو سام چه می‌خواهد» که منظور از عمو سام، ایالات متحده آمریکاست. در لابلای مقالات خود، مراحلی از همکاری میان نازی‌ها و آمریکایی‌ها هنگام یکپارچه شدن اهداف آن دو یا امکان متوسل شدن به نیروی نازیسم در کشورهای اروپایی برای از بین بردن چالش‌های پیش روی تثبیت سیطره عمو سام(آمریکا) بر آن کشور یا منطقه را یادآوری می‌کند.

سیاستمداران و اندیشمندان آزاده غربی به رویکرد و شیوه خونین موجود در جهان پرداخته‌اند. هنگامی که رئیس اسرائیل درباره جنگ غزه گفت که «ما با مردمی متوحش می‌جنگیم». گوستاو پترو، رئیس جمهور کلمبیا در پاسخ به او گفت که «این سخنی است که نازی‌ها درباره یهودیان می‌گفتند، و جوامع دموکرات نمی‌توانند به نازیسم اجازه دهند که خود را در سیاست بین‌الملل تثبیت کند.

نورمن فینکلشتاین، مورخ یهودی هم اقدامات ارتش اسرائیل علیه فلسطینیان در غزه را غیر قابل قبول خوانده است که سخنان وی و گوستاو (رئیس جمهور کلمبیا) هشدار درباره رویکردی است که نازیسم را قبول دارد و از آن در روابط بین‌الملل چشم‌پوشی می‌کند.

از نظر ریشه‌های فکری، «عبدالوهاب المسیری» در کتاب‌های خود درباره صهیونیسم، معتقد به وجود رابطه و تشابه میان صهیونیسم و نازیسم در چارچوب کلی یا برخی از اصول مربوط به بعد نژادی و برتری جویی نژادی است که وجود نژاد یا قومیت دیگر در کنار خود را تحمل نمی‌کنند. این ریشه‌های فکری، اساس و پایه دینی تاریخی نزد صهیونیست‌ها و لائیک‌هاست، بلکه حتی نازی‌ها در جریان محاکمه خود گفته بودند که اصل برتری جویی نژادی را از کتاب‌های موسس جنبش صهیونیسم دریافت کرده و آن را درباره آنها(یهودیان) اجرایی کردند.

این امر، جنایات در غزه را توضیح می‌دهد که وجدان‌های آزاد را به درد آورده است و پس از بحث و بررسی طولانی که بیش از بیست سال طول کشید، المسیری را به اظهارات علی بگوویچ در ابتدای این مقاله می‌رساند که گفته بود «نازیسم و صهیونیسم، نه تنها انحراف از تمدن نوین و معاصر غرب نیستند، بلکه بیانگر و نماینده دو جریان اساسی در آنها هستند و شاید بزرگترین دلیل این است که صهیونیسم جزئی اصیل از تمدن غربی لائیک است که تلاش می‌کند برای یهودیان آنچه را که نازی‌ها بر سرشان آورده بودند، از طریق تأسیس رژیم صهیونیستی بر روی پیکرهای فلسطینیان جبران کند.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcfc1dvtw6dy1a.igiw.html
مرجع : iumsonline
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی