تاریخ انتشار۱۲ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۲:۲۵
کد مطلب : 51658
قسمت اول

‌گفتگو با حجت الاسلام و المسلمين سيد موسي موسوي قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي

حجت الاسلام والمسلمين موسوي در بخش اول گفت وگو با خبرگزاري تقريب "تنا" سرگذشت خود را از زمان تولد، ‌تحصيل در اصفهان، ‌ورود به حوزه علميه قم،‌ نهضت 15 خرداد 42،‌ تدريس، اعزام به كرمانشاه بازگو كرد و نهضت 15 خرداد 42 را يكي از درخشنده ترين دوران حوزه علميه عنوان كرد.
‌گفتگو با حجت الاسلام و المسلمين سيد موسي موسوي قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي
‌حجت الاسلام و المسلمين سيد موسي موسوي قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي ، نماينده اسبق امام خميني "ره" در كردستان ، نماينده سابق رهبر معظم انقلاب اسلامي در كردستان و جزو جوانترين نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي بوده البته وي ۹ سال قبل از انقلاب را نيز به دستور امام خميني "ره" در كرمانشاه فعاليت داشته است.
وي مسير پيچيده و پرمسئوليتي را از بدو تولد تا رسيدن به قائم مقامي مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي طي كرده و اين رسالت انقلابي خود را در اين مجمع جهاني نيز ادامه مي دهد.
خبرگزاری تقریب "تنا" تصميم گرفت كه گفت وگوهاي سلسله وار خود را با حجت الاسلام موسوي همزمان با سالگرد ارتحال جانسوز امام خميني "ره" آغاز كند.
دراين مباحث فعاليت قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي از ابتداي ورود به حوزه علميه قم تا اعزام به كرمانشاه و كردستان بررسي خواهد شد و در پايان تحليلي نيز از تحولات منطقه خاورميانه خواهيم داشت.
گفتار اول اين مباحثه به شناخت خانواده حجت الاسلام موسوي و چگونگي تحصيل ايشان در اصفهان و قم مي پردازد.
**متولد روستاي قهدريجان در اصفهان
وي در ابتدا خود را اين گونه معرفي كرد :حجت الاسلام و المسلمين موسي موسوي متولد ۱۳۲۷ شمسي اصالتا اهل قهدريجان منطقه اي در اصفهان هستم .
حجت الاسلام موسوي پدر خود را از جمله عالمان سرشناس اصفهان معرفي كرد و ادامه داد :پدرم نه تنها در سطح اصفهان بلكه در سطح علما فرد شناخته شده اي بود و از شاگردان مرحوم آيت الله ارباب محسوب مي شد.
**دريچه اي به زندگاني آيت الله ارباب

وي دريچه اي نيز به زندگي ديني و علمي آيت الله ارباب گشود و فضايل اخلاقي و علمي ايشان را اين گونه توصيف كرد:ايشان به دليل اجتهاد در فقه ، اصول و علوم متداول حوزه هاي علميه و همچنين تخصص در عرفان و علوم غريبه مانند هيئت و اسطرلاب و ... در بين علماي شيعه ممتاز بود .
موسوي در ادامه اين گفت وگو به ياد ذكر خيري از آيت الله ارباب افتاد و گفت :عيد قربان محضر آيت الله علامه طباطبايي صاحب تفسير الميزان بوديم كه صحبت آيت الله ارباب شد و فرمودند :"عارفي در زمان ما مثل آيت الله ارباب نيست" زيرا ايشان در عرفان عملي و علمي شخصيت برجسته اي بود.
وي آيت الله ارباب را هم شاگردي مرحوم آيت الله بروجردي معرفي كرد و اظهارداشت : آيت الله ارباب عمده عمر فعال خود را در اصفهان گذراند سفرهايي به نجف داشتند ولي عمده مدت تحصيل وتدريس را در اصفهان گذراندند و در محضر خود شاگرداني را پرورش دادند كه اصحاب سر ايت الله بودند و بهره كامل از ايشان برده بودند كه يكي از اين چند نفر محدود پدربنده بود.
**مردمي بودن پدر الگويي براي روحانيت
حجت الاسلام موسوي شيوه زندگي پدر خود را اين گونه بيان كرد: مسئله زيباي زندگي ايشان اين بود كه با اين كه پدر بنده مجتهد و مدرس بود و به راحتي مي توانست زندگي خود را در داخل شهر قرار دهد و مرحوم آيت الله ارباب و ديگران مكان هاي زيادي را در شهر به ايشان پيشنهاد كردند ولي پدرم زندگي ما را در روستا قرار داد و شعارش هم اين بود كه در شهر روحاني زياد ولي در روستا كم است . وي افزود : پدر بنده در منطقه لنجانات به صورت يك محور براي مردم در تمامي زمينه ها به خصوص مسائل شرعي بودند كه اين مسئله مي تواند به يك اسوه براي روحانيت تبديل شود .
**انتقاد از كاهش روحانيون در روستاها
قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي با انتقاد از كاهش روحانيون در مناطق محروم كشور گفت : اين مسئله در مناطق سني نشين و شيعه نشين مشهود است خيلي از روستاها كه در گذشته پايگاه هاي حوزه علميه بودند اكنون ازوجود يك روحاني هم محروم هستند
وي با بيان اين كه در گذشته ارتباط مردم با روحانيون فعالتر بود اظهارداشت : پدر بنده درروزهايي از هفته كه در روستا بودند بدون هيچ مبالغه اي در خانه را به روي همه بازمي كردند به طوري كه ما از كثرت رفت و آمد خسته مي شديم و ايشان اجازه نمي داد ما در حياط را ببنديم كه اين مسئله در رتق و فتق امورمردم كمك زيادي مي كرد و علاقه مردم را به ايشان روزافزون مي كرد به حدي كه در رحلت ايشان شبيه سوگواري كه براي بزرگان و مراجع اتفاق افتاد شكل گرفت.
**احتياط پدر در مصرف وجوهات ديني
حجت الاسلام موسوي با تاكيد بر اين كه پدرايشان در مصرف وجوهات مردمي بسيار محتاط بود گفت :به طور قطع پدر من هم مي توانست به دليل وجود علاقه مردم نسبت به خود با وجوهات مردمي زندگي مرفهي را براي خود به وجود مي آورد ولي به شدت در بحث وجوهات و مصرف آن محتاط بود و يك زهد به تمام معنا در زندگي اش وجودداشت كه اين چيزها مي تواند درسي براي آيندگان باشد.
**علاقه به تحصيل در حوزه علميه قم
وي به شروع تحصيلات ديني خود اشاره كرد و اظهارداشت : هنگامي كه در اصفهان ششم ابتدايي قديم را تمام كردم خيلي از بستگان اصرار داشتند كه من تحصيلات دانشگاهي را ادامه دهم ولي خود مايل به طلبگي بودم و هيچ وقت هم پدرم اصرار نكرد من طلبه بشوم و اين هميشه براي من يك سوال جدي بود كه بعد از چند سال از ايشان پرسيدم شما مايل نبودي كه ما طلبه بشويم فرمودند من به شدت مشتاق بودم كه شما تحصيلات ديني را انتخاب كنيد ولي تحصيلات ديني شرايطي دارد كه دوست داشتم شما با عشق اين راه را انتخاب كنيد و اگر اصرار مي كردم شما با حجب و حيايي كه با من نداشتيد ممكن بود قبول كني ولي وسط راه بازبماني .
**تامين مخارج تحصيل در قم با روزه داري
شروع تحصيل موسوي همزمان با آغاز نهضت امام خميني "ره" بود ،‌وي اين دوران را اينگونه توضيح داد:بعد سه سال تحصيل در اصفهان دوست داشتم به قم بيام زيرا كم كم نهضت شروع مي شد ولي پدرم گفت من حرفي ندارم شما بروید ولي الان كه در زندگي ما هستي خرج با ماست ولي در قم بايد خودت فكري براي امرار معاش بكني كه در ان زمان ۳ سال اول تحصيل طلبگي بدون حقوق بود و بايد چندين سال درس مي خواندي تا آن شهريه مختصر مراجع را به شما بدهند ومثل من هم افرادي بودند كه به دليل اشتياق به قم و تحصيلات ديني با روزه طولاني مخارجمان را تامين مي كرديم ، منظور اين است كه پدرم مي توانست از وجوهات هزينه تحصيل ما را بدهد ولي خود را مجاز نمي دانست ولي الان متاسفانه. گاهي اوضاع را به گونه دیگر مي بينيم  .
**۱۵ خرداد ۴۲ درخشنده ترين دوران حوزه علميه قم
وي درخشنده ترين دوران فعاليت حوزه علميه قم را از  ۱۵ خرداد ۴۲ به بعد دانست و گفت :آمدن بنده به قم مصادف شد با نهضت ۱۵ خرداد ۴۲ كه اين شهر حال و هوايي ديگر پيدا كرد و در آن ايام دو بركت شامل حال حوزه علميه قم شد اول تدريس مراجع ممتاز در اين حوزه مانند مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضي حائري ، آيت الله اراكي ،آيت الله داماد و آيت الله نجفي مرعشي كه يكي پس از ديگري جزو مراجع حوزه علميه قم بودند و شايد اين ادعا كه از درخشنده ترين دوران هاي عملي حوزه علميه بود مبالغه نيست بعد ديگر اين تحول در تغيير فضاي فرهنگي و اجتماعي حوزه علميه قم خلاصه مي شد.
حجت الاسلام موسوي ادامه داد : در آن زمان در درس سطح افرادي همانند مرحوم آيت الله فاضل لنكراني و آيت الله سلطاني تدريس مي كردند و در درس خارج هم بزرگاني نظيرايت الله محقق داماد ،ايت الله اراكي و آيت الله حائري و آيت الله گلپايگاني اساتيدي كم نظير بودند در همين راستا وضعيت فرهنگي واجتماعي و علمي قم نيز با بحث تفسير قرآن و گفت وگوهاي اجتماعي توسط شخصيت هايي مانند آيت الله مكارم شيرازي ، آيت الله سبحاني و ... دچار تحول شد.
**پرورش سربازان اصلي انقلاب در سال ۴۲
قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي نتيجه فعاليت حوزه علميه قم درسال ۴۲ را پرورش سربازان اصلي انقلاب دانست و اظهارداشت : حوزه علميه در آن زمان بازوان توانمندي را در اختيار امام "ره" و انقلاب اسلامي قرارداد اين عصر عصري بود كه سربازان اصلي انقلاب را پرورش داد البته بايد توجه داشت كه در سال هاي اوليه نهضت امام خميني "ره" مجتهديني بودند كه نتوانستند موقعيت نظام را قبول كنند و مخالف بودند و گرايش آنها دين منهاي سياست بود ودر مقابل عده اي كه نواي امام به آنها خورده بود با اين گروه درگيري داشتند وما هم با حفظ ادب فرزندي كشاكشي با پدرمان داشتيم كه خوشبختانه اين روند به نفع فكر امام "ره" ادامه پيدا كرد.
**تاكيد امام بر ارجحيت مبارزه نسبت به خانواده
وي ادامه داد : يكي از دوستان ما كه بعد از پيروزي انقلاب مسئوليت سنگيني را متحمل شد و از كساني بود كه وقتي امام تبعيد به نجف شد در تمام مدت با ايشان بود ولي پدرشان به سختي مخالف اين موضوع بود و به ايشان پيغام داد كه من حضور در مبارزه و سياست را به تو حرام مي كنم ولي ايشان به امام "ره" منتقل كرد كه ايشان فرمودند: در وظيفه ، دخالت پدر نتيجه اي ندارد و كار به جايي رسيد كه پدر پيغام داد تو پسر من نيستي ولي ايشان مقلد ايشان بود كه امام فرمودند شما راه مبارزه را ادامه بدهيد.
**فضائل اخلاقي امام "ره"
حجت الاسلام موسوي چندين ويژگي را براي اثبات جامعيت رهبري امام خميني "ره" عنوان كرد و گفت : شخصيت هاي زيادي داشتيم كه فكرشان بيداري و عزت اسلام و انقلاب بوده ولي در عمل نتوانستند فضاي فكري جامعه را با خود همراه كنند ولي امام "ره" به دليل اين كه فقيه ، مفسر ، عارف ، عالم اجتماعي ، دلسوز و مردمي بود مردم را ارام آرام به سمت انقلاب كشاند يك زمان در حوزه علميه اصفهان چندين نفر بودند كه حرف امام را تاييد مي كردند و كل حوزه فضاي مقابل امام بود و مي گفتند اين ها جوان و احساساتي اند كه كم كم علما فضا را انقلابي كرده و فكر امام را با همگان مانوس كردند.
**دستور امام خميني "ره" براي اعزام بنده به كرمانشاه
وي به دستور امام خميني "ره" براي اعزام خود به كرمانشاه اشاره كرد و اظهارداشت : در قديم هر كس رشد علمي خوبي داشت كمتر مي پذيرفت كه به درون جامعه برود و در حوزه به كار مرجعيت مي پرداخت امام اين ايده را دگرگون كرد و بنده نيز به دستور امام "ره " و با توجه به اين كه ۲۱ سال داشتم ازقم به كرمانشاه رفتم .
قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي زماني مامور اعزام به كرمانشاه شد كه همزمان در مدرسه حقاني قم و حوزه علميه تدريس مي كرد كه به گفته خودش : حدود ۲۱ سال بيشتر نداشتم و با اين سن كم حدود بيشتر از ۶ سال درس خارج رفته بودم ، قديم سيستم تحصيلي حوزه ها اين شكل بود كه اول مقدمات بعد سطح و سپس دروس خارج بود و كتاب هايي سختي مانند كفايه آخوند خراساني و مكاسب شيخ انصاري مطالعه مي شد كه متوسط حدود ۱۴ سال طول مي كشيد و من ۶ سال اين ها را تمام كردم واگراز كتابي هم فارغ مي شدم تدريس ان را داشتم كه در زمان ما يكي از مدارسي كه نمونه قم بود مدرسه حقاني بود كه مرحوم بهشتي و قدوسي پايه ريزي كردند كه اساتيد درجه يك حوزه را براي تدريس انتخاب مي كردند كه من در شرايطي به كرمانشاه رفتم كه جزو مدرسين مدرسه حقاني بودم و در حوزه  هم كفايه تدريس مي كردم .
**رشد ماركسيست ها و گسترش فعاليت انجمن حجتيه در كرمانشاه 
وي به شرايط بد سياسي كرمانشاه در سال حدود ۱۳۵۰ شمسي اشاره كرد و گفت : شرايط در آن زمان نگران كننده بود در كرمانشاه ، ايلام و برخي مناطق هم جوار ماركسيست ها رشد داشتند و كتاب هاي نويسنده اي به نام درويشيان حاكميت گسترده اي روي فكر جوانان داشت و از سوي ديگر پايتخت منطقه حجتيه هم در غرب بود.
**هدف انجمن حجتيه :مغفول ماندن مردم از مسائل اساسي كشور
موسوي به تشريح پايه گذار و اهداف انجمن حجتيه پرداخت و تصريح كرد : در اصفهان ، يزد ، كرمان و خراسان مكان هايي كه حوزه علميه قوي بودند انجمن حجتيه رشد نداشت ، مرحوم شيخ محمد حلبي پايه گذا راين انجمن بود البته شايد نيت خيري داشته زيرا اين انجمن يك گروه ضد بهاييت معروف بود ولي در پشت پرده شاه و انگليس و استعمار كه خود پديد آوردنده و تقويت كننده بهائيت بودند و در مقابل گروه هاي مبارزه با بهاييت را نيز ساماندهي مي كردند تا مردم از مسائل اساسي غافل شوند.
**آسيب هاي انجمن حجتيه در كرمانشاه
حجت الاسلام موسوي به معضلات انجمن حجتيه در كرمانشاه اشاره كرد و گفت :اين انجمن چند مشكل داشت كه معضلات اساسي را براي نهضت به وجود آورد يك مشكل عمده اين ها اين بودكه از اسم حلبي به عنوان يك سمبل روحانيت استفاده كردند ولي اين جريان جريان يك گروه روحاني نبود بلكه يك جريان دين منهاي روحانيت بود و اين فكر را هم به جامعه القا مي كردند كه روحانيت نمي توانند جوابگوي امروز باشند اين ها مرد ديروزند و بعضي نيز به عنوان پيروي از مكتب دكترشريعتي مي خواستند دين منهاي روحانيت ايجاد كنند ولي خود شريعتي در آثارش به اين مسئله اعتقادي نداشت.
**تلاش رهبران انجمن حجتيه براي دين گريزي جوانان و طرد روحانيت
وي افزود: از نزديك شاهد بودم كه كسي كه در آن شرايط رئيس انجمن بهاييت در كرمانشاه بود در كمتر سخنراني اش پيش مي آمد كه اين جمله را نگويد كه روحانيت فقط بلدند عبا سر بكشند و فاصله منزل تا محراب خود را طي كنند و به درد جامعه نمي خورند خطر ديگر اين بود كه افرادي كه از دانشگاه ودبيرستان به اين مجلس گرويده بودند از مسجد و نماز و دين فاصله پيدا كرده بودند التبه عمده مشكل ديگر اين بود كه اين جريانات ضد بهاييت عمدتا با واسطه يا بدون واسطه با ساواك و نظام ستمشاهي مرتبط بودند.
ودو باركه ساواك مرا دستگير كرد در بازجويي ها گفتند كه اگر شما غرضي نداريد كار انجمن ضد بهاييت را ادامه بده كه ما هم كمكتان مي كنيم .
**ابراز بيزاري امام "ره" از انجمن حجتيه
قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي به تلاش روحانيون از جمله خود وي براي آشكار ساختن چهره انجمن حجتيه اشاره كرد و خاطرنشان ساخت :مرحوم آيت الله حلبي رييس انجمن حجتيه از امام "ره" درخواست كرده بود كه وجوهات مردمي را به مصرف اين انجمن برساند كه ايشان اجازه اي فرموده بودند ولي با گزارشاتي كه از طرق مختلف به حضرت امام در نجف در رابطه با اين تشكيلات و مخالفتشان با مبارزه رسيد امام "ره" نيزكتبا اجازه خود را پس گرفتند و اين مسئله به معناي ابراز بيزاري ايشان از اين انجمن بود.
وي افزود: اين انجمن افراد را به سمت پيروي از مراجع ديگر هدايت مي كردند ودر چنين شرايطي انجمن حجتيه گسترش و فعاليت وسيعي در منطقه غرب داشت ، از سوي ديگر ماركسيست ها در دانشگاه رازي كرمانشاه نفوذ پيدا كرده بودند كه اقاي گويا رييس دانشگاه كه نسبتا عرق مذهبي داشت به دليل ترس از ماركسيست ها فضاي دانشگاه را كمي آماده فعاليت هاي اسلامي ساخته بودو
**توصيه امام خميني "ره " براي بازگشت من به كرمانشاه
قائم مقام مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي در پايان اولين گفت وگو اشاره اي به تاكيد امام "ره" براي حضور ايشان در كرمانشاه كرد و گفت :در سفر اول به كرمانشاه فضا را نگران كننده ديدم و اقايان اصرارداشتند كه من يك مقداري بمانم ولي براي من به دليل شرايط تحصيلم سخت بود كه يك روز آيت الله طاهري خرمي ابادي گفتند كه آيت الله پسنيده مسئول دفتر امام با شما كاردارد من رفتم منزل امام كه ايشان گفتند امام فرمودند با توجه به شرايط كرمانشاه سريعتر به اين شهر برگرديد و بنده هم اطاعت كردم و ۹ سالي در انجا تا پيروزي انقلاب ماندم.
ادامه دارد.....
https://taghribnews.com/vdcevp8n.jh8zni9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

حسین کمال الدین
دستبوس حضرت آیت الله حاج سید موسی موسوی . الحقیر حسین کمال الدین
اعظم
به نام خدا حجت الاسلام سید موسی موسوی امیدوارم همیشه تندرست وسلامت باشی خداوند هر کجا که هستی نگهدارت باشد . خداوند خوبیهایت را به سویت بر گرداند و از بدی دور باشی . شما پناه بی پناهان در سنندج بودی امیدوارم در پناه الله باشی و تا هستی دلت شاد باشد و