تغییر لحن و نوسان در رویکرد سیاست خارجی عربستان، در ماههای گذشته بهشدت بسامد بیشتری پیدا کرده است و نشان میدهد که دربار سعودی، مدتی است سیاست و رویکرد واحد در قبال ایران را از دست داده و دچار تزلزل در تصمیمگیری و سیاستگذاری شده است.
اشتراک گذاری :
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم صباح زنگنه، نوشته است: تصور من این است که در عربستانسعودی اتفاقاتی در شرف وقوع است. تحولاتی سیاسی در این کشور پیش رو است و بهزودی شاهد تغییراتی اساسی در رویکرد دربار سعودی خواهیم بود. تغییرات پیش رو باعث شده است که مقامهای عربستان، نتوانند به یک جمعبندی روشن در واکنش به تحولات جاری در منطقه برسند. اینکه چه تغییراتی پیش رو است، در ماههای آینده مشخص میشود.
اما از اکنون میتوان دید که اختلافنظرها و دودستگیهایی درون دربار سعودی شکل گرفته است که رویکرد واحد آنها درقبال جمهوری اسلامی ایران و منطقه را به چالش کشیده است. علیرغم تحولات احتمالی در دربار عربستانسعودی، همچنان دستگاه حاکمیت سعودی به موفقیت دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا بهویژه در سیاست فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران، امیدوار است. اما واضح بود که امیدواری ریاض به واشنگتن هم دچار نوساناتی میشود، بهویژه بعد از اقدام تروریستی امریکا علیه مقامهای ارشد نظامی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق، عربستانسعودی نگران شد و زمانی که موضع واحد همه گروههای مقاومت در منطقه را مبنی بر انتقام خون شهدای عملیات تروریستی ارتش امریکا مشاهده کرد، پیامهایی به تهران برای کاهش تنش ارسال کردند.
همانگونه که وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، محمدجواد ظریف روز گذشته در مونیخ اعلام کرد، عربستانسعودی پیامی با مضمون آمادگی برای گفتوگوی فوری به ایران ارسال کرد. اما علیرغم جواب مثبت تهران، بعد از عملیات نظامی ایران علیه یک پایگاه نظامی امریکایی در عراق، ریاض به این تصور که واکنش ایران به شهادت فرمانده ارشدش پایان یافته، بار دیگر به سیاست توکل به کاخ سفید بازگشت. در طول این مدت، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی هم به شکل مستمر و دایم، به مسوولان نزدیک به خودش در ریاض و برخی دیگر از کشورهای عربی، روحیه داده است و آنها را در استراتژی انتظار برای اقدام امریکا تشویق و حمایت کرده است. اما تصور دربار سعودی در مورد دایمی بودن شرایط موجود، در حال کمرنگ شدن است. ریاض کمکم به این نتیجه میرسد که استراتژی کنونی شکننده است. ریاض با توسل به این سیاست تاکنون بدرفتاریهای زیادی در مقابل کشورهای منطقه انجام دادهاند و از همکاری با همه طرفهای منطقهای خودداری کردهاند. اعتماد بیش از حد ریاض به امریکا و رژیم صهیونیستی، با نگاه به شکنندگی شرایط، بهتدریج کمرنگ میشود.
اتکای بیش از حد دربار سعودی به ماوراء بحار، ممکن است به سرعت دستخوش تغییرات جدی شود. در همین هفتههای گذشته، کنگره امریکا طرح استیضاح رییسجمهور امریکا را بررسی کرد و دونالد ترامپ تا آستانه برکناری از قدرت پیشرفت. بعد از آن بود که کنگره امریکا، قطعنامه محدودیت اختیارات جنگی رییسجمهوری در برابر ایران را تصویب کرد. همه این رویدادها درحالی رخ میدهد که دونالد ترامپ ۹ ماه دیگر باید در مقابل آزمون بزرگ انتخابات قرار گیرد؛ انتخاباتی که ممکن است باعث شود سیاستهای کاخ سفید به شکل بنیادین دچار تغییر شود، کمتر از دو هفته دیگر هم در سرزمینهای اشغالی فلسطین، انتخاباتی برای تعیین نمایندگان پارلمان جدید رژیم صهیونیستی برگزار میشود که باز هم میتواند یکی دیگر از حامیان سیاست خارجی سعودی را تغییر دهد. در چنین شرایطی، ریاض سیاست خارجی خود را اسیر امواج سهمگین تغییراتی میبیند که بر اثر اتکای بیپروای آنها به دولتهای خارجی ایجاد شده است. همزمان با این تحولات بالقوه و بالفعل در امریکا و رژیم صهیونیستی، دولت عربستانسعودی، با متغیرهای دیگری هم مواجه است.
همهگیری ویروس کرونای جدید در یک استان چین، باعث شده که مصرف انرژی در بازارهای جهانی کاهش پیدا کند. در شرایطی که سعودیها اصلیترین تامینکننده نفت چین هستند، کاهش واردات نفت از سوی پکن، اثرات جدی اقتصادی برای آنها در پی خواهد داشت. در عین حال نگرانی از همهگیری ویروس کرونا، بهویژه احتمال انتقال این ویروس به خاک عربستانسعودی، میتواند نگرانیها در مورد منابع مالی درآمدی دیگر دربار سعودی از حجاج و زائران را هم تحتتاثیر قرار دهد. نوسان در سیاست خارجی عربستانسعودی، بهویژه اقدامات ضدایرانی را میتوان در رویکرد رسانههای وابسته به دربار سعودی دید.
روزنامهها و رسانههای سعودی، گهگاه رویکردهای تند و گزندهای علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ میکنند و با انتشار مطالب تند و توهینآمیز، مقامهای جمهوری اسلامی ایران و حتی رهبر معظم انقلاب را هم هدف توهینها و گزارشهای خلاف واقع قرار میدهند. اما گاهی شاهد هستیم که بنا به رویکرد دربار، این شکل از انتشار تبلیغات ضدایرانی در رسانههای سعودی ناگهان فروکش کرده و لحن نویسندگان و گزارشهای این رسانهها بهشدت تغییر میکند.
شاید یکی از مهمترین تحولات منطقهای که میتواند سیاست عربستان را تحتتاثیر قرار دهد، رویدادهای پیش رو در یمن است. حملات اخیر عربستانسعودی و اماراتمتحدهعربی و مزدوران تحت امرشان علیه مردم یمن، باعث شده تا احتمال شدت گرفتن مجدد شعله جنگ یمن بیش از گذشته افزایش پیدا کند. استمرار مساله یمن و جنگ علیه مردم یمن، یکی از آسیبپذیرترین ماجراجوییهای سیاست خارجی عربستان است که به شکل گستردهای میتواند باعث تضعیف بیشتر جایگاه سیاست خارجی سعودی شود، بهویژه اینکه ریاض بیش از پیش از پشتیبانی و دخالت مستقیم حامیان خارجیاش در یمن ناامید میشود.
متغیر دیگری هم که به تازگی در مساله سیاست خارجی عربستانسعودی وارد شده است، مساله معامله قرن است. تا به امروز آنچه از سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستانسعودی، در مورد این طرح نقل شده است، نشان میدهد که پادشاه سعودی تمایلی به پذیرش این طرح ندارد. هر چند ولیعهد او، محمد بن سلمان، ممکن است به دلیل روابطش با طراحان معامله قرن، سیگنالهایی مبنی بر آمادگی عربستان برای پذیرش آن بدهد یا محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی، تحت فشار شدید رژیم صهیونیستی و امریکا، مجبور به عقبنشینیهایی بشود، اما تا آنجایی که از لحن و نقل قولهای پادشاه سعودی میتوان برداشت کرد، سران سعودی، مخالف چنین طرحی هستند. مخالفت با این طرح، متغیر دیگری است که ممکن است در حمایت بلاشرط امریکا از ریاض و اتحاد با دولت ترامپ موثر باشد. همه این عوامل و متغیرها باعث میشود که سعودیها، مجبور باشند در شرایط شکننده منطقه، به دنبال رویکردی جدید در سیاست خارجی باشند که به احتمال زیاد، بهتدریج در ماههای آینده شاهد جایگزین شدن این رویکرد در سیاست خارجی عربستانسعودی خواهیم بود.