برنامه تئورسین های غربی برای عدم وحدت در جوامع اسلامی
نخست وزير اسبق بريتانيا مي گويد: مادامي كه قرآن در دست مسلمان هااست، اروپا نه مي تواند بر شرق تسلط يابد و نه احساس امنيت كند
اشتراک گذاری :
گروه اندیشه خبرگزاری تقریب، شكّي نيست كه ما در عصري زندگي مي كنيم كه تمامي دشمنان براي نابودي اسلام هم پيمان گشته و تمامي امكانات سياسي و اقتصادي خود را در سقوط اسلام از صحنه بين الملل بكار گرفته اند.
كه طرح نوين «هانتيگتون»، بزرگ نظريّه پرداز كاخ سفيد و استراتژيست معروف يهودي در كتاب «برخورد تمدّنها» مؤيّد اين مطلب است.
و همچنين نظريه دكتر مايكل برانت، يكي از معاونان سابق سازمان اطلاعات مركزي امريكا (سيا) كه در كتاب A Plan to divis and desnoylte theology«نقشه اي براي جدايي مكاتب الهي» آمده، مي گويد: افرادي كه باشيعه اختلافات نظر دارند آنها را عليه شيعه منظم و مستحكم كرده، وكافر بودن شيعه گسترش داده شود و آن ها را از جامعه جدا نموده وعليه آن ها مواد نفرت برانگيز نوشته شود
(( روزنامه جمهوري اسلامي مورخ 5/3/1383 هفته نامه افق حوزه 28/2/1383. )).
بنا بر اين در چنين عصري بيش از هر عصر ديگر، مسلمانان نياز به وحدت دارند، و شايد بيش از هر زماني جامعه اسلامي به همكاري و مساعدت يكديگر نيازمند است.
گِلادِستون
(( Gladstone سياستمدار انگليسي (1809 ـ 1898) رهبر ليبرالها بود و چهار بار به مقام نخست وزيري انگلستان رسيد. ))
نخست وزير اسبق بريتانيا مي گويد: «مادام هذا القرآن موجوداً في أيدي المسلمين، فلن تستطيع أروبا السيطرة علي الشرق ولا أن تكون هي نفسها في أمان». مادامي كه قرآن در دست مسلمان هااست، اروپا نه مي تواند بر شرق تسلط يابد و نه احساس امنيت كند
(( الإسلام علي مفترق الطرق ص 39. )).
بِنْ گُورْيُون
(( بن گوريون Ben Gurion فردي كه نام «اسرائيل» را بر رژيم صهيونيستي نهاد، نه بار به نخست وزير رژيم صهيونيستي رسيد.
او زندگي خود را وقف صهيونيسم كرد، جنگ اشغال فلسطين را در سال 1948 فرمانهدهي كرد از جمله رخدادهايي كه در دوره نخست وزيري وي صورت گرفت مي توان به موارد زير اشاره نمود:
1 ـ جنگ 1948 كه باعث بوجود آمدن رژيم صهيونيستي شد.
2 ـ موج هاي بي سابقه مهاجرت يهوديان.
3 ـ افزايش شهرك هاي صهيونيست نشين.
4 ـ حمله مشترك و سه گانه رژيم صهيونيستي، انگليس و فرانسه عليه مصر در سال 1956. ))
نخست وزير اسبق دولت غاصب صهيونيستي مي گويد: «إنّ أخشي ما نخشاه أن يظهر في العالم العربي، محمد جديد». آن چه كه ما را به وحشت انداخته اين است كه مي ترسيم در جهان عرب محمد تازه اي ظهور كند
(( روزنامه «الكفاح الإسلامي» سال 1955. م، هفته دوم، ماه نيسان. )).
بالاتر از همه اين ها، با اين كه يكي از اصول مسلم مسيحيت، كشته شدن حضرت مسيح به دست يهود بوده و به همين خاطر، در طول 20 قرن بغض و كينه وعداوت ميان آنان حاكم بود، ولي براي ايجاد وحدت ميان مسيحيت و يهود در برابر مسلمين، دولت واتيكان طي اطلاعيه رسمي از اين اصل صرف نظر كرده و يهود را از اين جنايت تبرئه مي كند.
وجاي شگفت اين است كه اين اعلاميه در سال 1393 هجري مطابق با 1973 ميلادي هم زمان با جنگ اسرائيل با مسلمانان صادر شد، تا بتواند تمام نيروهاي يهود ونصاري را در برابر مسلمانان بسيج نمايد
(( مع رجال الفكر ج 1 ص 162. )).
با توجه به نكات ياد شده، اهمّيّت سخن رسول اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) كه مي فرمايد: «من أصبح ولم يهتمّ بأمور المسلمين فليس بمسلم»كسي كه به فكر مشكلات برادران ديني خود نباشد مسلمان نيست، در اين زمان بيش از هر زمان ديگر ملموس باشد.
بديهي است در موقعيت فعلي، هر گونه حركت مشكوك كه موجب تفرقه ميان صفوف مسلمانان باشد، به نفع اسلام نيست.
و هرگونه فحش و ناسزا قبل از آنكه به وحدت ميان مسلمين و تقريب بين مذاهب ضربه بزند، چهره نوراني مكتب اسلام را در سطح بين الملل مخدوش مي كند، و طبقه تحصيل كرده را به مكتب نوراني اسلام بدبين مي سازد.