تاریخ انتشار۴ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۴۱
کد مطلب : 362503
​فیلیپ ای فاروجیو

صنایع داروسازی بزرگ و بحران تجویز داروهای مخدر در آمریکا

محال است کانال های تلویزیون را پس و پیش کرد بی آنکه با انبوه آگهی هایی مواجه نشد که مردم را به سمت مصرف تمام داروهای موجود برای تقریبا هر ناخوشی تشویق می کنند
صنایع داروسازی بزرگ و بحران تجویز داروهای مخدر در آمریکا
خبرگزاری تقریب - برای وصل کردن نقطه ها به هم لازم نیست انسان نابغه باشد. از سال 2012 به بعد انتشار آگهی های مربوط به تجویز داروها از سوی صنایع دارویی بزرگ به خصوص در تلویزیون تا 62 درصد رشد داشته است. محال است کانال های تلویزیون را پس و پیش کرد بی آنکه با انبوه آگهی هایی مواجه نشد که مردم را به سمت مصرف تمام داروهای موجود برای تقریبا هر ناخوشی تشویق می کنند (خدا را شکر که قانون، چپاولگران صنایع بزرگ دارویی را ملزم کرده که مصرف کنندگان نادان را از اثرات جانبی داروها آگاه کنند).
در  این راستا بیایید فقط به یکی از آمارهای مربوط به ایالت آریزونا اشاره کنیم که در آن 949 نفر ظرف یک سال یعنی در سال 2017 در اثر مصرف داروهای مخدر جان خود را از دست داده اند. اختلاف موجود در این میان نیز جالب توجه است: این رقم از سال 2012 به این سو 109 درصد افزایش داشته است.
آیا من گرفتار توهم شده ام یا در اینجا خبری است؟ بیایید ببینیم،  قالب کنندگان داروهای قانونی، روز و شب و درتمام کانال ها ما را با این آگهی ها بمباران می کنند که «داروها به شما کمک می کنند.» در این گیرودار آمریکاییان بیشتر و بیشتری به مصرف مخدرهایی روی می آورند که بیشتر اوقات به صورت تجویزی به آنها دست پیدا می کنند. البته پس از آنکه آنها به قلاب این مواد مخدر شبه قانونی افتادند، اگر روش های قانونی دردسترس بودن آنها را به مخاطره انداخت، این صنایع راهی برای بازگرداندن آنها به بازار پیدا می کنند. همه ما می دانیم که یکی از بزرگ ترین صنایع در ایالت هایی مثل مینه سوتا و فلوریدا این «کلینیک های درد»ی است  که در آنها پزشکان فاسدی وجود دارند که روحشان را به پول سهل الوصول می فروشند. معتادان به مسکن های افیونی، این آوارگان عصر افسردگی از ایالت های مجاور نیز خود را به آنجا می رسانند، همچون آوارگان دوران خشکسالی بزرگ که درجستجوی مراتع سبزتر به ایالت های دیگر روی می آوردند.
در اساس کاری که صنایع داروسازی بزرگ با این بمباران های تبلیغاتی خود انجام می دهند، مشروعیت بخشیدن به داروهای مخدر برای درمان چیزی است که ما را رنج می دهد. بله داروهای حیات بخشی هم برای برخی موارد حاد وجود دارند، ولی آنها دراقلیت هستند. صنایع دارویی بزرگ که اداره این نمایش را در دست دارند، از چند سال پیش و به ضرب و زور  این مسکن های مخدر را وارد زندگی مردم کردند. در این مدت از سیاستمداران دوحزبی/یک حزبی خریداری شده و حقوق بگیر ما نیز برای کاستن از این وحشت هیچ کاری برنیامده است. اکنون همه آنها از جمله این یارو که اخیرا به ریاست جمهوری رسیده، پریده و سوار این قطار شده اند. در همین حال عده کمی وجود دارند که می توانند ارتباطی را که من بین اشباع بیش از حد آگهی های دارویی درتلویزیون و اعتیاد به افیون برقرار ساختم مشاهده کنند.
تبلیغات بی پایان درباره «داروها خوب هستند»، کار پناه بردن به افیون ها را برای آمریکاییان مشکل داری که بسیاری شان عملا مبتلا به دردهای جسمانی یا عاطفی هستند، ساده تر می کند. این وضعیت را با زمانی مقایسه کنید که اگر مراقبت های درمانی واقعا دارای قیمت مناسب و فراگیری داشتیم به وجود می آمد. شاید می شد درمان مورد نیاز خیلی  از افراد مبتلا به درد های جسمانی و البته دردهای عاطفی را با چیزهای جایگزین  انجام داد.
حال که به مسئله داروها به خصوص داروهای قانونی می پردازیم، بیایید بهترین این داروها یعنی «داروی انتخابات» را از یاد نبریم. در طول اغتشاش های دهه 60 میلیون ها آمریکایی به خیابان های شهرهای کوچک و بزرگ کشور آمدند و به طور مسالمت آمیز علیه مداخله آمریکا در ویتنام اعتراض کردند.
در واقع این اقدام توجه سیاستمداران را به خود جلب کرد. تهدید  بیرون رانده شدن آنها از پست های انتخابی خود با رای مردم یا به دست نیاوردن امکان دوباره تصدی سمت هایشان، خیلی از آنها را  واداشت تا از حال و هوای جمعیت معترض تبعیت کنند.
متاسفانه وقتی دارو دسته بوش/ چنی خود را برای تهاجم غیرقانونی و غیر اخلاقی شان به عراق آماده می کردند، اعتراضات گسترده ای در  یکی از روزهای ماه فوریه صورت گرفت که واقعا اعتراض بود.
حتی پس از حمله و اشغال عراق، ما که هر روز سه شنبه بعدازظهر را در شهرمان گوشه خیابان می ایستادیم، اگر خوش شانس بودیم می توانستیم هرهفته حداکثر 20 نفر را به خودمان جذب کنیم. چرا؟ خب، سندیکای دو حزبی/ یک حزبی مدام این گزاره را تکرار می کرد که تغییر از طریق صندوق رای حاصل می شود. همواره به ما گفته می شد که «فقط صبر کنید و رایتان را بدهید». متاسفانه تنها گزینه هایی که رسانه ها به پیش می بردند از طرف همین سندیکا بود و هردو طرف  برای افزایش هزینه های جنگ ها و اشغال های دروغین مدام رای می دادند. آقای «امید و تغییر» نیز خود ریاست بزرگ ترین هزینه نظامی تمام دوران ها را برعهده داشت!
نویسنده: فیلیپ ای فاروجیو (Philip A Farruggio)  ستون نویس آزاد
منبع: yon.ir/IHeOm
https://taghribnews.com/vdcgzx9wwak93n4.rpra.html
مرجع : فارس
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی