تاریخ انتشار۲۴ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۰
کد مطلب : 318291
مومنی‌ در گفت‌وگو با تنا بررسی کرد:

نحوه شکل‌گیری هسته‌های افراط‌گرا در قفقاز/ دلایل نگرانی مسکو از خیزش جهادی‌های رادیکال در آسیای میانه

تحلیلگر مسائل قفقاز مطرح کرد: عربستان عامل اصلی شکل‌گیری جریان‌های افراطی رادیکال در قفقاز و آسیای میانه است و اگر روسیه به این موضوع توجه ویژه نداشته باشد باید با عناصر این گروه‌ها در مرکز مسکو وارد نبرد شود.
نحوه شکل‌گیری هسته‌های افراط‌گرا در قفقاز/ دلایل نگرانی مسکو از خیزش جهادی‌های رادیکال در آسیای میانه
«قاسم مومنی» تحلیلگر مسائل قفقاز در تشریح دلایل و چگونگی شکل‌گیری هسته‌های افراط‌گرایی در جغرافیای قفقاز در گفت‌وگو با خبرنگار تنا اظهار کرد: مبداء بنیادگرایی در قفقاز و جنوب روسیه که به جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق کشیده شده است را باید فروپاشی شوروی بدانیم؛ پس از آنکه حزب کمونیست در هفتادمین سال حیات خود از بین رفت، کشورهای مشترک المنافع که مجموعه‌ای از جمهوری‌های شوروی سابق به حساب می‌آمدند دچار یک خلاء فرهنگی و ایدئولوژیک شدند. این جمهوری‌ها که در جغرافیای قفقاز، جنوب روسیه و مرزهای آسیای میانه قرار داشتند، قومیت‌هایی از جمله ازبک‌ها، تاجیک‌ها، تاتارها، اینگوش‌ها و غیره را در خود جای داده‌اند.

وی ادامه داد: از آنجا که روسیه در آنموقع رقابت‌هایی را با دنیای غرب شروع کرده بود، موجب شد تا تهدید گروه‌های افراطی و اسلام‌گرای رادیکال آرام آرام علیه مسکو به وجود بیاید. این جمهوری‌ها از گذشته در آرامش کامل به سر می‌بردند، اما از سا‌ل‌های اخیر شاهد یک دگرگونی مشخص در این مناطق بودیم. عوامل مفید در به وجود آمدن این وضعیت تاسیس مدارس مذهبی و ایدئولوژیک توسط عربستان، قطر، ترکیه و برخی دیگر از کشورهایی بود که مدل تفکر دینی خود را برتر از دولت‌های اسلامی می‌دانند. از این جهت خیزش تعصبات مذهبی و بنیادگرایی در قفقاز به صورت پله‌کانی شکل گرفت که طراح اصلی آنرا باید سعودی‌ها دانست.
 

این پژوهشگر مسائل قفقاز تصریح کرد: در طی این مدت شاهد بودیم که جمهوری چچن، اینگوش و حتی منطقه گروزنی در جنوب روسیه صحنه نبرد و تخاصمات این جریان‌ها با دولت‌های محلی بوده و نهایتاً نوعی سازماندهی نوین در قالب هسته‌های اسلام‌گرای مقاوم پدیدار شد که هدف اصلی آنها نفوذ ایدئولوژیک و توسعه مناطق مسلمان‌نشین به نفع خود بود. این روند آرام آرام شکل گرفت اما تحولاتی که در سوریه و عراق با ظهور «داعش» به وجود آمد موجب شد تا معادله تا حد زیادی پیچیده‌تر شود؛ چراکه اعضای گروه تروریستی داعش و بخشی از کادر مرکزی این جریان را اتباع چچن، قفقاز و جمهوری‌های جدا شده از شوروی سابق تشکیل می‌دهد. در این بین اتباعی از کشورهای تاجیکستان و ترکمنستان در میان آنها دیده می‌شود که می‌توان به «گلمراد خلیمف» رئیس پلیس تاجیکستان اشاره کرد.

وی افزود: خطر اصلی برای فدراسیون روسیه این است که پس از فروپاشی شوروی افرادی که در جمهوری‌های جدا شده از این کشور حضور دارند تا حد زیادی به ساختار امنیتی و سیاسی روسیه آشنا هستند و جالب اینکه همین مهره‌ها به داعش پیوستند و بازگشت آنها به کشورهای مبدا می‌تواند برای مسکو خطرآفرین باشد. از این جهت بیشترین ترس روسیه، بازگشت عناصر داعش و سایر جریان‌های تروریستی حاضر در عراق و سوریه به ناحیه «قفقاز» است. در ادامه این وضعیت، رشد این تفکر آنهم در وضعیت فعلی که روسیه دو رویداد داخلی و جهانی یعنی انتخابات ۲۰۱۸ ریاست جمهوری و جام جهانی ۲۰۱۸ را در پیش‌رو دارد می‌تواند تهدید مهمی برای این کشور به حساب بیاید.

مومنی با اشاره به مدل تهدید روسیه از سوی افراط‌گراها گفت: با توجه به نقش روسیه در سرکوب داعش در سوریه چنین به نظر می‌رسد که تروریست‌ها حلقه تهدید خود را تنگ‌تر خواهند کرد؛ از جهتی دیگر تفکر ایدئولوژیک در قفقاز و خارجِ نزدیک روسیه باعث می‌شود هسته‌های تروریستی خفته شکل بگیرد و نهایتاً عملیات‌هایی با محوریت بمب‌گذاری، گروگانگیری، آدم‌ربایی و انواع حملات مسلحانه طراحی و اجرا شود که مجموع این مولفه‌ها نگرانی کرملین را برجسته می‌کند. از سوی دیگر نگاه ناسیونالیسم‌های روس از یک طرف و افزایش اسلام‌گرایی رادیکال در خاک روسیه از سوی دیگر می‌تواند منجر به شروع درگیری‌های داخلی میان‌مدت و بلندمدت شود. لذا سال ۲۰۱۸ برای ولادیمیر پوتین سال بسیار مهمی به حساب می‌آید؛ چراکه رشد افراط‌گرایی می‌تواند باعث انتقاد احزاب سیاسی روسیه از پوتین شود اما مدیریت این موضوع می‌تواند از بار فشارها بر کرملین بکاهد.
 

وی تصریح کرد: بخش عمده‌ای از افراط‌گرایی در قفقاز را باید در افغانستان دنبال کنیم؛ اگر تاریخچه و روند شکل‌گیری و فعالیت جریان‌هایی مانند طالبان و القاعده در افغانستان را بررسی کنیم به خوبی رد پای سازمان سیا را می‌توان پیدا کرد؛ چراکه طیف‌های مختلفی از این جریان با آمریکا همکاری کردند تا بتوانند در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی ارتش سرخ شوروی را مورد هجمه قرار دهند. از اینرو مدیریت این گروه‌ها توسط ایالات متحده و برخی از شرکای آن مانند عربستان می‌تواند علاوه بر افغانستان و پاکستان؛ روسیه، ایران و سایر کشورهای آسیای‌میانه را مورد هجمه قرار دهد. نکته دیگر این است که این جریان‌ها راهبرد کاملاً ایدئولوژیک دارند که در پیوند با سیاست ایالات متحده و سعودی‌ها ارزیابی می‌شود و هر لحظه می‌توانند به صورت خودمختار و خارج از کنترل فعالیت کنند.

این کارشناس مسائل روسیه در تشریح دلایل گرایش مردم افغانستان به جریان‌های رادیکال جهادی بیان کرد: بعد از آنکه کمونیسم با گذشت هفتاد سال سقوط کرد ملت افغان از خلاء دینی رنج بردند و این موضوع موجب شد تا عربستان سعودی از این شکاف به نفع خود استفاده کرده و نهایتاً هسته‌های افراطی ظاهر شود که موجب شد مردم افغانستان به سمت آنها جلب شوند. به عبارتی دیگر مردم این کشور به دلیل وضعیت فرهنگی و بومی که در افغانستان حاکم بود از درک اسلام واقعی عاجز بودند و اسلام رادیکال القاعده و سایر جریان‌های تندرو را برای خود برگزیدند که خروجی آن ناامنی، قتل و غارت در افغانستان و سایر کشورهایی است که با این تفکر درگیر هستند.

وی خاطرنشان کرد: در وضعیت فعلی تنها نقطه‌ای که برای روسیه نسبت به سایر جغرافیای آسیای میانه تفاوت داشته و از اهمیت بالایی برخوردار است، مناطق «شمال افغانستان» خواهد بود. چراکه این ناحیه با کشورهایی مانند ترکمنستان، تاجیکستان ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و سایر کشورهای همسایه ارتباط دارد و به راحتی از آن ناحیه می‌توان به مرزهای روسیه رسید و اقدام به عملیات‌های تروریستی کرد. بنابراین حضور تفکر و جریان‌های افراطی مانند داعش در شمال افغانستان خطر جدی برای مسکو به حساب می‌آید که دامنه آن می‌تواند به همسایه‌های افغانستان و روسیه هم کشیده شود.
 

مومنی در پایان ابراز کرد: حمایت مالی عربستان، امارات و قطر در این موضوع یکی از مولفه‌هایی است که روسیه باید به آ‌ن توجه ویژه داشته باشد؛ اگر حمایت آنها نبود بدون تردید تسلیح و ادامه این تفکر را نمی‌توانستیم به این شکل شاهد باشیم. نمونه آن داعش و زیرمجموعه‌های این سازمان‌ تروریستی در آسیای‌میانه و خاورمیانه است. به صورتی که این گروه تروریستی بیش از ۵۰ درصد خاک عراق و سوریه را در اختیار گرفت که نهایتاً با ورود روسیه این موضوع به سرمنزل مقصود رسید اما باید توجه داشت که ایالات متحده همچنان به دنبال تهدید غیرمستقیم مسکو از ناحیه این گروه‌ها در افغانستان و آسیای میانه است. راهبرد مسکو به این صورت است که بتواند با ائتلاف بین خود و گروه‌های صلح‌طلب میانه‌رو، پایگاه‌های افراط‌گرایی در آسیای میانه را شناسایی کرده و آنها را مورد هدف قرار دهد. از این منظر باید بگویم که تهدید این موضوع برای روسیه و متحدین آن در شبه قاره و آسیای مرکزی می‌تواند موجب بهم ریختگی سراسری در کل این جغرافیا شود که علاوه بر روسیه این کشورها باید وارد فاز تقابل در حوزه سیاسی و امنیتی شوند.

 
https://taghribnews.com/vdcb9wbf8rhb85p.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی