تاریخ انتشار۲۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۲۶
کد مطلب : 298711
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در گفتگو با خبرگزاری تقریب:

جای خالی نظریه پردازی در تمدن نوین اسلامی

از طریق نظریه پردازی می توان زوایای یک تمدن را از وجوه مختلف مورد بررسی قرار داد. بیشتر پژوهشگران در حوزه تمدن بر این باورند اگرچه تمدن نوین اسلامی پس از انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت اما در بخش نظریه پردازی این تمدن کم کاری شده است. در همین رابطه دکتر قاسم پورحسن، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) و محقق و پژوهشگر فلسفه معتقد است در بخش نظریه پردازی ابتدا باید به چیستی تمدن بپردازیم و دوم، هنگامی که سخن از تمدن اسلامی به میان می آید باید مشخص شود که نوع نگاه چیست. بر همین اساس خبرگزای تقریب درارتباط با زوایای مختلف تمدن نوین اسلامی از جمله راهی که تمدن نوین اسلامی در پیش دارد به گفت و گو با دکتر پورحسن نشست که ماحصل آن در ادامه می آید:
جای خالی نظریه پردازی در تمدن نوین اسلامی
اندیشمندان مختلف برای گسترش تمدن نوین اسلامی مراحل گوناگونی را تعریف می کنند. از نظر شما این تمدن در چه مرحله ای قرار دارد؟
تمدن نوین اسلامی در مرحله جنینی قرار گرفته است و به عبارت دیگر تنها توانسته ایم این فهم و آگاهی را پیدا کنیم که نخست می توانیم از تمدن نوین اسلامی سخن بگوییم و دوم، پذیرفتیم که امکان این امر وجود دارد.

بنابراین پس از آن که جامعه ای آگاهی پیدا کرد که توان و امکان های ظهور تمدن را دارد، این مساله آغاز شکل دادن فرآیندی است که بنده در وضعیت کنونی آن را 100 ساله می بینم. ایران تنها کشور اسلامی است که آگاهی پیدا کرد که براساس آموزه های دینی، ایرانی و همچنین تفکر و اندیشه های اسلامی می تواند تمدنی شکل دهد که جایگزین تمدن موجود مغرب زمین باشد. البته جایگزینی به این معنای کنار زدن آن تمدن نیست بلکه تمدنی هم عرض تمدن غرب ایجاد شود.

به دیگر سخن اندیشه ای را مطرح کرد که دیدگاه دیگری برای انسان عرضه می کند؛ تمدنی که داعیه اخلاقی بودن، فرهنگی بودن و مبتنی بر اندیشه بودن را دارد و نه تمدنی با ادعای سلطه، چیرگی و حذف ارزش های انسانی.

بنابراین ایران تنها کشوری است که آگاهی پیدا کرد که می تواند در فرآیندی 100 ساله تمدنی دیگر را به ظهور برساند. اگر این سخن درست باشد در مرحله جنینی و بسیار آغازین قرار داریم. در این شرایط نباید با نگاهی ساده لوحانه و خوش بینانه انتظار داشت که  در 20 سال آینده به این تمدن دست یابیم. به هراندازه که جامعه و متفکران ایرانی بتوانند مرزهای دانش را گسترش دهند، به تمدن نزدیکتر می شوند اما در عین حال تمدنی که باید فراتر از مغرب زمین باشد.

این تمدن باید تمام دانش ها را داشته باشد اما با داعیه های انسانی، آرمان های اخلاقی، حذف نگاه های سلبی و نهیلیستی که در تمدن غرب شکل گرفت و نتوانست آرمان های انسانی را تحقق بخشد. اگر کشوری آگاهی پیدا کند که توانش ظهور امکان های تمدنی را دارد، این مساله مهمترین نقطه آغاز است و انقلاب اسلامی آغاز التفات ایران و متفکران ایرانی – اسلامی نسبت به ظهور تمدن بود.
 
آیا ایران به تنهایی می تواند تمدن نوین اسلامی را پیش برده و به سرانجام برساند؟
به اعتقاد بنده 2 دیدگاه متفاوت نسبت به ظهور تمدن در آینده وجود دارد. دیدگاه نخست آن که تمدن وجه جهانی دارد به این معنا که کشوری نمی تواند در منطقه ای محدود تمدنی را ظهور دهد و نام آن را تمدن بگذارد. تمدن باید در گستره جغرافیایی بزرگی با ایده های جهانی و نه بومی صرف رشد کند. این دیدگاه در درون نظریه جغرافیایی قرار می گیرد که بنده با آن موافق نبوده و نسبت به این نظریه خوشبین نیستم. در دیدگاه دوم این موضوع مطرح می شود که ماهیت تمدن چیست؟ آیا ماهیت تمدن در آینده و یا در وضعیت کنونی بیشتر مبتنی بر جغرافیا است و یا بر تولید اندیشه و امکان های تمدنی تمرکز دارد؟ بنده با دیدگاه دوم موافق هستم زیرا امکان همگرایی اتحادی و یا انسجام درونی کشورهای اسلامی حداقل تا 50 سال آینده وجود ندارد به این دلیل که باورهای کشورهای اسلامی با یکدیگر تفاوت دارد. 

باور بیشتر کشورهای اسلامی از سنخ سلفی است، نگاه پیشرونده ندارند، خواهان بازگشت به گذشته هستند در حالی که ایران تنها کشوری است که نگاهی رو به آینده دارد که این نگاه برخاسته از نظریه انتظار است. اگر این مساله به عنوان بنیاد تلقی شود، ایران نمی تواند به زمانی چشم بدوزد که نیمه انسجامی بین کشورهای اسلامی شکل بگیرد.

همچنان که در وضعیت کنونی شاهد اختلاف های بنیادین بین کشورهای اسلامی هستیم، امکان دارد در آینده این اختلاف ها بیشتر شود و غرب نیز به این اختلاف ها دامن می زند.

برخی از کشورهای اسلامی از جمله عربستان، امارات و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس ذهنیت تمدنی ندارند و اگر 100 سال هم بگذرد از چیستی تمدن آگاهی نمی یابند. تنها 2 کشور ترکیه و مصر آگاهی دوری نسبت به این موضوع دارند که متاسفانه ترکیه و مصر نیز ذیل مغرب زمین می اندیشند و درباره اندیشه اسلامی  استقلال ندارند. ترکیه یک متفکر تراز اول درباره سنت اسلامی ندارد و تمام دانشگاه های این کشور در حوزه علوم انسانی در ذیل غرب هستند و به دیگر سخن به موضوع مبتنی بر اندیشه غرب می نگرند. در مصر نیز وضعیت به همین رویه است. متفکران دینی مصر مانند«ابوزید» نگاه خود را مدیون دوره جدید از زمانی روشنگری( 200 ساله اخیر) مغرب زمین هستند.

برای تشکیل تمدن، باید تفکر مستقل داشت، به استقلال  اندیشید و از ذیل اندیشه تمدن دیگر مانند مغرب زمین بیرون آمد. این آغاز راه است. تنها ایران این توجه را پیدا کرده و تلاش می کند از ذیل غرب بیرون بیاید.

در دیدگاه دوم ملاحظات مختلفی وجود دارد که باید خاستگاه، قلب و محور تمدن اسلامی اندیشه و خرد ایرانی باشد و تنها ظرفیت امکانی برای ظهور تمدن اندیشه ایرانی است.
 
همان طور که تمدن غرب بسیاری از کشورها را فراگرفته است آیا در تمدن نوین اسلامی تنها باید کشورهای جهان اسلام وارد شوند؟
تمدن مبتنی بر جغرافیا و نژاد نیست بلکه بر اندیشه اتکا دارد. تمام متفکرانی که باور دارند آموزها و اندیشه های قرآنی می توانند تمدن بیافرینند و بنیان های  تمدن نوین اسلامی شوند، در درون نظریه گسترش مرزهای دانش قرار می گیرد. همان طور که در سده چهارم و پنجم تنها مسلمانان بنیانگذار تمدن اسلامی نبودند و در درون آن ها متکلمان یهودی، مسیحی و سریانی به چشم می خورد اما مساله این است که اگر تمدن را مبتنی بر اندیشه و فرهنگ قرار دهیم این دیدگاه قوت پیدا می کند که تمدن مبتنی بر اندیشه می تواند فراگیر باشد. این تمدن محصور در جغرافیا و مرز خاصی نیست و تمام افرادی که به این دیدگاه باور دارند، درون آن قرار می گیرند.

امروز منظور از غرب تنها اروپای غربی نیست و مظاهر غربی شدن را می توان در ژاپن،  کره و چین مشاهده کرد. هر جامعه ای و سرزمینی که در درون اندیشه غربی باشد، تمدن غربی نام دارد. تمدن ماهیت یکسان دارد و مبتنی بر دانش، فناوری، صورت هایی از علم، نظم پیچیده اجتماعی بوده و در تمدن ها مشترک است اما این مساله که چه کسانی پایه گذار یک تمدن باشند، به آن تمدن رنگ می دهد.
 
برای گسترش تمدن نوین اسلامی نیاز به «نظریه پردازی» تا چه اندازه وجود دارد؟ و آیا در این زمینه به صورت جدی و قوی نظریه پردازی شده است؟
متاسفانه هنگامی که سخن از تمدن به میان می آید یا نگاهمان به ویژگی های تمدن مغرب زمین است و هنوز نتوانسته ایم مساله علم و تکنولوژی و یا معرفت را از تمدن جدا کنیم و یا هنوز هم در ذهن متفکران مسلمان تمدن اسلامی به عنوان تمدن وجود دارد و گاهی اوقات عنوان می کنند که تمدن وجه مادی است و فرهنگ را از آن جدا می کنند.

نیازمند نظریه پردازی جدی درباره معنای تمدن هستیم، به ویژه اگر نگاهمان به آینده باشد. این مساله بعید به نظر نمی رسد که سنخ تمدن آینده سراسر متفاوت باشد همچنان که از سده شانزدهم تا امروز سنخ تمدن از تمدنی که مسمانان آفریدند، متفاوت بود. بنابراین ابتدا باید به نظریه پردازی درباره چیستی تمدن بپردازیم و دوم، هنگامی که سخن از تمدن اسلامی به میان می آید باید مشخص شود که نوع نگاه چیست. آیا تمدن، تمدنی برگرفته از  اندیشه های صرف قرآنی است و یا اندیشه قرآنی و اسلامی بنیان هستند و ما نمی توانیم دانش بشری و عقل جمعی را کنار بگذاریم.

هنگامی که از تمدن اسلامی سخن می گوییم منظور از اسلامی یعنی تمدنی که متفکران حوزه اسلامی(اندیشه و نه جغرافیا)  بیشترین نقش را در گسترش مرزهای دانش داشته باشند. در واژه نوین نیز همین دشواری ها وجود دارد.عده ای بر این باورند که نوین نسبت به تمدن گذشته اسلامی است در حالی که وضعیت ما مختلف و متفاوت است. هنگامی که می گوییم نوین، به دنبال تعریفی هستیم که از انسان (از سعادت، مناسبات جمعی، ارزشها، هنجارها، فرهنگ، اخلا) به دست می آید و این تعریف با تعریفی که در تمدن مغرب زمین وجود دارد، متفاوت است.

بنابراین نوعی فراروی از تمدن حاضر است در غیر این صورت که همین تمدن وجود دارد. بنابراین پرسش، پاسخ و دغدعه هایمان از تمدن مغرب زمین متفاوت است.
باید فرآیند ظهور تمدن را بشناسیم این آیا در حقیقت تمدن ها یکسان ظهور می کنند و همان شرایطی که جامعه مغرب زمین تمدن غرب را شکل داد، هر جامعه دیگری نیز شکل دهد منجر به ظهور تمدنی جدید می شود؟ جامعه مغرب زمین ثروت اندوخت و صنعت را شکل داد؛ آیا این تمدن است که اگر باشد بسیاری از کشورها مانند عربستان و امارات بیشترین ثروت را دارند در حالی که قرن ها و فرسنگ ها از تمدن دور هستند.

ابتدا باید معنای تمدن به درستی فهمیده شود و درباره شکل، ساختار و بنیان های این تمدن به انضمام میزان بازخوانی از سنت اسلامی نظریه پردازی درستی داشته باشیم.
 
 
https://taghribnews.com/vdcfycd0yw6d1ea.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی