تاریخ انتشار۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۵۵
کد مطلب : 306426

​تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی ایران بر جنبش حوثی­ های یمن (بخش سوم)

نویسنده: صدیف اسماعیل پور
یمن یکی از کشورهایی است که از همان ابتدای انقلاب تحت تأثیر افکار و اندیشه­ های گفتمان انقلاب اسلامی قرار گرفت؛ به طوری که بسیاری از شخصیت­ های یمنی مانند بدرالدین و حسین حوثی اندیشه های امام خمینی را الگویی براي ایجاد جبهۀ مقاومت اسلامی در یمن قرار دادند که در این حین طلاب بسیاری از یمن وارد حوزۀ علمیۀ قم شدند تا بیشتر با افکار و اندیشه ­های انقلاب آشنا شوند. یکی از گروه هایی که بیشترین تأثیر را از انقلاب ایران پذیرفت گروهی به نام حوثی­ ها بود. بنابراین هدف این مقاله بررسی ابعاد تأثیرگذاری گفتمان انقلاب اسلامی بر روی جنبش الحوثی های یمن، به خصوص میزان تأثیرگذاری قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران بر این جنبش است. از عناصر تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جنبش حوثی­ های یمن می­ توان به احیای هویت زیدی، مردم ­سالاری و عدالت­ طلبی، استکبارستیزی و حمایت از فلسطین، نفوذ نرم ­افزاری انقلاب اسلامی در بعد فرهنگی و برجسته کردن شعارهای ارزشی و عاشورایی، استقلال و عدم وابستگی و گسترش تشیع دوازده امامی اشاره کرد.
​تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی ایران بر جنبش حوثی­ های یمن (بخش سوم)
انقلاب اسلامی ایران با پیروزی خود در سال 1357 دو فاکتور اصلی یعنی بیداری اسلامی و احیای جبهه مقاومت را به همراه خود داشت به گونه­ ای که بیداری اسلامی و احیای جبهه مقاومت در میان کشورهای اسلامی تأتیر مستقیم پیروزی انقلاب اسلامی بر جنبش ­های اسلامی بوده است. یکی از مناطقی که جبهه­ ی مقاومت اسلامی به رهبری ایران در منطقه تأثیر بسیار زیادی بر روی جنبش اسلامی آن داشته است کشور یمن و جنبش الحوثی است. در این مقاله تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی ایران بر جنبش حوثی­ های یمن را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در ابتدا، به ­طور مختصر، دربارۀ روابط تاریخی ایران با یمن، جهت فراهم شدن زمینۀ بحث، سخن خواهیم گفت.
 
روابط ایران با جمهوری عربی یمن
در این بخش، پیش از آن­که به نحوۀ تأثیرگذاری مبانی فکری انقلاب اسلامی بر روی جنبش حوثی­ های یمن بپردازیم، روابط دو کشور ایران و یمن را در طول تاریخ مورد بررسی قرار می­ دهیم تا زمینۀ بحث اصلی فراهم شود.
 
روابط ایران و یمن در طول تاریخ
ایرانی‌ها و یمنی‌ها از قرن‌ها پیش بر حسب اوضاع و احوال و به مقتضای زمان با یکدیگر مناسبات فرهنگی و بازرگانی داشتند و می‌توان مبدأ این روابط را به روزگاری مربوط دانست که پیشتازان سپاه ایران در تعقیب سیاه پوستان سواحل شرقی عربستان از عمان گذشته و به سرزمین مهره در شرق حضرموت رسیدند. از میان کتیبه‌ها و اسناد تاریخی که از خرابه‌های باستانی یمن به دست محققان افتاده، قدیمی ­ترین سند تاریخی از وجود روابط سیاسی میان ایران و یمن حکایت می­ کند.
 
به این ترتیب حکومت ساسانیان در یمن از سال چهل و سوم سلطنت انوشیروان تا پایان پادشاهی خسروپرویز در دست مرزبانان ایرانی بود. مردم یمن به خاطر خوش رفتاری ایرانیان به آنان لقب «ابناء الاحرار» یا آزادگان دادند. در سال ششم هجری که پیامبر اکرم (ص) فرستادگانی به کشورهای همسایه حجاز برای دعوت به دین اسلام فرستاد، بازان مرزبان ایرانی یمن اسلام آورد و به تبع وی کلیه ایرانی­ ها و ایرانی­زادگان نیز اسلام آوردند و پس از استیلای اسلام بر ایران، روابط معنوی بین دو کشور بیشتر شد. شهر بن باذان اولین حاکم مسلمان و نماینده حضرت رسول (ص) در یمن بود. در طول تاریخ نیز این روابط به سطح مختلف رسیده است. به­طور خلاصه می­توان گفت  که روابط بین دو کشور ایران و یمن دارای سابقه ­ای طولانی است و پس از ظهور اسلام و فراگیر شدن آن در ایران و یمن روابط معنوی بین دو کشور افزایش یافته است.
 
روابط ایران با جمهوری عربی یمن
جمهوری عربی یمن (یمن شمالی) تا کودتای 1962 م. که رژیم جمهوری روی کار آمد، توسط امامان اداره می­ شد که فرمانروایان آن علاقه چندانی از خود به ارتباط با ممالک دیگر نشان نمی­ دادند و مردم آن سرزمین آن را از تحولات جهان بی­خبر نگه داشته بودند؛ با وجود این در سال 1936 وزیر دربار امام یمن به نام «سید محمد» به ایران مسافرت نمود و در 1329 ش. شخصی به نام عباس خلیلی به عنوان اولین سفیر فوق العاده و نماینده ویژه ایران به یمن اعزام گردید و ازآن تاریخ به بعد تا شروع جنگ­ های داخلی یمن شمالی سفرای ایران در عربستان، در یمن وزیر مختار آکردیته بودند. پس از پایان جنگ در 6 شهریور 1349 جمهوری عربی یمن از طریق سفارت ترکیه در بیروت از دولت وقت ایران درخواست به رسمیت شناختن آن کشور شد.
 
دولت ایران در 18 شهریور 1349، رژیم جدید جمهوری عربی یمن را به رسمیت شناخت وسفیر ایران در جده در 19 اردیبهشت 1350 استوارنامه خود را به عنوان سفیر آکردیته به ایران، تسلیم قاضی عبدالرحمن الریانی رئیس جمهوری یمن شمالی نموده و با مقامات بلندپایه آن کشور دیدار نمود. دولت یمن شمالی نیز در همان سال سفیر خود را به ایران اعزام نمود. پس ازاستقرار رابطه سیاسی در شهریور 1350 هیئتی ازکارشناسان مختلف ایرانی جهت بررسی احتیاجات یمن شمالی، به آن کشور عزیمت نمودند. به دنبال بازگشت این هیئت که نیازمندی ­های آن کشور در دست بررسی بود انتشار اعلامیه مشترکی در مهرماه 1350 در پایان سفر «اریانی» به بغداد که خویشایند رژیم شاه نبود، روابط دوکشور به سردی گرایید، اما برگزاری سومین کنفرانس وزیران خارجه اسلامی در اسفندماه همین سال و دیدار وزرای خارجی دو کشور گردید و در اول مرداد 1351 سفارت ایران در صنعا، رسماً افتتاح و کاردار به آن سفارت اعازم گردید.
 
روابط ایران و یمن بعد از پیروزی انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، یمن شمالی جزو اولین کشورهایی بود که در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و یک هیئت ۱۵ نفری مرکب از شخصیت‌های مذهبی و سیاسی به ریاست معاون نخست وزیر عازم تهران کرد و در دوم اسفندماه همان سال، سفیر یمن شمالی به دیدار امام خمینی (ره) شتافته و یک جلد کلام الله مجید را از طرف علی عبد الله صالح، رئيس جمهور آن کشور، تقديم امام نمود.
 
در جشن اولین سالگرد پیروزی انقلاب، یک هیئت دو نفری یمن شمالی به ریاست قاضی عبدالله الشامی یکی از علمای مشهور و عضوی شورای مشورتی یمن شمالی به تهران مسافرت نمودند، یمن شمالی پیوسته خود را طرفدار انقلاب اسلامی ایران نشان داده ولی با توجه به روابط آن کشور با رژیم‌های عربی و شرایط خاصی این کشور، رفتار محافظه­کارانه داشته و به نحوی عمل کرد که آن­ها را از خود نرنجاند (بیات، 1395، 68).
 
با شروع جنگ تحمیلی، دولت یمن از عراق حمایت کرده و سربازانی نیز جهت کمک به صدام به جبهه اعزام داشت. در دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به منظور شرکت در برگزاری مراسم بزرگداشت آن در صنعا، هیئتی به سرپرستی شهید حجت الاسلام غلامحسین حقانی به آن کشور مسافرت و در مراسم فوق شرکت نمودند. شهید حقانی در این سفر با دکتر اریانی نخست وزیر یمن شمالی و قاضی عبدالکریم العرشی معاون اول رئیس جمهور و رئیس مجلس آن کشور و استادان دانشگاه صنعا دیدار و گفتگو نمودند و در مورد جنگ تحمیلی حقایقی را به اطلاع آن مقامات رساند. شهید حقانی همچنین در مسجد بزرگ آن شهر در میان استقبال زیاد مردم، سخنرانی پرشوری ایراد نمود. این مسافرت و سخنرانی چنان اثر عمیقی بین دولت و مردم یمن شمالی گداشت که سران عربستان سعودی و عراق را به وحشت انداخت و با متوسل شدن به اهرم‌های فشار به ویژه اقتصادی، رژیم سرهنگ صالح را وادار به اخراج کاردار جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام حسن امینیان نمودند و در سال ۱۳۶۰، صالح در مسافرتش به کشورهای عربی خلیج فارس اردن و عراق علناً پشتیبانی خود را از رژیم صدام اعلام کرده و آمادگی خود را برای اعزام نیرو به عراق آشکار نموده و در حین دیدار از عراق از شهر اشغال شده قصر شیرین نیز دیدار نمود که به اعتراض شدید وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران منجر گردید (تلاشان، 1391، ۶۶).
 
سرانجام پس از یک رکود چند ساله و پس از وحدت دو یمن، در بهمن ماه ۱۳۷۰ روابط جدید با فعالیت‌های دیپلماتیک و سفر مقامات ایرانی آغاز شد.
 
در خصوص روابط جمهوری دموکراتیک خلق یمن جنوبی با جمهوری اسلامی ایران نیز باید گفت از زمان به استقلال رسیدن یمن  جنوبی در ۱۹۶۷ و تشکیل حکومت مستقل تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بین دو کشور روابط سیاسی وجود نداشت و با مداخله رژیم سابق ایران در جنگ ظفار، مناسبات خصمانه ­ای را میان ایران و یمن جنوبی به وجود آورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357 مقامات این کشور برای برقراری روابط با جمهوری اسلامی ایران ابراز تمایل نمودند و نمایندگان سیاسی آن کشور در بعضی از کشورها مانند کویت، شوروی و لبنان ضمن ملاقات با نمایندگان جمهوری اسلامی ایران برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور را لازم و درخواست نمودند (خالقی، ۱۳۶۸، ۶۱).
 
 دولت يمن جنوبی براى نشان دادن حسن نیت خود، یک خلبان اسیر ایرانی را که از ۱۹۶۷ به علت سقوط هواپیمایش در مرز ظفار دستگیر شده بود، با وساطت جبهه آزادی بخش خلق عمان آزاد نمود. سرانجام با سفر نماینده جمهوری اسلامی ایران در کویت به عدن در اواخر اسفند ۱۳۵۸ طی صدور اعلامیه مشترکی، برقراری روابط سیاسی بین دو کشور اعلام گردید (امیردهی، ۱۳۸۸، ۱۱۷ - ۱۲۱).
 
 در بهمن ماه ۱۳۵۹ هیئتی از جمهوری اسلامی ایران به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران وارد عدن شدند. سرپرست این هیئت شهید حجت الاسلام حقانی با رئیس جمهور آن کشور و سایر مقامات دیدار و گفتگو کردند و هر دو طرف برای گشایش سفارتخانه در عدن و تهران ابراز تمایل نمودند. متعاقب آن در ۱۳۶۰ یک هیئت اقتصادی به منظور گفتگو در مورد استفاده جمهوری اسلامی ایران از پالایشگاه عدن وارد آن کشور شدند. در همین سال یک هیئت سیاسی از وزارت خارجه به عدن مسافرت نموده و با قائم مقام وزارت خارجه یمن جنوبی ملاقات نموده و نماینده جمهوری اسلامی ایران در صنعا را مسئول تاسیس سفارت در عدن معرفی نمودند.
 
روابط فرهنگی میان دو کشور نیز با روابط سیاسی و اقتصادی همگام نبوده است و روابط سیاسی از ۱۳۶۳ به دلایل مختلفی از جمله بی تفاوتی دولت یمن جنوبی در قبال جنگ تحمیلی و خود داری از شرکت در اجلاس جبهه پایداری (ایران - لیبی و سوریه) و اوضاع داخلی آن کشور چندان قابل وصف نبود. پس از حوادث ۱۳ ژانویه ۱۹۸۶ و روی کار آمدن حزب سوسیالیست خلق، با وجود رکود و عدم تحرک در روابط دو کشور، جمهوری اسلامی ایران مقدار ۹۰ تن مواد غذایی و دارویی به آن کشور فرستاد و سفیر جمهوری اسلامی ایران نیز که در جریان حوادث داخلی مانند سایر رؤسای نمایندگی‌های یمن جنوبی خارج شده بودند، همراه کمک‌های اهدایی به آن کشور مراجعت نمود و این کمک‌ها در حالی صورت گرفت که رهبران جدید آن کشور در قبال جنگ تحمیلی موضع رضایت بخشی اتخاذ نکرده بودند (بیات، 1395، 60).
 
وزارت خارجه دولت یمن جنوبی پس از آزادی فاو در عملیات والفجر ۸ و ۹ در یک بیانیه رسمی، این عملیات را تشدید جنگ ذکر کرده و آن را عاملی در خدمت امپریالیزم برای حضور در منطقه نامیدند. همچنین رئیس جمهور آن کشور در کنفرانس سران غیرمتعهدها در حراره در شهریورماه ۱۳۶۵ با رئیس جمهوری اسلامی ایران دیدار و گفتگو نمود، اما پس از این ملاقات معاون شورای عالی خلق که معاون رئیس جمهور محسوب می ­شد مصاحبه مطبوعاتی با یک روزنامه کویتی در مورد جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی ایران را تهدید نمود. نخست وزیر آن کشور نیز در مصاحب‌های با همان روزنامه ضمن برادرانه خواندن روابط کشورش با عراق اظهار کرد که مسئله تصفیه نفت ایران در پالایشگاه عدن با اشکال مواجه شده است. به هرحال روابط دو کشور در این برهه از زمان از یک رکود خاصی برخوردار بود (همان، ۶۵).
 
در ۲۲ می ۱۹۹۰ که دو یمن با یکدیگر متحد و تشکیل جمهوری یمن داده شد، سفارت جمهوری اسلامی ایران در یمن به کنسولگری تبدیل شده و سفیر کشورمان به تهران مراجعت نمودند و بعداً به علت عدم وجود ایرانیان در آن کشور در اواخر سال ۱۳۷۱ کنسولگری بسته شد و نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در صنعا به فعالیت خود ادامه داد.
 
تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جنبش الحوثی
درباره تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران و رهبری حضرت امام خمینی در یمن، نظرات مختلفی ارائه شده است و از سوی دیگر کمبود منابع برای پژوهش را در حوزه مطالعات یمن، بر این مسئله دامن می‌زند. دولتمردان سابق يمن از جمله علی عبدالله صالح و برخی از صاحبان قدرت امروز، ایران را به دخالت در جنبش‌های مردمی در یمن متهم می‌کنند، در حالی که آنچه که در طول دهه‌های گذشته تاکنون در یمن در حال رخ دادن است، ناشی از بالا رفتن آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی مردم این کشور است، واقعیتی که خود غربی‌ها از جمله وزیر امور خارجه امریکا (هیلاری کلینتون) و حتی بی بی سی اعلام کردند که هیچ مدرکی دال بر نقش ایران در این زمینه دیده نمی‌شود. واقعیت امر این­که انقلاب اسلامی امید را به شیعیان جهان برگردانده است. انقلاب اسلامی حس اعتماد به نفس از دست رفته نه تنها شیعیان، بلکه مسلمانان را به آن‌ها برگردانده است.
 
 مسلمانان بعد از قرون سوم تا ششم هجری که اوج تمدن اسلامی بود، به نوعی راه اضمحلال را طی کردند و هرگز نتوانستند به روزهای اوج خود برگردند و از این رو هر روز بیشتر از روز دیگر خود را در ابعاد مختلف وابسته غرب دانستند. اما در این میان انقلاب ایران نقطه امیدی برای همه مسلمانان جهان شد.
 
 واقعیت دیگر این است که انقلاب اسلامی ایران، قدرت فکری و فرهنگی شیعه در جنوب یمن را تقویت کرد. دکتر عصمام العماد یکی از مفتیان وهابی که مدت زمانی است به آیین تشیع گرویده است در این باره اعتراف بسیار جالب و شنیدنی ای دارد. وی می‌گوید: مذهب زیدی در یمن در حال انقراض اندیشه بود و علت این مسئله ناشی از عدم آگاهی عمیق از دین و تحولات روز و کمبود علمای دینی بود. از سوی دیگر تبلیغ وهابیت و شستشوی ذهنی جوانان زیدی مذهب توسط وهابیت هر روز بر این مسئله دامن می‌زد. به جرئت اذعان می‌کنم اگر انقلاب ایران نبود امروز جریان زیدی در یمن نبود. افکار وهابی و عربی و ناسیونالیسم از مصر و عربستان، زیدیان را از خود بیگانه می‌کرد که پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هویت شیعه را به آنان برگرداند، انقلاب اسلامی ایران باعث به وجود آمدن بیداری اسلامی در جهان اسلام شده است، و این تأثیرات در میان شیعیان و اهل سنت کاملاً مشهود است. ازاین رو طبیعی است که شیعیان یمن هم تحت تأثیر انقلاب اسلامی قرار بگیرند. ولی این تأثیرپذیری فکری از انقلاب اسلامی تنها منحصر به شیعیان یمن نیست بلکه بسیاری از عالمان اهل سنت نیز از انقلاب اسلامی تأثیر گرفته ­اند. بسیاری از رهبران فکری اهل سنت در جهان اسلام مانند شیخ محمد غزالی، فتحی یکن، ابو الاعلی مودودی، راشد غنوشی و حسن ترابی را دیده­ایم که از انقلاب اسلامی متأثر شده از آن دفاع کرده ­اند، ولی متأسفانه حکومت یمن و عربستان میان تأثیرپذیری فکری از انقلاب اسلامی و مسئله دریافت کمک‌های نظامی از ایران خلط کرده است. جهان اندیشه از دنیای ارتباطات نظامی فاصله دارد. مرکز علمی متعلق به شیعیان که به فعالیت‌های فرهنگی و تربیتی اشتغال دارد که از آن جمله می‌توان به مرکز البدر العلمی، مرکز و مسجد النهرین، مرکز الهادی در شهر صعده، دارالعلوم العلياء در صنعا، المرکز الصیفی در شهر ضحیان و مرکز الثقلین در صنعا اشاره کرد. آن­ها همچنین نشریات و مطبوعاتی دارند که در آن­ها ترویج عقاید شیعی زیادی خود می­پردازند (جعفریان، ۱۳۸۸، ۴۶۶؛ العماد، ۱۳۸7).
 
درحال حاضر، طرفداران احیای تفکر شیعی زیدی و امامی در یمن بسیار فعالند و به شیوه‌های گوناگون، به این امر مبادرت می‌ورزند، محمّد منصور، یکی از رهبران زیدی، می­ گوید: اگر انقلاب اسلامی نبود زیدی‌ها از بین رفته بودند، زیرا به هرحال، در ایران دولت شیعه روی کار آمده و ما هم شیعه هستیم. علمای زیادی می‌گویند: اگر انقلاب اسلامی نبود اکنون یک زیدی هم در یمن نبود. بیشتر آن‌هایی که موجب گسترش شیعۀ دوازده امامی در یمن شده اند همین زیدی‌ها بوده ­اند. بیشتر کسانی که به عنوان مبلغ به یمن رفته­ اند، نه تنها توسط شخصیت‌های زیدی حمایت شده ­اند، بلکه به آنها اجازه داده شده که مدرسه بسازند و تبلیغ کنند، حتی اجازه داده اند فرزندانشان شیعه شوند. مفتی زیدی‌ها، علامه محمد زباره می‌گوید: تشیع واقعی در قم است (بیات، 1395، 77).
 
در مجموع، انقلاب اسلامی نه تنها موجب مراجعت مجدد به زیدیه شده، بلکه موجب گردیده تا اصول جهادی موجود در فرهنگ مذهبی آنان پررنگ­­تر از گذشته نمود یابد و جنبش الحوثی از دل گروه‌های شیعیان کشور، به یکی از بزرگترین چالش‌های پیش روی دولت مرکزی تبدیل شود(تلاشان،1391، 17).
 
 در میان شخصیت‌های حوثی، سید حسین حوثی همان گونه که گفتیم یکی از رهبران بزرگ این جنبش که در سال ۲۰۰۴ در جریان جنگ حوثی‌ها با دولت یمن به شهادت رسید نمونه اعلای از تأثیرپذیری از انقلاب ایران و رهبری آن می­باشد. وی به شدت متأثر از جریان شیعی و رهبران آن و باز به خصوص حضرت امام خمینی و سید حسن نصرالله بود.
 
وی که زبان گویایی در ترویج اندیشه‌های شیعی در میان جوانان زیدی یمن داشت، به ترویج اندیشه امام خمینی به خصوص در بعد اتحاد بین مسلمانان و بعد استکبارستیزی داشت. همان گونه که گذشت وی به تأثیر از امام خمینی، امریکا را عامل بسیار بزرگی در عدم اتحاد مسلمانان می‌دانست و ورود امریکا به یمن را در راستای دخالت در امور این کشور می‌دانست و به این باور بود که مردم باید با یکدیگر بسیج شده و این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کنند.  وی به تبعیت از فرمان‌های حضرت امام، تلاش می‌کرد مراسم چون روز عاشورا و روز قدس با شکوه خوبی برگزار شود و در این روز اتحاد مسلمانان به ابرقدرت‌های غرب نشان داده شود (همان، 78).
 
عبدالملک الحوثی رهبر کنونی حوثی‌ها نیز امروز با اعتماد به نفس بالا از موفقیت‌های ایران سخن می‌گوید و پیروزهای انقلاب اسلامی ایران را به عنوان سرمشق خود در مسیر حرکت جنبشی زیدی قرار داده است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد اندکی از شیعیان دوازده امامی در کشور یمن حضور داشتند، ولی با پیروزی انقلاب اسلامی ایرانی روزبه روز بر تعداد شیعیان دوازده امامی در این کشور افزوده می‌شود و همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، چندین حسینیه در این کشور ساخته شده است. شیعیان زیدی اکنون در کنار شیعیان اثنی عشری، مراسم عاشورا، غدیر خم و زیارت کمیل در این کشور را برگزار می‌کنند، درحالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این فعالیت‌ها در بین شیعیان یمن انجام نمی‌ شد (موسوی نژاد، ۱۳۸۸، ۴۷ – ۴۸).
 
محمود پیربداقی از مقامات سابق دیپلماتیک ایران در یمن درباره تأثیرگذاری ایران بر شیعیان زیدی یمن می‌ گوید: اگر بخواهیم از تأثیرات ایران و تفکر شیعه بر روی جریان زیدیه و الحوثی در یمن صحبت کنیم باید گفت که تا سال نود یعنی زمانی که وحدت یمن جنوبی و شمالی اتفاق زیدی و بعضاً شافعی تغییر مذهب دادند و شیعه اثنی عشری شدند. این افراد که با تعداد حدود دو هزار نفر در شهرها و روستاهای یمن پراکنده بودند از سوی دولت یمن تحت فشار بوده و به آنان اجازه فعالین علنی داده نمی‌ شد. ارتباطشان نیز به این صورت بود که به سختی یک نوار و کتابی به دست می‌ آوردند و بدین گونه رابطه خود را با اندیشه‌های انقلاب اسلامی حفظ می‌ کردند. رادیو عربی جمهوری اسلامی با وجود اینکه اینترنت نیز در آن زمان نبود تأثیر بسیار زیادی گذاشته است و اساساً می ­توان گفت که به واسطه همین رادیو عربی تعدادی در یمن شیعه اثنی عشری شدند (www.moc.swensraf).
 
رادیو عربی جمهوری اسلامی اولین عامل تأثیرگذار در جامعه یمن برای شناخت اندیشه انقلاب اسلامی بوده و دومین عامل تأثیرگذار در جامعه یمن کتاب بوده که به ندرت به آن دسترسی می‌یافتند. در سال 1990 برای اولین بار در نمایشگاه کتاب صنعا اجازه داده می‌شود که ناشران از کشورهای دیگر در آن حضور پیدا کنند و از دجمله ناشرانی که  در آنجا حضور پیدا می­کنند انتشارات علمی بیروت است که در زمینه نشر و توزیع کتب شیعه فعالیت گسترده ­ای دارد و همین­طور ناشران شیعی دیگر از کشورهای عربی و از ایران هم تعداد کمی ناشر شرکت کردند؛ این عامل سبب آشنایی بیشتر زیدی‌ها با تفکرات شیعیان اثنی عشری شد که بعدها در زمان جنگ اول با جنبش الحوثی دولت یمن به تاثیرگذاری عامل کتاب پی برد، زیرا از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴، تقریباً نزدیک به ۱۵ سال سیل عظیمی از کتاب‌های شیعی وارد جامعه یمن می‌شد و به شهرها و روستاها و کتابخانه‌ها راه می‌یافت و با مطالعه آن کتب، پی به حقانیت مذهب شیعه اثنی عشری و ریشه‌های انقلاب اسلامی می‌بردند.
 
زمانی که دولت یمن با جنبش الحوثی شروع به جنگ کرد، دیگر به ناشران شیعی از لبنان و ایران و سایر نقاط اجازه شرکت در نمایشگاه را نداد و تأثیرگذاری این عامل کمتر شد ولی در عوض دو عامل دیگر یعنی ماهواره و اینترنت جایگزین آن شد و شبکه‌های المنار، العالم، سحر و... تأثیرگذاری زیادی داشته و از طریق اینترنت نیز متن کتاب‌ها را دانلود و استفاده می‌کنند که با این اوصاف باید گفت دسترسی آن­ها به اطلاعات راجع به ایران، انقلاب اسلامی و شیعه اثنی عشری از گذشته بیشتر شده است (بیات، 1395، 79).
 
عامل سومی که در جامعه یمن تأثیر زیادی به جای گذاشته خروج اسرائیل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ بود که نشان‌های از پیروزی حزب الله در لبنان بود و سبب شد تعداد شیعیان اثنی عشری در یمن افزایش چند برابری پیدا کند (همان). در ادامه، «ابعاد» تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جنبش الحوثی یمن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.


منابع
بیات، مرتضی، 1395، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر پیدایش جنبش الحوثی یمن، تهران، امیرکبیر.
جعفریان، رسول، 1388، اطلس شیعه، تهران، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلّح.
دكمجيان، هرایر،1366، جنبش­های اسلامی در جهان عرب، ترجمه حميد احمدی، تهران، انتشارات كيهان.
ذوالفقاری، امیرعلی، تحولات یمن؛ ریشه‌ها و روندها، تهران، مرکز پژوهش ­های مجلس شورای اسلامی.
فرمانيان،مهدی و سيد علي موسوی نژاد، 1386، زيديه، تهران، نشر اديان.
نجابت، روح الله و کوشکی، محمدصادق، 1395، انصارالله در یمن: از تاسیس تا تثبیت (2004-2013)، تهران، دفتر نشر معارف.
امیری، محسن، 1389، گسترش جنبش‌های اسلامی و استبداد خاورمیانه ­ای، هفته نامه پگاه حوزه، ش 299، ص­ص 8-22.
فوزی، یحیی،  1391، علل شکل گیری و ماهیت جنبش‌های سیاسی در خاورمیانه: بررسی موردی جنبش سیاسی در یمن، فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام،  دوره 1، شماره 1، ص 17-34.
فیروزکلائی، عبدالکریم، 1394، تحلیلی بر مهم‌ترین علل تهاجم نظامی ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی به یمن،  فصلنامه تخصصی پژوهش‌های منطقه‌ای، شماره 15، ص­ص 159- 190.
مسعودنيا، حسين و توسلی، حسين، 1391،  بازخوانی جنبش شيعی الحوثی در يمن، فصلنامه مطالعات سياسی جهان اسلام، شماره 3، ص­ص 125-141.
میراحمدی، منصور و احمدوند،  ولی محمد، 1394، هویت و مبانی فکری جنبش انصارالله در یمن، فصلنامه انديشه سياسی در اسلام، شماره 3، ص 145-165.



 
https://taghribnews.com/vdcirqapqt1au52.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی