در شرایطی که رژیم صهیونیستی با پشتیبانی استکبار جهانی تلاش دارد، آمال خود را در فلسطین اشغالی تحقق بخشد، بیان راهبرد «فلسطین از نهر تا بحر» توسط مقام معظم رهبری همه آن تلاش ها را نابود کرده است.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، حجت الاسلام والمسلمین سیدامیر سخاوتیان، در مقالهای به تشریح راهبرد مقام معظم رهبری تحت عنوان «فلسطین از نهر تا بحر» می پردازد که متن این مقاله را در زیر مشاهده می کنید:
چکیده
در شرایطی که رژیم صهیونیستی با پشتیبانی استکبار جهانی تلاش دارد، آمال خود را در فلسطین اشغالی تحقق بخشد، بیان راهبرد «فلسطین از نهر تا بحر» توسط مقام معظم رهبری (حفظهالله) همه آن تلاش ها را نابود نموده و نقشههای انان را بر ملا ساخته است. موضوع این راهبرد؛ همه سرزمینهای اشغالی بین رود اردن تا دریای مدیترانه و از بلندیهای جولان تا صحرای سینا را در بر میگیرد. از سوی دیگر؛ در عرصه سیاسی-امنیتی نیز برای جبهه مقاومت دستاوردهایی همانند وحدت بخشیدن به اهداف نیروهای مقاومت و تهدید امنیت فکری و نظامی رژیم صهیونیستی را شامل می شود. در نتیجه، این راهبرد، با صراحت بیانگر ویرانگر توطئهها و بنیانهای رژیم غاصب صهیونیستی است. زیرا راهبرد تصاحب اراضی فلسطین توسط رژیم صهیونیستی را مورد حمله قرار داده و غیر مشروع میداند.. در این نوشتار تلاش می شود که ابعد جغرافیایی و هم همچنین سیاسی راهبرد مذکور بیان گردد. پژوهش حاضر به جمع آوری کتابخانهای اطلاعات و بررسی آنها به صورت توصیفی-تحلیلی میپردازد.
واژگان اصلی
فلسطین، امام خامنهای، نهر، بحر، از نهر تا بحر، بیت المقدس، صهیونیسم
مقدمه
در اوایل قرن بیستم استعمارگران مخصوصا استعمار پیر انگلیس بدون اندک توجهی به رضایت مردم بومی فلسطین به اشغال و تصرف این سرزمین پرداختهاند. از آن روز تا کنون، میان فلسطینیان و غاصبان در سرزمین فلسطین نزاع است. به جرأت میتوان ادعا کرد که کشمکش فلسطین در حال تبدیل شدن به یک موضوع بـحرانی و تعیینکننده در تعامل بین دو مجموعه تمدنی اسلام و غرب میباشد. بیش از نیم قرن است کـه مجموعه تمدنی غرب، ظرفیتهای خود را جهت تثبیت حضور در غرب آسیا و تأمین امنیت و کسب مشروعیت سیاسی برای رژیم غاصب اسرائیل در این منطقه حیاتی و استراتژیک، به کار گرفته است، اما امروز، در پرتو انتفاضههای مـردم مسلمان فلسطین، این هدف، بیش از گذشته، از دسترس او خارج شده است. بررسی مستند تاریخی از سابقه حضور و سکونت اقوام مختلف در فلسطین، از ابتدا تا امروز، ثابت میکند که اجداد و اعقاب مردم مـسلمانی کـه امروز حرکت انتفاضه را ادامه میدهند، قدیمیترین و اولین ساکنان این سرزمین بودهاند که در طول تاریخ، با وجود تحولات گسترده و مکرر قدرتها و فاتحان خارجی، در جایجای ایـن سـرزمین توطن داشتهاند. قطعا مسلمانان فلسطین صاحبان اصلی این سرزمین هستند.
توضیح مسئله
قضیه فلسطین از ابعاد و زوایای گوناگون قابل تحقیق و تفحص است و وخیمتر شدن مداوم اوضاع فلسطین، توجه شمار بـیشتری از مـحققان و محافل علمی در جهان اسلام و نیز در غرب را به خود جلب کرده است. تـحولات اخیر در سرزمین اسلامی فلسطین بار دیگر مساله فلسطین را درصدر اخبار جهان قرار داد. در همه این خبرها، به حوادث مربوط به فلسطین پرداخته می¬گردد. لکن از بنیان¬های اصلی حوادث فلسطین غفلت میشود. بنیانهای اصلی این حوادث در راهبردهایی است که هم جریانهای مقاومت و هم رژیم غاصب صهیونیستی اتخاذ مینماید. راهبرد کلان رژیم صهیونیستی؛ تسلط کامل بر سرزمینهای بین نیل تا فرات است. اما نیروهای مقاومت بدون تعریف صحیح از راهبرد خود، در برابر آنان به مبارزه میپرداختند. در جریان سازش، مهمترین آمال اسلامی و فلسطینی یعنی قدس شریف نیز تا حدی مورد معامله قرار گرفت. چنانچه فیصل الحسینی، مسئول قدس در سازمان آزادی بخش فلسطین در ابتدای سال ۱۹۹۷ اعلام نمود که فلسطینیها با پایتختی قدس برای دولتهای اسرائیل و فلسطین موافقاند![۲] زیرا تعریف سرزمین فلسطین برای آنان مشخص نبود. در نتیجه سبب گشت که به بخشهایی از خاک فلسطین قناعت کنند. اما هنگامی که راهبرد « فلسطین از نهر تا بحر» از سوی رهبر انقلاب بیان گشت، عرصه میدانی تبیین شد. مسئله اصلی در این نوشتار، بررسی این راهبرد در عرصه میدانی است.
عرصه میدانی راهبرد «فلسطین از نهر تا بحر» دامنه گسترده ای از تحولات تاریخی، سیاسی و جغرافیایی را در بر میگیرد که در نهایت بیان میدارد محدوده فلسطین اشغالی، اقوام اصیل آن و همچنین وضعیت غاصبان در آن چگونه است. به عبارتی دیگر، ادراک صحیح از راهبرد مذکور موجب میگردد که فلسطینیان برای به دست آوردن حقوق خود در عرصههای مختلف اعم از سر زمینی، نظامی و سیاسی، بتوانند با طرح و برنامه مبتنی بر حقایق تاریخی خود، اقدام نمایند. با توجه به این بیان؛ فلسطین، حد شرقی آن رود اردن، حد غربیاش دریای مدیترانه، حد شمالی آن بلندیهای جولان، حد جنوبی آن نیز صحرای سینا است. پس هر طرحی که با این حدود سازگار نباشد، محکوم به شکست است. اینکه برخی تلاش نمودند تا با اعطای قسمتی از سرزمین فلسطین همانند کرانه باختری رود اردن سبب فراموشی حقوق اساسی و اصیل مردم فلسطین شوند، با راهبرد «فلسطین؛ از نهر تا بحر»، خنثی می گردد. لذا ضرورت دارد که نسبت این راهبرد با راهبرد رقیب یعنی سازش نیز مورد بررسی قرار گیرد.
پیشینه تحقیق
بررسی در اسناد تاریخی نشان میدهد که در ميثاقنامه حماس، منظور از فلسطين، تمامي اراضي فلسطين، اعم از اراضي اشغالي۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ است. زیرا جنبش حماس فلسطين را موقوفه اسلامي ميداند.[۳] طـبق مـادة يازدهم، اين سرزمين به همه نسلهاي مسلمانان تعلق دارد و حتي چشمپوشي از بخشي از آن هم به هيچوجه مجاز نيست و هيچ دولت، پادشاه، رئيسجمهور و سازماني (فلسطيني یا غيرفلسطيني) حق «چشمپوشي كردن از يك وجب سرزمين فلسطين» را ندارد. لذا در بيانيه ۱۸ آگوست ۱۹۸۸ نيز با عنوان «فلسطين از نهر تا بحر» اينچنين بر موضوع فوق تأكيد شده است که نسلهاي گذشته، حال و آينـده مـسلمانان بـر سرزمين فلسطين حق كامل و تبصره ناپذیر دارنـد. در نتیجه؛ ذره ذره از خاك فلسطين و سراسر فلسطين به ياري خدا آزاد شود. شـيخاحمد ياسين، رهبر فقيد حماس، در سال ۱۹۸۸ طي اظهاراتي ضمن مخالفت با طرح دو دولت در فلسطين، اعلام كرد.[۴]
اگر چه این راهبرد، در میثاق حماس وجود داشته است. لکن هرگز به عنوان یک راهبرد رسمی در سطح بین المللی بیان نشده است تا اینکه رهبر آزادگان جهان حضرت آیت اله خامنهای (حفظه الله) در پنجمین اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین آن را به عنوان یک راهبرد و موضع رسمی از سوی جهان اسلام بیان نمودند. ایشان در این بیان خود فرموده اند:هر طرح عملياتي در موضوع فلسطين بايد بر اصل "همه فلسطين براي همه مردم فلسطين"، استوار باشد چرا که فلسطين، فلسطين از نهر تا بحر است نه حتي يک وجب کمتر.[۵]
از آن تاریخ تا کنون، این تعبیر به عنوان یک تعبیر و موضع کلان در بین جریان مقاومت و سطح بین الملل رسما مورزد تأیید و تأکید قرار میگیرد.
مفهوم شناسی
۱. بحر
مراد از بحر در این تعبیر دریای مدیترانه است. مدیترانه میان سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا، خط دریایی مشترک آنان است. این دریا از راه تنگه جبل الطارق به اقیانوس اطلس راه دارد و به وسیله کانال سوئز در مصر با دریای سرخ مربوط است. وسعت این دریا بيش از دو و نیم ميليون کیلومتر مربع و میانگین عمق آن ۱۵۰۰ متر است. این دریا از لحاظ کشتیرانی و ترابری دریایی از مهمترین دریاهای جهان بهشمار میرود. این دریا، حد غربی سرزمین فلسطین محسوب میگردد. دریای مدیترانه در ساحل آسیایی خود شامل کشورهایی همانند سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی است. فراوردههای کشاورزی در این منطقه عبارنتد از زیتون، انگور، پرتقال، نارنگی و چوبپنبهکه سرزمین فلسطین نیز به این نوع میوهها مخصوصا زیتون شناخته میشود.
۲. نهر
مراد از نهر، رود اردن است که با طـول ۱۵۲ کـیلومتر، بزرگترین رود و منبع اصلی تأمین آب شـرب، صنعتی و کشاورزی مردم اسـت و حد شرقی سرزمین فلسطین محسوب میشود. رود اردن بـا سه حوضه آبریز بالا دسـت، مـیاندست و پاییندست، در کشورهای سوریه، لبنان، اردن و فلسطین ، با وسعتی معادل ۱۸۳۰۰ کیلومتر مربع از بلندیهای جولان تا صحرای سینا را شامل میگردد. حوضه آبریز بالادست از سوریه و لبنان جاری مـیشود و تـا دریـاچه طبریا را در بر مـیگیرد. هـرچند وسعت این بخش بـیش از ۵% تـمام سه حوضه را شامل نمیشود، ولی بیشترین آب رود را تأمین میکند. حوضه آبریز میانی شامل دریاچه طبریا و ۶ کیلومتر پس از دریاچه، قبل از پیوستن رود یرموک است. حوضه آبریز پاییندست از محل تلاقی با رود یرموک شروع میشود و تا دریای مـرده(بـحر المیت) و از آنجا تا بخشهای جنوبی فلسطین در نزدیکی صحرای سینا ادامه دارد.[۶]
جغرافیای فلسطین در روند تاریخ
سابقه تاریخی مـنطقه فـعلی فـلسطین به حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح برمیگردد.[۷] در آن تاریخ برای اولیـن بـار قـبایلی از کنعانیهای جزیرة العرب به این سرزمین کوچ کرده و در آن سکنی گزیدند. در پژوهشهای باستان شناسی، اسکلتها و شـکلهای فـسیلهای بـرجای مانده از ساکنان حدود ۵۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ سال قبل در این منطقه یافت شده است که به خاندان و تبار سام و حام[۸] تعلق دارد. این مطلب مطابق است با شرح کتاب مقدس -شامل کتب عهد عتیق و جـدید- کـه کـنعانیان اولین ساکنان فلسطین میداند.[۹]پس از ورود کنعانیها به سرزمین فلسطین فـعلی، اقـوام دیگری هم به تدریج راهی ایـن سرزمین شدند.آموریان، حـتیان، حـویان، فلسطیها و غیره اقوامی هستند که پیـش از عـبرانیها در این سرزمین سکونت داشتند. یهودیان خود را از نژاد عبرانی به حساب آورده و عبرانیها هم خـود را از اولاد حـضرت ابراهیم(ع) میدانند. از میان اقوامی کـه پیـش از عـبرانیها در فلسطین زندگی مـیکردند، قـوم فلسطی از اهمیت و ویژگیهای خـاصی بـرخوردار بود و به همین دلیل، ارض کنعان به فلسطین تغییر نام یافت. [۱۰]
۱. در عصر حضرت ابراهیم (ع)
سرزمین کنعان در جنوب شـام وطن مردمی از نژاد سـامی بـود که حلقه ی ارتباط میان اعراب و فنیقیها بودند. و امـا سـابقه حضور عبرانیها در فلسطین حداکثر به ۱۸۰۰ سـال قـبل از میلاد مـسیح، بعد از حضور کـنعانیان عرب تبار در فلسطین برمیگردد. در آن تاریخ گروهی از قبایل عبرانی به رهبری حضرت ابراهیم(ع)، از شهر«اور»و یا «شـوش» فـعلی، به سرزمین کنعان مـهاجرت نمودند.[۱۱] خداوند حضرت اسـحاق (ع) را بـه ابراهیم داد و از اسحاق (ع)، حضرت یعقوب (ع) به دنیا آمد. لقب آن حضرت «اسرائیل» بود و به همین جهت قـوم یـهود خـود را«بنی اسرائیل» مینامند. از سوی دیگر؛ اسـماعیل، فـرزند دیـگر حضرت ابراهیم است که جد پدری اعراب میباشد. به عبارت دیگر، همان قدر که فرزندان اسرائیل خود را منتسب به حضرت ابراهیم(ع)میدانند، به همان اندازه هم اعراب فـلسطین به آن حضرت منتسب هستند.[۱۲] اسماعیل و دوازده پسرانش در میان اعراب جنوب منطقه زیستند که از دستهء عـدنانی، طـایفه قریش و از این قبیله حضرت محمد (ص) پیغمبر اسلام متولد شد. اسحاق و دو پسرش عیصو و یعقوب در قسمت شمالی ناحیه کنعان ماندند.[۱۳]
به هر حال، حضرت ابراهیم(ع)وقتی وارد فلسطین شد، اورسالم را به عنوان محل اقامت خود انتخاب کرد و باز به همین دلیل، نام عبری ایـن شـهر «یورشالیم»، «اورشالیم»و یا «اورشلیم» است. پس از مدتی حضرت ابراهیم به دستور خداوند قربانگاه و مکان مقدسی در این شهر ایجاد کرد و آن را «بیتالله» نهاد و به حـکم هـمین قداست بود که مسلمانان پس از ورود مـسالمتآمیز بـه آن در سال ۱۵ هجری نام «بیتالمقدس» را بر آن نهادند.[۱۴] بدین ترتیب عبرانیها همچون سایر اقوام مهاجر و بدون آنکه هیچ گونه حاکمیتی و یا مالکیتی بر فلسطین ایجاد کنند، در این سـرزمین سـاکن شدند. تا آنکه فرزندان یعقوب در عصر یوسف به مصر مهاجرت کردند.
۲. دوران ورود بنی اسرائیل به فلسطین
در سال ۱۲۰۷ قبل از میلاد، حضرت موسی(ع)، که از سوی خداوند بـرای هـدایت بنیاسرائیل مـأمور شده بود، تصمیم گرفت بنی اسرائیل را به «ارض موعود»[۱۵] بازگرداند.[۱۶]بنیاسرائیل برای انـجام ایـن کـار به رهبری موسی ع از مصر به صحرای سینا مهاجرت کرده و اما پس ماجرایهای فراوان برای ۴۰ سال در صحرای سینا سرگردان بودند..[۱۷] بعد از رحلت موسی(ع)، یوشع بن نـون، سـردار یـهودی، رهبری بنیاسرائیل را به دست گرفته، آنها را به ساحل اردن و سپس به اریحا در فلسطین هدایت کرد.تا اینکه در سـال ۱۲۳۰ قـبل از میلاد به پشت دیوارهای اورسالم رسیدند.[۱۸] بنیاسرائیل بـدین سـان در گـوشهء جنوب غربی کنعان ساکن شدند و از زمان طالوت (شاول) و داود تا اواخر روزگار اقامت عبرانیان در کنعان با کفار و مشرکان منطقه فلسطین به جنگ و ستیزه میپرداختند. در این دوران بود که نام فلسطین در داستانهای بنیاسرائیل جای اسم کنعان را گرفت و فلسطینیها کـه سـکنه بخشی از این سرزمین بودند به تنهائی شناخته شدند.[۱۹]
در سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد، حضرت داود توانست اورسـالم را تصرف کرده، حکومت بـنی اسـرائیل را در آنجا تأسیس نماید. بعد از داود، فرزندش حضرت سلیمان رهبری بنیاسرائیل را در دست گرفت و کار بنای پرستشگاه بزرگی را که پدرش داود، به فرمان خداوند، در محل فعلی مسجدالاقصی بر روی معبد هیکل سلیمان بنا شده است. پس از فـوت حضرت سلیمان در ۹۲۷ قبل از میلاد، قلمرو پادشاهیاش دستخوش تفرقه و تجزیه شد و خود فلسطین به دو بخش متخاصم شمال و جنوب تبدیل گردید. در سال ۷۲۲ قبل از میلاد، آشوریان کل پادشاهی اسرائیل را ویران کرده و قبایل آن را به اسارت بردند، در نتیجه، بخشی از عبرانیها که معروف بـه بـنیاسرائیل بودند، به طور کامل از صحنه فلسطین محو شدند.[۲۰]
۳. دوران رومیان
در سال ۳۳۰ قبل از میلاد، اسکندر مقدونی بر کل خاورمیانه، از جمله فلسطین، سلطه پیـدا کـرد. بـا مرگ اسکندر، اختلاف و کشکمش بین فرماندهان وی بر سر حکومت بر فـلسطین مـنجر به تضعیف و تفرقه در حاکمیت این سرزمین شد. یهودیان نیز از فرصت استفاده کرد و به رهبری شمعون مـکابی در سـال ۱۴۲ قـبل از میلاد، دست به شورش زدند، اما تلاش آنها برای کسب استقلال موفق نبود. در سال ۶۳ قبل از میلاد، فلسطین توسط پمبیوس سردار رومی، فتح و اورشلیم به ویـرانهای تـبدیل شـد. حضرت مسیح (ع) نیز در همین دوران در در بیت لحم متولد گشت.[۲۱]
۴. دوران اسلامی
بـیتالمقدس و سرزمینهای اطراف آن، در طول تاریخ هـمواره از اهـمیت استراتژیک و قداست خاصی نزد ادیان بزرگ الهی برخوردار بوده است. به حکم هـمین اهـمیت و قداست بود که پیامبر گـرامی اسـلام، در آخـرین روزهای عمر خـود تـصمیم گرفتند بیتالمقدس را از سلطه ظـالمانه حـکام روم خارج سازند. به دستور پیامبر(ص)، سپاهی به فرماندهی اسامة بن زید بن حارثه، برای حرکت به سـوی بـیتالمقدس آماده شد که با کارشکنی برخی از افراد مواجه شد و حرکت آن به تأخیر افتاد. اما در همین ایام وجـود مـبارک رسول خـدا در بـستر بـیماری افتاد و لذا حرکت سپاه اسامه در زمان رسول خدا (ص) صورت نپذیرفت[۲۲].
سپاه اسامه؛ در زمان خلیفه اول برای جنگ با رومیان اعزام شد و سپاهیان اسـلام پس از نـبردهایی چند، شهرهای مختلف فلسطین و شام را فـتح کـرده و در زمـان خـلیفه دوم بـه ایلیا[۲۳] رسیدند. امـا بـه خاطر احترام و حرمتی که این شهر نزد مسلمانان داشت، از حمله به آن خودداری کردند و صرفا به مـحاصره شـهر پرداخـتند.[۲۴] بدین صورت که ابوعبیده ابتداء ساکنان بیت المقدس را دعوت کرد که یا اسلام را بپذیرند و یا آنکه جزیه دهند. اما وقتی که آنان از پذیرش ان سر باز زدند، او شهر را محاصره کرد.[۲۵] مسلمانان در ضـمن عـهدنامهای که با مسیحیان بومی فلسطین بسته بودند تعهد کرده بودند که بـه هـیچ یهودی اجازهء اقامت در بیتالمقدس ندهند.[۲۶] بر اساس این معاهده، مردم آزاد بودند که در قدس بمانند یا آنکه با اموال خود به روم یا هر کجا که می خواهند، بروند.[۲۷] در معاهده خلیفه ثانی آمده است:[۲۸]
بسم اللّه الرحمن الرحـیم ایـن امان نامهایست که عمر بـنده خـداوند، پیشوای مسلمانان به مردم ایلیا داده است.به جان و مال و کلیسا و مریض و سالم و همه افراد آن امان میدهد و اجازه نمیدهد که کلیسای آنان را اشغال کنند و آنـها را ویـران سازند و چیزی از آنها کـم کـنند. همچنین امان میدهد که کسی با صلیب و دارایی آنان کاری نداشته باشد و آنان در مسائل مذهبی آزاد باشند و به کسی آزار نرسد و ایشان هم احدی از یهودیان را در ایلیا سکونت ندهد.[۲۹]
در زمـان امویان شرط عدم اسکان یهودیان در بیت المقدس لغو گردید و یهودیان اجازه یافتند برای زیارت به فلسطین بیایند و بروند و در صـورت تـمایل در آنجا مخصوصا شهر قدس میتوانستند سکونت نمایند. در دوران حکمرانی صلاح الدین نیز بـرای یهودیانی که در مصر و شام از موقعیت مـمتازی در دولت ایـوبی بـرخوردار بـودند امـکان بازگشت به قـدس فـراهم گشت.[۳۰] از این تاریخ، یعنی سـال ۶۳۸ مـیلادی تا پایان جنگ جهانی اول-به جز دوران نسبتاً کوتاه سلطه محدود و ناتمام صلیبیها بر بیتالمقدس و بخشهایی از فلسطین - یعنی حدود ۱۲ قرن، این سرزمین تحت حاکمیت حکومتهای اسلامی باقی ماند. هزاران عـرب تـازه مسلمان شـده به سرزمین آبا و اجدادی خود مهاجرت کرده و در فلسطین ساکن شدند. آنها اعراب کنعانی آنجا را به دین اسـلام دعوت کرده، با آنها ازدواج نموده و به تدریج، زبان، آداب، اعتقادات و حـتی مـعماری فـلسطین را اسلامی کردند.[۳۱]
۵. فلسطین اشغالی در دوران جنگ جهانی اول
یهودیان که در طول تاریخ از فلسطین رانده شده بودند و در کشورهای اروپایی و غرب آسیا سکونت داشتند، همیشه در پی بازگشت به سرزمین موعود بودند.[۳۲] از سوی دیگر صلیبیها نیز که بارها تجربه تلخ شکست از مسلمانان را داشتند، با آنان متحد شده و به منطقه سوق الجیشی فلسطین نظر داشتند. این اشتراک نظر اولیـن بـار در زمـان ناپلئون بناپارت تجلی پیدا کرد. وی که هم خود سودای حاکمیت بر جهان را از طریق سـلطه بـر مـنطقه حساس خاورمیانه در سر داشت و هم از جامعهناپذیریها و کارشکنیهای یهودیان در فرانسه به تنگ آمده و درصدد بـود بـه گونهای جامعه فرانسه را از شر آنان راحت نماید و با شعار بازگشت یهودیان به سـرزمین آبـا و اجـدادی، اعاده عظمت از دست رفته یهودیان و تشکیل مجدد مملکت کهن قدس، تصمیم گرفت با انـتقال یـهودیان فرانسه و اروپا به فلسطین، از آنان در آنـجا بـه عـنوان پایگاهی جهت سلطه بر منطقه سوق الجیشی خاورمیانه استفاده نماید. هرچند این نقشه ناپلئون، به ویـژه پس از شـکست وی در لشکرکشی از مصر به سوریه، مورد توجه یهودیان قرار نگرفت.[۳۳]
جنگ جهانی اوّل یا جنگ بزرگ، فـرصتی طلایی[۳۴] برای جنبش صهیونیسم بود، زیرا امپراتوری عثمانی، یعنی مهمترین مانع تأسیس دولت یهودی، فرو پاشید.[۳۵] در مقابل، استعمار پیر انگلیس، به حمایت از خواستههای نهضت صهیونیسم پرداخت.[۳۶] با خاتمهء جنگ و شکست عـثمانی، فلسطین زیر حمایت انگلیس قرار گرفت و در نتیجه مهاجرت یهودیان به فلسطین سرعت یافت.[۳۷] نور زاد، ژنرال قـونسول ایـران[۳۸] در قدس میگفت که روزی از رئیس آژانس یهود بنا به دعوت او در قدس دیدن کردم او از عدم مساعدت بـلکه عـدم مـوافقت ایران در مسائل مربوط به فلسطین شکایت مـیکرد کـه چـرا دولت شـما هـمه جـا بر ضد منافع یهود رأی میدهد؟ در صورتیکه این نقشه که در برابر من است باید روزی اجرا شود در آن روز شما احساس عدم رضایت از این رفتار گذشته خود خواهید کرد! نور زاد گفت: نـقشه را دیدم که شامل فلسطین و شبه جزیرهء سینا تا کانال سوئز میشد. من از بلند پروازی او تعجب کردم که تا کجا میرسد. وقتی که او چنین نقشهای را دیده بود تازه جنگ جهانی دوم برپا شـده بـود.[۳۹] او خبر نداشت که رژیم غاصب صهیونیستی برای رسیدن به آن آرزو چه جنایات که مرتکب نخواهد شد. البته رئیس آژانس یهود وقت نیز خبر نداشت که هموطنان آقای نور زاد چه مانع بزرگی در برابر آرزوهای او هستند.
تا قبل از سال ۱۳۹۴۱ میلادی[۴۰] اصطلاح فلسطین بدون اینکه مـحدوده مـعین و مـشخصی را دربرگیرد، به صورتی مبهم به بخش جنوب غربی سوریه-که یکی از ولایـتهای تـحت سـلطه امپراطوری عثمانی بود- اطلاق میشد. بیشتر ساکنان این سرزمین در آن زمان، عربهای مسلمان بودند و اقـلیتی مـسیحی و یـهودی نیز در آن مخصوصا در بیت المقدس زندگی میکردند.[۴۱] مرزهای فعلی فـلسطین کـه با کشورهای مصر، اردن، سوریه و لبنان همسایه است، در سال ۱۹۲۲ میلادی[۴۲] یعنی زمانی کـه انـگلستان پس از جنگ جهانی اول، اجازه قیمومیّت بر این سرزمین را از جامعهء ملل دریافت کرد، مشخص شد.[۴۳] فلسطین کنونی از شرق با اردن، از غرب با دریا مدیترانه، از شمال با سوریه و لبنان و از جنوب با مصر همسایه است.
۶. پیدایش رژیم غاصب صهیونیستی در فلسطین اشغالی
در این دوران و با آغاز جنگ جهانی اول، «حسین شریف مکه» و پسرانش «فیصل» و «عبدالله» به کمک انگلستان بر ضد دولت عثمانی سر به شورش برداشتند. بریتانیا به حسین وعده داد که در صورت قیام علیه عثمانی میتواند در سراسر ایالتهای عربی، خلافتی عربی-اسلامی ایجاد نماید.[۴۴] اگر چه انتشار اعلامیه بالفور در سال ۱۹۱۷ –یک ماه پیش از ورود ارتش انگلستان به فلسطین- نشان از آن داشت که این تصور حسین و فرزندانشان، چیزی جز ساده اندیشی و اعتماد به کفر نبود، لکن به علت عدم بصیرت جهانی، نتوانست آنها را از عمق فاجعه آگاه سازد. همچنین قراداد «سایکس-پیکو» نشان می داد که استانهای عربی بین فرانسه و انگلستان تقسیم خواهد شد! اما هنوز جاه طلبی حسین و فرزندانشان، موجب اعتماد به روباه پیر بود. حادثه پایین کشیدن پرچم «استقلال طلبان عرب» در بیروت، آغاز بیداری برخی از فرماندهان عرب از توطئه انگلستان بود. اما فرصت جبران از دست رفته بود.[۴۵] در فوریه ۱۹۱۹ در واکنش به اعمال تحریک آمیز فرانسه و انگلستان، اولین «کنفرانس سراسری فلسطین» برگزار شد. در این کنفرانس حدود ۳۰ نفر از نمایندگان فلسطینی شرکت داشتند که قرار شد پیشنهاد خود را برای آینده فلسطین به فیص ارائه دهند تا از آن در «کنفرانس پاریس» در ۲۵ فوریه استفاده شود. در بیانیه اولین کنفرانس سراسری فلسطین، این سرزمین خود را جزئی از سوریه عربی می نامد و دعاوی فرانسه را نسبت به آن فاقد اعتبار می داند.[۴۶] با توجهبه این بیانیه، هنوز فلسطین به عنوان کشوری مستقل شناخته نمی شود و خود را بخشی از سوریه می داند.
فیطل از مذاکمرات پاریس نتوانست نتیجه ای بگیرد و با دستان خالی به خانه برگشته و در سوریه اعلام خلافت عربی-اسلامی نمود. برادرش عبدالله نیز در عراق همین کار را دنبال کرد. حاصل آنکه متفقین از این حرکات احساس خطر کرده و این استقلال را به رسمیت نشناختند.[۴۷] در سال ۱۹۲۲ «شروای جامعه ملل» سند قیمومیت بر سرزمیهای عربی را تصویب کرد و بر این اساس فلسطین، لبنان و سوریه به صورت مستعمرات انگلستان و فرانسه در آمدند. در این سند، بخش عمده پیشنهادات «سازمان جهانی صهیونیسم» تنظیم شد و عملا شراکت دولت انگلستان و صهیونیستها در اداره فلسطین را به رسمیت شناخت.[۴۸] سپس در پی اعتراضات شدیدی مسلمانان فلسطین مخصوصا قیام عزدلادین قسام و یارانش، دولت انگلستان «لرد پیل» را به آنجا فرستاد. او بعد از مدتی بررسی اوضاع و همچنین مشورت با برخی از اعراب به این نتیجه رسید که فلسطین به دو منطقه عربی و یهودی تقسیم شود.[۴۹] لکن این طرح موجب شد تا انقلاب فلسطینیان مخصوصا قسامیون دوباره شعله ور شود. در دسامبر ۱۹۳۷ وزارت مستعمرات انگلیس اعلام نمود که به علت نا رضایتی فلسطینیان، این دولت خود را موظف به انجام طرح مذکور نمی داند.[۵۰] طرح پیل نخستین طرحی است که به صراحت بر تقسیم خاکل فلسطین به دو صورت عربی و یهودی تأکید دارد. البته در دورهها بعد نیز این طرح به صورتهای دیگر نیز بیان شد.
انگلستان در سال ۱۹۳۹ با انتشار «کتاب سفید سال ۱۹۳۹» با ادبیات چند پهلو و مکارانه، باز هم بر طرح ایجاد یک کشور با دو ملیت را مورد تأکید قرار داد و نام آن را خودگردانی گذاشت.[۵۱] دو ماه پس از انتشار این کتاب بود که جنگ جهانی دوم آغاز شد و شرایط جنگی اقتضاء نمود تا صهیونیستها به انگلستان نزدیکتر شوند و این شرایط برای چهار سال ادامه داشت. در سال ۱۹۴۶ اتحادیه عرب بر یکپارچگی خاک فلسطین تأکید نموده و هر نوع تقسیم فلسطین را مردود دانست. در همین سال آمریکا و انگلستان «طرح موریسون-گرادی» را ارائه کردند که فلسطین را به چهار قسمت ولایت عربی، ولایت یهودی، بخش قدس و بخش نقب تقسیم می شد.[۵۲] فراز و نشیب تقسیم خاک فلسطین ادامه یافت تا آنکه در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۸ سازمان ملل متحد طی قطنامهای فلسطین را به دو کشور عربی و یهودی تقسیم نمود. این قطنامه در مجمع عمومی با ۳۳ رأی موافق و ۱۳ رأی مخالف به تصویب رسید. بر اساس این طرح ۵۶ درصد خاک فلسطین به کشور یهودی و ۴۴ درصد آن به کشور عربی و منطقه بیت المقدس نیز بین المللی و تحت نظر سازمان ملل شد. شایان ذکر است که تا قبل از این مصوبه سازمان ملل یهودیان فقط ۶ تا ۷ درصد خاک فلسطین را در اختیار داشتند. ولی بر اساس این مصوبه به ۵۶ درصد آن دست یافتند![۵۳]
راهبرد فلسطین از نهر تا بحر و نفی دیدگاهرقیب
آنچه از بستر تاریخی فهمیده می شود، راهبرد نخست صهیونیستها و حامیان استکباری آنان، تقسیم خاک فلسطین بین یهودیان و اعراب به گونهای است که تسلط یهودیان بر آن تضمین شده باشد. لذا دو جریان عمده در برابر آن پدید آمد؛ جریان مقاومت و جریان سازش. راهبرد «فلسطین؛ از نهر تا بحر» با یک دیدگاه دیگر بین فلسطینیان تعرض دارد. دیدگاه رقیب پیرو راهبرد سازش با رژیم غاصب صهیونیستی است. این جریان در سال ۱۹۹۴ متعاقب پیمان اسلو، توانست بخشهایی از فلسطین به عنوان یک حکومت خودگردان، به دست آورد. لکن وارد بازی رژیم صهیونیستی شد که حاصل آن چیزی جز فراموشی آرمانهای فلسطینی اعم از پایتختی بیت المقدس و بازگشت آوارگان نیست. طبق پیمان اسلو کنترل مسائل امنیتی و کشوری مناطق شهرنشین و فقط کنترل مسائل کشوری مناطق روستایی به حکومت فلسطین تفویض گردید. بقیه مناطق، و از آن جمله مناطق مسکونی اسرائیل، منطقه دره اردن و جادههای عبوری بین مناطق فلسطینینشین تحت کنترل انحصاری اسرائیل باقی میماند و بیتالمقدس شرقی هم از شمول مفاد این پیمان مستثنی گردید.
از نقاط ضعف تفکر سازش، واگذاری زمین به دشمن و به تبع آن به رسمیت شناختن یک حکومت غاصب است. لکن راهبرد «فلسین؛ از نهر تا بحر» بیان می دارد که همه سرزمینهای بین نهر اردن تا بحر مدیترانه، متعلق به فلسطینیان است و غاصب این سرزمین هیچگونه حقی در آن ندارند. لذا هیچگونه امتیاز اعم از زمین یا حتی یک امتیاز ساده سیاسی نیز به دشمن غاصب نمی دهد. وقتی که رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناسد، هر نوع امتیاز به او نیز سالبه به انتفاع موضوع خواهد شد. چون چیزی وجود ندارد که به او امتیاز دهد. به همین علت، راهبرد رقیب را به صراحت نفی مینماید.
انقلاب اسلامی از آغازین روزهای خود، مسئله فلسطین را از اولویتهای خود می دانسته است. این اعلام رسمی از سوی یک رهبر دینی که رهبری انقلاب اسلامی را نیز بر عهده دارد، حکایت از آن دارد که مسئله فلسطین در انقلاب اسلامی یک مسئله حیاتی است و هر روز نیز بر ابعاد راهبردی آن افزوده می¬شود. در نتیجه جمهوری اسلامی فراتر از تحرکات سیاسی به بیان و حمایت رسمی در همه عرصهها از جریانهای مقاومت حمایت می¬نماید.
فلسطین پاره تن اسلام است و از آن جدا نخواهد شد. بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران نیز بارها به مسئله فلسطین و نابودی رژیم غاصب صهیونیستی اشاره نمودند. ایشان در مصاحبه با خبرگزاری وفا فرموده اند:
همان طور که قبلًا اشاره کردم، ما همیشه در حد امکانات و قدرتمان از برادران فلسطینی برای پایان دادن به تجاوز اسرائیل و آزاد کردن اراضی اسلامی از دست اسرائیل غاصب، حمایت میکنیم و هرگز کمترین کمکی به اسرائیل نخواهیم کرد.[۵۴]
نابودی رژیم غاصب صهیونیستی و بازگشت قدس به دامان اسلام، یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی است و از این آرمان خود هرگز کوتاه نخواهد آمد و همه تلاش خود را برای آزادی قدس شریف انجام می دهد. لذا امام خمینی (ره) در پیام به حجاج بیت الله الحرام میفرماید:رای آزادی سرزمین اسلامی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشی کنید. از مساعدت و همکاری با مردان فداکاری که در راه آزادی فلسطین مبارزه میکنند غفلت نورزید.[۵۵]
رهبر انقلاب اسلامی نیز در بیانات خود با تبیین راهبرد از «فلسطین؛ از نهر تا بحر»، هر گونه معامله بر سرزمین فلسطین را ابطال نمودند.
نتایج اعلام صریح راهبرد فلسطین از بحر تا نهر
راهبرد «فلسطین؛ از نهر تا بحر» از سوی عالی ترین مقام حکومتی ایران اسلامی با صراحت و از یک تریبون رسمی اعلام گشت. اعلام رسمی این سیاست و راهبرد، در بر دارندۀ نتایجی است که مهمترین آنان عبارتند از: ۱. بیان دغدغه درباره فلسطین پاره تن اسلام
فلسطین جایگاه مقدسی در بین ادیان دارد به خصوص در تاریخ اسلام که بیت المقدس محل معراج پیامبر بوده و خداوند این سرزمین مقدس را محترم شمرده است. از دیدگاه قرآن کریم و احادیث نبوی و همچنین در تاریخ اسلام، فلسطین و بیت المقدس جایگاه بارز و اهمیت ویژهای داشته است اهتمام وتوجه قرآن کریم به این سرزمین مقدس به سال های متمادی پیش از ورود اسلام به این سرزمین باز میگردد. فلسطین در اندیشه عالمان مسلمان، جایگاه ویژه دارد. به همین علت، مسئله مهمی که در اندیشه امام خمینی و عملکرد حرکت اسلامی در ایران قابل تأمل است موضع گیری ایشان در قبال مسئله فلسطین است.امام خمینی با شناخت ماهیت و نقش استعمار و چالش معاصر غرب علیه اسلام و تهاجم فرهنگی دریافتند که اسرائیل نمایش واقعی این چالش است. به همین منظور مسلمانان جهان را به مقابله با این چالش دعوت کردند و برای همبستگی و وحدت کلمه مسلمانان آخرین جمعه ماه مبارک رمضان روز جهانی قدس اعمال کردند.[۵۶]
اعلام رسمی حمایت جمهوری اسلامی ایران از همه سرزمینهای اسلامی
دومین نتیجه اعلام رسمی راهبرد مذکور توسط رهبری انقلاب اسلامی، حکایت از حمایت جمهوری اسلامی ایران از همه سرزمینهای اسلامی دارد. سرزمینهای اسلامی بخشی از پیکره اسلام هستند و در هر نقطه از دنیا هم که واقع گردند، مورد حمایت آنان هستند. شاید در نگاه اول؛ شخص تصور کند که راهبرد مذکور فقط اشاره به فلسطین دارد. لکن انسان زیرک در مییابد که در این راهبرد، خروج غاصب از همه سرزمین اسلامی بیان شده است. به عبارتی، حتی حاضر به مصالحه بر بخش کوچکی از سرزمین اسلامی در منطقهای کویری نیز نیست. این تفکر، در همه سرزمینهای اسلامی اعم از فلسطین، جولان، لبنان و غیره نیز یکسان است.
۳. ایجاد حبل واحد برای تمسک همه جریانهای فلسطینی
خدای متعال در قرآن کریم همه مسلمانان را به وحدت و اعتصام به حبل الهی امر مینماید. در قران کریم آمده است: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا.[۵۷] آیه مذکور شامل همه جریانهای مقاومت در برابر رژیم غاصب صهیونیستی و کشورهای اسلامی میشود. در سالهای گذشته، جریانهای مقاومت با اتخاذ سیاستها و راهبردهای متفاوت و گاهی متضاد، ساختار وحدت خود را از بین برده بودند. راهبرد «فلسطین؛ از بهر تا نحر» موجب میگردد که جریانهای مقاومت و همچنین حکومتهای اسلامی در موضوع واحد با یکدیگر متحد شده و با وحدت کلمه در برابر دشمن واحد اقدام نمایند.
۴. ایجاد روحیه برای جبهه مقاومت
جنگهای فرسایشی و چریکی سبب گشت که بسیاری از مبارزان دیروز در برابر عظمت پوشالی رژیم غاصب صهیونیستی سر تعظیم فرود آورده و سخن از سازش را بر زبان جاری سازند. این رویکرد در سایر جریانهای مقاومت نیز موجب ضعف روحیه شده است. راهبرد مذکور، بعد از پیروزیهای مقاومت در جنگهای ۳۳ روزه لبنان و همچنین پیروزیهای متمادی مقاومت اسلامی در غزه، سبب گشت که نیروهای مقاومت با راهبرد جدید، روحیه تازه یافته و عرصه جدید عملیاتی را برای خود در همه سرزمینهای اشغالی تعریف نمایند.
۵. بطلان راهبرد از نیل تا فرات
اين شعار اشاره به مرزهاي آرماني رژيم صهيونيستي دارد؛ تأسيس كشور اسرائيل بزرگ از رودخانه نيل تا رودخانه فرات يکي از مهمترين اهداف و آرمانهاي صهيونيسم است و معتقدند يهوديان از سراسر جهان بايد به فلسطين آورده شوند و كشور اسرائيل در گستره اي از رودخانه نيل تا رودخانه فرات به وجود آيد و يهودياني كه به اسرائيل مهاجرت نمايند اهل نجات خواهند بود. در پرچم اين رژيم نيز ستاره داود (نماد صهيونيسم) در بين دو نوار آبي رنگ قرار دارد. که گفته مي شود اين دو نوار آبي، نمادي از رودهاي «نيل» و «فرات» هستند. کلمه اسرائيل بزرگ گاهي براي اشاره به سرزمين موعود ذکر شده در تورات به کار رفته است؛ مدعيان اين موضوع آيات پيدايش ۱۵:۱۸ تا ۱۵:۲۱ را دليل خود ميدانند و از آن به وعده نيل تا فرات ياد ميکنند.[۵۸] امام خميني (ره) نیز با اشاره به این تفکر صهیونیستی، در سخنراني ميفرمايند : «من کراراً تذکر داده ام که اسرائيل از نيل تا فرات را از خود مي داند ، و شما را غاصب سرزمين هاي خويش مي شمرد. گرچه اکنون جرات اظهار صريح آن را ندارد»[۵۹] بیان راهبرد «فلسطین؛ از نهر تا بحر» یک راهبرد کلان است که همه راهبرد «از نیل تا فرات» رژیم غاصب صهیونیستی را باطل میسازد. زیرا اولا بخش مهم آن راهبرد یعنی سرزمین فلسطین را از شمول آن خارج میسازد. ثانیا خواهان نابودی کامل رژیم صهیونیستی است.
۶. خنثی سازی ترفندهای آینده جریان صهیونیسم و استکبار
دشمن صهیونیستی در صدد آن است که با ترفندهای گوناگون و توطئه های جدید، بتواند به آرزوی توسعه سرزمینی خود دست یابد. در گام نخست نیز لازم است که به اهداف خود در خاک فلسطین همانند اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت خود، منع ورود آوارگان فلسطین به زادگاهشان، افزایش شهرک سازی و غیره برسد. از جمله این طرحها میتوان به «معامله قرن» اشاره نمود. هاآرتص درباره جزئیات طرح آمریکایی معامله قرن میگوید که خطوط کلی طرح عملا روشن شده است.[۶۰] بخش اول آن درخصوص افزایش ساخت و ساز شهرک ها، بخش دوم طرح نیز به رسمیت شناختن شهر قدس پایتخت رژیم غاصب صهیونیستی، سومین بخش در ارتباط با پناهندگان فلسطینی میباشد. این طرح و طرحهای مشابه در صورتی میتوانند به مقصد برسند که در نگاه مقاومت اسلامی فلسطین، خاک فلسطین از دستور کار خارج گردد. هنگامی که همه سرزمین فلسطین و تمامیت ارضی آن مورد توجه نیروهای مقاومت اسلامی باشد، دیگر این نوع از طرحها در همان نطفه سقط خواهند شد.
سرزمینهای بین نهر تا بحر
بیان شد که مراد از «نهر» رود اردن و حوضه آبخیز مربوط به آن است و در نقشه نیز نشان داده شد که این حوزه از بلندی¬های جولان آغاز می¬گردد و تا صحرای سینا ادامه دارد. از اتصال دو سوی این حوضه آبخیز به دریای مدیترانه، همه سرزمین فلسطین اعم از کرانه باختری، غزه، بیت المقدس، حیفا و حتی تل آویو را در بر می¬گیرد. در نتیجه همانگونه که در میثاق حماس و رهبر مسلمین جهان آمده بود، همه سرزمین فلسطین را شامل شده و حتی یک وجب از آن را نیز واگذار نمی¬نماید. لذا هر نوع طرح که دو حکومت بیان نماید یا آنکه بخواهد در بخشی از این سرزمین مصالحه نماید، محکوم به شکست است. زیرا با آرمانهای فلسطینی و وظایف اسلامی مسلمانان منافات دارد.
نتیجه تحقیق
صهیونیستها مدعی مالکیت و بازگشت به سرزمینی هستند که اعـقاب نـژادی آنـها، یـعنی عـبرانیها، در حدود قرن هجده قبل از میلاد به آنجا پاگذاشتند، اجداد اعراب ساکن آنجا، یعنی کنعانیهای جزیرةالعرب، حدود سه هزار سال قبل از میلاد به آنجا مهاجرت کرده و در آنجا مـاندند.[۶۱] از سوی دیگر با شعار «از نیل تا فرات» محدودهای از سرزمین جغرافیایی را بیان نمودند که خواهان تسلط بر آن نیز هستند. این محدوده جغرافیایی شامل سرزمینهای کرانه شرقی رود نیل تا کرانه غربی رود فرات است که همه کشورهای ساحل مدیترانه، صحرای سینا، اردن و حتی بخشهایی از ترکیه نیز میشود. لذا از زمان تولد خود تا کنون برای رسیدن به این هدف، جنایات فراوان صورت دادند که از ان جمله میتوان به جنایت قانا، صبرا و شتیلا اشاره نمود.
جمهوری اسلامی ایران نیز از آغازین روزهای تولد خود نیز با توجه به اصول اسلامی خود، همه آن نواحی را بخشی از سرزمین اسلام معرفی نموده و هر گونه تعریض به آن را محکوم مینماید. در آغازین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام «روز قدس» حمایت رسمی خود را از مقاومت فلسطین اعلام نمود. در طی چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این مسیر پر رنگتر ادامه یافت. در دهه چهارم پیروزی انقلاب اسلامی رهبری انقلاب با اعلام رسمی راهبرد «فلسطین؛ از نهر تا بحر» خط بطلانی بر راهبردهای جریان سازش و شعار «از نیل تا فرات» کشید. اکنون جریان مقاومت اسلامی با ادراک حقیقی این راهبرد در برابر دشمن غاصب ایستادگی مینماید.
فهرست منابع
القرآن الکریم
احمدی، حمید، ریشههای بحران در خاورمیانه، مؤسسه کـیهان، ۱۳۶۹،
ایولاکست، مسائل ژئوپولیتیک؛ اسلام، دریا، آفریقا، ترجمه عباس آگاهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷،
جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام؛ تاریخ خلفاء، دلیل ما، قم، چاپ دهم، بهار ۱۳۹۲
جهان بین، اسماعیل فلسطین، سرزمین ناآرام تاریخ، مربیان ، بهار و تابستان ۱۳۸۰ ، شماره ۲،
خسروشاهی، سیدهادی، اسرائیل؛پایگاه امپریالیسم و حرکتهای اسلامیدر فـلسطین، دفـتر نـشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰،
خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، صحیفه امام، ۲۲ جلدی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، تهران، ایران، چاپ پنجم، ۱۳۸۹
دهقانی پوده، حمیدرضا، تحلیلی بر مذاکرات فلسطینی-اسرائیلی؛ چشم انداز آینده، مطالعات اندیشه سازان نور، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۰.
دوست محمدی، احمد، ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران) ، پاييز ۱۳۸۲ ، شماره ۶۱،
رضوی، سلمان تحول در استراتژی حماس، مطالعات راهبردی جهان اسلام، پاییز ۱۳۸۴، شماره ۲۳،
رودنسون، ماکسیم، اسرائیل و عرب، ترجمه ابراهیم دانایی، خوارزمی، تهران، بیتا،
سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، نشر مشعر، تهران، چاپ بیست و دوم، تابستان ۱۳۸۷
صمدی، محمدعلی، روی خط آتش، نشر قبله اول جمعیت دفاع از ملت فلسطین، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۳
العليمي الحنبلي، عبد الرحمن بن محمد بن عبد الرحمن، الأنس الجليل بتاريخ القدس والخليل، ج ۱، المحقق: عدنان يونس عبد المجيد نباتة، مكتبة دنديس ، عمان، بیچا، بیتا.
کیّالی، عبدالوهاب، تاریخ نوین فلسطین، ترجمه محمد جواهرکلام، امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۶،
محیط طباطبایی،سید محمد، «نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ»، گوهر، اردیبهشت ۱۳۵۶، شماره ۵۰
موسوی، سید حسین ، بلندی های جولان و امنیت رژیم صهیونیستی، مطالعات راهبردی ، تابستان ۱۳۸۸، شماره ۴۴،
[۱۳] سید محمد محیط طباطبایی، «نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ»، ص ۹۴
[۱۴] سیدهادی خسروشاهی، اسرائیل؛ پایگاه امپریالیسم و حرکتهای اسلامیدر فـلسطین، دفـتر نـشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص۳۰
[۱۵] به انگلیسی Promised Land و به عبری הארץ המובטחת
[۱۶] این سرزمین بنا به اعتقاد یهودیان و چنانکه از کتب دینی آنان برمیآید، نقشی سرنوشت ساز در زندگی و اعتقاد قوم اسرائیل داشتهاست. ابراهیم به قصد رسیدن به این سرزمین که خداوند آنرا موعود خویش قرار داده، زادگاه خود را ترک می نماید.
[۱۷] رجوع شود به سوره مائده آیات ۲۱، ۲۲ و ۲۶
[۱۸] احمد دوست محمدی، ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران) ، پاييز ۱۳۸۲ ، شماره ۶۱، ص ۷۲
[۱۹] سید محمد محیط طباطبایی، «نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ»، ص ۹۵
[۲۰] احمد دوست محمدی، ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران) ، پاييز ۱۳۸۲ ، شماره ۶۱، ص ۷۲
[۲۱] احمد دوست محمدی، ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران) ، پاييز ۱۳۸۲ ، شماره ۶۱، ص۷۳
[۲۲] جعفر سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص۵۲۴
[۲۳] رومیها پس از سرکوب شـورشها در فلسطین بـه بازسازی شهر اورشلیم اقدام کرده و نام آن را به «ایلیا»تغییر دادند. این نام تا فتح آن توسط مسلمان باقی بود. سپس به مناسبت قداستی که در بین مسلمانان داشت، بیت المقدس نامیده شده است.
[۲۴] احمد دوست محمدی، ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران) ، پاييز ۱۳۸۲ ، شماره ۶۱، ص۷۴
[۲۵] رسول جعفریان، تاریخ خلفاء، ص۱۱۳
[۲۶] خسروشاهی، اسرائیل؛پایگاه امپریالیسم و حرکتهای اسلامیدر فـلسطین، دفـتر نـشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ، صص ۳۱-۳۰.
[۲۷] رسول جعفریان، تاریخ خلفاء، ص۱۱۳
[۲۸] بِسم الله الرَّحْمَن الرَّحِيم هَذَا مَا أعْط عبد الله أَمِير الْمُؤمنِينَ عمر أهل ايليا من الْأمان أَعْطَاهُم أَمَانًا لأَنْفُسِهِمْ وَأَمْوَالهمْ ولكنائسهم ولصلبانهم ومقيمها وبريها وَسَائِر ملتها إِنَّهَا لَا تسكن كنائسهم وَلَا تهدم وَلَا ينتقص مِنْهَا وَلَا من حَدهَا وَلَا من صليبهم وَلَا شئ من أَمْوَالهم وَلَا يكْرهُونَ عل دينهم وَلَا يضار أحد مِنْهُم وَلَا يسكن بايليا مَعَهم أحد من الْيَهُود وعل أهل ايليا أَن يُعْطوا الْجِزْيَة كَمَا يُعْطي أهل الْمَدَائِن وعَلى أَن يخرجُوا مِنْهَا الرّوم واللصوص فَمن خرج مِنْهُم فَهُوَ آمن على نَفسه وَمَاله حَتَّى يبلغُوا مأمنهم وَمن أَقَامَ مِنْهُم آمن وَعَلِيهِ مثل مَا على أهل ايليا من الْجِزْيَة وَمن أحب من أهل ايليا أَن يسير بِنَفسِهِ وَمَاله مَعَ الرّوم ويخلي بيعتهم وصليبهم فَإِنَّهُم آمنون على أنفسهم وعَلى بيعتهم وصليبهم حَتَّى يبلغُوا مأمنهم وَمن كَانَ فِيهَا من أهل الأَرْض فَمن شَاءَ مِنْهُم قعد وَعَلِيهِ مثل مَا على أهل ايليا من الْجِزْيَة وَمن شَاءَ سَار مَعَ الرّوم وَمن شَاءَ رَجَعَ إِلَى أرضه فَإِنَّهُ لَا يُؤْخَذ مِنْهُ شئ حَتَّى يحصد حصادهم وعَلى مَا فِي هَذَا الْكتاب عهد الله وذمته وَذمَّة رَسُول الله صل الله عَلَيْهِ وَسلم وَذمَّة الْخُلَفَاء وَذمَّة الْمُؤمنِينَ إِذا أعْطوا الَّذِي عَلَيْهِم من الْجِزْيَة. (العلیمی الحنبلی، الانس الجلیل، صص ۲۵۳-۲۵۴)
[۲۹] خسروشاهی، اسرائیل؛پایگاه امپریالیسم و حرکتهای اسلامیدر فـلسطین، دفـتر نـشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ، صص ۳۱-۳۰.
[۳۰] سید محمد محیط طباطبایی، «نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ»، ص ۹۸
[۳۱] احمد دوست محمدی، ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران) ، پاييز ۱۳۸۲ ، شماره ۶۱، ص۷۵
[۳۲] Zayid,Ismail,Zionism؛The Myth and the Reality,Indianposlis: American Trust Publications,۱۹۸۰,P.۷.
[۳۷] سید محمد محیط طباطبایی، «نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ»، ص ۱۰۰
[۳۸] در سالهای ۱۹۳۶ و ۱۹۳۷
[۳۹] سید محمد محیط طباطبایی، «نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ»، ص ۱۰۱
[۴۰] ۱۳۲۹ شمسی
[۴۱] مسائل ژئوپلیتیک؛اسلام،دریـا،آفـریقا؛ایولاکست،تـرجمه عـباس آگـاهی،تهران:دفتر نشر فـرهنگ اسلامی،۸۶۳۱،ص ۱۰۱.
[۴۲] ۱۳۰۱ شمسی
[۴۳] اسماعیل جهان بین، فلسطین سرزمین ناآرام تاریخ، مربیان ، بهار و تابستان ۱۳۸۰ ، شماره ۲، ص ۸۷
[۴۴] محمدعلی صمدی، روی خط آتش، ص۱۹
[۴۵] همان، ص۲۳
[۴۶] همان، ص ۲۴
[۴۷] همان، ص ۲۵
[۴۸] همان، ص۲۷
[۴۹] همان، ص۶۹
[۵۰] همان، ص۷۳
[۵۱] همان، ص۸۱
[۵۲] همان، ص۸۷
[۵۳] همان، ص۹۰
[۵۴] امام خمینی (ره)، صحیفه امام (ره)، ج ۵، ص ۲۴۰
[۵۵] امام خمینی (ره)، صحیفه امام (ره)، ج ۲، ص ۳۲۲
[۵۶] ۱۶ مرداد ۱۳۵۸ - ۱۳ رمضان ۱۳۹۹
[۵۷] آل عمران ۱۰۳
[۵۸] «این زمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم، یعنی نهر فرات، به نسل تو بخشیدهام، یعنی قینیان و قَنِّزیان و قَدْمونیان و حِتّیان و فَرِزیان و رَفائِیان، و اَمُوریان و کنعانیان و جرجاشیان و یَبوسیان را.» (آيات پيدايش ۱۵:۱۸ تا ۱۵:۲۱)