تاریخ انتشار۱۳ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۷:۲۷
کد مطلب : 22532
مقاله برتر نشست مشترك علما و روحانيون شيعه و اهل سنت

انسجام اسلامي در سيره پيامبر اكرم(ص) «١»

واژه هاي« انسجام» و«اتحاد» بسيارجذاب، دلگشا، زيبا، و برترين گلواژه ها در ميان قاموس واژگان است. اين واژه، زنجيره اي است كه آحاد و توده هاي امت اسلامي را در كنار هم نگه‌داشته، و آنان را از پراكندگى، نابودي و انحراف حفظ مى‏كند؛ چنان كه گسست آن، باعث گسيختگي، فروپاشي، ونابودي توده ها مي گردد
انسجام اسلامي در سيره پيامبر اكرم(ص) «١»
"انسجام"، عامل مهم حركت ‏بخش براى انقلاب‏ها توده ها ، و پلي است كه مي تواند انسان‏ها را در گذر پيشرفت ‏به سوى پيروزى‏ها، از دست اندازها و گردنه هاي دشوار عبور ‏دهد، و نيرويي است كه به ناتوان‏ها توان بخشيده، و ناممكن‏ها را ممكن مى‏سازد.

"انسجام" امت همواره يکى از آرمانهاى دينى پيامبران توحيدى قلمداد مى‏شده و بر اين بنيان، يکى از محورهاى مهم دعوت پيامبر اکرم‏(ص) نيز پى‏ريزى شاکله‏هاى پيدايش آن بوده است.
برآگاهان تاريخ اسلام، پوشيده نيست كه انسجام و اتحاد مسلمانان صدر اسلام، در آنان نيروي عظيم قدرت، صلابت، جسارت، و... پديد آورد. و آنان در پرتو همين نيرو توانستند بر خيل دشمنان گوناگون فائق آيند و به امتيازات فوق‏العاده دست‏يابند؛ چرا كه قرآن به آن‏ها فرموده بود: «واعتصموا بحبل اللّه جميعا و لا تفرقوا واذكروا نعمت اللّه عليكم اذ كنتم اعداء فألف بين قلوبكم فأصبحتم بنعمته اخوانا»(آل عمران/١٠٣): و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و نعمت‏خدا را بر خود به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان شما الفت ايجاد كرد، و به بركت نعمت او برادر شديد.»

تحليل رويدادهاى تاريخ اسلام، گوياى آن است که پيامبر اسلام بـــراى تحقق اين هدف، راه كارهاي گوناگون «سياسي»،«فرهنگي»، و«اجتماعي» و...را كه متناسب با وضعيت جـامعه آن روز، کارآيى خاص داشته، به كار گرفته است؛ تا آن جا که با شناخت دقيق ظرفيت‏هاى اجتماعى حاکم بر جامعه، ابزارهايى را برگزيده تا زمينه پذيرش و گرايش همگانى را به سوى ايجاد وحدت امت متمايل گرداند.

طرح نظام نامه ي مدينه، بهترين راه براى ايجاد يک وحدت عمــومى و القاى روحيه همبستگى دينى است. و در همين راستا پيمان ويژه مسلمانان، راهکارى مذهبى براى پيوند روح برادرى به حساب مى‏آيد. استفاده از راه كارهاى سياسي تنها مى‏توانست پايه‏هاى استوارى اجتماعى جامعه را نمايان سازد؛ در اين ميان مبارزه با نژادپرستى و قوم‏گرايى و يا به کارگيرى عاقلانه موقعيت‏ها و مکان هاى تجمع عمومى نيز، از جمله راه کارهاى فرهنگي و اجتماعي لازم جهت دستيابى به وحدت‏طلبى شمرده مى‏شد و با اين همه، بهره‏گيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از ظرفيت‏هاى اخلاق اجتماعى و نيز توان اخلاق فردى، امرى قابل توجه است.

بدين‏ترتيب، يکى از ضرورى‏ترين راه هاى پى‏ريزى انسجام دينى درامت‏بزرگ اسلامى، همــاهنگى اراده‏ها و تمايلات ارزشى جوامع بر بنياد همانند سازى ابزارهاى سه‏گانه فوق يعنى: راهكارهــــاى« سياسي‏»، «فرهنگي‏» و «اجتماعى و فردى‏»است.

اما اين كه پيامبر صلى الله عليه وآله چگونه وبا چه شيوه اي توانست ازآن راه كارها بهره جويد تا چنان همبستگي عظيم و انسجام بي نظيري را درميان توده هاي پراكنده، ناتوان، و چه بسا دشمنان ديرينه و نيرومند آن زمان، پديد آورد؛ و ازآنان «امت واحده» فراهم سازد؟ جستاري است كه نوشتار حاضر پي مي گيرد.

در يک تقسيم‏بندى کلى سيره ي پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله درپايه‏گذارى انسجام و وحدت امت اسلامى شامل سه مطلب و راه كار بنيادين مى‏شود:

١)راهكارهاي سياسي، كه با تلاش در وضعيت جامعه عربى آن زمان جهت زمينه‏سازى‏هاى لازم؛ براي راه كار بعدي تحقق يافت.

٢)راهكارهاي فرهنگي، كه با برنامه‏ريزى‏هاى دقيق پيامبر صلى الله عليه وآله در مسير ترسيم دورنماى« امت واحده» براى مسلمانان، و ايجاد فضاى رشد فکرى، و ارتقاى فهم مردم نسبت ‏به مسؤوليت‏هاى خود؛ انجام شد.

٣) راه كارهاي اجتماعي، كه با آداب اخلاقي پيامبر اکرم‏ صلى الله عليه و آله و بهره گيري وي از ظرفيت هاي مكنون قبيله ي آن روزگار پديد آمد.

اينك به طور گذرا به هريك از اين راه كارها در سيره پيامبر صلى الله عليه وآله در سه بخش اشاره خواهد شد.

بخش اول: راهكارهاى سياسي

١-١ . ايجاد امت واحد و همبستگى ايمانى

ورود پيامبر اکرم- ‏صلى اللّه عليه وآله- به مدينه همراه با عقد قراردادهايى بين گروه هاى گوناگون بود. اين پيمان‏ها را مى‏توان يکى از بارزترين شواهد به کارگيرى رهيافت انسجام اسلامى در جامعه آن زمان بر شمرد.

منشور‏نامه عمومى مدينه، يکى از مهم ترين آن پيمانها، و نخستين قراردادى بود که ميان پيامبر اکرم- ‏صلى الله عليه وآله- و طوايف و قبايل موجود در يثرب انعقاد يافت. برخي آن قرارداد را «نخستين قانون اساسى مکتوب جهان‏» دانسته‏اند(١). اين تدبير بهترين مقوله براى بوجود آوردن وحدت ملى و همبستگى دينى بود، چرا که وحدت ميان قبايل درگير، از يك سو حقوق اجتماعى يهوديان و نيز مهاجران مسلمانان را تضمين مى‏کرد و از سوى ديگر، اين پيمانها مقدمات تشکيل يک وحدت سياسى و حکومتى را فراهم مى‏آورد.
به عنوان نمونه در مفاد قرارداد بين مسلمانان آشكارا قيد شده بود که مسلمانان« امت واحده» و جدا از مردم ديگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)(٢)، وارتباطى بين مسلمانان و کافران نيست و نبايد بين مسلمان ومسلمان دورى باشد.اگرچه روح حاکم براين پيمانها همانا به کارگيرى ابزار وحدت اسلامى در جهت راهبرد ارزشى پيامبر اکرم- ‏صلى الله عليه وآله- در جامعه اسلامى است و از همين‏رو تمام موارد آن مصداق اين امر قرار دارند، كه به برخي از آن موارد اشاره مى شود:
- مسلمانان در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود، و يكديگررا ياري خواهند كرد.

- هيچ مؤمنى بدون اشاره ساير مؤمنان در جهاد فى سبيل‏الله صلح نمى‏کند و صلح جز براى همگان اجرا نخواهد شد.

تمامى گروهها (که به جنگ مشغولند) به ترتيب وارد جنگ خواهند شد و جنگيدن به يک گروه (دومرتبه پشت‏سرهم) تحميل نخواهد شد.

-«ذمة الله‏» نسبت‏به همه افراد يکسان است.

- اگر اختلافى بين مسلمانان بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.

- مسلمانان، فرد مقروض و مديونى را که دين او سنگين است رها نخواهندساخت، بلکه او را کمک مى‏کنند.
و در قسمت ديگرى از اين عهدنامه تاريخى که طرف خطاب آن يهوديان مدينه بودند، امورى پيشداورى شد که توجه به مفاد آن حاکى از انگيزه تحقق وحدت ملى توسط پيامبر اکرم( ص) است:
- داخل شهر مدينه، براي پيروان اين سند «حرم» شناخته مي شود، و مسلمانان و يهوديان در آن زندگى خواهند کرد و هر يک دين خود را دارا خواهندبود.

- به يهوديان هم‏پيمان، همراهى وکمک خواهد شد، و متقابلا وقتى مسلمانان آنها را به مصالحه مى‏خوانند، يهوديان بايد بپذيرند.

- مسلمانان و يهود هر دو بايد بر ضد کسانى که با اين قرارداد به مخاصمه بر مى‏خيزند، مبارزه کنند.
- هر دو بايد با يارى يکديگر در برابر مهاجمان به يثرب بجنگند.
- هيچ کافرى از ناحيه دو طرف اجير نشود مگر اين که به مصلحت هر دو گروه باشد.(٣)

اين سند مهم، كه تاريخ نگاران چنان كه بايد بدان اهتمام نورزيده، و نويسندگان و پژوهشگران در مطالعه و بررسي مفاد آن كوتاهي كرده اند، متضمن مسائل مهم و اساسي در زمينه روابط افراد ، وحدت ملي، و همبستگي ديني در جامعه نوبنياد اسلامي، و روابط آن با همسايگان غير مسلمان است. كه ا ز باب نمونه، به چند مسأله اشاره مي شود:

١- ابطال تفكر غير اسلامي

انديشه قبيله گرايي و حمايت قبيله اي در اين عهدنامه، باطل و ملغي اعلام شد. چنان كه ساير امتيازات قبيله ا ي، ازجمله رياست، رهبري و برتري نوع قبيله، و...، باطل شد. بر پايه تفكر قبيله، بر افراد قبيله لازم بود كه از افراد و هم پيمانان منسوب به قبيله در هر صورت دفاع كند، اگرچه ستم كار و متجاوز باشد. از اين رو، جمله ي (انصر اخاك ظالما او مظلوما)(٤) شعار آنان بود. اما اين سند، بر مسئوليت همگان در قبال ستم كار تأكيد كرد، و پيگرد ستمكار و جنايت گر را در هر مقامي كه باشد، از همه مطالبه نمود.

٢- وحدت اجتماعي

اين سند آن گونه كه ازبندهاي ان پيداست، وحدت اجتماعي را مورد اهتمام قرارداده، و مسلمانان را با وجود اختلاف قبايل، وابستگي ها، تفاوت سطوح، نوع خواسته ها، وضعيت اقتصادي، معيشتي، و اجتماعي، و...« امت واحده» مي داند.

٣- تعاون وهمبستگي

در اين عهد نامه مقرر شده كه مؤمنان حق ندارند هيچ فردي را – كه در اثر فشار اقتصادي(مانند قرض، و خونبهاي اسير و امثال آنها) از پاي در آمده باشد، بدون كمك و مساعدت اقتصادي بحال خويش رها كنند. از اين رو، مسئوليت مهاجران و انصار در قبال فديه(خون بها) ي اسيران خود، بر اساس اصول نيكو كاري و عدالت، به اين معنا است كه در هر قبيله حس تضامن اجتماعي، تعاون اسلامي، و همبستگي ديني برقرار باشد، تابه هنگام بروز حادثه و پيشآمد هر گونه خطري از همديگر دفاع نمايند. چنان كه كاربرد واژه« مؤمنان» به جاي « مسلمانان» نهايت اخلاص نيروهاي مخلص، تمايز ميان اردوگاه ايمان و كفر را مورد توجه قرار مي دهد.

٤- برتري ايمان و اسلام

اين منشور، كفر را مرتبه انحطاط فكري و عقيدتي فرد بر شمرد، و شرف ايمان را بر پايه ي امتيازدهي آشكار ساخت. آنجا كه عدم قصاص مسلمان را به خاطر كشتن كافر اعلام كرد و گفت:«هيچ مؤمني نبايد مؤمن ديگري را به خاطر كشتن كافري بكشد، و به هيچ كافري عليه مؤمني نبايد كمك نمايد.»(٥)
به هر حال، بايد چنين نتيجه گرفت که کوشش براى ايجاد حساسيت مشترک دينى و ملى يکى از شاخص‏ترين راهكار‏هاى پيامبر اکرم (ص) در جهت تحقق وحدت و انسجام اسلامى شمرده مى‏شود.
پيامبر(ص) بعدها نيز در مسير تثبيت همبستگى ايمانى مسلمانان به طورمکرر بر اين موضوع تأکيد فرمود. در بخشى از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنين مي خوانيم: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم يد واحد على من سواهم، تتکافؤا دمائهم،يسعى بذمتهم ادناهم‏».(٦) مسلمان، برادر مسلمان است، و مسلمانان همچون يكدست در برابر بيگانگانند، خون شان باهم برابر، ونسبت به مسئوليت نزديك ترين خود مي كوشند، و دورترين خود را پناه مي دهند.
ايجاد چنين حس مشترک دينى و پيوستگى مذهبى واحد بين مؤمنان، در کلام زيبايى حضرت کاملا مشهور است که: « المسلمون كالجسد الواحد اذا اشتكى عضو من اعضائه تداعى له سائر جسده»: مسلمانان نسبت ‏به همديگر هم چون يك بدن هستند كه هرگاه عضوى از اعضاى او دردمند شود، اعضاى ديگر او نيز احساس درد مى‏كند(٧). و البته رمز اين پرتو نورانى نيز در روح انسانى و الهى مؤمنان خواهد بود.

١-٢ . پيوند روح اخوت و برادرى

در نخستين سال ورود پيامبر اکرم(ص) به مدينه، پيدايش تعلق اجتماعى يکى ازمهم ترين ابتکارها، و راهكارهاى مهم حضرت در به کارگيرى عامل انسجام و وحدت دينى به شمار مى‏رود؛ و اين، همان چيزي است كه از آن در متون اسلامي به« پيوند (عقد) مؤاخات» بين تمامي مسلمانان- اعم از مرد و زن- تعبير مي شود.
رسول خدا-صلى الله عليه وآله- در يک مجلس عمومى فرمود: «تأخوا في الله أخوين أخوين‏». (٨)به خاطر خدا دو به دو برادر شويد.»

تشريع اين قانون و پيمان برادرى همگانى،يكي ازبرجسته ترين اقدامات سياسي، اجتماعي، اقتصادي، و نظامي پيامبر اسلام است و به روشني، حاكي از ارتباط وي با مبدأ وحي، و نهايت حكمت و مديريت ايشان در هدايت و رهبري امت اسلامي است. امتي كه تنها براساس نفى انگيزه‏هاى قومى و قبيله‏اى و بر محور حق و همکارى اجتماعى شکل گرفت چه اين که: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويکم واتقوا الله لعلکم ترحمون‏؛ (حجرات /١٠): در حقيقت مؤمنان باهم برادرند، پس ميان برادرانتان سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد.»

پيامبر اکرم- ‏صلى الله عليه وآله- بين هر مهاجر و يکى از مردم مدينه عقد برادرى بست و در يک انگاره تاريخى، حضرت على-عليه السلام- را در دنيا و آخرت برادر خود خواند وفرمود: «انه منى و انا منه.‏»(٩)

١-٢-١ . برادري در اسلام

١-٢-١-١ تشريع قانون برادري در ا سلام

تشريع(وضع) قانون برادري ، يكي از برجسته ترين اقدامات سياسي پيامبر اسلام است و به روشني ، حاكي از ارتباط وي با مبدأ وحي، و نهايت درايت، حكمت، و مديريت ايشان در هدايت و رهبري امت اسلامي است.

قرآن كريم، با جمله « انما المؤمنون اخوة/ درحقيقت، مؤمنان، برادر[ يكديگر] اند»(حجرات/١٠)، قانوني را تشريع كرده كه بر اساس آن، نسبت و پيوندي ميان آحاد مسلمانان، ايجاد مي شود كه پيش از آن وجود نداشت. اين پيوند،«برادري ديني» ناميده مي شود.

نكته ي قابل تأمل، اين كه: از نظر اسلام، اين نوع پيوند برادري است كه اگر با پيوند نسبي همراه شود، در ازدواج وارث، آثار شرعي و حقوقي دارد، و اگر با پيوند رضاعي توأم گردد، در ازدواج، آثاري برآن مترتب مي گردد، و اگر با هيچ يك از اين پيوندها همراه نباشد، باز آثار حقوقي خاصي دارد.

١-٢-١-٢ ايجاد قوي ترين پيوند هاي اجتماعي

اسلام ، با تشريع قانون برادري ديني، از يك سو با تعصب‌هاي نارواي نژادي، قبيله اي، وحزبي به مبارزه برخواست و از سوي ديگر، قوي ترين و كارآمد ترين پيوند هاي اجتماعي و سياسي را در امت اسلامي به وجود آورد.

ادبياتي كه روايات اسلامي براي تبيين پيوند ديني به كار گرفته اند، فوق العادة تأمل برانگيز و جالب توجه است. احاديث اسلامي، نه تنها مسلمانان را برادر يكديگر مي دانند، كه تأكيد بر برادري آنان از يك پدر و مادر دارند. امير مؤمنان، علي، عليه السلام فرمود:« صديقك اخوك لابيك وامك، وليس كل اخ لك من ابيك وامك صديقك.» :« دوست تو برادرِ پدري و مادري توست؛ ولي هر برادري كه از پدر و مادر تو آيد، دوست تو نيست.»(١٠). اين برادري ريشه در طينت و فطرت ونورانيت جان آنان دارد(١١).

١-٢-١-٣ اسلام، دين برادري

اسلام، دين دوستي و برادري است. از اين رو، اين آيين براي هرچه نزديكتر شدن مسلمانان به يكديگر ،نه تنها به تشريع قانون برادري ديني، و تأكيد بر آثار و بركات فردي و اجتماعي، و دنيوي و اخروي آن، بسنده نكرده، كه دوستي مسلمانان به يكديگر را به عنوان يك فريضه ي ديني، واجب كرده است، چنان كه پيامبر اسلام(ص) فرمود:« الحب في الله فريضة: دوستي در راه خدا فريضه است.» (١٢).

١-٢-١-٤ حكمت قانون برادري

حكمت تشريع قانون برادري ديني در اسلام و تأكيد بر وجوب محبت مسلمانان نسبت به يكديگر، در واقع، ساختن جامعه اي است كه در آن پيوند دوستي و برادري همچون پيوند اعضا استوار و ناگسستني باشد؛ تا اگر عضوي احساس رنج و درد بنمايد،ساير اعضا احساس مسئوليت و همدردي نمايند، و در خدمت درمان آن باشند، چنان كه از پيامبر خدا(ص) روايت شده كه فرمود:« ينبغي للمؤمن ان يكونوا فيما بينهم كمنزلة رجل واحد، اذا اشتكي عضو من جسده تداعي سائر جسده.» :«شايسته است كه مؤمنان، در ميان خود، همانند يك تن باشد، به گونه اي كه هرگاه عضوي از آن تن به درد آمد، ساير اعضا همدردي كنند.»(١٣).
شكي نيست كه ساختن جامعه اي با اين ويژگي، در گفتار آسان است؛ اما تحقق عملي آن، فوق العاده دشوار مي باشد. تنها راه رسيدن به اين هدف، اخلاص در دوستي و برادري براي خداست. قانون برادري در اسلام و رازِ تأكيد روايات ، بر«برادري در راه خدا» و« دوستي در راه خدا»، بوجود آمدن همدلي و رسيدن به همان وحدت كلمه و يكپارچگي، يعني امت اسلامي است.

به هر روي، تصميم داهيانه ي پيامبر، کارآمدترين ابزار تحقق ألفت فراگير در جامعه آن زمان بود که نشان از همه کوشش پيامبر اکرم (ص) براى پيدايش يک تعلق اجتماعى بالنده بر محور ايمان به خدا داشت.
جامعه مطلوب پيامبر اکرم، ‏صلى الله عليه وآله، نظامى است که تمامى اعضاى آن بر محور ديانت توحيدى، پيوند برادرى با يکديگر دارند، و مکلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزيز حکيم نيز زمينه‏هاى ألفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پايدار سازد، و بدين‏سان پايه‏هاى تفاهم اجتماعى جامعه اسلامى محکم گردد.

براساس مفاد آيات الهى اولا: بدون تحقق الفت اجتماعى نمى‏توان سخن از جامعه اسلامي راند؛ ثانيا: تحقق اين امر تنها به دست خداست؛ ثالثا: مؤمنان نيز قادرند شرايط و زمينه‏هاى وحدت اجتماعى را فراهم آورند (١٤).
کلام راستين خداوند، پيرامون مسأله برادرى قبايل يثربى نيز بس گوياست؛ « واعتصموا بحبل الله جميعا ولاتفرقوا واذکروا نعمة الله عليکم اذ کنتم أعداء فألف بين قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا... »(آل عمران /١٠٣):« و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد ، و نعمت ‏خدا را بر خود به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان شما الفت ايجاد كرد، و به بركت نعمت او برادر شديد .»

جامعه آرمانى پيامبر اکرم(ص) که درآن روح اخوت و برادرى موج مى‏زند، جامعه‏اى است که در شدت بر كافر و رحمت به مومن حول يک محور، انسجام مى‏يابند، چنان كه قرآن مي فرمايد: «محمد رسول الله و الذين معه أشداء على الکفار رحماء بينهم‏». (فتح /٢٩) محمد، پيامبر خداست؛ و كساني كه با اويند، با كافران سختگير[و] باهمديگر مهربانند.»

جامعه منظور پيامبر(ص) ، مانند پيکره‏اى واحد است و تمام افراد آن در ارتباطى وحدت‏بخش با يکديگر پايدار مى‏مانند، و روح عشق وايمان مذهبى در تارو پود آن جريان دارد: « مثل المؤمنين فى توادهم وتراحمهم وتعاطفهم، کمثل جسدالواحد اذا اشتکى منه عضو، تداعى له سائر الاعضاء بالسهر والحمى‏». مؤمنان را در مهرباني، دوستي، و مهر ورزي نسبت به يكديگر، همانند يك پيكر مي بيني؛ كه هر گاه عضوي از آن به درد آيد، ديگر اعضاي پيكر،در بي خوابي كشيدن و تب، باآن، همنوايي و همدردي مي كنند.»(١٥)

به هر روي، پيامبر اکرم- ‏صلى الله عليه وآله- با طرح پيمان برادرى انصار و مهاجران، از ظرفيت‏ خاص قبيلگي و چارچوب اجتماعى جامعه عربى (که ازجمله، حمايت از هم‏پيمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق «امت واحده» بهره برد. و اين برادري در تاريخ جهاد و شهادت، نتايج مهمي در پي داشت ؛ تا آنجا كه خداوند متعال همين امر را در«بدر» بر پيامبر منت نهاد و فرمود:« وان يريدوا ان يخدعوك، فان حسبك الله هو الذي أيدك بنصره و بالمؤمنين وألف بين قلوبهم. لوأنفقت ما في الارض جميعا، ما ألفت بين قلوبهم ولكن الله ألف بين قلوبهم، ان الله عزيز حكيم.»(انفال/ ٦٢،٦٣) : و اگر بخواهند تو را بفريبند، [ياري] خدا براي تو بس است. همو بود كه تو را با ياري خود و مؤمنان نيرومند گردانيد؛ و ميان دلهاي شان ألفت انداخت، كه اگر آنچه در روي زمين است همه را خرج مي كردي، نمي توانستي ميان دلهايشان ألفت بر قرار كني، ولي خدا بود كه ميان آنان ألفت انداخت، چراكه او تواناي حكيم است.»

اين موفقيت‏ بارز پيامبر- صلى الله عليه وآله- نه تنها باعث تعجب افرادى چون ابوسفيان شد، که حتى آثار و پيامدهاى اين مساوات اسلامى تا مقدم داشتن اموال و دارايى‏ها نسبت‏ به يکديگر پيش رفت.

تاريخ نگاران مي نويسند: در جريان برادرى مهاجر و انصار، پيمانى بسته شد که شامل مشارکت در ميراث هم بود و در همين راستا رويداد تقسيم غنايم جنگى «بنى‏النضير» از بهترين نمونه‏هاست.

به هر حال، سراسر وقايع تاريخ اسلام گوياى شواهدى است که نقش پيامبر اکرم- ‏صلى الله عليه وآله- را در جلوگيرى از افتراق صفوف مسلمانان و متقابلا بهره‏برى از ابزارانسجام اسلامى نشان مى‏دهد. واين دستورآشکار قرآن بود که فرمود: « ولاتکونوا کالذين تفرقوا واختلفوامن بعد ما جائهم البينات و اولئك لهم عذاب عظيم (آل‏عمران/ ١٠٥): و چون كساني مباشيد كه پس از آن كه دلايل آشكار بر ايشان آمد، پراكنده شدند و با هم اختلاف پيدا كردند، براي آنان عذاب سهمگين است.»

تلاش پيامبر اکرم، ‏صلى الله عليه وآله، در ايجاد وحدت و انسجام به اوج کوشش‏هاى ممکن، مى‏رسد و چون آرمان وحدت را يکى از رسالت‏هاى الهى بعثت ‏خود مى‏داند؛ و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مى‏آيد وسخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در اين راه تمام توان خود را به کارمى‏برد. چنانکه قرآن مي فرمايد: « لقد جاءکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمؤمنين رؤوف رحيم‏ (توبه/١٢٨) : قطعا، براي شما پيامبري از خودتان آمد، كه بر او رنج شما دشوار است، و به [هدايت] شما آزمند، و نسبت به مؤمنان دلسوزِ مهربان است.» و شايد به همين دليل است که خود مى‏فرمايد:«ما اوذى نبى مثل ما اوذيت: هيچ پيامبري همانند من اذيت نگرديد.»

اصلاح ذات بين
موضوع «اصلاح ذات البين‏» و سفارشها و موضعگيرى‏هاى پيامبر اکرم - ‏صلى الله عليه و آله- پيرامون آن نيز، در رديف راهکارهاى ايجاد برادرى قرار مى‏گيرد. در ذروايتي پيامبر(ص) به ابو ايوب انصاري فرمود:
«يا أبا ايوب! ألا أدلک على صدقة يحبها اللّه ورسوله؟ قال: بلى. فقال رسول‏اللّه: تصلح بين الناس اذا تفاسدوا (١٧): اي ابا ايوب! آيا تو را بر صدقه‌اي كه خدا و رسولش دوست دارند، راهنماي نكنم؟ گفت: چرا نه. فرمود: هرگاه مردم به فساد (اختلاف) افتادند، ميانشان آشتي و مصالحه كن.» و نيز نقل شده که درباره آيه اخوت از پيامبر اکرم- صلى الله عليه و آله - پرسش کردند، فرمود: مزد آن کس که در بر قرارى آشتى ميان مردمان بکوشد؛ برابر مزد کسى است که در راه خدا پيکار کند. (١٨)

بدين‏ترتيب به كار گيري يکى از اين شيوه‏ها در تصميم پيامبر اکرم(ص) مبنى بر «اصلاح ذات البين‏» در مورد تقسيم غنايم جنگ بدر، قابل مشاهده است. قطعا فقدان قانون خاص تقسيم غنايم و نيز عدم آمادگى تربيتى و اخلاقى کامل مسلمانان آن دوره، عواملى بود كه به سهولت مي توانست در انسجام و پويايى جامعه اسلامى، خلل ايجاد کند. از اين‏رو، پيامبر(ص) مامور اصلاح امور و حفظ يکپارچگى امت، و مؤمنان نيز مؤظف به رعايت همدلى و تبعيت از رسول اکرم(ص) مي گردد. چنان كه قرآن مي فرمايد:« فاتقوا اللّه واصلحوا ذات بينکم واطيعواللّه ورسوله ان کنتم مؤمنين‏ (انفال /١): پس از خدا پروا داريد وبا يكديگر سازش نماييد، واگر ايمان داريد، از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد.»

پيامبر(ص) به گونه‏اى تنش ‏زدايى نمود که كوچك ترين شكافي (هر چند ناچيز) در پيکره وحدت دينى مسلمانان سر برنياورد؛ چنان که تاريخ نويسان نقل کرده‏اند، پيامبر اسلام(ص) حتى براى گروهى که در جنگ حاضر نبودند، نيز سهمى از غنيمت قرار مى‏داد (١٩).

جالب توجه است که پيش ازآغاز جنگ بدر، پيامبر اکرم(ص) با وجود اعلام حمايت عده‏اى از مهاجران، در انتظار اعلام رضايت انصار مبنى بر آمادگى جهاد و نبرد با دشمن است؛ چون محتواى قرارداد انصار با پيامبر(ص) درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدينه بود و نه همراهى در جنگ‏هاى خارج، لذا پيش از حرکت در پي رأى و نظر انصار بود و پس از اطمينان از يارى آنان آماده کارزار ‏گرديد.

اين امر در واقع نشان از اهتمام پيامبر اکرم- صلى الله عليه وآله- به رعايت ‏سنت‏هاى اجتماعى و ملاحظه شرايط خاص سياسى زمان دارد. (٢٠)

رويداد ديگرى که در جريان جنگ احد جلب توجه مي كند، دستورى است که قرآن به پيامبر (ص) مى‏دهد، واز او مي خواهد كه پاره اى مسلمانان را به سبب فرار از جنگ سرزنش نكند و آنان را نيز ببخشد، و در اميدوار ساختن و همکارى ايشان به گونه‏اى که جذب جامعه اسلامى شوند و در مسير اصلاح و تربيت روحى قرار گيرند، كوشش نمايد. چنان كه فرمود: « فبما رحمة من الله لنت لهم ولوكنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى الامرفاذا عزمت فتوكل علي الله ان الله يحب المتوكلين.» (آل‏عمران /١٥٩): پس به[بركت] رحمت الهي، باآنان نرمخو[وپرمهر] شدي، واگر تندخو وسخت دل بودي، قطعا ازپيرامون تو پراكنده مي شدند.پس، از آنان درگذر، وبرايشان آمرزش بخواه، ودركار[ها] باآنان مشورت كن، وچون تصميم گرفتي برخدا توكل كن،زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست دارد.»

قطعا يکى از ريشه‏هاى اصلى چنين تصميم شايسته‏اى، همخوانى با وحدت و يکپارچگى سياسى امت اسلام بوده است تا ازاين طريق پيشاپيش زمينه افتراق بين گروه هاى مسلمان (به علت طرد افرادى از مبارزين که در جريان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و ساير اقشار جامعه، محو شود.

بدين‏سان، حضرت از هرعاملى براى حفظ همبستگي امت اسلامي، و جلوگيرى از تفرق استفاده نمود.


١-٢-٢حفظ وفاق امت

سياست پيامبر اکرم- ‏صلى الله عليه وآله- درباره ويران کردن مسجد ضرار دقيقا به قصد ايجاد يک مانع مؤثر براى جلوگيرى از ظهور شکاف سياسى در جامعه اسلامى بود تا پياپى، وفاق اجتماعي امت آسيب نبيند. بر اين اساس، پيامبر بزرگوار اسلام- صلى الله عليه وآله- حتى در آخرين سفارش هاى خود به امت اسلامى نيز چنين مى‏فرمايد: «ايها الناس! ان دماءکم و اموالکم عليکم حرام الى ان تلقوا ربکم، کحرمة يومکم هذا، و کحرمة شهرکم هذا...»: اي مردم! قطعا خون ها و مال هاي شما بر خودتان، همانند حرمت امروزتان، و همانند حرمت اين ماه تان، تا ديدار پروردگارتان بر شما حرام است.» و نيز در آخر خطبه فرمود: «... ايها الناس اسمعوا قولي و اعقلوه،اعلموا ان کل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمين اخوة.» (٢١): اي مردم! سخن مرا بشنويد و به آن بيانديشيد، بدانيد كه قطعا مسلمان برادر مسلمان است، و مسلمانان با هم برادرند». ادامه دارد

نوشته: محمد علي فكوري 
منبع:روابط عمومي سازمان تبليغات اسلامي خراسان رضوي

پى‏نويس ‏ها:
١- اولين قانون اساسى مکتوب در جهان، ص ٥٥-٦٤.

٢- البداية والنهاية، ج٣،صص٢٧٣-٢٧٦؛ سيره ابن هشام، ج١،صص٥٠١-٥٠٤.

٣- همان؛ اولين قانون اساسي مكتوب درجهان، صص٥٥-٦٤.

٤- صحيح بخاري ،ج٣،ص٩٨، كتاب المظالم،ج٨،ص٥٩،كتاب الحيل؛سنن ترمذي ، ج٣،ص٣٥٦،باب ٥٩ ؛سنن الكبري ، ج٦،ص٩٤،كتاب الغصب،باب نصر المظلوم؛مجمع الزوائد، ج٧،ص٢٦٤.

٥- ر.ك:البداية والنهاية،ج٣،صص٢٧٦-٢٧٣؛سيره ابن هشام،صص٥٠٤-٥٠١.
٦- کنزالعمال فى سنن الاقوال و الافعال، ج ١، ص‏١٤٩؛ سنن ابو داوود، ج١، ص٦٢٥، ح٢٧٥١؛ سنن ابن ماجه، ج٢، ص٨٩٥، ح ٢٦٨٣.

٧- كنز العمال، ج١، ص ١٧٥،ح٧٥٩.
٨- تاريخ پيامبر اسلام، محمد ابراهيم آيتى، ص‏٢٣٥.

٩- تذكرة الخواص،سبط بن جوزي،ص٢٣؛الرياض النضرة، محب طبري، ج٢،ص٢٩؛ كتاب الثقات،محمد بن حبان ،ج١،صص١٤١-١٤٢.
١٠- من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق،ج٤،ص٣٩٠،ح٥٨٣٢.

١١- ر.ك: اصول كافي،ج٤،ص١٦٦،ح١،٧؛ المحاسن،ج١، ص٢٢٧،ح٤٠٧؛بحارالانوار،ج٧٤،ص٢٧١،ح١١،٦

١٢- مستدرك الوسائل، ميرزاي نوري،ج١٢،ص٢٢٥،باب ١٤(وجوب الحب في اللّه) ؛بحار الانوار،ج٦٦،ص٢٥٢،باب٣٦؛كنزالعمال،چ٩،ص١١،ح٢٤٦٨٨؛ ينابيع المودة لذوي القربي، ج٢، ص٧٦،باب٥٦.

١٣- مسند احمدبن حنبل، ج٧،ص٩١،ح١٩٣٦٨؛كنز العمال،ج١،ص١٥٤،ح٧٦٦.

١٤- ر.ك: کنزالعمال، ج ١، ص‏١٤٩.

١٥- بحارالانوار، ج٣٩، ص‏٥٦،ج ٧٤،ص٢٧٤،ح٧٣٧؛ صحيح البخاري ،ج٥، ص٢٢٣٨، ص٥٦٦٥؛ صحيح مسلم،ج٤،ص١٩٩٩،ح٦٦؛مسند احمد بن حنبل،ج٦،ص٣٧٨،ح١٨٤٠١؛ كنز العمال،ج١،ص١٤٩،ح٧٣٧.

١٦- کشف‏الاسرار و عدة‏الابرار، ج٩، صص ٢٧١-٢٦٧.

١٧- دايرة‏المعارف تشيع، ج ١، ص‏٢٤٣؛ مجمع الزوائد،ج٨،ص٧٩،باب في البلة؛ المعجم الكبير، الطبراني،(م.٣٦٠هـ )،ج٤ ،ص١٨٣؛ الدر المنثور،عبدالرحمن جلال الدين سيوطي(م.٩١١هـ)، ج٣،ص٥٩، ذيل سوره نساء.
١٨- تاريخ پيامبر اسلام، ص‏٢٧٢.

١٩- محيط پيدايش اسلام، ص‏١٤٧.

٢٠- السيرة النبويه، ج ٤، ص‏٢٥٠.

٢١- تاريخ يعقوبى، ج ٢، ص‏١١٠؛ اصول كافي ،ج٧،ص٢٧٣،باب القتل؛ دعائم الاسلام، قاضي نعمان مغربي(م.٣٦٣هـ )، ج٢،ص٥٩؛ من لايحضره الفقيه،شيخ صدوق(م.٣٨١هـ) ، ج٤،ص٩٣؛ وسائل الشيعة،حرعاملي، ج٢٩،ص١٠ ، كتاب القصاص،باب١(تحريم القتال ظلما)
نوشته: محمد علي فكوري منبع:روابط عمومي سازمان تبليغات اسلامي خراسان رضوي
انسجام اسلامي در سيره رسول اكرم (ص)«٢»
اشاره: درقسمت اول مقاله به انسجام و اتحاد كه همواره از آرمانهاي بزرگ همه پيامبران الهي بوده، اشاره ميكند و سپس به انسجام در صدر اسلام و اقتدار و صلابتي كه براي مسلمانان بوجود آورد و سرزمين عربستان را از تشتت و گسيختگي نجات داد و همزيستي مسالمت آميز را ميان خود مسلمانان، و مسلمانان و يهوديان در مدينه براساس مفاد پيمان نامه ها جامعه مدني و قانونمند برقرار ساخت، پرداخته است. بيان راهكارهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي پيامبر صلي الله عليه واله براي ايجاد برادري و برابري را مطرح كرده، همچنين تاثير خلق و خوي رسول الله و بهره گيري ايشان از ظرفيت ها و خصوصيت عرب جاهلي و تبديل آنها با تعاليم اسلام به ارزشهاي والا تشريح كرده است. محورهاي وحدت را حول ايمان به خدا ،تقوا، مبارزه با كفر و برانگيختن روح تعاون و مسئوليت پذيري در جامعه مسلمانان و وفاق با برقراري رابطه برادري درامت اسلام را تبيين مي كند.

https://taghribnews.com/vdcdxk0x.yt0xs6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی