تاریخ انتشار۳۰ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۹:۲۶
کد مطلب : 611965

ممنوعیت برگزاری تجمع حمایت از فلسطین در فرانسه؛ هراس و ناامیدی فلسطینیان فرانسه

مسلمانان فرانسه به دلیل منع قانونی برگزاری تجمع در حمایت از فلسطین در رویارویی با جنایات اخیر رژیم صهیونیستی، امکان ابراز احساسات را ندارند و برخی از فلسطینیان ساکن فرانسه به‌ویژه اهالی سابق غزه، می‌گویند که به دلیل فضای حاکم، از اعلام حمایت از فلسطین می‌ترسند و از بی‌تفاوتی دولت در قبال جنایات صورت گرفته سرخورده و ناامید شده‌اند.
ممنوعیت برگزاری تجمع حمایت از فلسطین در فرانسه؛ هراس و ناامیدی فلسطینیان فرانسه
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، شبکه خبری «فرانس 24» در گزارشی در مصاحبه با «سارا»، «سعید» و «یاسر» سه تن از اهالی غزه که امروز در فرانسه سکونت دارند، از وحشت آنان نسبت به اعلام حمایت از فلسطین نوشت. آنها در پاریس زندگی می‌کنند و در حالی که خانواده‌هایشان در نوار غزه هستند، اخبار را از دور دنبال می‌کنند. روزها بمباران‌های مکرر در خاک فلسطین، آنها را در غم و اندوه فرو برده است. آنها از این که در فرانسه حق ندارند برای درخواست آتش‌بس فوری تظاهرات کنند، متأسف هستند.

نگرانی آنها برای خانواده‌هایشان در غزه مسأله تازه‌ای نیست. عملیات نظامی پیاپی و گسترده اسرائیل در منطقه محاصره شده نوار غزه از سال 2007 تاکنون، زندگی روزمره عزیزان آنها را بسیار پیچیده کرده است. اما زندگی مردم غزه در فرانسه از 7 اکتبر (15 مهر) و با آغاز حملت رژیم صهیونیستی به نوار غزه دشوارتر و غم‌انگیزتر شد.

در حالی که هر روز بر تعداد قربانیان حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه افزوده می‌شود، «ژرالد دارومنن» وزیر کشور فرانسه، روز پنجشنبه 12 اکتبر ممنوعیت تظاهرات طرفداران فلسطینی را به بهانه «ایجاد اخلال در نظم عمومی» اعلام کرد؛اما همان روز حدود سه هزار نفر در میدان جمهوری پاریس گرد هم آمدند تا از حق فلسطینیان - به ویژه مردم غزه - برای داشتن شرایط زندگی آبرومندانه دفاع کنند. پلیس به سرعت تظاهرکنندگان را با استفاده از آن‌پاش و گاز اشک آور متفرق کرد و بر اساس آمار اداره پلیس پاریس، 10 نفر دستگیر شدند.

جستجوی هر روزه نام خانواده در میان قربانیان
سارا در دهمین روز از حمله رژیم صهیونیستی به غزه، ‌گفت: من ده روز است که زنده نیستم و در حالت آماده‌باش دائمی هستم. مدام اخبار را دنبال می‌کنم چون نمی‌توانم هر روز از خانواده‌ام در غزه خبری بگیرم، اینترنت آنجا قطع شده است. به صفحات مختلف رسانه‌های عربی که فهرست کشته شدگان را تهیه می‌کنند سر می‌زنم تا ببینم آیا نام خانوادگی من در میان آنهاست یا خیر.

وی افزود: روز شنبه آن نام را دیدم... پدرم عمویش را از دست داد. او و تمام خانواده‌اش در هنگام تلاش برای فرار از جنوب در یک بمب‌گذاری جان باختند. بخشی از خانواده من به رفح گریختند، 70 نفر از آنها در ساختمان خانوادگی که در محله عسقله در شهر غزه قرار دارد، سکونت دارند. اما همه نمی‌توانند آنجا ترک کنند. برای مادربزرگم راه رفتن از میان خرابه‌ها غیرممکن است. احساس می‌کنم که آنها در هیچ کجای غزه امن نیستند، به خصوص با کمبود آب.

سارا که به‌همراه پدر و مادرش در فرانسه سکونت دارد و وکیل است از سال 2006 تاکنون به غزه نرفته است. اوی می‌گوید: وقتی محله همسایه بمباران می‌شود، پسرعموهایم به بیرون آوردن اجساد از زیر آوار کمک می‌کنند. چند روز پیش، همسایه‌هایی که از کودکی می‌شناختم، در تلاش برای کمک به افراد دیگر جان خود را از دست دادند، زیرا انفجار دوم در پی حمله اول رخ داد. خانه‌های افرادی که من می‌شناسم – که از حماس نیستند – هم بمباران شدند.

وی که باردار است به شدت تحت تأثیر تصاویر کودکان قربانی جنایات رژیم صهیونیستی قرار دارد. 

این زن فلسطینی گفت: تظاهرات طرفداران فلسطینی در فرانسه ممنوع شده است. با این حال، من هرگونه اظهارات ضدیهودی را در این تجمعات رد می‌کنم. من نمی‌گذارم کسی از این نوع شعارها استفاده کند، نمی‌توانم تحمل کنم که مردم به یهودیان حمله کنند. در جریان دو تظاهرات پاریس در هفته گذشته به این موضوع دقت کردم وخوشبختانه هیچ شعار ضدیهودی نشنیدم. وی افزود: اما پلیس به هر حال معترضان را متهم کرد. من این امر را بسیار شرم آور می‌دانم. ما در فرانسه از ابراز حمایت خود از فلسطین می‌ترسیم.

وی افزود: شوهرم که یک خارجی است، ترجیح داد من را در تظاهرات همراهی نکند، زیرا می‌ترسید که پس از اظهارات وزیر کشور، مجبور به ترک خاک فرانسه شود.

ژرالد دارمنن پیشتر در پیامی تلگرامی به بخشداران و درخواست از آنها برای ممنوعیت هرگونه تظاهرات حامی فلسطین، نوشت که عاملان خارجی یهودستیز «باید به طور سیستماتیک اجازه اقامت خود را پس بگیرند و اخراج آنها باید بدون تأخیر اجرا شود.

وی افزود: چرا ما سیاست انتقام‌جویانه اسرائیل را محکوم نمی‌کنیم؟ من از این رویکرد دوگانه رنج می‌برم. ما فقط می‌خواهیم در آرامش زندگی کنیم. هدف آتش‌بس است.

ادامه دادن به زندگی در حالی که در غزه آب نیست
سعید که پنج سال پیش به‌عنوان دانشجوی بورسیه وارد دانشکده‌ای در پاریس شده است، می‌گوید که بیشتر هم‌وطنان غزه‌ای او مدرک دکترا دارند و استاد دانشگاه هستند و برای حفظ بورسیه همانند وی به سختی و با موفقیت درس می‌خوانند.

وی با اشاره به محل سکونت خانواده‌اش در محله «الناصر» در مرکز غزه، گفت: محله ما تقریبا آرام بود و در جریان جنگ‌های سال 2008 و 2014 میلادی اقوام ما که در نزدیکی مرز زندگی می‌کردند به خانه ما پناه آوردند و همانجا ماندند؛ اما این بار در تماس تلفنی با مادرم متوجه شدم کل خانواده مجبور شده است به مرکز آموزشی سازمان ملل برای پناهجویان در «خان یونس» بروند و خانه را ترک کنند. این مرکز که گنجایش 300 نفر را دارد هم اکنون 30 هزار نفر را در خود جای داده است. آب آشامیدنی و آب غیرآشامیدنی وجود ندارد و برای کل جمعیت تنها 40 سرویس بهداشتی وجود دارد. وضعیت سلامت کودکان و افراد مسن بسیار نامطلوب است.

وی دلیل پناه بردن مردم غزه به این مرکز را وجود افراد خارجی دانست و عنوان کرد: مردم می‌دانند که این مرکز به دلیل وجود این افراد بمباران نخواهد شد. اکنون نگرانم که پرسنل خارجی در ازای کمک‌های بشردوستانه‌ای که از مصر وارد می‌شود از این مرکز خارج شوند و آنگاه این مکان به هدف ساده‌ای برای بمباران تبدیل خواهد شد.

سعید با اشاره به بیماری قلبی والدینش و نیز بیماری قند و دشواری دسترسی آنان به دارو، گفت: اینترنت نیز قطع است و تماس با آنان به دشواری انجام می‌شود. آنها نمی‌دانند چند نفر کشته شده‌اند، اسرائیلی‌ها نزدیک هستند یا نه، مذاکرات کجاست... آنها حتی نمی‌دانند خانه‌شان ویران شده یا نه. وقتی روز شنبه با مادرم تلفنی صحبت کردم، روز تظاهرات بزرگ لندن بود. او از من پرسید که دنیا برای حمایت از آنها چه می‌کند. من درباره این تظاهرات بزرگ به او گفتم و شنیدم که او بلافاصله آن را برای سایر آوارگان اطرافش تکرار کرد.

وی افزود: خواهرم هم که خانه‌اش بمباران شده بود، فرار کرد. شهر محل سکونت او در «دیر البلاح» در جنوب غزه واقع شده است. گاهی اوقات پیامک می‌دهد و می‌گوید: «ما زنده ایم.» اما از آنجایی که او شبکه ای ندارد، ممکن است این پیامک‌ها یک روز قبل ارسال شده باشد... اینجا، در پاریس، من واقعاً احساس یک زندگی دوگانه را دارم. ما باید به زندگی ادامه دهیم، باید سر کار برویم، با لبخند سوار مترو شویم، خرید کنیم، آشپزی کنیم، غذا بخوریم - در حالی که می‌دانیم والدینمان آب برای نوشیدن ندارند.

این فلسطینی گفت: هفته گذشته، با گروه کوچکم از دوستان غزه، می خواستیم در میدان جمهوری تظاهرات کنیم، اما خطرناک بود. من یکی از اولین کسانی بودم که به محض دیدن یک افسر پلیس، تظاهرات را ترک کردم. چون اگر بازداشت شوم، نه تنها جریمه می‌شوم، بلکه از آنجایی که خارجی هستم، مبلغ بیشتر هم می‌شود. اظهارات ژرالد دارمنن در مورد این موضوع چندان واضح نیست و این ابهام مرا می‌ترساند.

وی افزود: وقتی با دوستانم به عقب برگشتیم، هیچکدام از ما قدرت برگشتن به خانه را نداشتیم، تا دوباره خودمان را جلوی تلویزیون، روی تبلت‌ها، با خبرهای بد و با احساس درماندگی پیدا کنیم. ما سه ساعت در خیابان‌های پاریس راه رفتیم بدون اینکه واقعا بدانیم به کجا می‌رویم، فقط برای اینکه به خانه نرویم.

سعید گفت: من به فرانسه آمدم زیرا به دنبال آزادی بیان بودم. اینکه خانواده‌ام، مردمم را در چنین وضعیتی، جلوی چشمانمان ببینم، و اینکه نمی‌توانیم برویم و در خیابان در مورد آن صحبت کنیم و بخواهیم همه این‌ها متوقف شود، این را به شدت ناعادلانه می‌دانم!

وی افزود: من طرفدار حماس نیستم، هرگز طرفدار آنها نبوده‌ام. خانواده من حماس نیستند. اگر من می‌گویم "فلسطین آزاد" به این معنی نیست که می‌خواهم یهودیان را بکشم! در زمان مادربزرگ من، مردم در روستاهای یهودی بدون مشکل با روستاهایی که خانواده من در آن ساکن بودند، زندگی می‌کردند.

این فلسطینی گفت: من دوستان فرانسوی زیادی دارم که می‌خواهند از من حمایت کنند؛ اما از آنها احساس ناراحتی می‌کنم. برای آنها، فراتر رفتن از این که به من بگویند که به خانواده من فکر می‌کنند، پیچیده است. فلسطینی‌ها به مسائل بسیار جدی همچون یهودستیزی متهم می‌شوند. من از آنها می‌خواهم در مورد آنچه در غزه در اطراف آنها اتفاق می‌افتد، در مورد نقض حقوق بشر که توسط سازمان‌های غیر دولتی گزارش شده است، صحبت کرده و توقف بمباران را خواستار شوند. در حال حاضر خانواده من هنوز زنده هستند؛ اما اگر اتفاقی برای آنها بیفتد، نمی‌دانم چگونه با این واقعیت برخورد کنم که مردم اینجا می‌دانستند، جامعه بین‌المللی می‌دانست و هیچ‌کس کاری انجام نداده است.»
 
رویای ناپدیدشده بازگشت به خانه
یاسر دیگر فلسطینی اهل غزه و ساکن فعلی پاریس، گفت: سعی می‌کنم احساسم را به عزیزانم نشان ندهم، اما این وضعیت مرا می‌ترساند. مادرم سنگ کلیه دارد و آب او را قطع کرده‌اند. او در حال مرگ است. در شرایط عادی ما پول می‌دهیم تا برای او آب مخصوص بخریم. دو روز پیش، نزدیکی خانه ما (محله تل الحوا در شهر غزه) بمباران شد. من در آن زمان با پدر و مادرم تلفنی صحبت می کردم. پدرم فریاد زد: ما را بمباران می‌کنند، ما را بمباران می‌کنند! و ارتباط ناگهانی قطع شد. در آن لحظه، انگار دنیا از حرکت ایستاد. مثل بچه‌ای گمشده بودم، مثل بچه‌ای که مادرش را از دست می‌دهد و نمی‌داند کجا برود. خانه از داخل آسیب جدی دیده است و پدر و مادرم اکنون در خانه خواهرم هستند. حدود 120 نفر در یک آپارتمان مجردی هستند و ایستاده می‌خوابند.

وی افزود: من تمام روز اخبار را دنبال می کنم، خوابم نمی‌برد. وقتی بالاخره یک ساعت بخوابم، کابوس می‌بینم. من تمام مکالماتم با آنها را ضبظ می‌کنم زیرا می‌دانم که یکی از آنها می‌تواند آخرین صحبت‌های من باشد.

وی که 12 است در فرانسه سکونت دارد، می‌گوید قرار بوده یک روز بی‌اطلاع به غزه بازگردد. وی افزود: فهرستی از رستوران‌هایی که می‌خواستم امتحان کنم، تهیه کرده بودم، می‌خواستم معلم‌های قدیمی‌ام را پیدا کنم. همه آنها مرده‌اند. و تمام رستوران‌هایی که من قصد بازدید از آنها را داشتم، در آتش سوختند. خانه‌ای که در آن بزرگ شدم و می‌خواستم دوباره آن را ببینم و در آن استراحت کنم، دیگر همان خانه نیست. رویای بازگشت به خانه از بین رفته است.

این فلسطینی گفت: دوازده نفر از اعضای خانواده‌ام فوت کردند. تمام خانواده عمه‌ام، شوهرش، فرزندانش و چهار نوه اش. بزرگترین آنها شش ساله بود. عمه من، تنها بازمانده است و در حال حاضر در مراقبت‌های ویژه به سر می‌برد. به آنها دستور داده شد که خانه را تخلیه کنند و به سمت جنوب نوار غزه بروند، اما ترجیح دادند بمانند. به هر حال هیچ ماشین یا بنزینی برای رفت و آمد وجود ندارد. بیشتر مردم نمی‌توانند به جنوب سفر کنند؛ هزینه آن حداقل 190 یورو است که معادل حقوق یک معلم در غزه است. انگار ما آنها را به ماندن در خانه محکوم می‌کنیم. ساکنان غزه در بن بست هستند؛ انتخاب مرگ یا انتظار مرگ است.

وی افزود: من خودم را فرانسوی فلسطینی الاصل می دانم. من به فرانسه آمدم زیرا این کشور نماینده هر چیزی بود که دوست داشتم، مردمی زنده و آزاد. از نظر من، جامعه فرانسه آگاه و سیاست زده است. یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های من این بود که فرصتی برای بیان نظرم در اینجا داشته باشم. آزادی بیان در فرانسه مقدس است‌؛ اما امروز، من از رویدادهای اخیر دلسرد شده‌ام و احساس غم و اندوه و ناامیدی شدید از دولت فرانسه دارم. اما نه از طرف مردم فرانسه. من فقط می خواهم پرچم فلسطین را برافراشته کنم.
 
https://taghribnews.com/vdcfvydvtw6dy1a.igiw.html
مرجع : فرانس 24
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی