تاریخ انتشار۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۵:۳۳
کد مطلب : 602307
/یادداشت/

"امت اسلامی" میراث دار انقلاب اهل بیت پیامبر(ص) پس از واقعه عاشورا است

محمدمهدی عبدالملکی
محمدمهدی عبدالملکی، محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه در یادداشتی با عنوان «"امت اسلامی" میراث دار انقلاب اهل بیت پیامبر(ص) پس از واقعه عاشورا است» به این موضوع پرداخته است.
"امت اسلامی" میراث دار انقلاب اهل بیت پیامبر(ص) پس از واقعه عاشورا است
به گزارش حوزه استان ها خبرگزاری تقریب، محمدمهدی عبدالملکی در یادداشت خود نوشت:

عاشورا براهل بیت پیامبراکرم(ص) حادث شد و حضرت حسین ابن علی(ع) و یاران باوفایش درسایه جنگ شناختی و ادراکی دستگاه ظلم به قربانگاه رفتند و بازماندگان باآن وضع اسفبار به اسارت رفتند! آن چه که برمجروحان، اجساد شهیدان، زنان و کودکان رفت قلب هرانسان آزاده ای را به دردمی آورد! وقاحت، جنون و درندگی تا آن حد که از پیکر مثله شده ی شهدا نگذشتند تا برای یک انگشتر، انگشت بریدند!!

پس از عاشورا و منزل به منزل تا در نزد ابن زیاد حرامی، تاخرابه های شام و دربار یزیدابن معاویه ابن ابی سفیان مرحله ای دیگر ازقیام عاشورای حسینی بود تا زینب کبری(س) و حضرت سجاد(ع) برای درهم کوبیدن حاکمیت باطل به خطبه و روشنگری بپردازند.

سخنرانی امام سجاد(ع) و حضرت زینب کبری(س) توانست دستگاه ظلم و فاسد زمانه را درهم کوبید و اذهان خواب رفته را از وهم و بیراهه بازدارد و حقانیت امام حسین (ع) را به منصه ی ظهور برساند...

و آن چه که امروزه به دستمان رسیده و توانسته است که اسلام ناب را حافظ باشد همانا، جهادکبیر امام سجاد و زینب کبری است و گرنه اینک اسلام بنی امیه و معاویه درمسند قرارداشت؛ بنابراین خروش زینب کبری(س) و امام چهارم کمتر ازشهادت امام حسین(ع) نمی تواند باشد و پیام آن بصیرت افزایی و شناساندن دشمن و پیامدهای مثبت و روشن آن است که اسلام حقیقی را زنده نگهداشته است...

امروز و پس ازقرن ها "امت اسلامی" میراث دار انقلاب اهل بیت پیامبر(ص) پس از واقعه عاشوراست و تا ابد این گونه خواهدبود...، آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که مانده اند باید کاری زینبی کنند و گرنه از یزید بدترند(اشاره به نظرمرحوم دکترشریعتی) این پیام نهایی پس از عاشورا و شهادت بهترین بندگان خدا در کربلاست و باید در حال حاضر و در نظام اسلامی که ذیل "حادثه کربلا" است اسماً و رسماً وظیفه همه دلسوزان و دوست داران انقلاب عاشورایی امام خمینی(ره) است زیرا انقلابی ماندن مهم تر است... این انقلاب حسینی، همانند عاشورا پیامی رهایی بخش برای جهان دارد، آن را باید پاس داشت.

او روزی هم که از مدینه بیرون می رفت، گفت: خدا را سپاس می گویم که از این شهر بیرون می روم. این شهر از همه جا پلیدتر، و مردم آن از همه مردم بدبوتر و با امیرالمؤمنین دغلکارترند. در این شهر جز پاره چوبی نیست که آن را منبر پیغمبر صلی الله علیه و آله می گویند، و استخوان پوسیده ای که بدان پناه می برند.

او در مدت بیست سالی که بر عراق حکومت کرد، یکصد و بیست هزار نفر را کشت و نزدیک به همین رقم در زندان های بی سرپناه، از زن و مرد به صورت مخلوط زیر شکنجه داشت، که یک سوم آنان بدون لباس و عریان بودند. بدین گونه می بینیم عصر امامت حضرت سجاد علیه السلام به لحاظ سختی و چیرگی دشمنان، نسبت به دوره های دیگر، منحصر به فرد بوده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: «پس از شهادت حسین بن علی علیه السلام، مردم از دور خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله پراکنده شدند جز سه نفر: ابو خالد کابلی، یحیی بن ام الطویل و جبیر بن مطعم و سپس افرادی به آنها افزوده شدند.»

عصر بی تفاوتی عمومی

شیخ طوسی به نقل از روایتی گفته است که: حجاج، دست و پای یحیی بن ام طویل را به جرم پیروی از امام سجاد علیه السلام برید و او را به شهادت رساند. به هر حال، دوران امام سجاد علیه السلام از چنان وضعیتی برخوردار است که مسعودی می نویسد: علی بن الحسین علیه السلام امامت را به طور پنهانی و با تقیه شدید و به دورانی بس دشوار عهده دار شد.

در عصر امام سجاد علیه السلام علاوه بر شکنجه، کشتار و اختناق، ارزش های اسلامی نیز به نازل ترین حد خود رسیده بود؛ تنها نام اسلام باقی مانده بود، که آن هم به جهت جلب قدرت و نان، نام برده می شد و کسی را رغبت بر دانستن دستورات آن نبود.

محمد بن مسلم بن شهاب زهری می گوید: «در شام نزد انس بن مالک رفتم. او را گریان دیدم. وقتی علت را پرسیدم، گفت: از همه آنچه از اسلام فراگرفتم، تنها نماز مانده بود که به آن دل خوش بودم، و اکنون آن نیز از بین رفته است».

مسائل اسلامی آنچنان به ورطه نابودی سپرده شده بود که برخی می گویند: در عصر امام سجاد علیه السلام حتی «بنی هاشم» نماز خواندن را نمی دانستند و از اصول حج و دیگر دستورات دینی بی خبر بودند.

بدیهی است که وقتی «بنی هاشم»; یعنی نزدیکان رسول خدا صلی الله علیه و آله، آن هم در شهر «مدینه» از انجام ساده ترین دستورات دینی مثل نماز، بی اطلاع باشند، حال دیگران معلوم خواهد بود!

عصر سقوط ارزش ها

البته اگر چنین چیزی درست باشد، بی شک نزدیکان امام علیه السلام چنین نبوده اند؛ زیرا گذشته از شخصیت امام سجاد علیه السلام که در دانش و تقوا نزد همگان، حتی دشمنان آن حضرت معروف بوده؛ خواهر گرامی ایشان، حضرت سکینه(دختر امام حسین علیه السلام) نیز در ادب و علوم منقول و معقول زبانزد بوده است.

در چنان وضعیت که بدان اشاره شد، با آنکه تبلیغات دستگاه قدرتمند بنی امیه بر ضد خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله ادامه داشت و از بروز فضایل آنان جلوگیری می شد، باز حضرت سکینه علیها السلام در میان همگان به «عقیله قریش» معروف بود.

فضای فرهنگی جامعه به گونه ای بود که «حسن بصری» می گوید: اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله دوباره باز گردد، از میان آنچه تعلیم داده است، جز «قبله» را نخواهد شناخت.

صدای غنا و لهو و لعب در همه کوچه های مدینه شنیده می شد. عمر بن ابی ربیعه مخزومی، که شاعری لهوگو و معروف بود، بر بالین زنان زیباروی عرب در مدینه حاضر می شد، با آنان به نرد عشق می پرداخت. اشعاری در وصف اندام آنان می سرود و پس از چند روز، آن سروده ها نقل مجالس بود و وی از این راه ثروت عظیمی به دست آورد.

محیط مدینه به گونه ای بود که نه عالمان مفاسد را ناروا می شمردند و نه زاهدان از آن جلوگیری می کردند.

امام سجاد علیه السلام درباره وضع خود می فرماید: روزگار ما در میان قوم خود، چون روزگار بنی اسرائیل در میان فرعونیان است که پسران را می کشتند و دختران را زنده به گور می کردند. امروز وضع بر ما به قدری تنگ و دشوار است که مردم به سبب ناسزاگویی به بزرگ و سالار ما، بر فراز منبرها به دشمنان ما تقرب می جویند.

تلاش امام(ع) برای احیای اسلام

با آگاهی از این عصر است که باید از «فعالیت های فرهنگی امام سجاد علیه السلام» به عنوان هنری بزرگ و معجزه ای شگرف یاد نمود. حضرت در چنین شرایط دشواری تلاش فرهنگی خود را بر روی دو موضوع متمرکز می نماید:
آن حضرت با زبان دعا و مناجات، که بسیاری از آنان در قالب دعای «ابوحمزه ثمالی» و «صحیفه سجادیه» به جای مانده است، مسائل اسلامی را بیان می کرد.
امام سجاد علیه السلام با آنکه در بدترین شرایط زمانی می زیست و از سوی حاکمان جور، زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روانی به سر می برد، در گسترش ایمان و پایداری و در احیای اسلام ناب محمدی و سیره جد بزرگوارش منحصر به فرد بود. محققان مسلمان، عصر امام سجاد علیه السلام را به لحاظ سیاسی و فرهنگی، تاریک ترین عصرها می دانند و از آن، به دوره سقوط فرهنگ اسلام یاد می کنند.

امام چهارم حضرت سجاد علیه السلام در این فضای سیاسی و عصر ظلم با هوشیاری و علم امامت توانست ارزش های اسلامی ناب را در قالب دعا و راز نیاز با خداوند زنده نگه دارد.

باید گفت مسئولیت امام در این برهه از زمان بسیار حساس و در تنگنای خفقان و در دوران حکام جوری که براحتی فرزندان پیامبر(ص) را سر بریدند و در میان شادی مردمان در شهرهای مسلمان نشین گرداندند و در حالی که هنوز تعداد زیادی از صحابه و تابعین رسول خدا صلی الله علیه و آله زنده بودند اما کسی را جرأت اعتراض نبود امام شعله های قیام سرخ حسینی را روشن نگه داشتند و خط سرخ امامت را در مسیر اصلی نگه داشتند اما متاسفانه در بیان تاریخ زندگی امام شجاع یادگار کربلا که قیام سرخ امام خود امام حسین علیه السلام را بر تمام زر و ور پیروز گرداند نگذاشت خون پاک شهیدان کربلا فراموشی سپرده شود و آنرا در امتداد تاریخ زنده نگه داشت تا منتقم آل پیامبر حضرت مهدی موعود(عج) وارث انبیاء اولیاء وعده حق را محقق سازد و حاکمیت صالحان را بر جهان بشریت ایجاد نماید یک ظلم فرهنگی و تاریخی صورت گرفته و او را امامی بیمار منفعل به جامعه معرفی کرده اند در حالی که شجاعت و علم و بصیرت امام چهارم بود که اسلام ناب محمدی را در عصر و زمانی که همه ویژگی های بازگشت به عصر جاهلی در برابر جامعه فراهم شده بود را زنده و پویا نگه داشت مقدمه ایجاد دانشگاه معارف امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام را فراهم نمود.

صلح حسنی و قیام سرخ حسینی و ادامه آن توسط امام سجاد(ع) و عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها سرآغاز حرکت جهانی حضرت حجت ابن الحسن عسکری علیه السلام شد تا چشمان نگران بشر تا ابد منتظر منجی باشد که خواهد آمد انتقام تمام ظلم ها و نا عدالتی ها را بستاند و تلاش ها و زحمات انبیاء امامان معصوم را به ثمر بنشاند.

«وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcfx0dvew6dxma.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی