مجمع تقريب برای تأثيرگذاری بر آحاد مردم بايد حركت رسانهاي خود را تقويت كند
مثلا، درباره شيخ بهايي فيلم ميسازند ولي در آن هيچ اشارهاي به جنبه تقريبي ايشان نميكنند. خوب در اين زمينه، مجمع ميتواند مرجع خوبي براي مراجعه صدا و سيما و مشاوره علمي و تاريخي باشد/ در حال حاضر مجمع تقريب، يك مجموعه مستند در چهار قسمت ۲۰ دقيقهاي تهيه كرده درباره اهل سنت ايران كه الان آماده پخش است، ولي هنوز جايي را براي پخش آن پيدا نكردهايم/
اشتراک گذاری :
اشاره: شوراي عالي مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، در ماههاي پاياني سال ۱۳۸۱، طرحي را با عنوان «طرح جامع برنامهريزي استراتژيك» به تصويب رساند كه طي آن استراتژي مجمع تقريب و چشمانداز ۱۰ ساله آن در فاصله زماني سالهاي ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۱ مشخص گرديد. اكنون در شرايطي كه دو سالي تا پايان اين فاصله ۱۰ ساله باقي است و در آستانه ۱۹مهرماه، سالروز تشكيل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، خبرنگار تقريب به سراغ حجتالاسلام والمسلمين سيد حامد علمالهدي، معاون امور ايران مجمع تقريب رفته تا در گفتوگو با وي، ميزان توفيقات و ناكاميها و موانع و مشكلات را بررسي كند:
متن اين گفتوگو به شرح زير است:
س: طبق چشمانداز ۱۰ ساله مجمع، شرايط مطلوبي كه بايد محقق شود، از اين قرار است؛ «۱- نزديكتر ساختن وضعيت جامعه امروز اسلامي به وضعيت عصر رسول اكرم(ص) به عنوان الگو از جهت برادري ديني و از بين بردن خصومت و تعصبات فرقهاي ميان پيروان مذاهب اسلامي ۲- گسترش همبستگي موجود ميان برخي از مذاهب اسلامي به ساير مذاهب اسلامي و تمام مسلمانان ۳- پذيرش و مقبوليت عمومي مسلمانان نسبت به اختلافات مذهبي برخاسته از اجتهادات ضابطهمند ۴- الگو قرار دادن رفتار ائمه مذاهب اسلامي با يكديگر و گسترش آن در ميان پيروان امروز آنان». به عقيده حضرتعالي، مجمع در راستاي بسترسازي براي نيل به اين شرايط ايدهآل در طول اين سالها، چه نمرهاي را دريافت ميكند؟
بسمالله الرحمن الرحيم. البته اين چهار زمينهاي كه خوانديد به عنوان اهداف در چشمانداز، به معناي اهداف دور است. دور نه به اين معنا كه غيرقابل دسترسي باشد؛ بلكه دور به اين معنا كه جزو اهداف عالي مجمع است. اگر يك زماني ما به اين اهداف برسيم، واقعا مجمع تقريب به اهداف ماهوي و محوري خود دست يافته است. البته طريقه مجمع در طي اين ۱۰ سال، همين بوده است؛ يعني تمام فعاليتهاي ما حول محور همين اهداف بوده است؛ اعم از همايشها و سمينارهايي كه برگزار شده، دورهها و اردوهاي آموزشي به صورت مشترك ميان شيعه و سني و ديگر فعاليتها همگي در راستاي اين اهداف بوده است.
اما آنكه از نظر عملي چقدر ما به اين اهداف دسترسي پيدا كرديم يا به عبارت ديگر، خودمان چه نمرهاي به خودمان ميدهيم اين مطلب ديگري است. اگر چنانچه ما چيزي به عنوان الگو قرار دادن عصر رسولالله براي جامعه ديني مطرح ميكنيم و در اين راه تلاش ميكنيم، دشمن به مراتب تلاش و امكاناتش از ما بيشتر است و هزينه بيشتري هم در اين راه مصروف ميدارد. بايد اينگونه ارزيابي و بررسي كرد كه ما با امكانات موجود خودمان چقدر تلاش كرديم و پيشرفت داشتيم
و دشمنان ما با امكانات و هزينههاي در اختيار خودشان تا چه حد موفق شدهاند.
متأسفانه آنچه در سالهاي اخير شاهدش هستيم، مسئله رسانههاست. امروزه رسانههاي ماهوارهاي بيش از فعاليتهاي اينترنتي و سايتها و خبرگزاريها ميتوانند در جوامع بشري مؤثر باشند. ما شاهد هستيم كه در سالهاي اخير شبكههاي تلويزيوني و ماهوارهاي متعددي مستقيما با پول ايالات متحده راهاندازي شده است. وقتي ميگوييم مستقيما يعني خبر دقيق داريم كه از بودجه دولت آمريكا و مصوب ايالات متحده، در اين مسير هزينه شده است.
شبكهاي درست ميشود ذيل عنوان اهل سنت به نام شبكه «نور» كه در عين حال كه سعي كرده يك شبكه مذهبي باشد يعني مسائل مستهجن و غيراخلاقي ندارد و گاهي هم حرفهاي خوب داشته باشد و حتي مدعي تقريب هم باشد؛ ولي محصول نهايي آن، مقابله اين شبكه و شبكههاي همنوعش است با شبكههايي كه از ناحيه شيعيان طراحي و راهاندازي شده است.
دقيقا در مقابل آن، شبكهاي به نام «فدك» در لندن تأسيس ميشود كه در واقع مؤسس آن همين آقاي ياسرالحبيب روحانينماي شيعه كويتي است كه در چند هفته گذشته در وفات جناب عايشه، جشن برگزار كرد. اين كار، كار شيعيان نيست. اين را يك گروه افراطي از ميان شيعيان انجام داده است. اما خوب هر قدر هم كه جماعت شيعيان با آن مخالف باشند ولي كاركرد خود را دارد و تقابل را به وجود ميآورد؛ تقابلي كه نتيجهاش اين است كه تمام تلاشهاي چندين و چندساله مجمع تقريب به باد فنا ميرود كه البته با فتواي تاريخي رهبر معظم انقلاب، اين نقشه نقش بر آب شد. ولي بدون شك تخريب و تحريك كار آساني است ولي سازندگي و نزديك كردن دلها كار سختي است. ما ساليان زيادي در اين مسير كار كردهايم و سمينارهاي بسياري برگزار كردهايم كه اتفاقا تأثيرگذار هم بوده است؛ اما وقتي جرياناتي از اين دست در فضاي رسانههاي نوين چنين تقابلات و برخوردهايي را ايجاد ميكنند، بدون شك اثرات كار ما را اگر از ميان هم نبرد، كمرنگ و تضعيف ميكند.
لذاست كه اين سؤال در قبال عملكرد مجمع تقريب در اذهان شكل ميگيرد كه «شما در همه اين سالها چه كردهايد؟»
واقعيت اين است كه دنياي رسانه در فضاي كنوني جهان بسيار مؤثر است و راهاندازي يك شبكه ماهوارهاي خيلي هم كار مشكلي نيست. خودشان ميگويند كه با ۲ تا ۳ ميليارد ميتوان يك شبكه ماهوارهاي راهاندازي كرد و حتي با كمتر از اين مقدار هم ميتوان اجازه كرد و بعد هر مطلبي كه دلخواه است روي آنتن برد؛ حالا اين دلخواهها موجب تفرقه است، مسموم است، حتي موجب خونريزي هم شود برايشان اتفاقا مطلوب و هدف اصلي است. آنها درست در مقابل تقريب مذاهب اسلامي، هدف تبعيد و فاصله و درگيري و شقاق را دنبال ميكنند.
س: ذيل اين پرانتزي كه شما درباره شبكههاي ماهوارهاي باز كرديد، سؤالي مطرح است. برخي از اهل سنت تصورشان اين است كه مثلا شبكهاي مثل شبكه اهل بيت از مراكز اصلي شيعيان و صراحتا از قم هدايت ميشود. چرا كه اساسا خود اين شبكهها سعي دارند اينگونه وانمود كنند؟
بله شبكه اهل بيت هم يكي از همين شبكههاست. متأسفانه يك تصوير غلط اين است كه شما فرموديد. اهل سنت ايران به خود ما هم مراجعه ميكنند كه آقا چرا جلوي اين شبكهها را نميگيريد. وقتي هم ميگوييم اينها هيچ ارتباطي به نظام جمهوري اسلامي ندارد، اينها اساسا از ناحيه ما نيستند، اين شبكهها عمدتا از كويت و از خارج از ايران تغذيه ميشوند، ميگويند خوب شما حمايت ميكنيد.
سؤال من اين است كه ما چه حمايتي ميكنيم. ما بيخود متهم هستيم در اين قضايا. يك اتهام بيجهتي به نظام جمهوري اسلامي به عنوان پرچمدار اصلي وحدت اسلامي و مجموعه تقريب زده ميشود. به ما ميگويند اگر حمايت نميكنيد، پس چرا سكوت ميكنيد. خوب ما شبكهاي نداريم و آن امكانات را در اختيار نداريم. بعد هم بنا نيست هر كاري آنها به نام ما انجام ميدهند يا هر حرفي آنها ميزنند، ما فرياد بزنيم و مرتب در حال تكذيب كردن باشيم.
واقعيت اين است كه ما نه تنها حمايت نميكنيم بلكه مخالف جدي و ۱۰۰درصدي هم هستيم و اساسا معتقديم پشتوانه اين شبكهها پولهاي غربيهاست، اگرچه به ظاهر مؤسسين و گردانندگان آنها مسلمانان هستند و حتي اظهار اسلام و دلسوزي براي اسلام هم ميكنند.
س: از اين سؤال كه بگذريم، نفرموديد نمرهاي كه شما به عنوان يكي از معاونين به عملكرد مجمع تقريب ميدهيد، چند است؟ با توجه به سطح امكانات در اختيار و همچنين همه كارشكنيها و دشمنيها و مخالفتهايي كه به بخشي از آنها اشاره فرموديد.
مجمع فعاليتهايش در دو، سه نوع خلاصه ميشود؛ يكي فعاليت برونمرزي و خارج از كشور است كه عمدتا توسط شخص دبيركل محترم حضرت آيتالله تسخيري دنبال ميشود؛ از جنس حضور در سمينارها و ارائه مقالات، اعزام هيئت و غيره. آنچه مجمع در توان دارد در اين جهت به كار ميبندد و از هيچ كوششي دريغ ندارد و كارنامهاش كاملا در اين زمينه مشخص است. تعداد شركت در اين اجلاسها و سخنرانيها كه مرتبا هم از خبرگزاريهاي خارج از كشور و تلويزيونها پخش ميشود.
بخش ديگر فعاليتهاي مجمع، فعاليت داخلي است كه ما با تعداد كمي از دوستاني كه با ما همراه هستند، در اين زمينه كار ميكنيم. مجمع تقريب نمايندگي در داخل يا خارج از كشور ندارد. كارها از اين جهت بايد به وسيله ديگران و همراهان و ارگانهايي كه همفكر و همراه هستند، انجام شود. ارتباط ما در داخل كشور در استانهاي مرزي با اهل سنت از طريق دفاتر نمايندگي رهبري در امور اهل سنت و مراكز بزرگ اسلامي است. اينها تاحدود زيادي با ما همگام هستند و تفكراتشان، تفكر تقريبي است. اما اينها هم باز توانشان محدود است و عمده ارتباطشان با علما و حوزههاي علميه و ائمه جمعه و اين دست از افراد است، تعدادي هم فرهنگيان و اساتيد دانشگاه. اما اينطور نيست كه قاطبه اهل سنت ايران را توانسته باشند پوشش دهند.
باز هم برميگردد به عدم دسترسي به يك رسانه مستقلي كه بتواند ارتباط با همه اهل سنت داشته باشد. مجمع در فعاليتهاي خارجي تمام توان خود را به كار گرفته، در فعاليتهاي داخلي اگر احيانا ضعفي از ناحيه مجمع مشاهده ميشود به خاطر اين است كه مأموريتهاي مجمع عمدتا تعريفشده در خارج از كشور و جهان اسلام است و نسبت به داخل كشور به آن صورت نيست.
يك بخش ديگر هم معاونت فرهنگي است كه كار و فعاليت آن درباره حركتهاي فرهنگي به ويژه در قالب كتاب، تأليفات و نشريات است. خود ما هم در داخل، عمدتا فعاليتهايمان به صورت كارگاهها و اردوهاي آموزشي است. خوشبختانه از سال گذشته بعد از آموزشهايي كه براي روحانيون اهل سنت و علماي آنها اعم از طلبهها و ائمه جمعه داشتيم، گروه ديگري را مد نظر قرار داديم شامل معلمين و فرهنگيان كه بخش تأثيرگذاري در جامعه هستند. در اين قشر نه تنها از اهل سنت كه از مناطق مرزي كه مناطق محروم هستند، به صورت تلفيقي شيعه و سني در كلاسهاي ما شركت ميكنند. اين اقدام به شدت مورد استقبال قرار گرفته و تا به امروز متجاوز از هشت تا ۱۰ مورد اردوي آموزشي براي معلمان و فرهنگيان استانهاي مرزي داشتهايم كه تقاضا همچنان برايش زياد است و از همين رو اگر بودجهها برسد و مشكل مالي نباشد اين كار را ادامه خواهيم داد.
س: در ميان راهكارهايي كه مجمع براي رسيدن به اهداف مشخص كرده، بخشي به شناسايي و ارتباط با جمعيتها و انجمنها و شخصيتهاي گوناگون مسلمان به منظور ايجاد زمينه فعاليت مشترك، مربوط است. در اين زمينه مجمع چه اقداماتي انجام داده است؟
بحث خارجي در حوزه كاري بنده نيست؛ اما در بخش داخلي مؤسساتي هستند، عمدتا مؤسسات قرآني كه با ما همكاري دارند. نهادهاي همسوي ما مثل شوراي هماهنگي تبليغات، سازمان تبيلغات اسلامي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، بسيج و.... هم هر كدام تاكنون با ما فعاليتهاي مشترك داشتهاند. مثلا درخصوص بسيج و سپاه، يادم هست در دورهاي كتابهايي را از «رواد تقريب» يعني كساني كه الگو و پرچمدار انديشه تقريب هستند به عنوان كتاب آموزشي در تيراژ بالايي چاپ كرديم و در اختيارشان قرار داديم. اين كتابها در اكثر كلاسهايي كه تحت عنوان طرح ميثاق در تابستانها برگزار ميشود، تدريس شده است.
نهادهاي همسو كه فكر تقريب را دارند، خودشان داوطلب همكاري با ما هستند. بعضا يا كارهايي را به صورت مشاركتي با آنها انجام ميدهيم يا اينكه راهكارهايي را به آنها نشان ميدهيم كه خودشان اجرا كنند. در استانهاي مرزي، در گذشته خود مجمع سمينارهايي را برگزار ميكرد ولي الان به خاطر تمركززدايي و اينكه امروز بحمدالله بودجه استانها از بودجه مركز بالاتر رفته است، مأموريتها را به خودشان واگذار كردهايم؛ اما در عين حال با آنها همكاري ميكنيم مثلا جهت فرستادن سخنران يا كادري كه بتواند اجراي خوبي داشته باشد، اما اصل برگزاري خود سمينارها و همايشها در استانها به خود مناطق واگذار شده است. معمولا هر استان در طول سال، چهار تا پنج همايش را با موضوعات مختلف تقريبي برگزار ميكند.
س: در بند ديگري از راهكارهاي مطرح شده در طرح چشمانداز، بر لزوم تأسيس مراكز، شعب و نمايندگيها در مناطق مهم، تأكيد شده است. فرموديد كه مجمع امروز در هيچ جا نمايندگي ندارد. آيا اين خلأ نيست؟ در اين زمينه چه برنامههايي داريد؟
خلأ كه هست. در اين زمينه ما از سال گذشته از منطقه تالش شروع كرديم. تالش يكي از مناطق منحصر به فرد است و براي ما الگوي تقريبي است؛ اما در عين حال، همه استان، اهل سنت نيستند. يك منطقه آستارا تا رضوانشهر، از آن طرف مقداري از استان اردبيل كه منطقه نمين هست، تركيبي از اهل سنت و شيعيان دارد. در اين منطقه، هيچ نمايندگي وجود نداشت يعني مركز بزرگ هم حتي در آنجا نمايندگي نداشت و يكسري كارهايي مردم داشتند كه بر زمين مانده بود. خيلي تلاش كرديم كه نمايندگي در اينجا ايجاد شود ولي متأسفانه در اين منطقه هم با مشكلات بوروكراسي مواجه شديم. الان نمايندگي غيررسمي در آنجا كارش را دارد انجام ميدهد اما ايجاد نمايندگي مستلزم ساختمان، امكانات، كارمند مربوطه و ... است كه تاكنون مجمع نتوانسته در داخل و خارج نمايندگي داشته باشد.
البته چيزي تحت عنوان جماعتهاي تقريبي در داخل و خارج كشور وجود دارد كه بومي تشكيل شدهاند و چون همفكر ما هستند ما هم از آنها حمايت ميكنيم ولي نمايندگي مجمع محسوب نميشوند.
س: در بعد اطلاعرساني، وضعيت مجمع را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بله. من قبول دارم وضعيت اطلاعرساني ضعيف است. ما خبرگزاری تقریب را راهاندازي كردهايم كه بحمدالله در حال فعاليت است و فعاليتهاي آن رو به گسترش و توسعه است.
اما خوب متأسفانه در زمينه شبكه تلويزيوني كه امروز برد بسيار بالايي دارد دچار خلأ جدي هستيم. امروز متأسفانه مطالب و ديدگاههاي مجمع را مجبوريم با اصرار از طريق شبكههاي داخلي يا شبكه سحر نشر دهيم. بالاخره هر شبكهاي سياستهاي خاص خودش را دارد.
شما ميدانيد همه حاضر به همكاري با ما نيستند و برخي هستند كه فكر ما را نميپسندند. البته در اين زمينه، اتحاديه تلويزيونهاي جهان اسلام، آقاي كريميان خيلي همكاري با مجمع دارند و در خيلي جهات همراهي كردهاند. من اين خلأ را كه ميفرماييد قبول دارم هم مسئله اطلاعرساني و هم مسئله ارتباطات. ما سعي كرديم به خبرگزاری تقریب و پيك تقريب، يكسري خبرنگاران افتخاري از استانها را معرفي كنيم كه ارتباطات با مناطق نيز تقويت شود.
س: شبكه تلويزيوني الوحدة آيا با مجمع ارتباطي دارد؟
شبكه الوحدة، از شبكههايي است كه در عراق فعاليت ميكند؛ موفق شدهايم دو سه ساعت از آن شبكه را در اختيار گرفته و اجاره كنيم و بعضي از مطالب را نشر دهيم. همينطور شبكه الوفاق كه با مجمع همكاري ميكنند. اما اين شبكهها متعلق به خود مجمع نيست.
س: غير از بحث اطلاعرساني، در بحث ترويجي نيز به نظر خلأهايي احساس ميشود. امروزه، فيلمها و سريالها و مستندهاي تلويزيوني در جهت نشر يك انديشه و معرفي پرچمداران آن، بسيار اثرگذار هستند. آيا مجمع تاكنون در اين زمينه فعاليتي داشته و همكاري با متوليان از جمله صدا و سيما داشته است؟
مجمع آماده همكاري هست؛ اما بايد پرسيد كه متوليان فرهنگي ديگر چقدر آماده همكاري با مجمع هستند و چقدر سراغي از مجمع گرفتهاند. در حال حاضر مجمع تقريب،
يك مجموعه مستند در چهار قسمت ۲۰ دقيقهاي تهيه كرده درباره اهل سنت ايران كه الان آماده پخش است، ولي هنوز جايي را براي پخش آن پيدا نكردهايم. يك مجموعه ديگري است ۱۱ قسمتي كه اخيرا با شبكه برونمرزي سحر قراردادي بسته شده و مجمع تقريب هزينه آن را ميپردازد با مشاركت شبكه سحر. اين برنامه اكنون در مرحله ضبط در مناطق است و انشاءالله به زودي براي خارج از كشور با زيرنويس انگليسي و عربي پخش ميشود. كارهايي اجمالا شده ولي كارهاي ما از نوعي نيست كه بشود خيلي در ارتباط با او فيلم و سريال ساخت كه براي مردم جاذبه دارد و در عين حال ميشود ديدگاهها را مطرح كرد. نه اينكه نشود، ولي اين يك كار تخصصي و سطح بالايي است كه افراد خود را ميطلبد و تيم متخصص نياز دارد. با اين بودجههاي كم نميشود كارهاي عظيم انجام داد. آيتالله تسخيري هميشه مجمع را به عنوان يك نهاد مردمي و يك N.G.O معرفي ميكنند. البته مجمع مقداري هم كمكهاي دولتي دريافت ميكند ولي با اين بودجهها سطح كار ما بهتر از اين نخواهد شد. البته اگر بخواهيم توسعه كيفي داشته باشد، ولي نه آيتالله تسخيري به توسعه كمي اعتقادي دارند و نه بخشهاي مختلف مجمع. توسعه كيفي نياز به متخصصين دارد. بحث رسانه امروز در دنيا جايگاه خاص خود را دارد. متخصصي نياز داريم كه بتواند امكانات روز را به كار بگيرد و در راستاي اشاعه انديشه تقريب از آن بهره ببرد. ساخت مستندهاي عميق و دقيق در اين زمينه نياز به متخصص دارد.
امروز ميبينيم صدا و سيما بودجه ميگذارد و مختارنامه درست ميكند كه در اقشار مختلف مردم از بيسواد و باسواد و .... تأثير ميگذارد. بله، اگر مجمع بخواهد تأثيرات شگرف اينچنيني بگذارد كه نياز هم هست، بايد چنين حركتهايي انجام دهد. از زندگينامه سيد جمالالدين اسدآبادي و كاشفالغطا و ... ميتوان فيلمنامه تهيه كرد و مجموعههايي ساخت كه بسيار هم مورد توجه قرار گيرد. قطعا اين كارها آثار خاص و گسترده خود را خواهد داشت ولي خوب مستلزم بودجههايي است كه امكان آن براي ما نيست.
س: منظورم از فعاليت در اين زمينه به لحاظ مالي و ساخت يك مجموعه تلويزيوني يا فيلم سينمايي مستقل توسط مجمع نيست. بيشتر مد نظرم ارائه طرح به صداوسيما و همكاريهاي علمي و تاريخي در اين حوزه است؟
ما آماده همكاري هستيم. اگر واقعا صداوسيما و گروههاي تلويزيوني حاضر به همكاري و سرمايهگذاري باشند، ما آماده همكاري هستيم. ميبينيم كه درباره شيخ بهايي فيلم ميسازند ولي در سريال مربوط به زندگي ايشان هيچ اشارهاي به جنبه تقريبي ايشان نميكنند. خوب در اين زمينه، مجمع ميتواند مرجع خوبي براي مراجعه صدا و سيما و مشاوره علمي و تاريخي باشد.
س: به عنوان سؤال آخر، بعد از ۲۰ سال فعاليت مجمع تقريب، فكر ميكنيد آوازه اين مجمع چگونه است؟ بازتابها چيست؟
خوشبختانه امروز سمعه و آوازه مجمع تقريب چه در داخل كشور و چه خارج از كشور، منظري نيست كه مورد بغض ديگران باشد. اين جاي خوشبختي است. من درباره داخل كشور كه حوزه مسئوليت و فعاليت خودم هست، به يقين ميگويم. شما در داخل كشور به هر عالمي، به هر دانشگاهي و فرهنگي نام مجمع را ببريد از آن به خوبي ياد ميكند؛ چون منشورات ما به گونهاي نبوده كه كسي از آن ايراد بگيرد، يا سمينارها و حركتهاي ما حرفبرانگيز و مضر نبوده است؛ البته شكي ندارم كه ضعف داشتهايم اما مهم اين است كه حداقل محبوبيت خود را حفظ كردهايم.