تاریخ انتشار۹ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۲۰:۴۳
کد مطلب : 22050
حجت‌الاسلام والمسلمين ميرتبار:

انتظار يك عمل و رفتار ديني است نه يك آرزوي صرف

پيامبر اكرم(ص) فرمودند « افضل اعمال امتی انتظار الفرج»؛ بر اين اساس، انتظار يك عمل است نه يك آرزو. با آرزو نمي‌شود امام زمان را درك كرد.
حجت‌الاسلام والمسلمين سيد محمد ميرتبار، مدير بنياد فرهنگي مهدي موعود(عج) در استان گيلان
حجت‌الاسلام والمسلمين سيد محمد ميرتبار، مدير بنياد فرهنگي مهدي موعود(عج) در استان گيلان

اشاره: این سال‌ها با بغرنج‌تر شدن اوضاع بین‌المللی و افزوده شدن مشکلات بشری در کنار همه پیشرفت‌ها، سخن از موعود آخرالزمان به عنوان باور همه ادیان الهی و غیرالهی رواج بیشتری یافته و بیش از پیش به موضوع آینده بشر پرداخته می‌شود؛ همین کافی است تا اهمیت و ضرورت دقت نظر و مراعات بیشتر در این زمینه نمایان شود. بر این اساس، خبرنگار تقریب، گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد میرتبار، مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) در استان گیلان و پژوهشگر حوزه مهدویت ترتیب داده طی آن وی به بحث آسیب‌شناسی جامعه منتظر پرداخته است.
متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است:‌

س: در ابتدا، تعریفی از «آسیب‌شناسی جامعه منتظر» ارائه بفرمایید.

آسیب‌شناسی یعنی مطالعه علمی آسیب‌ها. در حوزه مهدویت نیز، معتقدم كه بهتر است به جای اصطلاح آسیب‌شناسی مهدویت، از اصطلاح «آسیب‌شناسی جامعه منتظر» بهره ببریم؛ چراكه این جامعه منتظر است كه در گذر زمان و به خاطر طولانی شدن غیبت امام عصر ارواحنا له الفداه دچار آسیب می‌شود، آسیب‌های فراوانی كه مورد اشارت معصومین هم قرار گرفته‌اند. در واقع شخص پیامبر اكرم(ص)، معصومین علیهم‌السلام و بعد از ایشان، بزرگان وعلما پیوسته درباره آسیب‌های جامعه منتظر در آخرالزمان تذكر داده‌اند.
لازم است ذكر كنم كه۹۰ درصد آسیب‌هایی كه تاكنون در حوزه مهدویت مطرح شده، شاهد روایی هم دارد و می‌توان درباره آنها به روایات و حتی آیات قرآن استناد كرد. البته در آیات قرآن به طور كلی‌تر به آنها اشاره شده است ولی روایات، به طور ریز و شفاف درباره آسیب‌های جامعه منتظر سخن رانده‌اند.
آسیب‌شناسی مهدویت در واقع همان تفاسیر غلطی است كه از این آموزه طی زمان اتفاق می‌افتد و خرافاتی است كه به این حقیقت مسلم، اضافه شده است.
آنقدر این آسیب‌ها جدی است كه بخش عمده‌ای از روایات معصومین علیهم‌السلام ناظر بر پیشگویی‌هایی درباره این آسیب‌ها در آخرالزمان است. این خیلی مهم است كه بیش از ۱۰۰۰ سال پیش، ذوات مقدس معصومین علیهم‌السلام نسبت به آسیب‌ها و دامنه آنها هشدار داده‌اند؛ آسیب‌هایی كه هم در ابعاد فكری و اعتقادی دیده می‌شوند و هم در حوزه رفتار. البته آسیب‌های رفتاری عمدتا نشأت گرفته از آسیب‌های فكری و اعتقادی هستند؛ چون وقتی انسان به لحاظ فكری و اعتقادی درباره مفهوم غیبت امام عصر و جریان حجت الهی توجیه نباشد، در حوزه رفتار هم دچار انحرافات جدی خواهد شد. چنین انسانی یا خود به شخصه بدعت‌گذار می‌شود و یا بدعت‌های دیگران را می‌پذیرد. امروز نیز ما در جامعه خودمان و در میان برخی اقشار، شاهد نوعی ساده‌لوحی و پذیرش همه‌گونه ادعاها هستیم.
گاهی آسیب‌ها فردی است و گاهی اجتماعی؛ یعنی مانند یك بلای همه‌گیر، همگان را دچار انحراف می‌كند.

س: «جامعه منتظر» چه جامعه‌ای است؟ چطور می‌شود كه جامعه‌ای منتظر باشد و بتوان این صفت را به آن اطلاق كرد در عین حال دچار انحراف و آسیب هم بشود؟

در «آسیب‌شناسی جامعه منتظر» ما درباره یك جامعه پیشرفته و تكامل یافته در میان جوامع اسلامی صحبت می‌كنیم. مقصود ما صرفا جامعه شیعی نیست. هر چند كه جامعه منتظر را در میان جوامع شیعی جست‌وجو می‌كنیم؛ چرا كه انتظار به آن معنا كه در شیعه مطرح شده در هیچ مذهب و مكتب دیگری مطرح نیست. اهل سنت هم به امام زمان و ظهور ایشان اعتقاد دارند ولی معتقدند كه امام زمان هنوز به دنیا نیامده است یا امام زمانی كه از نگاه اهل سنت می‌خواهد به دنیا بیاید، شرایطی دارد كه با آنچه كه ما می‌گوییم متفاوت است. البته ما مشتركات زیاد داریم اما مفهوم انتظار به معنای دقیق آن، چیزی است كه تشیع درباره آن سخن گفته است.
وقتی می‌گوییم «جامعه منتظر» مقصودمان جامعه‌ای كه به طور كامل در میان جوامع اسلامی و شیعی تكامل یافته است. برخی می‌پرسند كه چنین جامعه تكامل یافته‌ای چطور می‌تواند دچار خطا و آسیب شود. جواب این است كه اگر به روایات ائمه معصومین علیهم‌السلام نگاه كنیم، ایشان آسیب‌ها را برای غیرمسلمانان تذكر نداده‌اند. در بسیاری از روایات ما به صورت مستقیم و علنی تصریح شده كه در میان شیعیان ما انحراف شكل می‌گیرد و در میان پیروان اهل‌بیت آسیب‌ها اتفاق می‌افتد.
باید در جامعه پیشرفته و تكامل یافته اسلامی كه جامعه شیعی است این خطر را جدی ببینیم، این همان چیزی است كه بزرگان ما به آن هشدار داده‌اند. الان مراجع تقلید به شدت روی این موضوع حساس شده‌اند و نسبت به آن تذكرهای بسیاری داده‌اند.

س: پیشینه آسیب‌ها در حوزه مهدویت به چه زمانی برمی‌گردد؟ یا این منحصر به عصر ماست؟

باید اشاره كنم پیشینه این مبحث به زمان‌های بسیار دور و حتی پیش از عصر غیبت امام زمان و پیش از تولد امام زمان(عج) برمی‌گردد.
اولین جرقه‌های مدعیان مهدویت در زمان خود ائمه زده شده است. وقتی امام هفتم از دنیا رفتند، یا امام ششم، یا امام چهارم، هر كدام كه از دنیا رفتند عده‌ای از مهدی آخرالزمان سخن گفتند.

خیلی از ائمه را وقتی كه از دنیا رفتند، می‌گفتند كه ایشان امام زمان بوده است. بعضی محمد حنفیه را مهدی منتظری می‌دانستند كه درباره او وعده داده شده است.
از این رو، انحرافات صرفا در دوره بعد از ائمه شكل نگرفته است؛ بلكه در زمان حضور خود امامان معصوم نیز انحرافات وجود داشته است. مدعیان دروغین در زمان خود آنها هم به شكل علنی حضور داشته و معصومین در همان زمان به شكل جدی با این موضوع مبارزه كرده‌اند.

س: نوعا دلایل آسیب‌ها چیست؟

گاهی آسیب‌ها به علت طولانی شدن غیبت امام عصر(عج) است. اما همیشه و در همه موارد نیز اینگونه نیست. مثلا مدعیانی كه در زمان ائمه معصومین ادعاهایی داشتند، دیگر به دلیل طولانی شدن غیبت نبوده است چراكه اساسا آن زمان هنوز غیبتی رخ نداده بود. از این رو، چه بسا آنهایی كه مدعی می‌شوند، انگیزه‌ها و مطامع مادی دارند، یا انگیزه قدرت‌طلبی. خود را حاكم علی‌الاطلاق و مهدی دوران معرفی می‌كنند برای اینكه مردم را زیر سلطه خود برده و امیال و مطامع دنیوی خود را سیر كنند.

س: از دو دسته «آسیب‌های حوزه فكری» و «آسیب‌های حوزه رفتاری» صحبت كردید. به صورت اجمالی آسیب‌های حوزه فكری و اعتقادی را تبیین بفرمایید.

یكی از آسیب‌ها؛ «عدم درك صحیح مردم از اضطرار نسبت به وجود حجت» است. وقتی مردم درك واقعی را از نیاز به حجت و واسطه فیض الهی ندارند، زود دچار آسیب می‌شوند. ما در روایات داریم «لولا الحجّة لساخت الأرض بأهلها؛ اگر امام که حجت زمان است در میان نباشد، زمین با اهلش فرو می‌پاشد».
اگر یك آن زمین بدون حجت بماند همه افراد بلعیده شده به این معنا كه به شدت دچار انحراف می‌شوند. ما معتقدیم كه یك دم، اتصال زمین و آسمان از میان نرفته است. این فقط در تفكر شیعی مطرح است. سایر مسلمانان عالم می‌گویند با مرگ پیامبر(ص) به كلی واسطه فیض از میان رفته است. اما ما می‌گوییم، قرآن خود می‌فرماید: « أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ؛ وقتی پیامبر از دنیا رفت شما به گذشته برمی‌گردید؟» شما باید روند رو به رشد داشته باشید نه روند قهقرایی و عقب‌گرد.
بنابراین باید درك صحیحی از این اضطرار داشته باشیم؛ اینكه ما مضطریم برای ظهور حجت الهی. امام زمان را مضطر حقیقی می‌خوانند. یكی از تفاسیر واضح آیه «امن یجیب» امام زمان(عج) است؛ «أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیكْشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَكَّرُونَ؛ كیست كه هرگاه درمانده‌ای او را بخواند، اجابت نماید و بدی و ناخوشی را برطرف كند، و شما را جانشینان (خود در) زمین قرار دهد؟ آیا با خداوند معبودی است؟ چه كم پند می‌پذیرید.» این مضطر، امام عصر(عج) است.
آیا كسی هست كه جواب مضطر را بدهد؛ یعنی بزرگترین دعاكننده و نیازآورنده به درگاه خدا، وجود مقدس امام زمان(عج) است. ما باید این نیاز و اضطرار را به وجود مقدس ایشان به عنوان واسطه بین آسمان و زمین و خالق و خلق درك كنیم. باید بفهمیم كه اگر به خودمان واگذاشته شویم خیلی گرفتار خواهیم بود؛ چون محدودیم و ظرفیت وجودی ما كم و قدرت فهم و درك‌مان بسیار محدود است؛ از این رو، حتما باید واسطه فیض باشد كه ما را با حقیقت این عالم آشنا كند.
- «برداشت انحرافی از مفهوم غیبت»
این همان چیزی است كه در تفكر فرقه‌های انحرافی وجود داشته است. ما كه می‌گوییم امام زمان غایب است معنایش این نیست كه رابطه‌اش به كلی با این جهان قطع است. در روایات ما امام زمان(عج) را به خورشیدی كه پشت ابر پنهان است تعبیر می‌كنند كه اثرات خود را دارد ولو اینكه مردم به ظاهر خورشید را مشاهده نكنند. لذا غیبت امام زمان به مفهوم جدایی از مردم نیست؛ بلكه غیبت ایشان به خاطر مصالحی همچون حفظ جان ایشان یا آماده نبودن ظرفیت وجودی مردم و فراهم نشدن مقدمات ظهور است.
آنهایی كه دچار انحراف هستند، می‌گویند امام زمان كه در عصر غیبت، ما امام را نمی‌بینیم و از این رو حق داریم دچار انحراف شویم، ما تقصیری نداریم، امام بالای سرمان نیست. در حالی كه بالای سر بودن امام،‌ به معنای اشراف و لطف امام و توجه و هدایت غیبی ایشان است كه در همین زمان غیبت هم وجود دارد. در روایات داریم كه امام عصر(عج) در بازارهای شماست و در ایام حج در كنار شماست. امام در جمعه و جماعات شماست. طبق روایات، ما امام زمان را به كرات می‌بینیم ولی به خاطر سلطه و تصرف ایشان در تكوین و تشریع، ایشان را نمی‌شناسیم. طبق روایات، امام هدایت تكوینی و تشریعی، هر دو را دارند و از این رو، به لحاظ تكوینی در چشمان ما تصرف می‌كند ما نمی‌توانیم ایشان را ببینیم. لذا یا امام را می‌بینیم و نمی‌شناسیم و یا اینكه اصلا امام را نمی‌بینیم؛ چون ظرفیت وجودی ما ضعیف است. می‌گویند وقتی امام ظهور می‌كنند خیلی‌ها می‌گویند ما این شخص را زیاد دیده بودیم.
- «برداشت انحرافی از مفهوم انتظار»
منتظر یعنی كسی كه پیوسته در انتظار مطلوب خود است و برای آمدن مطلوب خود، سر از پا نمی‌شناسد و همواره حالت آمادگی كامل دارد.
پیامبر اكرم(ص) فرمودند « افضل اعمال امتی انتظار الفرج»؛ بر این اساس، انتظار یك عمل است نه یك آرزو. در روایات داریم «کذب المتمنون؛ آرزومندان خیال‌پرداز دروغ می‌گویند.» چون با آرزو نمی‌شود امام زمان را درك كرد. پیامبر نفرموده‌اند «افضل آمال امتی...»؛ «سخن از عمل است نه امل». انتظار یك فعل و رفتار است. انجمن حجتیه در مفهوم انتظار دچار انحراف است؛ چرا كه انتظار را حداقل به معنای بیكاری و بی‌تفاوتی و دست روی دست گذاشتن تعبیر
می‌كند و حداكثر، آن را دامن زدن به ظلم و فساد می‌داند. استدلالشان هم این است كه در روایات آمده «یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلما و جورا». آنها طبق همین روایت معتقدند كه برای اینكه زودتر شرایط ظهور حضرت را فراهم كنیم، باید به فراگیری ظلم و جور كمك كنیم. این یك اندیشه انحرافی است.
- «خلط بین علائم ظهور با شرایط ظهور»
این دو با هم فرق دارند. یكسری چیزها جزو شرایط است كه باید در رفتار و كردارمان دنبال آنها باشیم و تمهیداتی را بیندیشیم. این برمی‌گردد به خود ما؛ اما علائم ظهور نشانه‌هایی است كه از قبل معین شده است. ما می‌توانیم در شرایط ظهور تغییر ایجاد كنیم ولی علائم را نمی‌توانیم تغییر دهیم. علائم ظهور خود به خود اتفاق می‌افتند ولی در عین حال، ما نمی‌توانیم به بهانه علائم ظهور نسبت به وظایف خودمان بی‌تفاوت باشیم. ما مسلمانان به عنوان كسانی كه باید شرایط ظهور را فراهم كنیم وظایفی داریم. ما در علائم ظهور تأثیرگذار نیستیم ولی در شرایط ظهور تأثیر داریم. خلط این دو با هم كار را خراب می‌كند. زمینه‌های ظهور، شرایطی هستند كه با فراهم شدن آنها ظهور حضرت محقق می‌شود. در واقع تفاوت شرایط و علائم ظهور در همین است؛ زمینه‌ها و شرایط در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند و بدون آنها ظهور واقع نمی‌شود. برخلاف نشانه‌ها و علائم كه تنها با ظهور آنها می‌شود به اصل نزدیك شدن ظهور پی برد.

س:‌ چرا بدون تحقق شرایط ظهور، ظهور واقع نمی‌شود؟ این شرایط چه چیزهایی هستند؟

نظام دنیا نظام اسباب و مسببات است. هیچ‌كدام از مسائل دنیا بدون علت و زمینه نیست. «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها» خدا ابا دارد از اینكه جریان امور جامعه بدون علت و اسباب آن اتفاق بیفتد. نظام هستی اساسا، علی و معلولی است. از این رو، جامعه منتظر باید زمینه‌های ظهور را بشناسد و در راستای آن گام بردارد.
برخی زمینه‌ها و شرایط ظهور هم این‌هاست:
- داشتن طرح و برنامه در حوزه مسائل دین.
- اعتقاد به رهبری دینی.
- پرورش یاران شایسته، تربیت نسل صالح و سالم كه در حوزه خانواده مهدوی مطرح می‌شود.
یاران شایسته كسانی هستند كه اهل معرفت باشند. در حوزه امام‌شناسی مهمترین اصل، اصل معرفت است؛ یعنی شناخت امام و آشنایی به رتبه و جایگاه معنوی امام. باید توجه داشت كه معرفت به امام معصوم معرفت شناسنامه‌ای نیست چراكه این دون شأن امام معصوم است.
از طرفی یاران شایسته اهل عبادت و صلابت هستند. درباره یاران حقیقی و یاران برجسته امام زمان(عج) می‌گویند دارای نوعی عبادت و صلابت هستند. داشتن روحیه مجاهدت و جان‌نثاری و شهادت‌طلبی نیز جزو انتظاراتی است كه از یاران امام زمان(عج) در عصر غیبت می‌رود. همچنین شجاعت و دلیری، اتحاد و همدلی، زهد و پارسایی.
- پای‌بندی مردم به وظایف دینی خود
- توجه مردم به صله ارحام
اینها مواردی است كه اگر محقق نشود انتظار ظهور امام، انتظار بی‌جایی است. با محقق شدن این مقدمات، شرایط ظهور فراهم می‌شود. ولی ما در علائم ظهور مدخلیتی نداریم یعنی چه ما بخواهیم و چه نخواهیم در زمان ظهور، عالم پر از ظلم و جور است. چه من خود را بسازم چه نسازم آن علامت اتفاق می‌افتد، پس ما در آن علامت اثری نداریم. آسیب مال آنجایی است كه علائم و شرایط را با هم خلط كنیم و از این رو، دست روی دست بگذارم و مسئولیت‌ها را كنار بزنم. این خلط خطرناك است. این آسیبی است كه دامنه آن در مقایسه با سایر آسیب‌ها وسیع‌تر است و آسیبی است كه حتی این روزها نه تنها عوام بلكه دامن خواص را هم گرفته است.

س: دیگر آسیب‌های جامعه منتظر در حوزه فكری و اعتقادی؟

یكی دیگر از آسیب‌هایی كه وجود دارد، توقیت یا وقت‌گذاری است. این آسیب بسیار خطرناكی است كه در جامعه منتظر در طول تاریخ به صورت جدی و زیاد وجود داشته است. امام معصوم فرمودند « واما ظهور الفرج فانه الى الله عزوجل، كذب الوقاتون؛ اما وقت ظهور ما موكول و منوط به اراده خداوند عزوجل است و هر كس براى ظهور ما وقت تعیین كند دروغ گفته است...».
عده‌ای می‌گویند امام زمان(عج) شش ماه یا یكسال دیگر ظهور می‌كنند، بعضی می‌گویند امام زمان ظهور كرده ولی در ظهور صغری است. متأسفانه برخی افراد مدعی این موضوع را مطرح كرده‌اند، می‌گویند همانطور كه غیبت كبری و صغری داشتیم، ظهور صغری و كبری هم داریم. این از چیزهای من درآوردی است.
این موضوع شاید توجیهاتی داشته باشد كه مثلا ما نشانه‌های فراوانی می‌بینیم از ظهور، امداد حضرت و دست‌گیری‌های حضرت آنقدر زیاد شده كه گویا ایشان ظهور كرده‌اند، از این باب توجیهاتی می‌آورند. اما اینكه ما این را بیاییم به عنوان یك سرفصل یا شعار مطرح كنیم باعث آسیب می‌شود. با طرح پیاپی این مباحث و نقل قول و دهان به دهان شدن آن، به یكباره می بینیم مطلبی كه اساسا معلوم نیست از كجا تولد یافته و توجیه خاصی هم نداشته به یك باور عمومی تبدیل می‌شود. این بسیار خطرناك است.
می‌بینیم طرف برای اینكه در انجمنی یا جلسه‌ای، جمعیت را به خود جلب كند و شخصیت و محبوبیت كاذبی برای خود ایجاد كند، وقت‌گذاری می‌كند. مثلا می‌گوید من مطمئنم كه امام زمان شش ماه دیگر ظهور می‌كند یا حتی می‌گوید بزرگان ما گفته‌اند كه ظهور امام زمان به یكسال نخواهد كشید، در این میان نیز نه اسم آن عالم را می‌گوید نه رسم آن عالم را، ولی بالاخره او حرفش را زده و كسانی هم كه اهل باور كردن ادعاها باشند، باور می‌كنند.
- «تطبیق»
به این معنا كه اتفاقاتی كه در جامعه اتفاق می‌افتد را با فضای عصر ظهور امام زمان(عج) تطبیق دهیم.
مثلا یك آدمی در
یك جای دنیا متولد شده كه یك چشم دارد، فورا می‌گوییم مشخص است كه امام زمان دارد می‌آید؛ چون گفته‌اند قبل از ظهور آقا، دجال می‌آید كه نشانه‌اش داشتن یك چشم در پیشانی است. تطبیق از خطرات و آسیب‌هایی است كه كم شاهد آن نبوده‌ایم.
- طرح مباحث غیرضروری
ما بسیار مسائل نگفته و از مسلمات دینی داریم كه هرگز در جامعه درباره آنها سخن به میان نیامده است. در چنین شرایطی، یكی از چیزهایی كه ما را از امام زمان(عج) جدا می‌كند، این است كه جامعه به مسائل غیرضروری درباره امام زمان مشغول باشد. مثل طرح این سؤالات كه «آیا امام زمان ازدواج كرده است؟»، «آیا امام بچه دارد؟»، «صبحانه چه می‌خورد؟»، «كجا زندگی می‌كند؟» اینها چه سؤالاتی است، دانستن پاسخ این سؤالات، چه فایده‌ای به حال ما دارد، دانستن این حرف‌ها آیا به ما كمكی می‌كند؟ اینها چیزهایی نیست كه دانستن‌شان ما را نسبت به امام عصر(عج) با معرفت كند. متأسفانه امروزه شاهد این آسیب نیز هستیم. گاهی حتی در فضاهای دانشگاهی چنین مسائلی مطرح می‌شود. یك وقت در دانشگاهی سخنرانی می‌كردم، دانشجویی آمد پیش من و گفت من شنیده‌ام كه امام زمان ازدواج نكرده است، اگر این درست است ایشان مخالف سنت پیامبر(ص) حركت كرده‌اند. پرداختن به این مسئله یك امر بیهوده است.
در دعا می‌خوانیم: «اللهم إنی أعوذ بك من علم لا ینفع» خدایا پناه می‌برم به تو از علمی كه منفعتی برای دنیا و آخرت ما ندارد.
این مباحث البته شاید به عنوان اطلاعات عمومی جالب باشد؛ اما اینكه درباره اینها بحث شود و جلسات به این سخنان ختم شود، اشكال و آسیب است.
- «كوتاهی متولیان در ارائه معارف»
باید دید در صدا و سیما و رسانه‌های ما در طول سال چقدر درباره حضرت بحث می‌شود. چقدر مردم را درباره امام توجیه كردیم. آیا اگر مردم دچار آسیب می‌شوند به خاطر كمی اطلاع‌رسانی ما نیست. آیا ضعف در اطلاع‌رسانی نیست. ما همیشه ضعف را در مخاطبان می‌دانیم. می‌گوییم مردم ما ناآگاه هستند و هر كس هر چه می‌گوید می‌پذیرند. خوب باید دید این مشكل از كجاست و ریشه‌اش چیست. چه كسی باید مردم را آگاه می‌كرد. اگر ناآگاهی آسیب است، آگاه نكردن مردم و كوتاهی متولیان در ارائه معارف هم نوعی آسیب است.
من در این روزها، در حال تحقیق در زمینه «شیوه‌های بازتولید جامعه منتظر از منظر رسانه» به سفارش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم. باید دید رسانه‌ها چقدر حق امام زمان را در جامعه امام زمان ادا كرده‌اند. رسانه‌ها كه می‌گویم همه را شامل می‌شود، سایت‌ها و خبرگزاری‌ها، صدا و سیما، مطبوعات و مجلات و ...
تمام اینها واقعا می‌توانند به شیوه‌های هنرمندانه وارد این قصه شوند. یكی از آسیب‌های به روز در حوزه مهدویت این است كه ما كوتاهی می‌كنیم. وقتی می‌گوییم «ما» بنده طلبه و حوزه علمیه در خط مقدم را هم شامل می‌شود. ما از حوزه علمیه بسیار در این زمینه انتظار داریم، از دانشگاه خیلی انتظار نداریم؛ چراكه این موضوع باید در حوزه‌ها پرداخته شود، گرچه دانشگاه‌های ما هم باید دانشگاه‌های امام زمانی بشوند. اما، ما طلاب و حوزویات خودمان را بیش از دیگران مسئول می‌دانیم. حوزه‌های ما به عنوان منادیان جریان مهدویت باید در این زمینه بسیار فعال شوند. تداوم جریان امامت و ولایت، در حوزه‌هاست و مراجع تقلید در ادامه حكومت معصومین علیهم‌السلام هستند.

س: در حوزه رفتار، چه آسیب‌هایی متوجه جامعه منتظر است؟

یكی از این آسیب‌ها، «هرج و مرج و بروز اختلافات شدید» است. اختلافات شدید در جامعه، دعواها و نزاع‌ها و بی‌مهری‌های مردم نسبت به هم، همه ناشی از این است كه مردم از نبود امام معصوم رنج می‌برند و از این منظر دچار آسیب شده‌اند.
- «استعجال»
به این معنا كه انسان برای زمان ظهور عجله بكند. عجله با خواستن از خدا فرق دارد. عجله به این معناست كه فرد بدون اینكه به مقدمات و شرایط توجه داشته باشد، خواسته‌ای دارد.
این استعجال چه بسا توجیه نبودن و ناآگاهی در باطن خود دارد. منتظران امام زمان بیش از آنكه عجله كنند، برای مسائل فردی و شخصی خود حساس هستند و توجه دارند. بیش از آنكه گناه را به گردن دیگران بیندازند، به اعمال خود توجه دارند و اعمال خود را زیر سؤال می‌برند. از خود می‌پرسند كه من چه قدر در راه امام زمان كار كرده‌ام، چقدر صلوات برای ایشان می‌فرستم. چقدر برای ظهور دعا می‌كنم، چقدر برای امام زمان صدقه می‌دهم و چقدر در مسیر خواست ایشان كه خواست خداست رفتار می‌كنم و چقدر ایشان از اعمال من راضی است نه از آمال من. یكی از روابط محبت‌آمیز میان مأمومین با امام زمان این است كه برای هم دعا كنند. ما معتقدیم امام زمان(عج) آنی ما را از دعای خیرشان فراموش نمی‌كنند؛ در روایات داریم امام زمان (ع) در توقیع اول خود به شیخ مفید؛ مى‏فرماید: «إنّا غیر مهملین لمراعاتکم، ولا ناسین لذکرکم، ولولا ذلک لنزل بکم الأوآء واصطلمکم الأعدآء»؛ ما یك آن اهمال نمی‌كنیم از شما. این جمله امام زمان(عج) است. این رابطه طرفینی است. ما هم باید درباره امام(عج) اینگونه باشیم. این نیست كه امام زمان آنی ما را فراموش نكنند ولی ما هیچ كاری انجام ندهیم و فقط عجله كنیم. عجله نوعی حالت خامی و ناآگاهی در باطن خود دارد.
- «ظهور مدعیان دروغین» كه امروز بسیار دامنه‌اش وسیع است.
گذشت زمان بسیار طولانی بر غیبت، به قول آن روایت، مردم را غربال می‌كند تا مخلص‌ها و ناب‌ها بمانند. دوران غیبت امام زمان، دورانی است كه امام موسی کاظم علیه‌السلام می‌فرمایند: «طوبی لشیعتنا المتمسکین
بجبنا فی غیبة قائمنا، الثابتین علی موالاتنا و البرائة من اعدائنا، اولئک منا و نحن منهم و قد رضوا بنا ائمه و رضینا بهم شیعه، طوبی لهم ثم طوبی لهم، هم والله معنا فی درجتنا یوم القیامه؛ خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما بر محبت و ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما پایدار ماندند، آنها از ما و ما از آنهاییم و همانا آنان امامت ما را پذیرفتند، ما هم آنها را به عنوان شیعیان خود پذیرفتیم. خوشا به حال آنها و باز هم خوشا به حال آنها، آنها به خدا قسم در درجه ما و در کنار ما در روز قیامت‌اند». با اینكه زمان غیبت طولانی است اینها ریسمان ولایت اهل بیت را رها نمی‌كنند. معلوم می‌شود كه شیعیان عصر غیبت، یك سر و گردن از شیعیان عصر امامان معصوم بالاترند. چون آنها امام را می‌بینند و ایمان می‌آورند این شاید خیلی هم هنر نباشد؛ اما اینكه امام را در باطن خود و اعتقاد خود لمس كنی و به آن ایمان داشته باشی، هنر بالایی است.
گرچه خیلی‌ها در عین دیدن امام هم ایمان نمی‌آورند.
- «ملاقات‌گرایی»
بعضی می‌گویند اگر امام زمان را ملاقات كنیم همه مشكلات‌مان حل می‌شود. در جواب آنها باید گفت كه امام حسین(ع) را هم خیلی‌ها دیده بودند ولی با ایشان جنگیدند. پس با دیدن معصوم قصه حل نمی‌شود. در روایات داریم كه در عصر ظهور حتی از شیعیان مقابل امام می‌ایستند. اگر امام تفسیر قرآن می‌كند، امام را نسبت كذب می‌دهند و می‌گویند این نیست آنچه قرآن می‌گوید.
از این رو، بصیرت و آگاهی لازم است كه وقتی امام ظهور كرد كم نیاوریم. چون شرایط آن زمان به گونه‌ای است كه ناآگاهان زود كم می‌آورند.
ما حتی یك روایت نداریم كه مأمور باشیم در زمان غیبت، امام را ببینیم. حتی یك روایت هم در این زمینه نداریم. وظیفه ما دیدن و ملاقات با حضرت نیست. به یكی از علمای بزرگ گفتند كه آقا می‌گویند شما امام زمان را می‌بینید. فرمود من امام را ببینم كه چه شود.
لذا باید آمادگی كسب فیض را پیدا كرد. رابطه امام زمان با ما، رابطه فوتی نیست كه ایشان با یك فوت خود، ما را مؤمن كنند. قیام امام زمان هم قیام فوتی نیست. كسی در زمان امام موفق‌تر است كه در زمان غیبت خود را محكم كند و بارش را این زمان ببندد؛ چراكه آن زمان دیگر دیر شده است. بر این مبنا، ملاقات‌گرایی از آسیب‌های جدی است. هدف از رفتن به مسجد جمكران یا مسجد سهله، نباید ملاقات با امام زمان باشد. این غلط است. ما باید شرایط رضایت ایشان را فراهم كنیم نه زیارت ایشان را.
- «بروز كسالت و سستی و بی‌حالی».
در دعا داریم «اللهم انی اعوذبک من الکسل و الفشل». خدایا ما را از سستی‌ها و رخوت‌ها نجات بده. كسالت‌ها رمق ما را برای خواستن ظهور حضرت از میان می‌برد. خیلی از ما در شبانه‌روز همه چیز یادمان هست جز انتظار فرج و جز امام زمان. با اینكه امام زمان واسطه فیض است. «بیمنه رزق الورى و بوجوده ثبتت الأرض و السماء» روزی ما به واسطه بركت ایشان است. كسالت از آسیب‌های رفتاری جدی است. امروز، مردم از حیث رفتار دچار كسالت و رخوت هستند و تحركی ندارند. تا نیمه شعبان می‌آید می‌خواهند چراغی روشن كنند و فكر می‌كنند با چراغانی مشكلات حل می‌شود. در بعضی شهرها هم جشن‌هایی دون شأن امام زمان(عج) برگزار می‌شود كه در جاهایی علما جلوی اینها را گرفتند. شادی‌ها باید مطابق شأن معصومان باشند.
- «نمادگرایی افراطی»
گاهی یك مكان یا یك قطعه رفتاری، نماد یا سمبل افراطی می‌شود. آنقدر غرق در نماد می‌شویم كه از اصل قصه دور می‌شویم. طرف فكر می‌كند كه اگر برود مسجد جمكران، صرف حضور در این مكان همه چیز را حل می‌كند. این غلط است. جمكران یك مقدمه است برای درك یك فیض عظیم، جمكران باید انسان را متحول كند، نه اینكه در جمكران برای غذای نذری با هم درگیر شویم. غذای نذری برای چیست برای این است كه پالایشی در انسان ایجاد شود. نباید به نمادها افراطی نگاه كرد.
دعای ندبه و حضور در مسجد جمكران مقدمه است كه ما را به یك فضای ملكوتی سوق دهد نه اینكه خود آن اصل شود و ما را از اصل موضوع دور و غافل كند.
- «ارتباط گسسته و مقطعی»
اینكه نیمه شعبان یاد امام زمان می‌افتیم و بعد از نیمه شعبان بغچه‌ها را می‌بندیم تا نیمه شعبان بعدی، این یك ارتباط گسسته و آسیب جدی است. گویا امام زمان فقط در نیمه شعبان خلاصه است و می‌خواهد برایش جشن تولد بگیریم. نعوذ بالله امام زمان كه كمبود ندارد كه ما بخواهیم برایش جشن تولد بگیریم، ما كمبود داریم. این یكی از خطراتی است كه امام خمینی(ره) هم زمانی به آن اشاره كردند و جشن‌های نیمه شعبان را در زمانی و از سوی عده‌ای جزو خطرات تلقی كردند. چراغانی صرف، ما را به امام نزدیك نمی‌كند بلكه چراغانی باید به عنوان سمبلی برای ورود به یك جریان نورانی و معرفت لازم باشد. امام خمینی(ره) در سخنرانی‌هایشان درباره انجمن حجتیه درباره این چراغانی‌ها هم سخن گفته‌اند.
- «روابط اجتماعی ناسالم و گسست اجتماعی»
متأسفانه طبق آمار اخیر، در ایران آمار ثبت طلاق بیشتر از آمار ثبت شده ازدواج است. این برای جامعه اسلامی ما یك خطر جدی است. آمارهای وحشتناكی از آمریكا و ... می‌رسد و این یك مشكل جهانی است.
اگر به وضعیت جهان نگاه كنیم خواهیم دید كه در دنیا چه خبر است. آمار مجردین قطعی در اروپا و آمریكا وحشتناك است. مردم از زندگی جمعی هراس دارند و فرار می‌كنند. این از آسیب‌هایی است كه در عصر غیبت مردم دچار آن شده‌اند.
- «كم‌فروغ شدن عواطف انسانی»
مردم به لحاظ عاطفی دچار ضعف می‌شوند. در روایت هست كه همسایه از همسایه در آخرالزمان طلب كمك می‌كند و او به آن توجه نمی‌كند. روابط پدر و فرزند و روابط همسران نیز روابط مادی می‌شود. امروز می‌بینیم كه متأسفانه مبنای
ازدواج‌ها مادی شده است. اینها در روایات پیش‌بینی شده است.
ضعف صله ارحام، برادر و خواهر و اقوام به دلایل واهی به دیدن هم نمی‌روند؛ مانند ترس از فقر. این اندیشه شیطانی است. در روایات هست كه شیطان به شما وعده فقر می‌دهد و شما را از فقر می‌ترساند. انسان از این ترس، حرص می‌زند، مرتب دنبال پول می‌دود و از ترس فقر، روابط خانوادگی و قوم و خویشی خود را كمرنگ می‌كند.
- «شیوع كج‌روی‌های اجتماعی»
مثل همجنس‌بازی كه مثال واضح جهانی است، یا بروز و شیوع تفكرات فمینیستی. امروز می‌بینیم كه در دنیا زنان را به طور كامل و بدون توجه به همه تفاوت‌ها، با مردان مقایسه می‌كنند و ژست مردانه به زنان می‌دهند. در سفری كه به رم داشتم، بخش عمده‌ مأموران پلیس فرودگاه رم را زنان پلیس تشكیل می‌دادند، هفت تیر به كمر بسته بودند، این با روحیه زن و فطرت زن مغایرت دارد.
زن بر بنیاد مهر و عطوفت و مهربانی آفریده شده است و روحش با كارهای خشن و زمخت سازگار نیست. زن را به سوی مشاغل مردانه و خشن سوق دادن، گرفتن روح لطافت از زن است و نتیجه این كار، جامعه را به سمت و سوی خوب و خوشی سوق نخواهد داد و فضای خانواده را فضای خشن خواهد كرد كه باعث بروز و شیوع كج‌روی‌های اجتماعی است.
- «انگیزه‌های غیرانسانی در روابط انسانی»
همان مثال ما ایرانی‌ها كه تا پول داری رفیقتم. در روایات هم هست كه انگیزه‌های غیرانسانی در روابط مردم ایجاد می‌شود و محبت‌ها باطنی نیست و تنها تعارفی است.
- «انتظار منجی بدون تغییر»
قرآن می‌فرماید «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» تا خودتان تغییر نكنید منتظر دگرگونی تازه‌ای نباشید. درست مثل «ان تنصروالله ینصركم»؛ اینها رابطه طرفینی است. تا شما رابطه‌تان را با خدا خوب نكنید، خدا منجی را نخواهد فرستاد و فرج را حاصل نخواهد كرد.
- «ابهام در آثار روانی مهدویت»
یكی از چیزهایی كه ممكن است بعضی روانشناسان روز هم درباره آن دچار ابهام شوند، این است كه می‌گویند انتظار فرج چه تأثیر روانی می‌تواند در افراد و جامعه داشته باشد. ما معتقدیم كه موضوع مهدویت اساس دین است. دین بزرگترین منفعتش برای جامعه ایجاد امنیت روانی است. دین از منظر قرآن دینی است كه امامت در آن است. قرآن درباره غدیر فرمود «الیوم اكملت لكم دینكم»؛ در واقع اگر غدیر نبود دین كامل نمی‌شد. پس امامت متصل به اصل دین است.
اولین حلقه‌ متصل به دین پیامبر است، بعد امامان.
امامت جریان متصل به دین است. همانطور كه ما درباره دین معتقدیم كه باعث امنیت روانی است، اعتقاد به امام زمان نیز باعث امنیت روانی است. وقتی ما منتظریم و به یك تحول بنیادین در جامعه امید داریم، امید ایجاد می‌شود و امید امنیت روانی می‌آورد؛ برخلاف آقای هانتینگتون و مارشال مك لوهان كه می‌گویند ما در آینده دچار جنگ تمدن‌ها هستیم و آینده بشری را یك آینده تاریك و خونین ترسیم می‌كنند، ما می‌گوییم آینده جهان روشن است « ان الارض یرثها عبادی الصالحون» این بشارت‌های قرآنی، امید ایجاد می‌كند و باعث امنیت روانی است. مردم با این بشارت‌ها از آینده ترسناك رها می‌شوند. ابهام در آثار روانی مهدویت نیز یكی از آسیب‌های جدی است حال آنكه آثار مثبت روانی موضوع مهدویت در جامعه و افراد، یك نكته دقیق و علمی است.

س: جناب میرتبار،‌ چطور می‌توان از موضوع مهدویت در ایجاد وحدت اسلامی استفاده كرد؟

امام زمان می‌تواند وجه مشترك خوب و بسیار زیبایی در تقریب بین مذاهب اسلامی باشد؛ اما من از این نیز می‌خواهم فراتر بروم و تأكید كنم همانطور كه ما در موضوع تقریب مذاهب اسلامی مانور می‌دهیم، باید به موضوع تقریب بین مكاتب و ادیان آسمانی نیز توجه كنیم؛ این یك خلأ جدی است كه باید درباره آن كار كرد.
به باور قرآنی ما «ان الدین عندالله الاسلام». از این رو اسلام به عنوان دین برتر آسمانی باید از تقریب بین مكاتب آسمانی نیز سخن بگوید.
ما مشتركات زیادی بین مكاتب آسمانی داریم؛ از جمله مشتركات مسلم بین همه مكاتب، بحث منجی‌گرایی است. همه به موعود آخرالزمان باور دارند. بحث منجی‌گرایی یك بحث مسلم و مهم جهانی است. از این رو، جریان مهدویت از موضوعاتی است كه می‌تواند بین همه مكاتب آسمانی وحدت ایجاد كند. ما می‌گوییم امام زمان این مشخصات را دارد، آنها هم مشخصاتی را برای منجی موعود خود قائل هستند، می‌توانیم با هم بحث كنیم. در این میان ما معتقدیم كه اسلام و به ویژه تشیع از قوت استدلال بسیار بالایی برخوردار است.
آقای هانری كوربن به عنوان یك اندیشمند بزرگ فرانسوی، خدمت علامه طباطبایی آمد و گفت من در همه مكاتب آسمانی مطالعه كردم، دیدم تنها مذهبی كه در دنیا معتقد است زمین یك آن بدون حجت خدا نیست و خدا انسان را تا روز قیامت یك لحظه رها نكرده، مكتب شماست. همه می‌گویند پس از پیامبر خاتم، رابطه خدا با زمین قطع شده است. فقط شیعیان معتقدند كه این رابطه تا روز قیامت پابرجاست.
ضمنا برخورد علامه طباطبایی با این دانشمند فرانسوی خیلی درس‌آموز است و باید در مسیر تقریب بین مكاتب مورد توجه قرار گیرد. این علامه بزرگ و جلیل‌القدر برای این‌كه این اندیشمند غربی همیشه مجبور نباشد برای دیدار با ایشان از تهران به قم بیاید، از قم می‌آمد تهران تا با این دانشمند فرانسوی نشست داشته باشد. این نشست‌ها در نهایت هم اثر خود را گذاشت. ما تأكید داریم كه تقریب بین مكاتب اثر دارد و پاسخی خواهد بود به یك خلأ مهم و جدی در جهان كنونی.

تقریب: متشكر از وقتی كه در اختیار ما قرار دادید.

https://taghribnews.com/vdciuuar.t1arw2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی