تاریخ انتشار۶ تير ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۲۱
کد مطلب : 19580
غلامرضا مصباحی‌مقدم:

جوسازي‌ها علیه بهشتی، امروز علیه رهبري در جريان است

دوران شهید بهشتی را دیده‌ایم و شاهد مظلومیت بیش از اندازه ایشان بودیم. امروز هم همان فضا البته نه در آن حد، برای رهبری انقلاب ایجاد شده است. امروز رهبری انقلاب بسیار مظلوم واقع شده‌اند.
حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر غلامرضا مصباحي‌مقدم، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي
حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر غلامرضا مصباحي‌مقدم، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي
اشاره: واقعه جانسوز هفتم تیر، نه فقط حسرت فقدان یكي از تئوری‌پردازان بزرگ انقلاب اسلامي را بر دل‌ها نهاد، بلكه آه و افسوسی از جنس بی‌بصیرتی را از دل‌ها بر زبان‌ها جاری كرد؛ بصیرتی كه اگر بود، مردی را كه به فرموده امام راحل(ره) خود یك ملت بود، تا آخرین روز حیات مظلوم و تنها نمی‌گذارد.
در آستانه سالروز شهادت آیت‌الله دكتر بهشتی و ۷۲ تن از یاران صديق ایشان، خبرنگار تقریب در گفت‌وگویی با دكتر «غلامرضا مصباحی‌مقدم» عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به بررسی نقش ایشان در عرصه تبلیغات دینی و همچنین تبیین دیدگاه‌های اقتصادی این شهید بزرگوار پرداخته است:

س: نقشی كه شهید بهشتی در حوزه تبلیغات دینی در سال‌های پیش از و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در داخل و خارج از كشور ایفا كردند را تبیین بفرمایید.

شهید بهشتی، یك شخصیت جامع، انسانی فرهیخته، عالمی زاهد و هوشمند با قدرت جاذبه بسیار بالا بودند كه در كنار این علم و هوشمندی، آشنایی ایشان به زبان‌های مختلف همچون آلمانی، عربی، انگلیسی، فرانسوی امكان خوبی به ایشان می‌داد برای برقراری ارتباط با افرادی از ملت‌های مختلف و دیالوگ با آنها.
ایشان سفرهای خارجی بسیاری داشتند و مدت قابل توجهی را نیز در آلمان سكونت داشتند، همین امر باعث شده بود كه با محیط كشورهای اروپایی آشنایی كامل داشته باشند و از این رو، مخاطبان تحصیلكرده و غرب‌دیده را به خوبی می‌توانستند قانع كنند و به سؤالات و شبهات ذهنی آنان پاسخ دهند.
شهید بهشتی اساسا شخصیتی كاریزما بودند كه همین جاذبه زیادی در ایشان ایجاد كرده بود. ايشان قبل از پیروزی انقلاب در مركز اسلامی هامبورگ برنامه‌های متنوع و باكیفیتی داشتند و سطح و كیفیت فعالیت‌های تبلیغاتی مركز اسلامی هامبورگ با آنچه در عصر حضور ایشان در این مركز اتفاق افتاد، بسیار متفاوت است. آنچه من در این زمینه می‌دانم در حد شنیده‌هایم است. ایشان تحولی جدی در مركز اسلامی هامبورگ
ایجاد كرده بودند و توانستند جوانان را جذب كنند. با تسلطی كه به زبان‌های مختلف داشتند در جلساتی با مسیحیان گفت‌وگو می‌كردند و صرفا اقدامات خود را به حوزه مسلمانان خارج از كشور منحصر نكرده بودند و با پیروان همه ادیان الهی ارتباط برقرار می‌كردند تا به عنوان یك مبلغ مسلمان با جاذبه بسیار بالا، به بیانی شیوا و زیبا و محتوایی قوی و غنی، چهره واقعی اسلام را به آنها بنمایانند. دیدگاه و بیانات شهید بهشتی واقعا در زمینه محتوا بسیار غنی بود و باید نقش ایشان را در انقلاب بار دیگر برای نسل جوان بازگو كرد.
این شهید بزرگوار قبل از حضور در این مركز اسلامی خارج از كشور نیز، در داخل كشور در شهر قم در یك اقدام ابتكاری، مدرسه دین و دانش را راه‌اندازی كردند و مدیر این مدرسه بودند كه برنامه‌های بسیار خوبی برای تربیت نسل جوان آن روزگار داشت. در مدرسه حقانی نیز عضو هیئت مدیره بودند و در تربیت طلاب نقشی مهم داشتند به شكلی كه امروز بسیاری از تربیت شده‌های این مدارس، در زمره مسئولان رده بالای مملكتی و همچنین در دستگاه‌های تبلیغی و قضایی مشغول خدمت و فعالیت هستند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، با توجه به قدرت سازماندهی و تشكیلاتی كه داشتند، حزب جمهوری اسلامی را بنیانگذاری كردند. این حزب، در مقابل احزابی كه پیش از پیروزی انقلاب در ایران حضور داشتند و پس از انقلاب هم توانستند ادامه حیات بدهند مثل حزب توده و همچنین احزابی كه پس از پیروزی انقلاب تازه به میدان آمدند، توانست قد علم كند و در همه عرصه‌ها به ویژه عرصه انتخابات فعال بود و كاندیداهایش با اقبال خوب مردمی مواجه می‌شد.

س: همانطور كه شما هم فرمودید، شهید بهشتی در زمینه كار تشكیلاتی و كادرسازی بسیار جدی بودند، در این زمینه، پس از شهادت ایشان وضعیت كشور به چه صورت است؟

شهید بهشتی واقعا روحیه كادرسازی جدی داشتند. بر این اساس هم بسیار محسود واقع شدند و عده‌ای نمی‌توانستند جدیت ایشان را در تداوم راه انقلاب و مهیاسازی لوازم و ضروریات آن تحمل كنند.
اما بعد از شهادت ایشان و دیگر هم‌سنگرانشان مانند شهید باهنر و دیگران، متأسفانه مسئله كار تشكیلاتی و كادرسازی مغفول واقع شده است. ما امروز تشكیلات سیاسی مانند حزب جمهوری اسلامی نداریم كه بتواند كادر مورد نیاز را در عرصه مدیریتی تربیت كرده و به جامعه تحویل دهد. اگر حزب تشكیل شود، اقدام به كادرسازی خواهد كرد و به تربیت نیروی جوان متناسب با نیازها اقدام خواهد كرد. البته باید ذكر كنم كه ما بعد از پیروزی انقلاب، نیروها و جوانان مستعدی را تربیت كرده‌ایم اما
كادرسازی مفهوم خاص خود را دارد، كادرسازی به معنای تربیت نیرو با اهداف خاص برای فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و حاكمیتی است. امروز چون حزب در كشور نداریم، این عرصه مغفول مانده است. رویش‌های خوب و بسیار خوبی پس از انقلاب داشته‌ایم اما باید اعتراف كنیم كه همه اینها خودخاسته بوده است نه اینكه تشكیلاتی به این امر اهتمام كرده و این رویش‌ها با برنامه‌ دقیق صورت گرفته باشد. اگر بتوانیم یك تشكیلات سیاسی قوی شكل دهیم، این امر نیز سامان می‌گیرد. انقلاب در شرایط كنونی كاملا به این موضوع احتیاج دارد، باید این عرصه باز شود.

س: شهید بهشتی در زمره روحانیتی بودند كه بسیار به روز بوده و به شرایط عصر جدید توجه داشتند، تسلط ایشان به زبان‌های زنده دنیا، استفاده ایشان از رسانه‌های جمعی در آن روزگار، همگی گواه بر این مدعاست. حتی در این زمینه اتهاماتی نیز از سوی بدخواهان به ایشان وارد می‌شد. در این زمینه وضعیت كنونی روحانیت را چگونه ارزیابی می‌كنید؟

امروز خوشبختانه طلاب ما معمولا یك زبان خارجی را مسلط هستند و در مراكز علمی و آموزشی مدرك دریافت می‌كنند. خیلی از روحانیون ما امروز علاوه بر حضور در حوزه، در عرصه دانشگاهی هم تحصیل می‌كنند و داشتن مدرك تحصیلی دانشگاهی در كنار تحصیل دروس حوزوی، امروز از ویژگی‌های بسیاری از روحانیان جوان است.
امروز از میان همین جوانان به روز و توانمند، مبلغینی داریم كه به كشورهای مختلف اعزام می‌كنیم و در این زمینه هیچ مشكلی نداریم. البته بازكننده این راه نیز بزرگانی چون شهید بهشتی بوده‌اند.
در عین حال باید گفت كه زمینه برای فعالیت‌های تبلیغی در دنیا بسیار گسترده است و هرچه در این عرصه كار كنیم باز هم كم است. خوشبختانه امروز حضور مبلغان ما در خارج از كشور قابل توجه است و گسترش و عمق بخشی بیشتر به این تلاش‌ها ضرورت دارد. 

س: شهید بهشتی در واقع یكی از صاحب‌نظران مسلم عرصه اقتصادی هستند. سرفصل‌های اندیشه اقتصادی ایشان را بفرمایید.

تأكید می‌كنم كه قانون اساسی ما در بخش اقتصاد حاصل افكار و اندیشه‌های شهید بهشتی است كه با كمك و معاونت سایر علما و اندیشمندان به ثمر رسیده است.
بخش تعاونی در كنار بخش خصوصی و دولتی و مسئله اصل ۴۴ قانون اساسی، حاصل همین تفكر روشن است.
اینكه هر فردی در این كشور
حق دارد و باید از امكانات لازم برای كار و فعالیت برخوردار باشد و بتواند تشكیل زندگی بدهد از ابتكارات شهید بهشتی در قانون اساسی است.
اصل ۴۴ قانون اساسی نیز كه اقتصاد كشور را به بخش تعاونی، بخش خصوصی و بخش دولتی تقسیم می‌كند، حاصل تلاش ایشان و همفكرانشان است.
شهید بهشتی كتاب‌هایی در زمینه اقتصاد اسلامی دارند و در آن مباحثی مربوط به ربا و نرخ بهره و همچنین بحث مالیات‌های اسلامی را مطرح می‌كنند.

س: اصل ۴۴ قانون اساسی در تعریف بخش تعاونی اعلام می‌دارد كه شامل شرکت‌ها و مؤسسات تعاونی تولید و توزیع است که در شهر و روستا بر طبق ضوابط اسلامی تشکیل می‌شود. اصل ۴۳ نیز ناظر بر مبانی تقسیم‌بندی اقتصاد جمهوری اسلامی به سه دسته تعاونی، دولتی و خصوصی است. اكنون در این زمینه در چه جایگاهی قرار داریم؟

متأسفانه در حوزه تعاونی در شرایط مقبولی نیستیم. همین هم باعث شده كه در سیاست‌های ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی كه از سوی رهبری انقلاب صورت گرفت، سهم تعاونی‌ها مورد تأكید قرار گیرد. در آغاز زمان ابلاغ سیاست‌‌های اصل ۴۴ قانون اساسی، تعاونی‌ها ۳درصد از اقتصاد كشور را در دست داشتند، اما رساندن این سهم به ۲۵درصد در زمره سیاست‌هایی است كه ابلاغ شده است. این هم الهام گرفته از دیدگاه‌های شهید بهشتی است. در این دیدگاه، تعاونی به معنی تجمیع قدرت‌های مالی ضعیف است در مقابل بخش دولتی و خصوصی كه ممكن است روحیه انحصارگری داشته باشند. در واقع تعاونی، كمكی است برای بالا‌آوردن توان مالی خانواده‌های ضعیف جامعه. ما امروز تا آن هدف فاصله زیادی داریم. سال هدف ما در برنامه پنجم سال ۱۳۹۳ است و وزارت تعاون و دولت باید در این زمینه همه تلاش خود را به كار ببندند تا سهم تعاونی‌ها در اقتصاد كشور به ۲۵درصد برسد.

س: درباره نرخ بهره بانكی و موضوع بانكداری، دیدگاه‌ شهید بهشتی چه بود؟

شهید بهشتی از كسانی بودند كه معتقد بودند سرمایه نباید به تنهایی موجب رشد ثروت شود و تأكید داشتند كه سرمایه به همراه فعالیت و كار و تلاش مي‌تواند موجب رشد ثروت شود. اساسا ایشان با بهره پول مخالف بودند. ما در این شرایط ایده شهید بهشتی را به هیچ روی دنبال نكرده‌ایم. گرچه از نظر شكلی و اسمی قانون عملیات بانكی بدون ربا داریم اما در عمل با این امر اساسا فاصله و زاویه داریم.
امروز، بسیاری از بانك‌ها
و مؤسسات مالی و اعتباری، بازگشت سود پول را دنبال می‌كنند و نه بازگشت سود فعالیت‌های اقتصادی را.

س: شرایط اقتصادی این امر را بر بانك‌های ما تحمیل می‌كند یا اساسا اراده‌ای در نظام بانكی و پولی ما وجود دارد كه مخالف بانكداری بدون رباست؟

باید تأكید كنم كه اراده‌ای قوی برای مخالفت با بانكداری بدون ربا وجود ندارد ولی بی‌ارادگی برای جلوگیری از بانكداری ربوی را شاهد هستیم. در واقع اراده اصلاح به صورت قوی وجود ندارد و در عین حال اراده باقی ماندن نرخ بهره موجود است. هرچند كه نیت در این دو با هم متفاوت است ولی در عمل حاصل كار یكی است. آقایان دست‌اندركار نظام پولی ما آنچه در دانشگاه‌ها آموخته‌اند، همه مبتنی بر كاركرد نرخ بهره بوده و در عمل نیز همان را دنبال می‌كنند.

س: در زمینه خصوصی‌سازی و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی، عملكردها را چگونه ارزیابی می‌كنید؟‌

امروز بعضی‌ها به صورت مزاح، عملكردها را در زمینه خصوصی‌سازی، «خصولتی‌سازی» می‌خوانند. واگذاری دستگاه‌های دولتی به مؤسسات عمومی كه متعلق به دولت هم نیست ولی بخش خصوصی هم نیستند، معنای این مزاح است. این نكته‌ای قابل توجه است كه باعث نگرانی‌هایی شده است. تقویت بخش خصوصی وقتی معنا دارد كه منابع مالی مردم وارد عرصه شود. البته این انتقاد به این معنا نیست كه طی سالیان اخیر، به منابع مالی مردمی توجه نشده باشد و همه دستگا‌ه‌ها به مؤسسات عمومی واگذار شده باشند، ولی وزن خصوصی‌سازی واقعی در مقابل آنچه به مزاح خصولتی‌سازی خوانده می‌شود، كمتر است.

س: امام خمینی، شهید بهشتی را یك ملت خواندند و ایشان را شهید مظلوم نام نهادند. مظلومیت ایشان از چه ناحیه‌ای بود؟

شهید بهشتی تمام هم و توان خود را برای خدمت به انقلاب به كاربست اما مورد حسادت دشمنان انقلاب قرار گرفت. به گونه‌ای رفتار او را تفسیر كردند و بازتاب دادند كه گویی او قدرت‌طلب است و می‌خواهد جلوی كار بنی‌صدر و دیگرانی كه لیبرال بودند را بگیرد. می‌گفتند كه بهشتی كاخ درست كرده و خدم و حشم دارد. شهید بهشتی قبل از ترور فیزیكی و شهادت جسمانی، ترور شخصیتی شده و ایشان را شهید كرده بودند. در اوج خدمت و فعالیت برای انقلاب، بدترین انگ‌ها و تهمت‌ها را به ایشان وارد كردند ولی این شهید بزرگوار روحیه دفاع
از خود نداشت و بی‌منت خدمت می‌كرد. به حدی این مظالم گسترده بود كه تا روز قبل از شهادتشان هم فضای عمومی جامعه علیه ایشان بود و این جریان فزاینده و رو به ازدیاد بود. ایشان حتی در برخی مراكز دانشگاهی و علمی هم كه وارد شدند، مورد حمله و هجوم قرار گرفتند. اما شهادت ایشان چشم‌ها را باز كرد و بسیاری از كسانی كه تا دیروز به او بد و بیراه می‌گفتند، در زیر تابوت ایشان اشك ریختند و افسوس خوردند.
باید از این وقایع كه چندی بیشتر از آنها نگذشته درس گرفت. عبرت آموزی از آن روزها ضرورت دارد.

س: درباره این درس‌آموزی و لزوم آن بگویید.

امروز كسانی هستند كه نسبت به مقام معظم رهبری، همین حالت را دارند. پس از رحلت امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای كه در آن زمان رئیس‌جمهور بودند توسط خبرگان رهبری، جانشین امام(ره) شدند. واقعا این مسئولیت به ایشان تحمیل شد. ایشان خیلی سخت پذیرفتند؛ همانطور كه خودشان فرمودند كه این كار برای من سنگین است ولی وقتی اصرارها را دیدند گفتند خذها بقوه و با قدرت كار را آغاز كردند و نگذاشتند، آرمان امام بر زمین بماند. واقعا هم به خوبی در طول همه این سال‌ها كشور را اداره كرده‌اند.
كسانی بودند كه از روز اول به ایشان حسادت می‌كردند. اینها یا خودشان طمع رهبری داشتند یا مایل بودند كه با شورایی شدن رهبری، یكی از اعضای این شورا باشند. از این رو، پس از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای، از در ناسازگاری با ایشان درآمدند. بعضی‌ها هم بودند كه منافقانه عمل كردند یعنی اول همراهی كردند بعد به ایشان پشت كردند. ما روزگار شهید بهشتی را دیده‌ایم و شاهد مظلومیت بیش از اندازه ایشان بودیم. امروز هم همان فضا البته نه در آن حد، برای رهبری انقلاب ایجاد شده است. امروز رهبری انقلاب بسیار مظلوم واقع شده‌اند. به كسی حسادت می‌كنند و با كسی دشمنی می‌كنند كه همه وجودش را در خدمت به انقلاب و اسلام و ملت بزرگوار ایران به كار گرفته است. هوای نفس و هوای قدرت به واقع در ایشان دیده نمی‌شود. زندگی بسیار ساده و بسیطی برای خود و خانواده‌اش دارد و شب و روز را در مسیر خدمت به انقلاب سپری می‌كند. امروز كسانی هستند كه بهانه‌گیری می‌كنند و دنبال راهكارهایی برای تخطئه مستقیم یا غیرمستقیم ایشان هستند كه انشاءالله با بصیرت ملت ناكام خواهند بود.

https://taghribnews.com/vdccxpqs.2bqo48laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی