تاریخ انتشار۳۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۳۶
کد مطلب : 53927
رئیس بنیاد تقریب مذاھب ھند تحليل كرد:

موضع مومنانه ايران نسبت به جهان اسلام

خبرگزاری تقریب_ شبه قاره هند
دكتر خواجه افتخار احمد با تاكيد بر اين كه جمهوري اسلامي ایران بعد از انقلاب اسلامی نسبت بہ فلسطین یک موضع روشن در پیش گرفت گفت :اين كشور بعد از ۳۲ سال ھنوز از اين موضع منحرف نشده است بنابراين مسلمانان جھان چشم امید بہ ایران دوختہ اند، زيرا در جھان اسلام بجز ایران، ھیچ یک کشور اسلامی یک موضع مومنانہ را نسبت بہ مسئلہ فلسطین اتخاذ نکردہ است .
دکتر خواجہ افتخار احمد,رئیس کل ھند مجلس مسلم مجلس شورای(مجلس شورای اسلامی سراسر ھند)، بین المذاھب مفاھمت فاؤندیشن آف اندیا (بنیاد تقریب مذاھب ھند) و دبیر کل سوسائتی فار پرموشن آف ایجوکیشن ایند اندین کلچر (انجمن پیشرفت آموزش پرورش و فرھنگ ھند)۔
دکتر خواجہ افتخار احمد,رئیس کل ھند مجلس مسلم مجلس شورای(مجلس شورای اسلامی سراسر ھند)، بین المذاھب مفاھمت فاؤندیشن آف اندیا (بنیاد تقریب مذاھب ھند) و دبیر کل سوسائتی فار پرموشن آف ایجوکیشن ایند اندین کلچر (انجمن پیشرفت آموزش پرورش و فرھنگ ھند)۔
به گزارش خبرگزاری تقریب "تنا" عبد الحسين رييس دفتر نمایندگی خبرگزاری تقریب واحد شبہ قارہ ھند  با دکتر خواجہ افتخار احمد در دھلی در خصوص عملكردش در زمان دو نخست وزير هند ، شرايط رژيم صهيونيستي در فلسطين و نقاط ضعف جهان اسلام  بہ گفتگو نشست 
پيش از شرح اين گفت وگو يك بيوگرافي از عملكرد و سوابق علمي و فرهنگي دكتر خواجه افتخار احمد ارائه خواهيم داد.
دکتر خواجہ افتخار احمد از خانوادہ علمی روحانی ترک نژاد است  و تحصیلات ابتدائی خود را از مدارس دولتی آغاز کرد، سپس مدرك آموزش عالی را از دانشگاہ اسلامی علیگرہ ، دانشگاہ جامعہ ملی اسلامی و دانشگاہ امبیدکر دکترای رشتہ فلسفہ آموزش پرورش کسب کرد.
وي ابتداء مدرس و سپس مدیر کالج دانشگاہ اسلامی علیگرہ بود و علاوہ بر تدريس  حدود بیست و دو سال فعالیت ھای فرھنگی و  اجتماعی داشتہ  و در این مدت مشاور امور مسلمانان در زمان دو نخست وزیر ھند(نرسمھا راو و واجپایی) بودہ است.
دكتر خواجه افتخار احمد کتابی به نام منشور مسلم تالیف کردہ  و مدعی است کہ در این کتاب تنہا راہ رشد سیاسی اجتماعی مسلمانان ھند ترسیم شدہ است.
 وی معتقد است کہ قدرت ھای ضد اسلام و مسلمین به ویژہ آمریکا طبق یک طرح ، لبادہ تروریسم بر پیکر اسلام پوشانده است  و مسلمانان از این بابت خیلی ضرر و زیان متحمل می شوند.
 افتخار احمد اعتقاد دارد كه مسلمانان در مقابل چالش هاي پيش رو به سه گروه تقسيم مي شوند اول این کہ می گویند این توطئه غربی ھا است و با این تحلیل شانہ خودشان راخالی  و اعلام می کند کہ بہ من ربطی ندارد، و بعنوان یک خطر و چالش قبول نمی کند ، گروہ دوم سر و صدا بلند می کند ، تظاھرات راہ می اندازند و موضع احساسی به خرج می دھند و باصطلاح بنیان گرا محسوب می شوند۔ وبا این عمل، دردی را درمان نمی کند بلکہ بہ ھمان طرح و توطئه ها علیہ اسلام و ادلہ آنھا برای اثبات اسلام حامی تررسیم را تقویت می رساند وبا عمل نسجیدہ خود طرح دشمنان ضد اسلام را درست ثابت می کند۔گروہ سوم که خیلی کم هستند ھر حرکت ضد اسلامی را به عنوان یک چالش می پذیرند و آن را فرصتي طلائی براي اصلاح سوظن نسبت  به اسلام عنوان کردہ  و به معرفی آموزہ ھای اصلی اسلام می پردازند و دکتر افتخار احمد خودش را طرفداراين گروہ می داند.
دکتر افتخار احمد ریاست کل ھند مجلس مسلم مجلس شورای(مجلس شورای اسلامی سراسر ھند)،و بین المذاھب مفاھمت فاؤندیشن آف اندیا (بنیاد تقریب مذاھب ھند) و دبیر کل سوسائتی فار پرموشن آف ایجوکیشن ایند اندین کلچر (انجمن پیشرفت آموزش پرورش و فرھنگ ھند)را به عہدہ دارد .

 رييس دفتر نمایندگی خبرگزاری تقریب واحد شبہ قارہ ھند گفت وگو با دكتر افتخار احمد را با اين سوال آغاز كرد: 
جنابعالی مشاور دو نخست وزير هند  در امور مسلمین بوديد   در این مدت چہ خدماتی برای جامعہ اسلامی ھند ارایہ دادید؟
با نخست وزیر نرسمھا راو علاوہ بر مشاور، روابط نزدیک و صمیمانہ داشتم ، در نخست وزیری وي سانحہ مسجد بابری رخ داد  در این برھہ چند اقدام انجام شد کہ دارای اھمیت بنیادین بود.
متاسفانہ مسلمانان ھند فاقد حزب ملی ، مذھبی ، سیاسی و یا اجتماعی هستند بنابراين از وجود رھبری مقتدر نيز  محروم بوده اند  ولي در زمان نخست وزيري نرسمها اقدامات لازم با سازمان ھای ذیربط در راستاي امور مسلمين انجام شد و  با تشكيل کمسیون امور اقلیتی (قومی اقلیتی کمیشن) بنده مسئوليت مشاور نخست وزير را به عهده گرفتم.
آیا کمسیون امور اقلیتی با مشورت شما تاسیس شد؟
نمی توانم بگویم کہ با مشورت من تاسيس شد البتہ بنده در ارایہ طرح و مشورت  سهيم بودم.
وي در ادامه اين گفت وگو با اشاره به تصويب قانون امتيازي اماكن مقدس در مجلس هند گفت : کار دیگری کہ در زمان نخست وزیری نرسمھا راو انجام شد تصويب اين قانون بود زيرا در آن برهه  صدھا ھزار مسجد و مدرسه در سرتا سر ھند از جمله مسجد بابري در حال تهدید بودند  و طی این مصوبہ دولت موظف شد كه تمام اماکن مقدسہ کہ در زمان آزاد سازی کشور یعنی  ۱۵ اوت ۱۹۴۷ میلادی (برابر با۲۳ مرداد ۱۳۲۶ شمسی) وجود داشت  بازیابی و حفظ كند و البته در آن زمان مسلمانان بہ این مصوبہ قانونی  اھمیت ندادند زيرا تصور مي كردند اين قانون  صرفا بہ سانحہ مسجد بابری متمرکز شده ولی بنده  معتقدم كه اين مصوبه  خدمت بزرگی به كشور خواهد كرد  و ھر نوع سانحہ احتمالی را برطرف مي سازد زيرا این مصوبہ تاکنون  اماکن مقدسہ را حفظ كرده است۔
افتخار احمد برگزاري نشست سراسري ملي وقف را يكي از اقدامات بزرگ نرسمهاراو دانست و اظهارداشت : در آن نشست نخست وزیر نرسمہاراو در سخنرانی خود   برگزاري اين همايش را  در تاریخ ھند بی نظیر عنوان كرد و سازماندهي اوقاف هند را عامل پيشرفت هاي علمي ،‌اجتماعي و اقتصادي مسلمانان هند دانست.
وي ادامه داد : اقدام کلیدی ديگر در زمان نخست وزیر نرسمہاراو راه اندازي  "ترمینال ویژہ حج"بود۔ كه در حال حاضر  امور حج را سامان داده است.
وي به زمان  نخست وزیر  اتل بہاری واجپائی اشاره كرد و خاطرنشان ساخت : در سال ۲۰۰۴ میلادی وقتی منشور انتخاباتی نوشتہ می شد دربارہ حکم دادگاہ دربارہ مسجد بابری و موظف بودن حزب بھارتیہ جنتا  و احزاب ھم پیمان آن بویژہ آر ایس ایس ، وی ایس پی و ... برای اجرای حکم دادگاہ مطلبی نیامدہ بود و من اینجا دخالت کردہ و  روشن ساختم کہ بی جی پی بہ حکم دادگاہ احترام خواھد گذاشت چہ در حق بی جے پی باشد یا علیہ آن ، ھمچنین تعہد حزب بی جے پی کہ در امور اتحادیہ مسلم پرسنل لا ھیچ دخالتی نخواھد کرد را دراين منشور به ثبت رساندم ۔.
 وي با تاكيد براين كه ثبت این دو موضوع در منشور انتخاباتی ۲۰۰۴ میلادی کار خیلی بزرگی در حق مسلمانان ھند بود گفت : اين اقدام در حالي صورت گرفت كه  رھبران سیاسی مذھبی مسلمانان نتوانستند انجام دهند و  بندہ با تلاش و پیگیری این کار را انجام دادم ولی من تاکنون بر سر این موضوع مانور ندادم ، زيرا معتقدم بعضي وقت ھا تبلیغ،آثار سوء دارد۔ 

ھندوستان ھر چند کشور اسلامی نیست ولی بخاطر جمعیت مسلمانان از جھان اسلام جدا نیست،بنابراين به چه دليل دولت ھند  سیاست مھاتما گاندی در قبال موضع فلسطینیان را نادیدہ گرفت و اسرائیل را به رسمیت شناخت و همچنين قرار داد ھای کلیدي با اسرائیل منعقد كرد ؟ 
تاریخ نہضت استقلال ھند مصادف با آزادی و تقسیم کشور بود۔ در ان زمان سیاست ھند بر دو نکتہ متکی بود،
درآن زمان  مسلمانان یک حزب داشتند بنام مسلم لیگ و این حزب مدعی بود کہ مسلمانان ھند از زندگی آبرومندانہ بھرہ مند نیستند  و بايد حوزہ جداگانہ ای داشتہ باشند۔ بنابراين در نتیجہ کشور پاکستان بوجود آمد البته در کنار مسلم لیگ، کنگرہ ھند با ایدہ "متحدہ قومیت و یکپارچہ کشور" فعالیت کرد و تعدادی از مسلمانان با این شعار ھمصدا شدند و در حفظ وحدت کشور خدمات ارزندہ ارایہ دادند.
 وي افزود :طرف دیگر در میان ھندوھا یک قشر خیلی متعصب به نام هندو مهاسبها دارای افکار ضد اسلامی وجود دارند کہ قبل از آزادی کشور فعال بودہ و از شعار و فعالیت ھای "مھاسبھا" مسلمانان ھند آيندہ خود در ھند تاریک می دیدند بنابراين بہ فکر بنیانگذاری کشور جدا گانہ شدند کہ رھبری آن را محمد علی جناح به عہدہ داشت و با تاسیس کشور پاکستان این طایفہ افراطی ھند (مھاسبھا) تقویت پیدا کرد و اقدامات  این طایفہ باعث بروز درگیری هايي در كشور شده كه  ھزاران قربانی مسلمان گرفتہ است  با این مقدمہ بہ اصل سوال موضوع اسرائیل می پردازم۔ 
گاندی در امر جلب اعتماد مسلمان کشور به ويژه دنیای اسلام  موفق بود، زیرا سیاست خود را متمسک بہ سلسلہ خلافت عنوان کردہ  و خود را مدافع مردم  فلسطین مي دانست ولی من معتقدم کہ در کنار شعار ھای یاد شدہ گاندھی جی و کنگرہ،  از روز اول با یھودی لابی ھمکاری و ھم پیمانی داشتند و نباید از این حقیقت چشم پوشی کرد۔ صرف نظر از این مسئله کہ اخیرا در زمان نخست وزیری نرسمھا راو روابط ھند با اسرائیل علنی و  شکل رسمی بخود گرفت ،  قبل از آن ھم در سال ۱۹۷۷ میلادی ھنگامی کہ حزب جنتا پارتی بہ حاکمیت کشور رسید،  این شایعہ عام بود کہ "مرشدعیان" بہ ھند سفر کردہ بود۔ من معتقدم کہ ھند ھمیشہ با اسرائيل روابط داشتہ و تا زمان نرسمھا راو این روابط آشكار شد و اكنون اين مناسبات   استراتژیکی و خیلی  گستردہ است
این یک واقعیت تلخ است کہ لابی صهیونیست اینقدر بسيار قوی است اخیرا شما دیدید کہ نتانیاھو چگونہ در مجلس مشترکہ آمریکا مانند يك رييس  سخنرانی می کرد و اين مسئله  تسلط یھودیان بر آمریکا را روشن مي كند. 
وي با تاكيد براين كه  تمام دنیا بنحوی تحت تاثير لابی صهیونیستی است گفت :  کشور ھای اسلامی ھرکدام بہ نوبہ خود با مصلحت ھای خاص  با اسرائیل در ارتباط است و نمی خواھد با اسرائیل درگیر شودو وجود آمریکا و اسرائیل مکمل یکدیگر بنظر می رسند۔ در چنین اوضاعي ھند ھم کہ راہ پیشرفت را در پیش گرفتہ با این طایفہ ھمدست شدہ است۔ 

به نظر جنابعالی به عنوان یکی از نخبگان ھندی ایا  حقوق مردم فلسطین رعايت مي شود؟

در اسرائیل ۱۷ در صد جمعیت مسلمانان تشکیل می دھند۔من مسلمانان اسرائیل را با مسلمانان ھند مقایسہ كردم و این نتیجہ را بدست آوردم کہ سیاستی کہ اسرائيل با ۱۷ در صد مسلمانان خود بکار می برد کاملا ھمان سیاست ھند با ۲۰۰ میلیون مسلمانان خود است در اسرائیل مسلمان وزیر است و در ھند ھم مسلمان وزیر است ولی نہ در اسرائيل وزیر مسلمان برای مسلمانان مفید است و نہ وزیر مسلمان در ھند برای مسلمانان خود مفید است۔ برای غیر مسلمانان می تواند ھر کار را انجام بدھد ولی برای مسلمان یک کار ھم نمی تواند درست انجام بدھد۔در اسرائیل و ھند مسلمانان بظاھر قدرت سیاسی دارند وزیر دارند وکیل دارند، احزاب سیاسی دارند ولی نمی توانند در حمایت مسلمانان خود اقدامی بکنند۔ در اسرائیل ھم مرکز وقف موجود است در ھند ھم مرکز وقف موجود است۔ انجا ھم دادگاہ ھای شرعی وجود دارند و بظاھر در ھند ھم مسلم پرسنل لا موجود است۔ در اسرائیل ھم چند یک شھرک ھای مسلمانان نشین وجود دارند کہ از امکانات موجود در کشور بھرمند ھستند ولی خارج آن مسلمانان در چہ وضعی اند باید دید در ھند ھم ھمینطور است۔ در اسرائیل مسلمانان بیشتر لاستيک سازی  مشغول ھستند در ھند ھم ھمینطور است۔ و اما فلسطین۔
دربارہ فلسطین باید عرض کنم، مشکل اولی فلسطین و بزرگترین این است کہ خودشان در دو گروہ تقسیم اند و این خیلی تاسف بار است و دومی مشکلات عموم مردم فلسطین است ۔ مردم فلسطین در وضع اسفناکی بسر می برند، زندگیشان مثل کسانی می ماند کہ در یک چاہ زندگی می کند و آب آن را می خورند و خودشان را زندہ نگہ می دارند .
آب در فلسطين بہ مصرف یھودی ھای اسرائیل می رسد ، ۷۰درصد آب بہ اسرائیل می رود و یھودی ۲۴ ساعت آب آشامیدنی را دارند ولی برای مسلمانان فلسطین روزانہ یا ھفتگی چند ساعت این آب در اختیارشان گذاشتہ میشود۔ این یکی از ظلم ھای بزرگی است کہ اسرائیل نسبت بہ مسلمانان فلسطین روا داشتہ است.
در میان یھودی ھای اسرائیل چند گروہ وجود دارند کہ دارای افکار مختلف ھستند ۔ یک گروہ کہ دارای حمایت زیادی است طرفدار بازیابی فلسطین سال ۱۹۶۷ میلادی می باشد۔ و دارای افکار سوشیالیست ھستند۔ یک گروہ دیگر کہ حدود ۱۲-۱۳ در صد طرفدار دارد خواھان اسرائيل بزرگ و حاکمیت صھیونیسم است و گروه سوم کہ مخالف اسرائیل است و نمی خواھند اسرائیل باشد۔ طبق شریعت خود قیام دولت اسرائیل را غیر شرعی تلقی می کند۔ و این طایفہ اینقدر دقیانوسی است کہ در خانہ ھای شان شما رادیو ، تلویژیون را نمی بینید۔ دستگاہ ھای صنعتی پیدا نمی کنید۔  یک طایفہ دیگر نيز وجود دارد  کہ الان نتانياهو نماينده آن است و  این گروہ خیلی تندرو است ھر چند طرفدار تاسیس فلسطین است ولی اینقدر می خواھد بال و پر آن را بتراشد کہ ھیچ وقت باوجود بدست آوردن نام کشور نتواند بعنوان یک کشور عمل کند۔
مطلب آخر دربارہ فلسطین اين كه قبل و بعد از ۱۹۶۷ میلادی و قبل از کمپ دیود عرب ھا گفتند کہ ما اسرائیل را بہ رسمیت نمی شناسیم و خواھان نابودی اسرائيل بودنددر سال ۱۹۴۸ میلادی اسرائيل بوجود آمد و اشغال فلسطین آغاز شد تا اینکہ در جنگ ۱۹۶۷ م اسرائیل قسمت ارشد فلسطین را اشغال کرد۔ و دنیای عرب خواھان بازیابی فلسطین سال ۶۷م است۔ می خواستم از اینہا بپرسم کہ اگر مراد از فلسطین ھمین بودہ پس مخالفت شما با اسرائیل برای چہ بود؟۔ جنگ با اسرائیل بخاطر چہ بود؟ جنگ ھای ۶۷۔۷۳ ۔۷۹ برای چہ بود۔ الان شما کجا ایستادہ اید!۔ و الان تمایل نشان می دھید در بازگشت موضع ۱۹۶۷ درحالیکہ اسرائیل می خواھد پر و بال فلسطین را قیچی کردہ  به رسمیت بشناسد۔
این اوضاع در درجه اول به علت عدم  ھمکاری احزاب فلسطینی بوجود آمده  و ثانیا دنیای عرب خیلی ضعیف و ناتوان است کہ بتواند نقشی ایفا کند زيرا نظام دیکتاتور بر آن حاکم است و مردم در حکومت نقشی ندارند۔ حکومت ھای عربی صرفا در تلاش براي حفظ حاکمیت خود می ماند در حالیکہ این کار ھم از  (دیکتاتور ھا) بر نمی آيد  تنہا ایران است کہ بعد از انقلاب اسلامی نسبت بہ فلسطین یک موضع روشن در پیش گرفت کہ بعد از ۳۲ سال ھنوز از آن انحراف نداشته است بنابراين مسلمانان جھان چشم امید بہ ایران دوختہ اند، زيرا در جھان اسلام بجز ایران، ھیچ یک کشور اسلامی یک موضع مومنانہ را نسبت بہ مسئلہ فلسطین اتخاذ نکردہ است . 

 اگر اسرائيل را يك قدرت بزرگ بدانیم، چگونه حزب اللہ با يك اقدام انقلابی ۳۳ روز با اسرائیل جنگید و قدرت اسرائيل را زیر پای خود لہ کرد؟ 
قدرت متشکل از ابعاد مختلف است قدرت سیاسی یعنی استحکام سیاسی و قدرت اقتصادی یعنی استحکام اقتصادی۔ تا زمانی کہ شما چھار جبہہ
 ۱۔استحکام اقتصادی با تمام ضوابط زیربط، ۲.پیشرفت عموی در اغلب امور۔۳۔استحکام دفاعی با تمام شرایط، ۴۔استحکام سیاسی (داخلی و خارجی) نداشتہ باشید بہ ھدف مطلوب دست پیدا نمی کنید۔ و متاسفانہ کشورھای اسلامی اين 4 ویژگی را   ندارند۔ 

عبدالحسین سوال خود  با کمی توضیح تکرار کرد و پرسید کہ سوال من در بارہ مقاومت حزب اللہ در مقابل اسرائیل بود کہ حزب اللہ یک کشور نیست یک حزب است چطور باصطلاح دست خالی با اسرائیل جنگید و پیروز شد۔ لبنان با اسرائيل نمی جنگید بلکہ حزب اللہ با اسرائيل جنگید، تحلیل شما نسبت بہ این مقاومت چیست؟
 
مقاومت حزب اللہ در مقابل اسرائيل آموزہ ھای بزرگی برای کشور ھای اسلامی را دارد و اين كه چند نفر به علت یک آرمان بزرگ  حزب تشکیل دھند و ھمدلی و ھمکاری را در آن حاکم سازند و با یک قدرت بزرگ دفاعی مثل اسرائیل ۳۳ روز دست و پنجہ نرم کند و او را با شکست فاش روبرو سازد آموزہ بزرگی برای عالم اسلام است کہ کمی در مقابل حزب اللہ خجالت بکشند.

شما گفتید نسبت بہ مسئلہ فلسطین تنہا موضع ایران روشن است ، بفرمائید کہ از دیگر کشور ھای اسلامی چہ انتظاری دارید؟ 
بیانات رئیس جمھور ایران مبني بر نابودي اسراييل ، من مخالف این زبان . لہجہ ھستم ۔ این سبک سخن گفتن  ھیچ دردی را درمان نمي  کند۔
مطلب دوم؛نسبت بہ جھان اسلام است۔ بنده رھبر روحانی فعلی ایران را خیلی دوست دارم وخیلی واجب الاحترام می دانم ، بیانات و پیغامات ایشان  تا حد کافی ترجمانی جھان اسلام بوضوح دیدہ می شود۔ و از  رئیس جمھور انتظار می رود  شیوہ و اسلوب رھبری را دنبال كند زيرا با تھدید ھدف تامین نمی شود .
مسلمانان سازمان ھای زیادی ھمچون سازمان کنفرانس اسلامی، گلف کارپوریشن کونسل،آرگنائزیشن آف افریکن یونیتی،و عرب لیگ را دارند ولی ھمہ برای نام است۔این ھمہ سازمان ھا برای فلسطین ھمایش برگزار می کننداعلامیہ ھا  به تصویب می رسانند  ولی واقعیت این است کہ از دست اینہا کاری ساختہ نیست۔ متاسفانہ جھان اسلام در برھہ فعلی در وضعیت دست و پا شکستہ قرار دارد و توان ايفاي نقش مثبت در مورد مسائل فلسطين را ندارد. 

قیام مردمی در کشور ھای عربی را چگونہ ارزیابی می کنید،آیا این تحولات بیانگر رشد سطح سیاسی مردم و یا انقلاب اسلامی است؟

 این نہ رشد سیاسی و نہ انقلاب اسلامی است۔ واقعیت این است کہ عرب ھا ذخائر نفتی را در تصرف خود دارند  و در دنیا یک مافیا نفت نيز وجود دارد کہ ھمشہ با دید طمع بہ آن چشم دوختہ و درصدد غارت آن می باشند قدرتھای دنیا می خواھد عرب یا مسلمان  روی پای خود نايستدو  استحکام سیاسی و اقتصادي نداشتہ باشند و  به عنوان یک قدرت در دنیا بروز پیدا نکند.
آمريكا ھر کجای دنیای اسلام یک کشور و یا چند کشور را می بیند کہ چند قدم به سمت پیشرفت بر می دارند و قدری استحکام سیاسی و اقتصادی درمیان انہا بوجود آمدہ، با یک بھانہ ای وضعي به وجود مي آورند کہ کل نظام بھم می خورد و دوبارہ بہ عدم استحکام برمی گردند۔ آمریکا ھمیشہ در صدد یک بھانہ می گردد ، یک زمانی خواست به نام ترریسم اھداف خود را محقق سازد و اھداف خود را حاصل کند  یک وقت مسئلہ روسیہ و کمیونیسم  را پیش کشید،کمیونیسم خاتمہ یافت اسلام مطرح شد، د رحال حاضر هم  جمھوریت را  مطرح می کند، در حال حاضر آمريكا پيشرفت جهان اسلام را ديده و نتوانسته تحمل كند در لیبی ببینید چہ می کند۔تا دیروز ھمین آمریکا با سرھنگ قذافی تمام معاملات طی کردہ روابط سیاسی برقرار کردہ بودند و الان بر سر او ریختند۔ ھمین وضعیت در یمن است، یا مصر تا دیروز حسنی مبارک عزیز آمریکا بود الان چہ شد ؟ مسلمان متاسفانہ نہ دوست خود را و نہ دشمن خود را خوب می شناسد و ھمین خاطر ھر بار با خسارت مواجع می شود۔
https://taghribnews.com/vdcfe1dt.w6dm0agiiw.html
مرجع : دفتر نمایندگی خبرگزاری تقریب (تنا) شبه قارہ ھند
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی