غرب یک تعریف کاملا تروریستی از تروریسم ارائه می کند
حسن رحیمپور ازغدی، استاد دانشگاه در نخستین نشست تخصصی کنفرانس ائتلاف جهانی علیه تروریسم برای صلح عادلانه، به عنوان دومین سخنران حضور یافت و موضوع سخنرانی خود را «ترور اسلام به عنوان هدف پروژه ۱۱ سپتامبر» عنوان کرد.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تقریب(تنا)، رحیمپور ازغدی در این کنفرانس که از صبح امروز در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی آغاز شده، در جمع علما و شخصیتهایی که از کشورهای مختلف و با ادیان مختلف به تهران سفر کردهاند، در سخنان خود با اشاره به تحولات اخیر منطقه و کشورهای اسلامی، تأکید کرد: امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند ارائه تعریف دقیق ار تروریسم هستیم؛ چراکه درست در لحظاتی که ما در حال گفتوگو با هم درباره مشکل تروریسم هستیم، هزاران هزار جوان مسلمان یا در زندانهایی که مستقیما مربوط به ارتشهای اشغالگر ناتو، آمریکا و صهیونیسم هستند، با برچسب تروریست زیر شکنجه قرار دارند و یا در کشورهای اسلامی با رژیمهای دیکتاتور و سکولار وابسته به غرب، به نام تروریست و به جرم مبارزه با استبداد و امپریالیسم شکنجه می شوند.
وی همچنین افزود: همزمان با این جریان، گروههایی که مستقیما از سوی ارتش های اشغالگر سازماندهی شده اند، مشغول ترور مردم بی گناه در کوچه و خیابان هستند که این نیز به نام اسلام صورت می گیرد و به پای اسلام نوشته می شود.
ازغدی با اشاره به خبر ناگهانی کشته شدن بن لادن که هفته گذشته در رسانه های غربی انعکاس یافت، گفت: وقتی این خبر را شنیدم به پروژه ای فکر می کردم که غرب از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز کرد و طی یک دهه، میلیون ها انسان را به نام آن به خاک و خون کشید.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه، «در دهه گذشته، شاهد یک سناریوی کامل تروریستی علیه اسلام بودیم»، گفت: ترور اسلام، هدف اصلی سناریوی ۱۱ سپتامبر تا به امروز بوده است.
وی با اشاره به اینکه غرب با فروپاشی کمونیسم، دریافت که ملتها اسلام را به مثابه راه نهایی تشخیص دادهاند، گفت: از این جهت، غرب تأکید داشت که باید با سرکوب و ارعاب با اسلام برخورد کرد. بر این اساس، دو ساختمان تخریب شد تا سناریوی سرکوب مسلمانان و ترور اسلام آغاز شود. دیدیم که پس از آن نیز، هیچ دادگاهی تشکیل نشد و هیچ سندی ارائه نگردید ولی به یکباره اعلام شد که عامل اصلی این حادثه، یک مسلمان بوده که در افغانستان پنهان شده است.
ازغدی افزود: با این اعلام ناگهانی، به یکباره القاعده ای که دست ساخته غرب علیه شوروی بود، به مسلمان بد تبدیل شد و به عنوان نماینده اصلی اسلام در سراسر جهانی معرفی گردید. پیرو آن هرگز معلوم نشد که انفجار دو برج در نیویورک چگونه انجام شد کمااینکه امروز هم هرگز مشخص نمی شود که بن لادن چگونه کشته شد و اساسا آیا امروز کشته شده و یا در گذشته مرده است.
وی تصریح کرد: پروژه ۱۱ سپتامبر، از ابتدا تا انتها مبهم و مشکوک است و هرگز نیز روشن نخواهد شد. ازغدی با بیان اینکه، «امروز غرب در ازای دو ساختمان، دو کشور اسلامی را رسما اشغال کرده است»، گفت: با همین بهانه، دهها هزار زن و مرد مسلمان زندانی و شکنجه میشوند و مورد تجاوز قرار میگیرند. پایگاههای نظامی دائمی در کشورهای اسلامی ساخته میشود، مردم بمباران میشوند، اموال عمومی و ثروت ملتهای مسلمان غارت میشود.
وی اضافه کرد: غرب به کمک رسانههای خود، کل مسئله را به وجود یک فرد مسلمان تروریست تبدیل کرده تا بتواند فریب بزرگ رسانهای خود را ترتیب دهد تا بشریت سؤال نکند که چه اتفاقی در کشورهای اسلامی در حال وقوع است. با همین بهانه، کاریکاتور پیامبر اسلام را میکشند، قرآن را آتش میزنند، حجاب زنان مسلمان اروپایی ممنوع میشود و هزاران جنایت دیگر رخ میدهد ولی تا ۱۰ سال هرگز بنلادن در افغانستان پیدا نمیشود و هرگز القاعده تضعیف نمیشود. پس از ۱۰ سال هم به ناگهان اعلام میکنند که توانستیم سر تروریسم یعنی بنلادن را بزنیم ولی بدنه قویتر شده و سرهای دیگری نیز دارد.
ازغدی با اشاره به اظهارات ظاهرا متناقض ولی در واقع همسو با یکدیگر غربیها علیه اسلام گفت: شکنجهگر و پلیس بد میگوید هم مسلمانان تروریست هستند و پلیس خوب نیز میگوید همه تروریستها مسلمان هستند. به این شکل معیار تشخیص مسلمان خوب از مسلمان بد مشخص میشود؛ به این معنا که ما به کشورهای اسلامی حمله میکنیم، کشورشان را اشغال میکنیم، به ناموسشان تجاوز میکنیم و اموالشان را به غارت میبریم؛ اگر تسلیم شدند مسلمان خوب هستند و اگر تسلیم نشدند طبق قاعده، تروریست هستند.
این استاد دانشگاه و عضو سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، خاطرنشان کرد: امروز در کشورهای اسلامی، رژیمهای دیکتاتور وابسته به غرب مشغول شکنجه مسلمانان هستند و باز هم در این شرایط، اسلام تروریسم است و مسلمان تروریست. مسلمانان را میکشند و در عین حال آنها را تروریست میخوانند تا نه تنها تسلیم شوند بلکه حتی شرمنده هم باشند و فکر مقاومت به سرشان نزند. وی تصریح کرد: بنیادگرایی و تروریسم تبدیل به یک برچسب سیاسی شده برای شرمنده سازی مسلمانان.
ازغدی با تأکید بر لزوم ارائه یک تعریف درست و دقیق از تروریسم، گفت: اگر همین امروز به یک تعریف مینیاتوری و دقیق از تروریسم نرسیم، دستمان به لحاظ سیاسی باز ولی به لحاظ حقوقی بسته خواهد بود. باید تروریسم را زیر میکروسکوپ ببریم تا بتوانیم تعریفی را که رسانههای غربی از تروریسم ارائه میدهند بشکنیم.
وی با اشاره به تعریف رسانههای غربی از تروریسم گفت: آنها میگویند هرکس مقاومت کند تروریست است. این یک شیوه تروریستی در تعریف تروریسم.
ازغدی با طرح این سؤالات که «چگونه تروریسم را تعریف کنیم که قابل تفسیر به رأی نباشد و در ضمن قابل پیگیری در دادگاههای بیطرف نیز باشد»، افزود: البته باید توجه داشت که امروز دادگاه بیطرف در دنیا نداریم. دادگاه لاهه تنها به درد این میخورد که دیکتاتورهایی که را تاریخ مصرفشان برای غرب گذشته و دیگر نوکر خوبی برای ارباب قدیمی خود نیستند، محاکمه کند. حال آنکه ما تأکید داریم دادگاه لاهه زمانی دادگاه واقعی خواهد بود که بتواند جرج بوش و تونی بلر را به عنوان جنایتکاران جنگی پای میز محاکمه بکشاند.
وی با ارائه تعریفی از تروریسم گفت: تروریسم کشتار افراد بیگناه به روش ناجوانمردانه است؛ این تعریف دو قید دارد یکی اینکه قربانی آن افرادی هستند که به هیچ وجه قانونی مستحق مرگ نباشند و بی گناه باشند و دیگر اینکه روش آن ناجوانمردانه است.
ازغدی در ادامه تأکید کرد: روابط کنونی حاکم بر جهان، تروریست پرور است چراکه تروریسم دولتی شیوه اشغالگران است و فرهنگ ترور را جهانی کرده است. در واقع تروریسم دولتی ناتو، آمریکا و اسرائیل در جهان بسترساز تروریسم بینالمللی بوده است و قوانین بینالمللی و ترکیب شورای امنیت نیز یکطرفه، ناقص و غیرمنصافه بوده و بسترساز تروریسم است.
وی افزود: وقتی توزیع قدرت غیرمنصفانه است، روشهای مقاومت بر ضد قدرت، به سوی خشونت تمایل پیدا میکند و قدرت، ضد قدرت را میپروراند. تا وقتی آمریکا و ناتو به هر سرزمینی که مایلاند هجوم میبرند، تا وقتی که مسلمانان تحت ستم و تحقیرند و رژیمهای وابسته به غرب مشغول شکنجه مسلمین هستند، نبرد و مبارزه ادامه دارد هر نامی را هم که میخواهند برایش بگذارند مهم نیست، هیچ کس به خاطر یک نام و یک برچسب، از حق خود عقب نشینی نمیکند؛ در این میان فقط تروریستهای واقعی هستند که سوءاستفاده میکنند.
ازغدی اشاره کرد: هزار و اندی سال است که شیعه و سنی در کشورهای اسلامی کنار هم زندگی می کنند ولی فقط ۱۰ سال است که در مساجد و در کوچه و خیابان بمب منفجر میشود، یعنی درست از زمانی که ارتشهای غربی وارد منطقه شدهاند.
وی افزود: نظام بینالملل و بافت شورای امنیت بر بنیان ترور است چراکه وقتی حق وتو را به دارندگان سلاحهای کشتار جمعی میدهید، فرهنگ ترور را بر جهان حاکم کردهاید. فرهنگ ترور یعنی توزیع قدرت جهانی بر اساس داشتن بمب اتم نه بر اساس دموکراسی.
ازغدی تأکید کرد: فرهنگ سیاسی مدرن غرب، نوعی بنیادگرایی مدرن تروریستی است که روش های غیراخلاقی را در سیاست نهادینه کرده است. برای درک این معنا باید کلمات امثال ماکیاولی و هابز را بررسی کرد. در ادبیات خشنی که این دو به کار می برند؛ یکی از انسان قداست زدایی می کند و دیگر انسان را گرگ می خواند. این آغاز فرهنگ ترور و تئوریزه کردن آن است.
وی تصریح کرد: تروریسم مدرن روزی متولد شد که ماکیاولی در کتاب شهریار خود نوشت که شهریاران تنها از راه اعمال زور و ترس میتوانند به هدف خود برسند.
ازغدی با اشاره به روش تبعیض آمیز غرب در برخورد با انقلابهای مسلمانان، گفت: در لیبی و تونس کنار مردم می ایستند و علیه حکومت وارد می شوند ولی در بحرین و یمن مستقیما دستور سرکوب میدهند و علیه ملتها در کنار دولتهای میایستند.
وی با تأکید بر اینکه «در فرهنگ سیاسی دنیامحور مدرن، اصالت با جنگ است»، گفت: غرب، تنها جنگ را به رسمیت میشناسد چراکه در سایه جنگ است که میتواند به قدرت برسد و صلح را تنها فاصله میان دو جنگ برای تجدید قوا برای جنگ بعدی میداند.
ازغدی، فلسفه ترور را بر پایه هستیشناختی مادی سکولار دانست و گفت: انسان شناسی و هستی شناسی مادی سکولار، خشونت پرور و لذا تروریستی است. انسان را بلاتکلیف و زندگی را بیمعنا و عبث میداند. در این فضا، اخلاق و عدالت و حقوق بشر صرفا الفاظی تبلیغاتی هستند، روح الهی انسان بیمعناست و اخلاق نسبی است، خودرأیی تئوریزه میشود و قدرت و ثروت و لذت اصالت مییابد. خدا، عدالت و آخرت به حاشیه می رود و کرامت انسانی بازیچه و جان انسان بی ارزش می شود و خدمت به انسان ها کاری احمقانه و ریاکارانه خواهد بود. اینگونه است که تروریسم تئوریزه می شود.
وی در پایان سخنان خود به انسانی شناسی قرآنی و اسلامی اشاره کرد و گفت: در این نوع نگاه، روح انسانی نفخه الهی است و قتل یک انسان بی گناه به مثابه کشتن همه انسانهاست. خدمت به انسان راه نزدیکی و قرب الهی است و اهانت به انسان گناه کبیره است. جهاد تنها راه مبارزه با اشغالگری و دفاع از مستضعفین است و قصاص راه دفاع از زندگی است.
ازغدی در این خصوص تأکید کرد: چون اسلام ضد خشونت و مدافع حقوق انسانی است، جهاد و قصاص را واجب، و قتل اسیران را حرام میداند. هر آنچه غیر از این در غرب گفته میشود دروغ محض است و اساسا اعلام میدارم که اسلام شناسی غربی دروغین است و اسلام را باید از متن اسلام شناخت.