روزنامه فرهیختگان نوشت: تحریمها علیه سپاه پاسداران و نهادهای وابسته به آن به سه دوره تقسیم میشود؛ دوره اول قبل از سال 2010 و اعمال تحریم سیسادا CISSADA، دوره دوم از سال 2010 تا سال 2017 و پیش از تحریم کاتسا و دوره سوم بعد از تحریم کاتسا.
در دوره اول نهادهای وابسته یا زیرمجموعههای سپاه البته زیرمجموعههای اصلی و شاخههای مهمی مانند نیروی قدس یا قرارگاه خاتم، بانک انصار یا قرب نوح در لیست تحریم قرار گرفتند، که عمده بهانه آن هم «حمایت این مجموعهها از تروریسم و برنامه هستهای» بود. در این ایام صرفا قرار بود اموال این مجموعهها در آمریکا بلوکه شود و مجموعههای همکار با سپاه در درون آمریکا مورد تحریم قرار گیرند و فراتر از آن، چنان اتفاقی رخ نمیداد، لذا اثر چندانی نداشت. البته طبق قانون مصوب آمریکا نمایندگان سپاه و گروههای حامی با این مجموعهها نیز تحریم میشوند.
در دوره دوم تحریمهای آمریکا علیه ایران و مخصوصا سپاه، با تصویب قانون سیسادا یک ارتقای معنادار رخ میدهد. در این ایام آمریکا سپاه یا هر مجموعه همکار با سپاه را تهدید به قطع دسترسی به سیستم مالی و بانکی ایالات متحده آمریکا کرد؛ بدین معنا که اگر یک بانک خارجی با چند واسطه مسیر خرید برخی تجهیزات برای قرارگاه خاتمالانبیا سپاه را تسهیل میکرد و حتی به صورت غیرمستقیم یک طرف تراکنش مالی با آنها قرار میگرفت، به قطع دسترسی به سیستم مالی و بانکی ایالات متحده تهدید میشد. این شرایط تا بعد از کاتسا و حتی در دوران برجام هم برقرار است و خدشهای به آن وارد نمیشود.
در دوره سوم و بعد از تحریم کاتسا این محدودیت دسترسی به سیستم بانکی به صورت قابلتوجهی گسترده شده و افراد و مجموعههای زیادی مورد تحریم قرار میگیرند. تا قبل از کاتسا سپاه صرفا بهعنوان حامی تروریسم یا اشاعه از سوی آمریکا شناخته میشد و لذا به دلایلی که گفته شد، مورد هدف برخی از تحریمهای آمریکا قرار میگرفت، اما بعد از تصویب این قانون به صورت مشخص تحریمهایی که علیه یک «گروه تروریستی» اعمال میشد، علیه سپاه پاسداران و زیرمجموعهها و گروههای وابسته به آن هم اعمال شد. البته در کاتسا سپاه گروه تروریستی شناخته نمیشود، ولی تحریمهای شامل یک گروه تروریستی شامل حال آن میشود و لذا هرکسی که صرفا سپاهی باشد یا همکار سپاه، حتی اگر زیرمجموعه هیچیک از بهانههای گفتهشده مانند حمایت از تروریسم هم نباشد، تحریم میشود. این اتفاق باعث شد اگر یک بانک خارجی قبلا فقط مراقب بود که به سپاه و زیرمجموعههای آن خدماتی ارائه ندهد، بعد از کاتسا هر چیزی که نشانهای از سپاه را در خود داشت مانند یک پروژه دانشگاهی، آن هم مورد تحریم واقع میشد. در این شرایط به دلیل حضور سپاه در ساختار قانونی ایران، عملا همکاری بسیاری از مجموعههای خارجی با ایران محدود شد.
حالا اما به نظر میرسد اعلام سپاه پاسداران بهعنوان یک گروه تروریستی مرحله چهارم است و فرای مسائل اقتصادی قرار است اتفاقی صورت پذیرد، چراکه در دورههای قبلی سپاه از نظر اقتصادی بهصورت تام و تمام مورد تحریم قرار گرفته بود و اینبار با احتمال تروریستی اعلامشدن سپاه بیشتر اهداف سیاسی و امنیتی دنبال خواهد شد.
گزینههای روی میز ایران؛ از لغو FATF و تهدید منافع نظامی آمریکا در منطقه
رویترز، والاستریت ژورنال و... خبر دادهاند که احتمالا آمریکا تا روز دوشنبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروههای تروریستی قرار خواهد داد؛ اقدامی در ادامه تلاشها برای افزایش تنشهای غرب آسیا و اهدافی چندوجهی از مسائل امنیتی تا اقتصادی و سیاسی. چند نکته درخصوص این مساله قابل ذکر است.
اقدام غیرقانونی
تحریم سپاه پاسداران و شناختن این نیروی نظامی رسمی ایران بهعنوان یک گروه تروریستی در صورت تحقق، یک پدیده بیسابقه در روابط و حقوق بینالملل خواهد بود، چراکه تا پیش از این از سوی هیچ نهاد بینالملل و هیچ کشوری حتی ایالات متحده که ید طولایی در تحریم دیگران دارد، یک مجموعه رسمی و قانونی و شناختهشده توسط نهادهای بینالمللی چون سازمان ملل بهعنوان تروریست تشخیص داده نشده است. سپاه پاسداران، نیروی مسلح رسمی ایران یعنی یکی از اعضای سازمان ملل متحد است و از اینرو بهعنوان یک «ارتش کنوانسیونل» در جهان شناخته میشود.
نام این نیرو در قانون اساسی ایران آمده است؛ دارای اساسنامه مشخص و سلسله مراتب فرماندهی معلوم است. این نیرو با یونیفرم و نماد رسمی در چارچوب کنوانسیونهای بینالمللی فعالیت میکند و دارای ماموریتهای تعریف شده و مشروع است و لذا معرفی آن بهعنوان یک گروه تروریستی یک بدعت حقوقی در جهان خواهد بود. از دیدگاه بسیاری از کارشناسان این اقدام آمریکا باعث بیاعتباری مجدد این کشور در سطح بینالمللی خواهد شد.
بههمریختگی در نظام حقوقی جهان و مبارزه با تروریسم
تعریف سپاه پاسداران که نیروی نظامی رسمی ایران است، بهعنوان «گروه تروریستی»، میتواند نظامهای معنایی در جهان را نیز به هم بریزد، چراکه همه قوانین بینالمللی مدافع فعالیتهای رسمی اعضای سازمان ملل و کنوانسیونهایی مانند کنوانسیون ژنو هستند و لذا جدا کردن بخشی از نظام بینالمللی به معنای مختل کردن رژیم حقوقی حاکم بر نزاعهای مسلحانه خواهد بود. سپاه در سالهای گذشته با مجموعههای تروریستی خطرناکی از صدام حسین گرفته تا داعش و النصره مبارزه کرده است و توانسته موفقیتهای گستردهای به دست آورد، چنانکه آمریکا و گروه موسوم به «ائتلاف ضدداعش» نتوانست ذرهای از آن موفقیت را در راه مبارزه با تروریسم کسب کند و امروز امنیت عراق و سوریه مدیون حضور سپاه پاسداران است. از این رو گنجاندن سپاه در لیست گروههای تروریستی احتمالا اقدامی خواهد بود که حداقل در غرب و جنوب غرب آسیا حتی شنیده هم نخواهد شد و در دیگر نقاط جهان موجب بروز انتقادهای جدی و ایستادگیهای حقوقی و میدانی میشود.
ترس از سهگانه تلافیجویانه ایران
این مخالفت با اقدام هیات حاکمه آمریکا البته صرفا مربوط به کشورهای منطقه یا دیگر کشورها نیست، بلکه شامل برخی دولتمردان و صاحبنظران آمریکا نیز میشود. بهطور مشخص مقامات نظامی آمریکایی که بهویژه سابقه حضور در منطقه را دارند، به خوبی از واکنشهای احتمالی سپاه نگرانند و نمیدانند که در صورت اعمال این تحریم چه واکنشی پدید میآید. علاوهبر این آنها از کنارکشیدن سپاه در برخی منازعات در مقابله با تروریستها هم نگران هستند و میدانند که نتایج این اقدام ترامپ و نزدیکان او یعنی افرادی چون جان بولتون تا کجا میتواند منافع ایالات متحده را خدشهدار کند و منطقه را در تلاطم فرو ببرد. از اینرو با توجه به اظهارنظرهای مقامات آمریکا میتوان به این تزلزل در تصمیم و اقدام پی برد. آمریکاییها احتمالا اظهارنظر چندی پیش سرلشکر جعفری را نیز به خوبی به یاد دارند. فرمانده کل سپاه در واکنش به خبر تحریم این نیرو گفته بود آمریکا باید پایگاههای خود را تا شعاع دو هزار کیلومتری به جای دیگر منتقل کند. با این توصیف باید ذکر کرد که احتمالا اعلام غیررسمی این خبر برای بررسی واکنش احتمالی ایران خواهد بود و نشانه قطعی از اقدام نیست.
علاوه بر این اقدام که ممکن است بیشتر جنبه نظامی و سخت داشته باشد، کارشناسان حداقل دو سناریوی دیگر را نیز به عنوان اقدام تقابلی دیگر مفروض دارند که در جایگاه خود حائز اهمیت است. کارشناسان میگویند معرفی سپاه به عنوان گروه تروریستی از سوی آمریکا به احتمال قوی باعث خروج کامل اجرای برنامه اقدام FATF از دستور کار ایران خواهد شد و هرگز آن دسترسی به ریز اطلاعات مالی ایران که آمریکا سالهاست به دنبال آن است، محقق نمیشود. سناریوی دوم اما احتمالا فرای نگاه آمریکاییها خواهد بود، چراکه خروج از NPT که برخی در ایران مطرح کردهاند، آنقدر بزرگ خواهد بود که شرایط حاکم بر فضای بینالمللی را به کلی به هم خواهد ریخت.
آخر اینکه، زمانی که برای نوشتن این گزارش درگیر تماس با برخی مسئولان و کارشناسان و نمایندگان مجلس بودیم، گذرمان به یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران هم افتاد، پاسخ که گفت، اصلا پشیمان شدم که چرا ذهنش را درگیر این مساله کردهام. در یکی از استانهای سیلزده مشغول امدادرسانی بود، حال و احوالی کرد، از سیل گفت و نیاز مردم و دست آخر از اینکه اولویت مجموعه سپاه فعلا کمک به مردم است نه حرافیهای بیسر و ته چند آمریکایی متوهم.