به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، امروزه دنیاى اسلام که از جهت ذخایر مادى، انسانى، فکرى و تاریخى یکى از بزرگترین مجموعههاى جهان است، بیش از همیشه نیازمند وحدت و تقریب است؛ متمرکز و هم جهت ساختن تلاشها و توانها و به جریان انداختن آن در سمت و سوى نجات امت اسلامى، هدف و آرزوی هر مسلمان خیرخواه و دلسوز است و باید دانست که این هدف، جز در سایه ى نزدیک کردن دل ها، فکرها و ایمان ها، دست یافتنی نیست (مقام معظم رهبری).
مجمع تقریب یک مجمع جهانی است که سمت و سوی مردمی دارد، این مجمع در تلاش است که روابط خوبی با سازمان های مختلف جهانی ایجاد کند تا در بطن جامعه جای داشته باشد، تفکر تقریب، طیف های وسیعی از متفکران و مصلحان را تشکیل میدهد که از سر دلسوزی و خردمندی این تفکر را دنبال میکنند.
تاکنون در باب تقریب منابع بسیاری به چاپ رسیده است که در همین راستا خبرگزاری تقریب طی سلسله گزارشهایی به معرفی کتابهای تقریبی برجسته جهان اسلام پرداخته است که در ادامه میآید:
در شماره 11 از این گزارش به بررسی کتاب «گفتمان انقلابی در جهان اسلام
»، این اثر که به تالیف «دکتر سید سلمان صفوی
» توسط «بوسیله آکادمی مطالعات ایرانی لندن» منتشر و
در 520
صفحه چاپ شده است، میپردازیم:
تحلیل سیر تاریخی توسعه و تکامل اندیشههای سیاسی و انقلابی جهان اسلام طی دو قرن گذشته موضوع اصلی این کتاب است که ازلحاظ روش به کار گرفته شده نیز حائز اهمیت است؛ بدین معنا که گفتمان انقلابی در بستر زمان و مکان، با ارجاع به نقل قول های مستقیم اندیشمندان مطروحه تحلیل میشود.
کتاب حاضر حاوی سه فصل است. در فصل اول، روند تاریخی مهم ترین تحولات جهان اسلام طی دو قرن گذشته به ترتیب تاریخی گزارششده است. در فصل دوم، اندیشههای پرچم داران گفتمان انقلابی از میرزای شیرازی تا آیت الله خامنهای، با نقل قولهای مستقیم از آنها تحلیلشده و در فصل سوم، مسئله توسعه و گفتمان انقلابی و جمع بندی مباحث، ارائه شده است.
فصل اول، به روند سیاسی جهان اسلام در قرن سیزدهم و چهاردهم هـ.ش.میپردازد: الف. قرن سیزدهم؛ آغاز دوران زوال و تسلیم ایران و عثمانی، دو قدرت اصلی جهان اسلام در برابر قدرتهای اروپایی، بریتانیا، فرانسه و روسیه است.
در این دوره تنش ها و جنگ های متعدد ایران با روسیه و بریتانیا، موجبات از دست رفتن بخش های گسترده ای از اراضی ایران در قفقاز و افغانستان شد. از سوی دیگر با ضعف دولت مرکزی؛ مقدمات نفوذ اقتصادی دولت های اروپایی در بازار ایران فراهم گردید. در این دوره مشروطیت در ایران به پیروزی دستیافت، استعمار اروپایی در سراسر جهان اسلام گسترش یافت و شمال افریقا شامل مصر، الجزایر، لیبی، تونس، مراکش و سودان تحت استعمار مستقیم دولت های اروپایی قرار گرفت.
با تجاوز نظامی ارتش بریتانیا و سقوط حکومت مسلمان گورکانی؛ هندوستان به یکی از مستعمره های بریتانیا تبدیل شد. با انقراض حکومت عثمانی، دولت های اروپایی به رهبری بریتانیا و فرانسه با تجزیه امپراتوری عثمانی، خاورمیانه عربی را که تا آن زمان بخشی از آن حکومت بود؛ به کشورهای کوچک با مرزهای مصنوعی تقسیم کردند.
ب. روند سیاسی جهان اسلام در قرن چهاردهم هـ.ش، قرن بیستـم میلادی، در این قرن ساختار قدرت جهانی به طورکلی تغییر یافت. با سقوط خلافت عثمانی، منطقه بالکان به واحدهای کوچکی جدا از سرزمین های اسلامی تقسیم شد.
مناطق مسلمان عربی نیز توسط بریتانیا و فرانسه بدون توجه به جغرافیای طبیعی آنها به واحدهای کوچکی مانند عراق، اردن، لبنان، سوریه، سعودی، امارات، بحرین، کویت و قطر تقسیم شد. فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت و در پایان نیمه اول قرن چهاردهم هـ.ش. به اشغال کامل صهیونیستها درآمد. در ایران نیز با سقوط دولت قاجار؛ رژیم پهلوی بر سرکار آمد.
در قرن بیستم، ایران و عثمانی دو قدرت مهم جهان اسلام طی چهارصد سال گذشته، سکولار شدند و غربگرایان بر آنها استیلا یافتند. کمال آتاتورک و رضاخان در ترکیه و ایران، پیشتاز سکولاریـسم منحط غربی در جهان اسلام شدند. با گسترش نفوذ سیاسی - اقتصادی غرب؛ اقتصاد سرزمینهای اسلامی رو به ضعف نهاد و اقتصاد آنها بهتدریج تکمحصولی و کمپرادور گردید. با پایان جنگ جهانی دوم، جهان در وهله اول به دو بلوک شرق و غرب به سرکردگی شوروی و آمریکا تقسیم شد و پس از مدتی «جنبش غیرمتعهدها» نیز متولد گردید.
در این قرن نهضتهای استقلالطلبانه در برخی مناطق اسلامی به ثمر نشست. ملت الجزایر در شمال افریقا طی جهادی حماسی بر استعمار فرانسه پیروز شدند و مراکش و لیبی نیز مستقل گردید. در خاور دور؛ اندونزی و مالزی از بریتانیا مستقل شدند و در شبهقاره هنـد؛ پاکستان و بنگلادش بهعنوان دو کشور اسلامی نـوظهور پس از استقلال هند از بریتانیا، درصحنه جغرافیای سیاسی جهان اسلام حضور یافتند.
"استعمار کهن" ساقط شد و «استعمار نوین غربی» جایگزین آن شد. پس از جنگ جهانی دوم قدرت های اروپایی (فرانسه و بریتانیا) با شکست تدریجی در جهان اسلام، مجبور به عقبنشینی شدند و آمریکا بهعنوان فاتح اصلی جنگ جهانی دوم، میراث خوار استعمار بریتانیا و فرانسه در خاورمیانه شد. در این دوره با پیروزی «نهضت ملی شدن نفت" در ایران و "ملی شدن کانال سوئز" در مصر، بریتانیا شکست خورد.
بدون شک مهم ترین تحول دورانساز قرن چهاردهم هـ.ش. پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که با تغییر معادلات قدرت، «گفتمان انقلاب اسلامی» را در سپهر سیاست و فرهنگ روابط بینالملل رهبری کرد. با سقوط اتحاد جماهیر شوروی (1991م.)، بخشی از سرزمین های اسلامی همچون تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و آذربایجان بهصورت کشورهای مستقل در آسیای میانه و قفقاز ظهور یافتند. در بالکان نیز طی جنگی خونین و وحشتناک؛ سرزمین بوسنی و هرزگوین با رنج بسیار بهصورت کشوری مستقل از بطن سقوط بلوک شرق سر برآورد. لشکرکشی شوروی به افغانستان و پسازآن ناتـو به رهبری امریکا و بریتانیا؛ در لبنان، افغانستان و عراق با شکست مواجه شد.
در دهـه پایانی قرن 14هـ.ش. جهان اسلام با دو جبهه بلوک غرب و سَلَفی گرایی در حال مبارزه است. سیطره غرب به رهبری آمریکا در خاورمیانه، به یُمن مبارزات ملت ها پایانیافته، اما غرب همچنان نفوذ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی خود را حفظ کرده است.
قدرت اقتصادی، نظامی، علمی جهان اسلام رشد کرده و «گفتمان اسلام انقلابی» زنده و در حال جریان سازی فرهنگی و تمدن سازی است. در این دوره جهان اسلام قهرمانان بسیاری داشته، اما در قله گفتمان و عمل انقلابی در جهان اسلام در قرن چهاردهم؛ امام خمینی قامت افراشتهاند.
در فصل دوم، روند «گفتمان انقلاب اسلامی» با نگاه تاریخی تبیین شده است. «نهضت تنباکو» به رهبری «میرزای شیرازی» علیه استعمار بریتانیا، نقطه عطف تفکر سیاسی جهان اسلام در دو قرن گذشته است. این روند در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی ایران انجامید. انقلاب اسلامی ایران وام دار و میراث دار روند تکاملی اندیشههای انقلابی میرزای شیرازی، سیّد جمال، عبـده، کواکبی، آیت الله نائینی، آخوند خراسانی، شیخ عزالدین قسـّام، سیـّد قطب، اقبال لاهوری، مودودی، دکتر علی شریعتی، امام موسی صـدر، آیت الله سیـّد محمّد باقر صـدر، آیت الله طالقانی، استاد شهید محمد منتظری، امام خمینی، آیتالله منتظری و آیتالله خامنهای است. "استقلال"، "آزادی"، "عدالت –اجتماعی" و "حاکمیت ارزش های اسلامی" از شعارهای اصلی این روند تاریخی بود که بهمرور در اندیشه انقلابی متفکران جهان اسلام بروز و تکامل یافت.
نقطه اوج «گفتمان انقلابی» تحول «نظریه حکومت اسلامی» به «جمهوری اسلامی» است؛ که نظریه ای اجتهادی با توجه به زمان و مکان و ارزش های اسلامی است. این نظریه تجربه عقل بشری در حکومت داری را که به "تفکیک قوا" و «دموکراسی» نائل شده، با ضابطه های حکومت ورزی در قرآن و سنت، در تعامل سازنده قرار داده، از بطن گفتگوی عقل و شرع و مقتضیات زمان و مکان، «نظریه مردم سالاری دینی» یا «جمهوری اسلامی» را ارائه کرده است. در این نظریه که در قانون اساسی ایران آمده، همه ارکان حکومت با رأی مستقیم یا غیرمستقیم ملت انتخاب می شوند و قابل نظارت و عزل هستند. قوانین حکومت نیز نباید مغایر ارزش های اسلامی نظیر اصول «شـورا» و «عدالت اجتماعی» باشد. "نظریه جمهوری اسلامی"در حال تکامل است و به مرور در عمل محک می خورد و به مدد اندیشمندان اصلاح می شود.
فصل سوم، به «توسـعه پایـدار» اختصاص یافته و آن را نیاز مبرم جهان اسلام برای «استقلال اقتصادی» و «ساختن جامعه طراز کرامت مسلمانان» معرفی کرده و درعینحال انتقاد شده که طی دو قرن گذشته، موضوع توسعه، مشغله اصلی ذهنی و فکری متفکرین انقلابی نبوده است.
در جمعبندی کتاب تبیین شده که «سیّد جمال» حدود یک صد و هفتادسال قبل با مجاهدت های خویش با کاشتن نهال «جنبش بیـداری اسلامی» در جامعه استبدادی و استعمار زده مسلمانان، طریق نوینی برای بازگشت عزت و عظمت اسلامی در دوره معاصر بنیان نهاد. این مسیر طولانی را متفکران برجسته از کشورهای مختلف جهان اسلام با اندیشه های انقلابی خود هدایت نمودند و تکامل بخشیدند. «نهضت تنباکو» در ایران علیه بریتانیا، "نهضت مشروطیت در ایران"، «قیـام عزالدین قسـّام» در فلسطین، "مبارزات ملت الجزایر" علیه فرانسویان و «جنبش مقاومت فلسطین» و «حزب الله لبنان» علیه اشغالگران صهیونیست؛ از نقاط برجسته اندیشه انقلابی در ساحت عمل اجتماعی است. در نیمه دوم قرن چهاردهم هـ.ش. «نهضت بیداری اسلامی» و "اندیشه انقلابی" در قالب «انقلاب اسلامی ایران» به رهبری امام خمینی به ثمر نشست.
"نهضت انقلابی" در جهان اسلام زنده است و هرروز پخته تر و کارآمدتر می شود. امروز «اندیشه انقلابی اسلام» بیش از هر زمان دیگر جهانی شده و در مقایسه با قرن گذشته مسلمانان به مدد «اندیشه انقلابی»، نقش مهمی در روابط بین الملل، ژئوپلیتیک جهان، راهبردهای جهانی، فرهنگ و اقتصاد جهانی و دیپلماسی به دست آوردهاند. استعمار خارجی شکستخورده، اما استعمار نوین، استبداد، فقدان آزادی، عدالت و قسط اجتماعی، فاصله طبقاتی و توسعه نیافتگی همچنان در جهان اسلام زنده است و موضوع مصاف های نسل امروز با نسل فردای جهان اسلام برای ساختن آینده ای بهتر برای امت اسلامی است.
انتهای پیام/