تاریخ انتشار۲۵ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۵۲
کد مطلب : 673601

مسجدی میان بازار و دلی در کنار غزه

در ظهر آرامی از روزهای بهار، مسجد بازار سنندج میزبان جمعی از بازاریان و کسبه‌ای بود که با دل‌هایی پر از همدردی، گرد هم آمدند. نه برای دادوستد، که برای ابراز همبستگی با مردم مظلوم فلسطین.
مسجدی میان بازار و دلی در کنار غزه
به گزارش حوزه استان های خبرگزاری تقریب؛ ظهر آرامی بود در سنندج و آفتاب بی‌هیاهو روی بام‌های کاه‌گلی بازار قد کشیده بود و در میان کوچه‌های باریک و صمیمی بازار، جایی که عطر چای و بوی نان تازه در هوا می‌پیچد، صدای گام‌هایی شنیده می‌شد؛ گام‌هایی که به‌سوی مسجد بازار می‌رفتند، بی‌ادعا، بی‌تکلف، اما با دلی پر از همدلی. 
 
بازاریان سنندج، از حجره‌های کوچک و ساده‌شان برخاسته بودند نه در مقام تاجر، بلکه در قامت انسانی هم‌درد، کنار هم بنشینند. 



درون مسجد، سادگی با معنویت درآمیخته بود؛ سکوتی از جنس تأمل، صدای آهسته‌ی اذکاری که لب‌ها بی‌صدا زمزمه می‌کردند و نگاهی که از محراب عبور می‌کرد و می‌رفت تا خاک غزه. 
 
این گردهمایی، مراسمی نبود؛ صداقت محض بود و حضور جمعی از مردمان بازار، با چهره‌هایی آفتاب‌سوخته اما دل‌هایی روشن، آمده بودند تا بگویند دلشان با مردم فلسطین است؛ با کودکانی که شب‌ها را در پناهگاه می‌خوابند و مادرانی که سال‌هاست چشم‌به‌راه آرامشی ساده‌اند. 
 

در کنار ستون‌های مسجد، پیرمردی نشسته بود که هر روز در همان حجره‌ کوچک پارچه‌فروشی‌اش می‌نشست، اما امروز آمده بود تا سهمی کوچک در بیان یک درد بزرگ داشته باشد. 

جوانی دیگر، سر به زیر، در سکوت اشک می‌ریخت؛ شاید به یاد برادری که هیچ‌گاه ندیده، اما دردش را با تمام وجود حس می‌کرد. 
 

امام جماعت سخن گفت، ساده و بی‌تکلف؛ از مظلومیت گفت، از وجدان، از رسالت انسانیِ ایستادن کنار حق. و این حرف‌ها، نه از سر شعار، که از دل برخاسته بود و به دل نشست. 
 

مسجد بازار سنندج، امروز نه فقط محل عبادت، که پناهگاه هم‌دلی شده بود. مردمانی که شاید توان فرستادن کمک نداشتند، اما قلب‌شان را فرستادند و سکوت مسجد، خود فریادی بود؛ فریادی از عمق انسانیت، که در برابر ظلم، نمی‌توان بی‌صدا ماند.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcaweni649n0i1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی