تاریخ انتشار۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۱۱
کد مطلب : 498134

اسلام در مجمع‌الجزایر مالایی/ چگونه اندونزی بزرگ‌ترین کشور اسلامی جهان شد؟

اندونزی پرجمعیت‌ترین کشور اسلامی با جمعیتی حدود ۲۴۲ میلیون نفر است و ۹۰ درصد این جمعیت را مسلمانان، ۸ درصد مسیحی و ۲ درصد را هندو و بودیسم تشکیل می‌دهند.    
اسلام در مجمع‌الجزایر مالایی/ چگونه اندونزی بزرگ‌ترین کشور اسلامی جهان شد؟
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب به نقل از ایکنا، مجمع‌الجزایر مالایی نام گروه بزرگی از جزیره‌ها در جنوب شرقی آسیا، بین هند و چین و استرالیاست. این مجمع‌الجزایر بزرگ‌ترین گروه از جزیره‌ها در جهان است و بیش از ۱۳ هزار جزیره از اندونزی و در حدود ۷ هزار جزیره از فیلیپین را شامل می‌شود. در محل، این منطقه را بیشتر با نام «هند شرقی» می‌نامند.
 
اسلام از قرن چهارم هجری قمری به اندونزی وارد و در قرن ۶ به وسیله تجار هندی به شکل بسیار وسیعی منتشر شد. بیشتر مسلمانان این کشور سنی شافعی‌مذهب و بقیه شیعه، حنفی، حنبلی، مالکی، زیدی و علوی هستند. این کشور دارای ۵۵۰ هزار مسجد است.
 
اسلام پس از تثبیت در حجاز به واسطه فتوحات اسلامی در دیگر نواحی جهان گسترش یافت، اما این امر در جنوب شرق آسیا به ویژه در اندونزی به گونه‌ای دیگر بوده‌ است؛ زیرا اولاً ورود اسلام نه به واسطه فتوحات اسلامی بلکه به دلیل حضور بازرگانان مسلمان هند و ایرانی در جزایر سوماترا و جاوه بوده‌ است. ثانیاً اسلام نه در قرون نخستین اسلامی بلکه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم میلادی در این منطقه نفوذ پیدا کرد.
 
در این رابطه، پایگاه خبری الجزیره، در مقاله‌ای به بررسی نحوه گسترش دین اسلام در مناطق جنوب شرق آسیا و کشور اندونزی پرداخته است که ترجمه آن در ادامه مطلب ارائه می‌شود:
 
۹۴ درصد از مردم جنوب شرقی آسیا و در رأس آن اندونزی که نزدیک به ۲۴۰ میلیون نفر جمعیت دارد، مسلمان و شافعی‌مذهب هستند که شاهد معجزه گسترش اسلام به سرزمین‌های دوردست، بدون اسب، شمشیر، نیزه، اجبار یا زور بوده‌اند؛ زیرا این اتهام همیشه به اسلام وارد شده که هر کجا که اولین فاتحان پا گذاشته‌اند، با زور اسلام را گسترش داده‌اند. این در حالی است که کشور اندونزی از زمان ورود دین اسلام به این کشور، یعنی از ۸ یا ۹ قرن پیش تاکنون این اتهام را رد کرده و نشان داده است که چنین اتهامی پایه و اساس درستی ندارد.
 
اندونزی و مجمع الجزایر مالایی و در قلب آن مالزی کنونی، شاهد سفر گروهی از جهانگردان سرشناس و بزرگ مانند ابن بطوطه و مارکوپولو بوده است؛ این دو جهانگرد وجود اسلام و چگونگی گسترش آن بدون زور یا شمشیر را در آن جزایر، به خصوص جاوه یا سوماترا درک کردند؛ اما غیرممکن است که دقیقاً با تاریخ واقعی ورود دین اسلام به مالایی و اندونزی آشنا شویم، زیرا مورخان مسلمان و غیرمسلمان، تقریباً اتفاق نظر دارند که عرب‌هایی که با کشورهای خاور دور تجارت می‌کردند، تجارت را از سال‌های آغازین تاریخ اسلام آغاز کرده‌اند که قدمت آن به قرن دوم هجری/هشتم میلادی باز می‌گردد؛ این بازرگانان بیشترین نقش را در روشن کردن مشعل تبلیغ دین اسلام در این مناطق ایفا کرده‌اند.
 
همانطور که «توماس آرنولد» خاورشناس بزرگ بریتانیایی در کتاب «دعوت به اسلام» نوشته است، تجارت کشورهای عربی با چین از مسیر سریلانکا، در آغاز قرن هفتم میلادی با رواج بسیاری روبه‌رو شد، حتی بازرگانان عرب در اواسط قرن هشتم میلادی در گروه‌های بسیار پرجمعیت در کانتون اقامت داشتند و در فاصله زمانی بین قرن‌های دهم تا پانزدهم میلادی تا زمان ورود پرتغالی‌ها، این اعراب اساتید بلامنازع تجارت با شرق به حساب می‌آمدند. به همین جهت می‌توانیم ادعا کنیم که آنها حتما مستعمرات تجاری خود را در برخی از مجمع‌الجزایر مالایی ایجاد کرده بودند چنانکه در سال‌های بسیار دور در جاهای دیگر نیز همین کار را انجام داده‌اند.
 

از این رو می‌توان دریافت که عرب‌های مسلمان به ویژه بازرگانان آنها چگونه از ابتدای انتشار و گسترش اسلام در كشورهای خاور دور کره زمین نقش مهمی ایفا کرده‌اند و این داستان چگونه آغاز شد و به چه صورت پایان یافت. در ادامه این مقاله، به مسائل مطرح شده در بالا خواهیم پرداخت.
 
منابع تاریخی مطالب مهمی در مورد اعراب جنوب و عمانی‌ها و نقش بزرگی که آنها در گسترش اسلام در قرن اول هجری تا ورود پرتغالی‌ها در قرن دهم هجری داشتند، در اختیار ما قرار می‌دهد. این دریانوردان‌، بازرگانان و عمانی‌ها به مدت هزار سال نقش رهبری مطلق را در اقیانوس هند ایفا کردند، اما موضوع به مهاجرت گسترده طیف وسیعی از یمنی‌های مسلمان به بسیاری از مناطق مجمع الجزایر مالایی، تغییر یافت، به طوری که آنها توانستند حکومت‌های مستقلی در جزیره جاوه، مانند حکومت سیاک، حکومت پونتیاک و حکومت آچه تأسیس کنند.
 
یکی از بارز‌ترین مسائلی که منجر به اسلامی شدن اندونزی شد، ازدواج این بازرگانان، عمانی‌ها و دیگر مسلمانان بود که با زنانی از سواحل هند جنوبی و دیگر زنان اهل جاوه‌ ازدواج کردند. ازدواج پادشاه جاوه مرکزی در قرن دوازدهم میلادی با یک شاهزاده خانم مسلمان نیز داستان مفصلی داشت. این شاهزاده خانم شرط کرد که پادشاه باید قبل از ازدواج با او مسلمان شود، بنابراین پادشاه به دین اسلام گروید و مسلمان شدن او سرآغاز تأسیس دوره جدید اسلامی در این منطقه بود و بدین ترتیب دین اسلام در جاوه مرکزی گسترش یافت و امیرنشین‌های کوچک اسلامی تشکیل شدند، سپس در سال ۱۵۱۱ میلادی، یعنی چند ماه قبل از اشغال این جزایر به وسیله پرتغالی‌ها، این امیرنشین‌ها متحد شدند.
 
توماس آرنولد می‌گوید: بازرگانان و مهاجران مسلمان عرب و هندی عقیده داشتند كه «مؤثرترین راه برای ورود دین اسلام به این كشورها پذیرش زبان مردم آن کشورها و بسیاری از آداب و رسوم ساکنان آنها و ازدواج با زنانشان بوده است و آنها در نهایت موفق شدند خود را در زمره رهبرانی قرار دهند که معتبرترین موقعیت در این کشورها را به خود اختصاص داده‌اند؛ این مسلمانان با وحدت خود به سوی مهارت و هماهنگی بیشتری از مردم آن کشورها پیش می‌رفتند.» هدف نهایی این وحدت در میان مهاجران مسلمان در آن زمان، دعوت به دین اسلام و گسترش آن در بین طبقات اجتماعی بت‌پرستان بود.
 
به نظر می‌رسد که این تلاش‌های جمعی از طریق یک شیخ عرب به نام عبدالله العارف و شاگردش شیخ برهان‌الدین سازماندهی شده بود؛ این فرد پرچم اسلام را در مناطق پادشاهی آچه، در شمال سوماترا حمل می‌کرد.
 
 در اواسط قرن یازدهم میلادی/ ششم هجری، ابتدا شیخ‌العارف در مناطق داخلی، و سپس شاگرد او برهان‌الدین در مناطق ساحلی، به طور قابل توجهی برای گسترش عقاید اسلامی تلاش کردند. مارکو پولو، جهانگرد مشهور ایتالیایی، که در سال ۱۲۹۲ میلادی پنج ماه را در ساحل شمال سوماترا گذراند، اشاره می‌کند که دریافته است پادشاهی کوچک «برلاک» در گوشه شمال شرقی جزیره، مسلمان است. زیرا بازرگانان عرب، به دليل تردد مكرر آنها در قرن هشتم میلادی، دین اسلام را به این جزیره وارد كردند.
 
برخی اخبار تاریخی حاکی از آن است که «سامدرا» پادشاه منطقه مراسیلو در جاوه نیز یکی دیگر از افرادی بود که به دست گروهی از مبلغین مسلمان شد. این گروه از سوی یکی از اشراف مکه در قرن دوازدهم میلادی به سرپرستی فردی به نام شیخ اسماعیل به آن منطقه اعزام شده بودند. این امر باعث گسترش اسلام در مناطق جدید جنوب هند و دیگر مناطق تنگه مالاکا در جنوب شرقی آسیا شد. پادشاه مذکور پس از مسلمان شدن، لقب جدید «پادشاه صالح» را دریافت کرد و با دختر پادشاه «برلاک» که در مجاورت آنجا قرار داشت، ازدواج کرد و از او صاحب دو پسر شد که پسر بزرگتر پادشاه «الظاهر» بود.
 
ابن بطوطه، مشهورترین جهانگرد مراکشی حدود سال ۷۴۳ هجری قمری/ ۱۳۴۵ میلادی، از این مناطق بازدید کرد و پادشاه الظاهر، پسر پادشاه صالح، حاکم جاوه، را ملاقات کرد. ابن بطوطه می‌گوید: «او از پادشاهان با فضیلت و سخاوتمند است. شافعی‌مذهب و دوستدار فقیهانی است که در مجلس قرائت قرآن و سخنرانی او حضور می‌یابند. او بسیار جهاد و مبارزه می‌کند، متواضع و فروتن است و با پای پیاده به نماز جمعه می‌رود. مردم این کشور شافعی‌مذهب نیز دوستدار جهاد هستند و داوطلبانه همراه با پادشاه به جهاد می‌روند.»
 

این توصیف ابن بطوطه بدین معناست که نسل اول مردم این کشور به طور داوطلبانه و به کمک مبلغان مسلمان تاجر، عرب، هندی یا پاکستانی به اسلام گرویدند، اما وظیفه گسترش اسلام در اندونزی و مالزی که در همسایگی یکدیگر قرار دارند، بر عهده نسل دوم آنها قرار داده شد. آنها پیرو مذهب شافعی بودند و این امر تأکیدی بر آن است که این مسلمانان اهل سنت تأثیر بسیاری در نشر اسلام در مجمع‌الجزایر مالایی و در قلب آن، اندونزی و مالزی کنونی داشته‌اند.
 
از طریق سفرنامه ابن بطوطه همچنین درمی‌یابیم که روابط میان سوماترا، که اسلام در آن به لطف تبلیغ بازرگانان و فتوحات تازه مسلمانان گسترش یافته بود، با کشورهای اسلامی همسایه در حال تعمیق و گسترش بود، به‌ویژه با وجود پادشاهان مسلمان در هند و اعراب در یمن، عمان و عربستان.
 
آرنولد اظهار می‌کند که موج گسترش اسلام با اشغال این مناطق به وسیله هلندی‌ها در قرن شانزدهم میلادی فروکش نکرد. او می‌گوید: «اسلام به روش مسالمت‌آمیز شروع به گسترش کرد، به ویژه با تلاش‌های مشتاقانه کارکنان حکومت جدید، که همه از ساکنان مسلمان مالایی بودند، و از طریق نفوذ بازرگانانی که در سراسر کشور رفت و آمد داشتند.»
 
دین اسلام در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی از مناطق جاوه و مالایی شروع به گسترش به سمت مناطق مجاور مانند کامبوج و تایلند در جنوب شرقی آسیا کرد و با آغاز قرون جدید، ساکنان این مناطق تمایل زیادی نشان دادند که فرزندانشان را برای آموختن علم به مرکز اسلامی الازهر مصر بفرستند. یکی از مبلغان مشهور آن زمان که بزرگترین مبلغ اسلامی در سوماترا و مالزی محسوب می‌شد، شیخ ظاهر جلال‌الدین الازهری بود که در سال ۱۹۵۶ میلادی وفات یافت. او یکی از شاگردان مکتب شیخ محمد عبده و همچنین شیخ مختار لطفی و شیخ الیاس یعقوب بود. این دو استاد نیز در الازهر تحصیل کرده‌ بودند و مجله «مروان ازهر» یعنی ندای الازهر را به زبان اندونزیایی در مصر منتشر کردند.
 
این داستان کوتاهی از نشر و گسترش دین اسلام در مجمع‌الجزایر مالایی به ویژه اندونزی و مالزی بود که در کتب تاریخی به صورت دقیق و مفصل درباره آن سخنی به میان نیامده و نامی از مبلغان و بازرگانانی که نقش مهمی در گسترش دین اسلام در این مناطق داشتند برده نشده است؛ هرچند که آثار آنها تا امروز باقی مانده و اکنون کشور اندونزی یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی شمرده می‌شود که دارای حدود ۲۴۰ میلیون نفر جمعیت است و مسلمانان در این کشور با آرامش و امنیت زندگی می‌کنند.
 
انتهای پیام/
 
 
https://taghribnews.com/vdcgw79ttak9yq4.rpra.html
مرجع : ایکنا
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی