تاریخ انتشار۱۰ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۱۳
کد مطلب : 682751

از یزیدیان دیروز تا یزیدیان امروز؛ جبهه حسین زمان، جبهه الاقصی است

به قلم : عبدالرووف توانا
محرم، تنها ورقی از تقویم نیست که خاموش بیاید و بی‌صدا بگذرد؛ محرم، ماه زخم‌های کهنه است که دوباره سر باز می‌کنند، ماه بغض فروخورده تاریخ است که با آمدنش تازه می‌شود، اشکی است که گلو را می‌فشارد و دل را می‌سوزاند. همین که نام محرم به میان می‌آید، دل آزادگان و مسلمانان، بی‌اختیار به سوی دشت سوزان کربلا پر می‌کشد؛ جایی که حسین، نوه پیامبر اسلام (ص)، فرزند فاطمه و علی، تنهای تنها ایستاد، مظلومانه خون داد تا دین بماند و انسان، بیدار شود.
از یزیدیان دیروز تا یزیدیان امروز؛ جبهه حسین زمان، جبهه الاقصی است
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، عاشورا یک واقعه نیست، معیار است؛ معیاری که در خاک مدفون نشد، در تاریخ فراموش نشد، بلکه هر چه زمان گذشت، شعله‌اش فروزان‌تر شد. کربلا زخمی است بر پیکر امت؛ زخمی که از عصر عاشورا تا امروز همچنان می‌سوزد،خون فوران می کند و التیامی نیافته است. اسلام پس از عاشورا، همواره زخمی ماند؛ زخمی از شمشیرهایی که به نام دین، بر پیکر حقیقت فرود آمدند، و از سکوت‌هایی که به نام مصلحت، در برابر ظلم اختیار شدند.

حسین برای تاج و تخت قیام نکرد، برای حقیقت برخاست؛ در برابر سلطنتِ کودتایی و موروثیِ یزید ایستاد نه برای قدرت، بلکه برای بیدار ساختن امتی که در خواب جهل و تحریف دین غرق شده بود. و آن یک جمله‌اش، مرز تاریخ را برای همیشه روشن کرد:

«به خدا سوگند اگر هیچ پناهگاهی نیابم، باز هم با یزید بیعت نمی‌کنم!»
این جمله، آغاز حماسه‌ای بود که تا ابد، ملاک تمایز صفوف تاریخ ماند: صف حسین، صف بیداری و پایداری؛ صف یزید، صف سازش، تحریف و خیانت.
یزید، فقط یک فرد نبود؛ چهره بازسازی‌شده جاهلیت در لباس حکومت دینی بود. پشت نقاب دینداری‌اش، شهوت‌طلبی، استبداد و دنیاپرستی موج می‌زد. کربلا، پرده از چهره چنین نظامی برداشت؛ نظامی که تنها نیم قرن پس از وفات پیامبر، نوه‌اش را با لب تشنه سر برید، خاندانش را به اسارت برد و شهرهای مقدس (مکه و مدینه) را به خون کشید. اگر فاجعه‌ای هولناک‌تر از این در تاریخ باشد، کدام است؟

تلخ‌تر آن‌که این جنایت، در سایه سکوت آنان رقم خورد که نماز می‌خواندند، حج می‌رفتند، اما در بزنگاه تاریخ، به جای حسین، جانب یزید را گرفتند. همان دردی که قرآن از زبان پیامبر روایت کرد:

«و قال الرسول یا ربّ إنّ قومی اتّخذوا هذا القرآن مهجوراً»
امروز نیز آن زخم، همچنان باز است. تنها لباس یزیدیان عوض شده، اما باطن‌شان همان است. دیگر یزیدها در قصر دمشق نیستند، بلکه در کاخ‌های امارات، ریاض، قاهره و دیگر کشورهای مدعی اسلام نشسته‌اند. اگر دیروز، یزید حسین را با شمشیر کشت، امروز یزیدهای مدرن، در حمایت از طاغوت و رژیم صهیونیستی، با بمب، محاصره و خیانت، کودکان، زنان و مردان فلسطینی را به مسلخ می‌برند. اگر دیروز لشکر ابن‌زیاد خیمه‌های حسین را آتش زد، امروز اسرائیل با یاری همین یزیدیان عصر، بیمارستان‌ها، مساجد و خانه‌های غزه را ویران می‌کند.

بی‌گمان، جنایت یزیدیان امروز، هولناک‌تر از یزید دیروز است. زیرا این‌بار خنجرها، نه از سوی دشمن آشکار، بلکه از آستین «دوستان دروغین» بیرون می‌آید. آنان که ظاهر اسلامی دارند اما دل‌شان با دشمنان اسلام می‌تپد. آنان که با عادی‌سازی روابط، امضای پیمان‌های ننگینی چون «ابراهیم»، بر جنازه امت، جشن گرفته‌اند. یزید امروز، یک فرد نیست؛ میلیون‌ها یزید در قامت شاه و شیخ، سیاست‌مدار و رسانه‌گر، علیه حسین زمان، علیه مظلومان غزه و قدس، علیه جبهه الاقصی متحد شده‌اند.

در چنین زمانه‌ای، پرسش بنیادین آن است: ما در کدام صف ایستاده‌ایم؟ اگر عاشورا، معیار تشخیص صفوف تاریخ است، باید خود را در آینه آن بنگریم: در صف فریاد یا صف سکوت؟ در صف مقاومت یا صف سازش؟ در صف حسین یا در صف یزید؟

کربلای امروز، غزه است؛ خیمه‌گاه امام حسین، مسجدالاقصی است. همان‌گونه که دیروز خنجرها بر پیکر حسین نشست، امروز نیز خنجرهای مدرن، با حمایت قدرت‌های جهانی و خیانت دولت‌های مزدور و‌خایین عربی و‌عجمی ، بر پیکر کودکان فلسطینی فرود می‌آیند. امروز جبهه حق روشن است، اما تلخ آن‌که بسیاری، به جای ایستادن در کنار حسین، با شعار «لبیک یا حسین»، عملاً در صف یزید قرار گرفته‌اند.

حسینی بودن، شعور می‌خواهد، نه شعار. حسینی بودن، ایستادگی می‌طلبد، نه راحت‌طلبی. آن‌که در برابر ظلم خاموش بماند، هرچند ذکر بر لب داشته باشد، از یزید بیگانه نیست. امروز، روز امتحان است؛ امتحانی از جنس عاشورا. باید دید آیا تنها اشک می‌ریزیم، یا در کنار مظلوم می‌ایستیم؟ تنها بر مصیبت می‌گرییم یا پیام حسین را فریاد می‌زنیم؟

پیام عاشورای امروز، پیام بیداری است؛ پیام دشمن‌شناسی، همدلی امت و ایستادگی در جبهه حق. امروز هر که در کنار غزه بایستد، در کنار حسین ایستاده است. و هر که پشت سر طاغوت عصر آمریکا، صهیون و سازشگران باشد، در سپاه یزید است، حتی اگر هزار بار بر حسین گریسته باشد.

و باز آن سخن زنده است:
«کل یوم عاشورا، و کل أرض کربلا»
عاشورا یک روز نیست، هر روزی که مظلومی در برابر ظلم بایستد، عاشورا تکرار می‌شود. و کربلا یک سرزمین نیست، هر جا که حق در برابر باطل قد علم کند، کربلاست.
در این روزگار تاریک، چراغ عاشورا را باید برافروخته نگه‌داشت. چرا که امت اسلامی بار دیگر در بوته امتحان ایستاده است. و باز، همان شعار تاریخی، راه ما را روشن می‌سازد:
اگر دیروز حسین گفت:
«هیهات منّا الذله»،
امروز نیز هر انسان آزاده باید در برابر ظلم، سازش و خیانت، فریاد برآورد:
«هیهات منّا الذله»!
هرکس در برابر استکبار، صهیونیسم، خیانت و تحقیر ملت‌ها بایستد، پیرو “هیهات منّا الذلة” است، و هرکس سازش کند، در اردوگاه یزید ایستاده است.
https://taghribnews.com/vdcgnx93qak97u4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما