هرچه تحولات در خاورمیانه سرعت بیشتری پیدا میکند بر نگرانی اسرائیل افزوده می شود.همانگونه که سازمانهای امنیتی اسرائیل نتوانستند سقوط مبارک و بن علی را پیش بینی کنند، هنوز هم این سردرگمی در نگاه به آینده وجود دارد.
رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی اسرائیل عموما در برابر رسانهها ساکتاند و از اظهار نظر منع شدهاند، ولی روشن است که اطمینانی به آینده ندارند و هیچکدام هنوز درباره آینده با ضرس قاطع سخنی نگفتهاند. حوادث تونس، اسرائیل را نگران کرد ولی این نگرانی پس از کشیده شدن دامنه انقلاب به مصر جای خود را به ترس داد. شکی نیست که سازمانهای جاسوسی و امنیتی اسرائیل در برآورد رخ دادن این نهضتها و همچنین نتایج آن شکست خوردند، ولی در مورد مصر اطمینان داشتند که رژیم حسنی مبارک پابرجاست و طوفان را پشت سر می گذارد.
اسرائیل این دیدگاه را به واشنگتن منتقل کرد و هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا در روزهای اول ناآرامی در مصر، با اطمینان از ادامه ثبات حکومت مبارک سخن گفت.
پس از برکناری حسنی مبارک، اسرائیل به خود اطمینان داد که ارتش مصر قدرت را قبضه میکند و هیچ تغییر دراماتیک در مصر روی نمیدهد، درحالی که با کوتاه آمدنهای ارتش مصر در برابر جوانان مصری و تسلیم تدریجی به خواستههای آنان، شاخص اطمینان اطلاعاتی اسرائیل را درباره آینده کاهش داده است.
راستگرایان افراطی در اسرائیل جام خشم خود را بر سر امریکا ریختند که در برابر دشمنان عقب مینشیند و دوستان را تنها میگذارد.
دست شستن امریکا از متحدی مخلص به نام حسنی مبارک، بشارت خوبی برای اسرائیل نیست و خطرهای زیادی در خود دارد و امریکا ممکن است در صورت ضرورت از اسرائیل هم دست بردارد.
از این رو در محافل سردمداران اسرائیل، حمله سنگینی به دولت اوباما شکل گرفت و این دیدگاه رواج یافت که هر آنچه در منطقه میگذرد نتیجه ضعف امریکا و ثمره سخنرانیهای اوباما در ترکیه و قاهره برای نزدیک شدن به عربها و مسلمانان است.
حتی استفاده مجدد امریکا از حق وتوی خود در شورای امنیت برای به تصویب نرسیدن قطعنامه مربوط به محکومیت شهرکسازی اسرائیل نتوانست اطمینان خاطر این رژیم را جلب کند.
در این میان، برخی از تحلیلگران اسرائیلی نظر دیگری را دنبال کردند و در بررسی تحولات خاورمیانه نوشتند، زمینلرزه در منطقه آثاری استراتژیک برجای میگذارد که نمیتوان با آن مقابله کرد.
هنوز در رابطه میان اسرائیل و مصر تغییری روی نداده است، ولی الوف بن، تحلیلگر روزنامه اسرائیلی هاآرتص، میگوید، عبور زیردریایی اسرائیلی “دلفین” از آبراه سوئز در یک سال و نیم پیش و ورود آن به دریای سرخ از همکاری استراتژیک با مصر و تهدید برای ایران حکایت داشت؛ اما “آبراه سوئز اینک به راه انتقال پیامهای بازدارنده به صورت معکوس” تبدیل شده است.
تلآویو به شدت بر امریکا و مصر فشار آورد که مانع از عبور دو ناو ایرانی از این آبراه شوند و حتی رئیس رژیم اسرائیل آن را تهدیدی برای اروپا برشمرد، “ولی مصریها این فشارها را نادیده گرفتند و به ناوهای ایرانی اجازه عبور دادند.”
وی میافزاید:" عبور ناوهای ایرانی نشان دهنده تغییری است که در توازن نیروهای منطقهای پس از سقوط حسنی مبارک روی داده است. این تغییر به مساله دیگری هم اشاره دارد و آن این است که آنچه اسرائیلیها مرده میپنداشتند زنده شده است: عروبیت. قیامهای مردمی در کشورهای عربی به صورت همزمان ثابت میکند که آنچه از مرگ عروبت بر سر زبانها بود، درست نبوده است."
دکتر دیوید بقاعی از دانشگاه حیفا نیز میگوید، جن عربی از بطری خارج شده است و “آنچه در تونس و مصر شروع شده همچون آتش به مزارع عربی کشیده میشود و خاورمیانه را دورهای از خشونت و بیثباتی سیاسی تهدید می کند.”
وی میگوید، منبع این تغییرات که همانا مردم هستند، تا چندی قبل در جهان عرب شناخته شده نبود. در سرزمینهای عربی مردم نشان دادند قدرتی دارند که تاکنون از آن استفاده نکرده بودند.
نگرانی اسرائیل تنها متوجه خارج از خود یا پیامدهای سیاسی و دیپلماتیک آن نیست؛ روزنامه اقتصادی “مارکر” در سرزمینهای اشغال شده پیشبینی میکند که بعد از زوال رژیم مبارک فاجعهای اقتصادی نصیب اسرائیل خواهد شد.
بر اساس این تحلیل اقتصادی، اسرائیل ناچار خواهد شد از بودجه اجتماعی خود برای افزایش هزینههای امنیتی بکاهد که به معنای ضربهای سهمگین به ثبات سیاسی است و بهای شکل (واحد پول اسرائیل) و میزان اعتماد به اقتصاد اسرائیل کاهش خواهد یافت. فروپاشی رژیمهای عربی پیرامونی موجب میشود اسرائیل در اولویتهای خود تجدید نظر کند.
روزنامه یدیعوت احرنوت در این زمینه مینویسد فروپاشی رژیم مبارک اسرائیل را ناچار به در پیش گرفتن سیاست صرفهجویی اقتصادی خواهد کرد، بنا بر این، مالیاتها افزایش پیدا میکند و استقرار امنیتی بر ثبات اجتماعی اولویت خواهد یافت. پیامدهای ژئوـ سیاسی تحولات مصر به تجدید نظر کلی در بودجهریزی اسرائیل خواهد انجامید. رزو هتلها در اسرائیل و توریسم کمتر میشود و سفرهای بازرگانان به سرزمین تحت اشغال اسرائیل کاهش مییابد.
رون بن یشای، تحلیلگر معروف مسائل استراتژیک در اسرائیل نیز در همین روزنامه، به نکته مهمی اشاره میکند که نگرانی عمیق اسرائیل را به آینده نشان میدهد:“ اسرائیل باید بیش از گذشته به خودش متکی شود، چون دلایل روز افزونی را میتوان یافت که جهان غرب به اسرائیل همچون باری بر دوش خود می نگرد.”
برخی از مسئولان اسرائیلی اظهارنظر کردهاند که مشکل اصلی اسرائیل تاکنون این بوده که دولتهای عربی پیرامونش همه دیکتاتور بودهاند و اسرائیل در تعامل با دولتهای دمکراتیک عربی بهتر میتواند مشکلات خود را حل کند.
این اظهار نظرها به شدت ریاکارانه است، زیرا اسرائیل تا لحظه آخر از بقای مبارک در حکومت مصر دفاع میکرد و آن را گنج استراتژیک خود میدانست. از این گذشته و به گواهی قطعنامههای شورای امنیت و مجمع عمومی و سازمان حقوق بشر ملل متحد، اسرائیل در رفتارش با فلسطینیان در اراضی اشغالی از غیردمکراتترین شیوهها استفاده میکند که در مواردی مصداق جنایت جنگی و جنایت ضد انسانی است.