تاریخ انتشار۱۳ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۹:۲۳
کد مطلب : 291677
ويژه نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاريها//(111)

اختلافات در مذاهب است امری طبیعی است/تقریب بین مذاهب، تنها راهکار خروج از کابوسی است که دشمنان در اذهان جهان اسلام پدید آورده اند

کارشناس مسائل سیاسی قفقاز و ترکیه: باوجود این همه اشتراک و قرابت بین مذاهب اسلامی دلیلی ندارد که اندک اختلاف فقهی مایه افتراق و اختلاف شود و دشمنان اسلام با فتنه انگیزی وحدت جهان اسلام را خدشه دار سازند و توان مسلمانان را به جای مقابله با توطئه های پایان ناپذیر دشمنان در منازعه با یکدیگر فرسوده و تخلیه کنند.
اختلافات در مذاهب است امری طبیعی است/تقریب بین مذاهب، تنها راهکار خروج از کابوسی است که دشمنان در اذهان جهان اسلام پدید آورده اند
"رحمت الله شریفی" کارشناس مسائل سیاسی قفقاز و ترکیه در نشست خبری تقریب در بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات، رویکرد جدید دولت ترکیه در سیاست خارجی و علت و عوامل آن را تشریح کرد.

وی گفت: سال گذشته در کنفرانس خبری  تقریب بررسی عوامل و پیامدهای کودتای نافرجام ترکیه را گفتم که این کودتا نقطه عطف در سیاست های داخلی و خارجی ترکیه خواهد شد و تغییرات گسترده در عرصه سیاست ترکیه صورت خواهد گرفت، حال شاهد این تغییرات در عرصه داخلی و خارجی هستیم.

وی ادامه داد: تغییرات سیاست داخلی در برخورد دولت با گروههای سیاسی، مذهبی و احزاب مخالف، و در نگرش دولت نسبت به فعالیت نهادهای بین المللی و خارجی در داخل ترکیه، و برخورد آن با گروه های افراطگرا و خیلی از عرصه های فرهنگی و سیاسی دیگر قابل مشاهده است؛ می توان گفت که کودتا سبب شد تا دولت ترکیه معرفت و شناخت جدیدی نسبت ماهیت و اهداف بازی سازان و بازیگران محیط پیرامونی و داخلی ترکیه دست پیدا کند. به بیان دیگر، کودتا پدیده ای بود که پرده را کنار زد و حقایقی را برای مردم و مقامات ترکیه عیان ساخت. بنابراین، کودتای نافرجام سال گذشته از عوامل اصلی تغییر سیاست خارجی و منطقه ای ترکیه بود.

وی افزود:عوامل دیگری هم در این تغییر موثر بود که به نوبه خود هر یک شایان دقت است؛ از جمله شکست سیاست های مذهب گرانه و نگاه ساده انگارانه و منفعت طلبانه دولت ترکیه نسبت به گروه های افراطی و تروریست های فعال در سوریه. در واقع سیاست های ترکیه در سوریه با شکست یأس آوری مواجه شد که غیرواقعبینانه بودن عثمانی گرایی و رویای احیاء مجدد مناسبات دوره عثمانی بین استانبول و سرزمین های عربی را نشان داد.

رویای سروری مجدد ترکیه بر کشورهای عربی منطقه و به دست آوردن رهبری اهل سنت، ذهن و فکر رهبران ترکیه را تخدیر کرد و  آنها بی گدار به سوی دامی که دشمنان اسلام در سوریه چیده بودند، پیش رفتند؛ سیاست غیرسازنده ترکیه در سوریه به موقعیت و اعتبار این کشور در عرصه منطقه ای و جهانی لطمه زد و معضلات سیاسی و امنیتی برای دولت ترکیه پدید آورد.

شکست استراتژی ترکیه در بحران سوریه، قبل از کودتای نافرجام سال گذشته معلوم شد و با آزادی شهر حلب از دست گروه های تروریستی مورد حمایت آنکارا، محرز شد. برکناری داوود اوغلو نخست وزیر و تئوری پرداز عثمانی گرایی، و بازگشت دولت اردوغان به سیاست ملیگرای لائیک و هم پیمانی با حزب ملیگرای افراطی حرکت ملی، از پیامدهای شکست سیاست های ترکیه در بحران سوریه بود.

 علاوه بر شکست های سیاسی منطقه ای، برملا شدن ماهیت واقعی گروه های تکفیری و خطرات این گروهها برای امنیت داخلی ترکیه، از دیگر عوامل تغییر سیاست منطقه ای آنکارا بود. گروه های تکفیری با مشاهده تغییر نگرش ترکیه به تحولات ترکیه اقدام به تهدید این کشور و انفجارهای انتحاری در مناطق حساس ترکیه کردند که تاثیر بسیار شکننده در توریسم تجاری ترکیه گذاشت. این مسئله در کنار تشنج روابط با روسیه و ایران و عراق که از شرکای تجاری بزرگ ترکیه بودند، چشم انداز تیره ای از آینده ترسیم می کرد.

کارشناس امور ترکیه ادامه داد: نهایتا حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه به این نتیجه رسید که در صورت ادامه روند سیاست های قبلی، برنامه های رفاهی، شکوفایی اقتصادی، توسعه تجارت خارجی، رونق توریسم و امنیت عمومی که عوامل اقبال مردم ترکیه به اردوغان و حزب وی بودند به خطر می افتد. علاوه بر آن رودرویی بین طرفداران حزب حاکم و احزاب و گروهای سیاسی مخالف سیاست های دولت، به مرحله خطرناک رسیده بود و احتمال تنش های اجتماعی و سیاسی و حتی جنگ داخلی را نزدیک کرده بود.

وی افزود: تمام این مسائل باعث شد تا ترکیه در سیاست داخلی و خارجی خود بازنگری کند. ابعاد این تغییر بسیار گسترده و بعضا عمیق و ساختاری است. تغییر نظام حکومتی از پارلمانی به ریاستی ماهیت ساختاری با تاثیرات عمیق دارد. با این تغییر، تمام اختیارات نخست وزیر و بخش قابل توجهی از اختیارات مجلس به رئیس جمهور محول شد و اختیارات وی در انتصاب وزرا، روسای سازمانها و چینش مقامات قوه قضائیه افزایش چشگیری یافت. رئیس جمهور همچنین فرمانده کل قوای نظامی و امنیتی شد که از زمان تاسیس جمهوریت در ترکیه بی سابقه بود. زمینه ساز اجتماعی و سیاسی چنین تغییر تعیین کننده در نظام سیاسی ترکیه، کودتا و افشا شدن برخی حقایق بود.

آشکار شدن وابستگی فرقه گولن عامل کودتا به قدرت های خارجی و ساختار سازمانی مخفی و شبه ماسون این فرقه و برنامه پیچیده و گسترده آن برای تربیت اعضاء و نفوذ دادن آنها به ارکان نظامی، امنیتی، قضایی و آموزشی کشور از آن جمله بود.برملا شدن رابطه این فرقه با امریکا و دست داشتن امریکا درکودتای نافرجام سردمداران ترکیه را با واقعیت مایوس کننده دروغ بودن ادعای هم پیمانی استراتژیک امریکا رو در رو کرد. اینکه ترکیه نه شریک استراتژیک آمریکا و نایب آن در نقشه خاورمیانه بزرگ که جزئی از این نقشه است.

بی اعتنایی آمریکا به درخواست استرداد متهمان کودتا و در راس آن فتح اله گولن، حمایت بی چون و چرای آمریکا از کُردهای جدایی طلب در شمال سوریه و عراق و عدم قبول همراهی نیروهای ترکیه با نیروهای امریکا برای حمله به داعش در رقه، ترکیه را با این حقیقت تلخ روبرو کرد که در مقابل یک هجوم گسترده خارجی با عوامل نفوذی داخلی قرار دارد که برای مقاومت در برابر آن باید قدرت را متمرکز کند و ضمن اعلام حالت فوق العاده در داخل و سختگیری نسبت به گروهای سیاسی مخالف و تصفیه عوامل گولن از ساختار دولت به تشنج زدایی با کشورهای پیرامونی بپردازد.

وی اظهار داشت: در زمینه سیاست خارجی اولا حزب حاکم ترکیه به آسیب پذیری اقتصادی خود و تاثیر آن بر گرایش سیاسی مردم پی برد. ثانیا به این واقعیت واقف شد که قدرت های غربی اعم از اتحادیه اروپا و آمریکا به اقتضاء منافع طولانی مدت خود عمل می کنند. ادعای آنها در حمایت از دمکراسی و حقوق بشر و برقرار صلح و همچنین حمایت و یا مخالفت آنها با کشورها متغییری است که در تبعیت از منافع آنها و به اقتضاء روز عمل می کند. نکته شایان توجه در این رابطه این است که این کشف حقیقت منحصر به دولتمردان و حزب حاکم نیست؛ بلکه همه اقشار اجتماعی و سیاسی اعم از نخبگان و مردم کوچه و بازار، و احزاب سیاسی مخالف از چپ و راست و طرفدارن آنها کما بیش به این واقعیت پی برده اند. این هم در تاریخ دوره جمهوریت ترکیه که غرب را طرفدار و خیرخواه خود می شمردند، بی سابقه است. امروز چه دولت ترکیه چه نخبگان، چه احزاب سیاسی شک ندارندکه امریکا پشت کودتا بوده و متحدانش از آن اطلاع داشته اند.

تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه و ساقط و تجزیه کردن کشورهای بزرگ خاورمیانه هدف استراتژیک امریکاست و تغییر دولتها و گردش قدرت در احزاب هیچ تاثیر اساسی در آن ندارد. همچنین روابط استراتژیک کشورهای خاورمیانه و پیمانهای امنیتی آنها با امریکا مانع این هدف حساب نمی شود. پس طبیعی است آمریکا در درون کشور متفق استراتژیک خود سازمان مخفی تحت عنوان فعالیت اسلامی مسالمت جو، تشکیل و برنامه طولانی مدت نفوذ ترتیب دهد و حتی علیه آن کودتا تدارک ببیند.

 وی افزود:ترکیه فهمید اروپا و آمریکا نه دوست آن است و نه متحد با آن، تنها تا زمانی که سرباز و مجری سیاست های آنها باشد از او حمایت می کنند. این مطلب را آقای اردوغان در انظار عمومی صراحتا به زبان می آورد و خطاب به قدرت های غربی می گوید گذشت آن زمانی که ترکیه پادوی شما بود. اینگونه بود که ترکیه به مرور سیاست سازنده منطقه ای در پیش گرفت و با کشورهای تاثرگذار منطقه شروع به همکاری کرد.

ایران و روسیه دو کشور مهم و نقش افرین در منطقه به تغییر فاز سیاسی ترکیه کمک کردند و خیرخوانه برخورد نمودند. با رویکرد جدید ترکیه و بهبود روابط با ایران و روسیه هم تبعات منفی اقتصادی تنش قبلی رو به ترمیم گذاشت. ترکیه وارد همکاری مشترک با ایران و روسیه برای حل و فصل بحران سوریه شد که کمک موثری به تقویت روند ختم غائله و روشن شدن چشم انداز آتی حل و فصل نهایی مسئله سوریه شد. با این رویکرد دولت ترکیه تمامیت ارضی سوریه و عراق را به رسمیت شناخت، در مسئله همه پرسی ماجراجویانه بارزانی در شمال عراق در صف ایران و عراق قرار گرفت. در اختلاف بین عربستان سعودی و قطر و تحریم قطر از سوی متحدان عربی صهیونیستی، قطر را حمایت کرد.

وی در آخر تقریب بین مذاهب اسلامی را تنها راهکار خروج از کابوسی دانست که دشمنان در اذهان جهان اسلام پدید آورده اند و افزود: مذاهب 5 گانه اسلام در مبانی و اصول آنقدر بهم نزدیک هستند که تفاوت دیدگاه های فقهی شیعه و سنی در حد نادیده انگاشتن است. مذاهب مسحیت که اختلاف های بنیادی در مقولات دینی و کتب جداگانه دارند، چنان مسالمت آمیز با یکدیگر برخورد می کنند که انگار اختلافی مابین آنها نیست و وجود نداشته است.

شریفی گفت:باوجود این همه اشتراک و قرابت بین مذاهب اسلامی دلیلی ندارد که اندک اختلاف فقهی مایه افتراق و اختلاف شود و دشمنان اسلام با فتنه انگیزی وحدت جهان اسلام را خدشه دار سازند و توان مسلمانان را به جای مقابله با توطئه های پایان ناپذیر دشمنان در منازعه با یکدیگر فرسوده و تخلیه کنند؛ اگر تقریب مذاهب وجه همت بزرگان و امنای مذاهب اسلامی باشد، و گویندگان و نویسندگان پیرو مذاهب مختلف به جای وجوه افتراق از وجوه اشترک بگویند و بنویسند، عامه مسلمانان هم پی می برند که اختلاف فقها در فتاوا امر طبیعی است. تاجایی که مثلا در برخی مسائل، فتاوای مشایخ شافعی یا مالکی بیش از دیگر مذاهب اهل سنت به فتاوای فقهای شیعه نزدیک است. این موضوع در مورد همه مذاهب صادق است. اختلافات هم امر طبیعی در مذاهب است، برخی تاریخی و برخی دیگر علمی است. تاریخ را نمی توان تغییر داد ولی می توان از آن عبرت گرفت ولی اختلافات علمی در محیط برادرانه قابل درک و فهم متقابل است. به هر حال نباید به اختلافات دامن زد والا با توطئه ای که دشمنان در تدارک و تمهید آن هستند پیکره اسلام زخمی و تاحد بیچارگی در مقابل دشمنان، ناتوان می شود.

در صورت تداوم این رویکرد می توان امیدوار شد که ترکیه به همگرایی و همکاری منطقه ای کمک خواهد کرد و با استفاده از مزیت های نسبی و دستاوردهای داخلی خود، و مستقل از سیاست های قدرت های غربی، به فراهم آمدن زمینه های مساعد برای بهره گیری از توان جمعی جهت تامین رفاه و امنیت ملت های منطقه نقش مهم ایفا خواهد کرد. در این میان، نگاه مشترک به نقش مخرب تفکرات تکفیری اهمیت دوچندان دارد، تا پیروان مذاهب مختلف تحت لوای دین محمدی صف واحدی در مقابل سیاست های سلطه جویانه امریکا و جنایت های رژیم صهیونیستی تشکیل دهند.

افشا شدن ماهیت مخرب و وابستگی فرقه گولن کمک موثری به اعتلای جامعه ترکیه می کند. چرا که این فرقه در لباس اسلامگرایی از یک طرف مشغول فتنه انگیزی و ایجاد دشمنی بین شیعه و سنی بود و از طرف دیگر ضمن سکوت در مقابل جنایات صهیونیست ها، تلویحا سیاست های آنها و استکبار جهانی را توجیه و ملت ترکیه را نسبت به آنها بی اعتنا می کرد.

با این حال، برخی از تحلیل گران بر این باورند که ترکیه بعد از گذراندن بحران های فعلی ممکن از سوی امریکا و سعودیها اغوا شود و دوباره وارد بازیهای غیرسازنده منطقه ای شود. دلیل آنها اولویت چشمداشت اقتصادی در نگاه آنکارا به مناسبت بین المللی است. این کشور دهها سال از فقر و ناتوانی اقتصادی رنج برده و برای تامین حداقل نیازهای خود مجبور به قبول سیاست ها و برخوردهای تحقیرآمیز خارجی شده است. لذا، بعید نیست با مشاهده تبعات سیاست مستقل منطقه ای و تحریم احتمالی مجددا تغییر موضع دهد. بنده با قبول هراس ترکیه از فشار اقتصادی، بر این باورم که معرفت سیاسی حاصل از تحولات دهه گذشته در سطوح دولتی و مردمی به حدی رسیده که تکرار ملعبه خارجی شدن را بعید کرده است. حالا هیچ گروه و حزب سیاسی در این کشور قادر نیست، به آسانی مدیریت سیاسی کشور را به دهه های قبل برگرداند و این کشور را پیاده نظام قدرت های بزرگ در منطقه تبدیل کند.

با این حال هیچ بعید نیست که دولت ترکیه بنا به چشمداشت های مالی با کشورهایی مثل عربستان سعودی همکاری داشته باشد، همانند همکاری دولت پاکستان. هر چند فهم و ارزیابی پاکستان از مسائل بین المللی مثل سعودیها نیست، اما بنا به چشمداشت اقتصادی ضمن حفظ روابط دوستانه با عربستان، در ماجراجویی هایی مثل تشکیل ائتلاف علیه مردم یمن با آنها همراه نشد. چون تجربیات تلخی از اینگونه همکاری در سالهای قبل دارند و آسیب دیده است. مصر هم کما بیش در چنین شرایطی قرار دارد. بنابراین، احتمال اینکه ترکیه با رژیم هایی مثل عربستان وارد اتفاق استراتژیک شود، بسیار بعید است، ولی مناسبات خود را با چشمداشت اقتصادی گرم نشان خواهد داد.

شریفی افزود نکته مهم دیگری که در مورد ترکیه و سیاست های منطقه ای آن نباید فراموش کرد این است که این کشور به هر گونه تحول در مقوله کُردها بسیار حساس است و آن را در دایره امنیت ملی خود تحلیل می کند. هرچند این موضوع تازه ای نیست و بیش از 30 سال است که این کشور با گروه جدایی طلب پ.ک.ک درگیر جنگ فرساینده در جنوب غرب این کشور است، ولی آنچه ترکیه را نسبت به این مسئله حساس تر و پریشان خاطر کرده است، اطلاع قطعی این کشور از تصمیم امریکا به تشکیل کشور مستقل کُرد در منطقه است.ترکیه این اقدام را در راستای تشکیل دولت جعلی اسرائیل و در جهت حمایت از آن ارزیابی می کند.

این تحلیل ترکیه بیراه نیست چرا که امریکا به بهانه جنگ با داعش از هرگونه کمک تجهیزاتی و سازماندهی و حمایت از گروه های کُرد در شما سوریه و عراق فروگذار نکرده اند. مقامات ترکیه مدعی هستند امریکا ظرف چند سال اخیر چند هزار کانتینر سلاح به گروه های شبه نظامی کُرد در سوریه تحویل داده که در میان آنها سلاح هایی وجود دارد که امریکا حاضر نشده است به متفق نظامی خود (ترکیه) بفروشد. امریکا در شمال سوریه و در منطقه تحت تصرف کُردهای مسلح موسوم پ.ی.د، و ی.پ.گ که امریکا آنها را نیروهای دمکرات کُرد می نامد، پایگاه نظامی و فرودگاه نظامی تاسیس کرده و هیچ بعید نیست که درصدد انتقال مرکز ثقل فعالیت های سیاسی و نظامی کُردها به شمال سوریه باشد.

جال آنکه دولت ترکیه در ابتدای بحران سوریه از تشکل گروها شبه نظامی کُرد حمایت می کرد و صالح مسلم رهبر آنها متناوبا از آنکارا دیدار و با مقامات امنیتی و سیاسی ترکیه دیدار می نمود. همچنین، ترکیه در هوایی شدن بارزانی در شمال عراق نقش داشت. چرا که برخلاف نظر دولت مرکزی عراق به مبادلات تجاری و همکاری امنیتی گسترده با دولت اقلیم دست زد. تاجایی که مخالفت ترکیه با همه پرسی استقلال در شمال عراق، موجب تعجب مقامات اقلیم شد. این نکته را به این جهت یادآور شدم که خسارت ترکیه از بی مبالاتی در انتخاب هم پیمان، و پشیمانی فعلی آن از اتخاذ چنین سیاست ها را یادآور شوم. این موضوع می تواند در اقدامات آتی این کشور در انتخاب متفق منطقه ای عبرت آموز باشد و تکرار آن را بعید بنماید.
https://taghribnews.com/vdcjave8auqehmz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی