رابطه علم عمران با تمدن سازی در کتاب «العبر» ابن خلدون
ابن خلدون (732-808 ه.ق / 1332-1406 م)، تاریخ نگار، جامعه شناس، مردم شناس، تمدن پژوه و سیاستمدار مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ نگاری به شیوۀ علمی و از پیشگامان علم جامعه شناختی می دانند که او این علم جدید را «عمران» نام نهاد. ابن خلدون صاحب کتاب معروف «العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر» است.
اشتراک گذاری :
ابن خلدون (732-808 ه.ق / 1332-1406 م)، تاریخ نگار، جامعه شناس، مردم شناس، تمدن پژوه و سیاستمدار مسلمان است. وی را از پیشگامان تاریخ نگاری به شیوۀ علمی و از پیشگامان علم جامعه شناختی می دانند که او این علم جدید را «عمران» نام نهاد. ابن خلدون صاحب کتاب معروف «العبر و دیوان المبتداء و الخبر فی ایام العرب و العجم و البربر» است.
ابن خلدون، با دانش گسترده و عمیق خود، دست به تلاشی گسترده زد تا با خلق اثری عظیم، مراحل گوناگون شکل گیری تمدن ها را دریابد تا بلکه بتواند مسلمانان را از انحطاط چندقرنه، نجات بخشد. وی در کتاب مقدمه در پی آن است که با مراجعه به تاریخ و رجوع به تمدن های موفق (مانند ایران باستان)، راز ماندگاری و دوام تمدن ها را کشف کند. ابن خلدون این مهم را از طریق پایه گذاری علم عمران انجام می دهد. وی در این باره می نویسد:
«چون کتابهای مورّخان را مطالعه کردم و به عمق حوادث گذشته و حال رسیدم ... کتابی ... نگاشتم که در آن حجاب از روی سرگذشت نسل ها برداشتم و در آن، علل و اسباب شروع دولتها و عمران (جوامع) را روشن ساختم ... و در آن حال، عمران و تمدن و هر آنچه را از عوارض ذاتیه در اجتماع بشری روی می دهد تشریح کردم؛ عوارضی که تو را از علل و اسباب موجودات بهره مند می سازد».
از دیدگاه ابن خلدون، اعتدال و عدالت زیربنای اصلی شکل گیری و شکوفایی تمدن و عمران است. او در علت یابی انحطاط تمدن اسلامی، ابتدا به این اصل کلی رسید که تمدن اسلامی از اعتدال خارج شده است و به همین دلیل از حیث عمران و اجتماع دچار انحطاط و رکود شده است. ابن خلدون دیدگاه جدیدی را برای ایجاد اعتدال فکری و در نتیجۀ شکوفایی مجدد تمدن اسلامی مطرح کرد.
از نظر ابن خلدون، می توان با فهم گذشته و عبرت گرفتن و درس آموختن از آن، اوضاع حال و آینده را بر مبنای تجربیات به دست آمده از گذشته سر و سامان داد و بهبود بخشید. به همین جهت، در اندیشه ابن خلدون، رابطه ای تنگاتنگ بین مطالعه و فهم دقیق تاریخ از یکسو و تأسیس علم عمران از سوی دیگر شکل می گیرد. می توان گفت تلاش ابن خلدون در بررسی وقایع تاریخی و نیز تأسیس علم عمران، ایجاد و برقراری رابطه ای دوجانبه بین این دو و استفاده از نتایج سودمند هر یک از آنها در دیگری است.
ابن خلدون با پی ریزی علم عمران و با بررسی روابط انسانی در بستر اجتماع، به صورتی مستقیم به تمدن پرداخته و از طرف دیگر، از طریق بررسی تاریخ و درس گرفتن از آن، از تاریخ در امر تمدن سازی یاری می گیرد. بنابراین، می توان هدف ابن خلدون در پرداختن به فلسفه تاریخ و نیز تأسیس علم عمران و رابطه این دو با احیای تمدن اسلامی را به ترتیب زیر نشان داد:
1. تأسیس علم عمران (به جهت شناخت اصول حاکم همیشگی بر زندگی جمعی بشر)؛
2. استفاده از این شناخت در بررسی و تعیین صحت و سقم رویدادهای تاریخی؛
3. درس گرفتن از روایات صحیح تاریخی و پی بردن به اصول و مؤلفه های تمدنساز؛
4. به کار گرفتن این اصول در جهت احیای تمدن اسلامی.