تاریخ انتشار۱۹ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۴:۴۷
کد مطلب : 23003

پیشنهاد‌ات فرانسه برای میانجیگری در مذاکرات خاورمیانه

‏"نیکلا سارکوزی"، رئیس جمهوری فرانسه گام دیگری در حل مسائل خاورمیانه در ‏پیش گرفته است. از این پس، "ژان کلود کوسران" به عنوان نماینده فرانسه باید بر ‏مذاکرات میان سوریه و رژیم صهیونیستی نظارت کند.‏
سارکوزی و نتانیاهو
سارکوزی و نتانیاهو
روشن است که بررسی این فرانسه پیش از معرفی فرستاده ویژه خود، برای جلب ‏حمایت سوریه، اسرائیل و ایالات متحده با این کشور‌ها مذاکراتی انجام داده است.‏

پاریس امیدوار است که کوسران، که پیشتر به عنوان سفیر سابق فرانسه در دمشق ‏و قاهره فعالیت می‌کرد، در ماموریت خود موفق شود.‏

روابط میان سوریه و فرانسه در طول آخرین سال ریاست جمهوری "ژاک شیراک" به ‏تیرگی گرایید. در همان زمان، و همزمان با تهاجم آمریکا به عراق و امتناع از فرانسه از ‏حمایت از این کشور، پاریس از واشنگتن نیز فاصله گرفت.‏

بعضی از چهره‌های کنگره در زمان دولت بوش به عمیق‌تر شدن این شکاف و جدایی ‏دامن زدند به این شکل که شیرینی های فرانسوی را از فهرست مواد غذایی خود ‏حذف و پاریس را از مشارکت در قرارداد‌های بازسازی عراق که با دولت های خارجی ‏بسته می‌شد، کنار گذاشتند.‏

با این حال، کمتر از یک سال پس از تهاجم سال ۲۰۰۳، فرانسه یک بار دیگر به حرکت ‏در کنار بوش پرداخت. با تلاش های ایالات متحده و فرانسه، شورای امنیت سازمان ‏ملل در دوم سپتامبر سال ۲۰۰۴قطعنامه ۱۵۵۹ را تصویب کرد که بر اساس آن، بر ‏خروج نیروهای سوری از لبنان تاکید شده بود.‏

قطعنامه فوق در زمانی تصویب گردید که ایالات متحده در فکر این بود که پس از عراق ‏به سوریه حمله کند. در آن زمان دمشق برای متوقف کردن دخالت‌هایش در عراق ‏جنگ زده تحت فشار زیادی قرار داشت.‏

تنها ۵ ماه پس از صدور قطعنامه، و در حالی که بعضی‌ از لبنانی‌ها آن را بد یمن ‏دانسته و عده دیگری از آنان خوشحالی خود را از شرایط جدید به وجود آمده پنهان ‏نمی‌کردند، "رفیق حریری"، نخست وزیر سابق لبنان، ترور شد.‏

حریری دارای طیف وسیعی از روابط دولتی و شخصی با فرانسه و ژاک شیراک بود. ‏ایالات متحده بود سریعاً سوریه را به دست داشتن در این ترور متهم کرد و فرانسه ‏سفیر خود از دمشق را فراخواند.‏

هنوز فرانسه مذاکره با لبنان را موضوعی دردسر ساز به حساب آورده و از آن اجتناب ‏می‌کرد که جنگ سال ۲۰۰۶ و لشکر کشی اسرائیل به لبنان آغاز شد؛ جنگی که ‏اسرائیل در آن متحمل شکست سخنی شد. بعدها فرانسه به دست داشتن در این ‏فتنه متهم و شریک این مناقشه تلقی شد.‏

نتیجه این جنگ نقش بزرگی در شکل دادن به طرح «خاورمیانه جدید» جورج دبلیو ‏بوش داشت و در نهایت، واشنگتن به فرانسه فشار آورد تا ادامه مذاکرات و تلاش برای ‏ایجاد آشتی را متوقف سازد.‏

از سال ۲۰۰۸ (آغاز ریاست جمهوری اوباما)، سارکوزی آزاد بود تا به وصله و پینه کردن ‏روابط خود با سوریه بپردازد. وی "بشار اسد"، رئیس جمهور سوریه را برای سفر به ‏پاریس و حضور در اجلاس سران کشور‌های مدیترانه دعوت نمود. این دعوت ثابت کرد ‏که سارکوزی در پایان دادن به اختلافات موجود عزم خود را جزم کرده است. به علاوه ‏این دعوت نشان داد سوریه و رئيس جمهور آن دیگر در فهرست مظنونان ترور حریری ‏نیستند.‏

سوریه، در زمانی که همگان آن را تسلیم فشار آمریکا و فرانسه می دانستند، وارد ‏مذاکرات غیر مستقیم با اسرائیل با میانجی گری ترکیه گردید. این اولین دور مذاکرات ‏پس از توقف آن در سال ۲۰۰۰ بود که گفته می‌شد ۹۰ درصد از اختلافات بین اسرائیل ‏و سوریه طی آن حل و فصل شده‌اند. آخرین دور مذاکرات قبلی در پایان جلسه گفتگو ‏بین کلینتون و "حافظ اسد"، رهبر فقید سوریه، بی نتیجه به پایان رسیده بود.‏

دلیل بی نتیجه ماندن مذاکرات سال ۲۰۰ این واقعیت بود که اسرائیل به اندازه کافی ‏اجازه مشارکت کلینتون در مذاکرات را نمی‌داد.‏

مذاکرات غیر مستقیم آنکارا، با تهاجم گسترده اسرائیل به نوار غزه در دسامبر ۲۰۰۸ و ‏ژانویه ۲۰۰۹ متوقف گردید. ترکیه از سرگیری مذاکرات و ادامه نقش میانجی گری خود ‏را به بازگشت اوضاع غزه به حالت عادی مشروط نمود.‏

حمله اخیر اسرائیل به کاروان حامل کمک های انساندوستانه به غزه موجب شد ‏شروع مجدد مذاکرات تقریبا به امری غیر ممکن تبدیل گردد.‏

نه سوریه و نه اسرائیل اعتراضی به میانجیگری ترکیه یا فرانسه نداشتند تا هر یک ‏بتواند دیگری را در ادامه بحران مقصر جلوه بدهد.‏

سوریه خواستار عقب نشینی اسرائیل به سواحل طبریه بود.‏

این در حالی است که اسرائیل قوانین سختگیرانه‌ای در مورد عقب نشینی از مواضع ‏کنونی خود به تصویب رسانده و مرز‌های کنونی را به عنوان قلمرو خود قلمداد کرده ‏است.‏

توافق سوریه با میانجیگری فرانسه عمدتا با هدف حفظ روابط دو جانبه انجام گرفته و ‏این کشور مکررا گفته است که آمریکا باید بر مذاکرات با اسرائیل نظارت نماید.‏

باید اذعان داشت بدون مشارکت واشنگتن، ایفای نقش فرانسه در مسئله نیز فایده ‏چندانی نخواهد داشت. این مسئله مایه تأسف است، زیرا ایالات متحده در سیاست ‏خاورمیانه‌ای خود همواره به دنبال ایجاد تک صدایی و نوعی انحصار بوده است.‏

آیا پیشنهاد فرانسه برای میانجیگری بین سوریه و اسرائیل منجر به پیشرفت مذاکرات ‏خواهد شد؟ یا داستان قدیمی شروع مذاکرات با هدف ممانعت از دستیابی به هرگونه ‏نتیجه گیری دوباره تکرار خواهد گردید؟

به نظر می رسد تلاش های پاریس در راستای حفظ نقش سنتی خود در خاورمیانه ‏صورت می‌گیرد به ویژه آن که بسیاری از دولت های غربی معتقدند سوریه کلید حل و ‏فصل مسائل داخلی لبنان است.‏

دور کردن سوریه از ایران دستور کاری است که ایالات متحده و فرانسه مصرانه پیگیر ‏آنند و اسرائیل نیز پیوسته در مسیر پیوستن به این کمپین دو جانبه و تحقق آن فعال ‏است.‏

با این حال دمشق به تعهد خود نسبت به حفظ روابط خوب با ایران تاکید ورزیده و ‏امیدواری دولت های غربی و اسرائیل را در ایجاد خصومت بین این دو کشور به نا ‏امیدی کشانده است.‏

در حال حاضر پاریس و واشنگتن امیدوارند از طریق مذاکرات مستقیم بین سوریه و ‏اسرائیل با میانجیگری فرانسه و گفتگوهای مشابهی میان دولت خودگردان فلسطین و ‏اسرائیل با میانجیگری ایالات متحده، بر ایران فشار وارد کنند.‏

با این حال، این مذاکرات بی نتیجه در آینده می تواند به تعمیق وضعیت بحرانی کنونی ‏منجر شود.‏

بشار اسد بر این اعتقاد استوار است که صلح با اسرائیل ناممکن و غیر قابل تصور ‏است زیرا نه تنها دولت کنونی اسرائیل مواضعی بیش از حد رادیکال اتخاذ کرده، بلکه ‏افکار عمومی اسرائیل نیز راستگراتر از آن است که محلی برای امیدواری وجود داشته ‏باشد.‏

نوشته: محی الدین ساجدی
منبع: پرس تی وی
ترجمه: سعید پاکتچی
https://taghribnews.com/vdchxvni.23nxvdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی