تاریخ انتشار۲۷ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۴۵
کد مطلب : 212203

همگرایی اقتصادی گامی راهبردی برای تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی

می توان امیدوار بود که در صورت همکاری دولت ها، جهان اسلام با سرعت وشتاب بیشتری به سوی تاسیس اتحادیه ای مؤثر و فعال با عضویت همه کشورهای اسلامی حرکت کند، زیرا علاوه بر اعتقاداتی که از ابتدا براساس «کلمه توحید» و «وحدت کلمه» بنا شده، وجود دشمنان مشترک و همچنین ظرفیت ها و قابلیت هایی که برطرف کننده بسیاری از نیاز های متقابل است، کشورهای اسلامی را به سوی وحدت سوق می دهد.
همگرایی اقتصادی گامی راهبردی برای تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی
همگرایی اقتصادی گامی راهبردی برای تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی
    
   در مسیر حرکت جهان اسلام به سوی وحدت، تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی یکی از ضروری ترین و مبنایی ترین اقدامات به شمار می رود؛ چنانکه بدون آن نمی توان به آنچه منادیان وحدت در دنیای اسلام  بر تحقق آن تاکید دارند، دست یافت.
    و اما زمانی که سخن از تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی به میان می آید، باید بدانیم به موازات گسترش روابط فرهنگی، یکی از امکان پذیرترین شیوه ها برای سنگ بنای اولیه چنین اتحادیه ای، توسعه همکاری اقتصادی و تجاری بین کشورهاست. در واقع در سایه افزایش انواع همکاری ها، به ویژه همکاری ها و همگرایی های اقتصادی است که تأسیس وتشکیل اتحادیه ای از کشورها میسر می شود؛ چراکه فراهم شدن زمینه های لازم برای همکاری های اقتصادی وتجاری میان بخش خصوصیِ کشورها، دولت ها را با وجود تفاوت های ساختاری و اختلاف در مواضع سیاسی، به سوی تشکیل اتحادیه ای مشترک سوق می دهد.
   آنچه مسلم است جهان اسلام از قابلیت ها و ظرفیت های فراوانی برای تشکیل اتحادیه ای با عضویت همه کشورهای اسلامی، برخوردار است. جهان اسلام دارای حوزه جغرافیایی وسیع است که پراکندگی جغرافیای آن سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را به طور مستقیم و دو قاره آمریکا و استرالیا را هم به طور غیر مستقیم در بر می گیرد. این حوزه جمعیتی و جغرافیایی دارای منابع غنی معدنی و انرژی (نفت و گاز) و همچنین دارای اشتراکات بسیاری در زمینه های فرهنگی و دینی است. این بخش از حوزه جغرافیایی و فکری جهان (دنیای اسلام) علاوه بر ویژگی های مزبور، دارای سابقه دیرینه در مسائل اقتصادی، تجاری، سابقه غنی فرهنگی و... است به طوری که در یک برهه ای از تاریخ (بعد از جنگ صلیبی) اروپائیان و غربی ها بسیاری از آثار فرهنگ و تمدن اسلامی را به غارت می بردند. حال، چرا این حوزه و این منطقه از جغرافیای جمعیتی و فکری جهان تا بحال نتوانسته به یک همکاری مؤثراقتصادی دست یابد، پرسش مهمی است که پاسخ به آن، موانع موجود را در این راه مشخص ترخواهد ساخت. البته شایان ذکر است که تلاش هایی مانند: سازمان کنفرانس اسلامی، سازمان اقتصادی اکو و اوپک... برای همکاری بیشتر میان کشورهای اسلامی و منطقه صورت گرفته است؛ اما آن طور که باید و شاید تشکیل یک اتحادیه قوی و تأثیرگذار در این حوزه خاص( اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...)و در میان کشورهای اسلامی منطقه و جهان اسلام شاهد نبوده ایم. حال آن که در دیگر بخش های جهان اتحادیه هایی همانند: اتحادیه «آسه آن» در شرق آسیا، اتحادیه آفریقا و باسابقه تر و تأثیرگذار تر از این دو، اتحادیه اروپا تشکیل شده است. نگاهی کوتاه به نحوه شکل گیری و موفقیت این اتحادیه ها به ویژه اتحادیه اروپا خواهد توانست، تصویر دقیق تری را از مسیری که کشورهای اسلامی باید تا تشکیل یک اتحادیه موفق بپیمایند، ارائه کند. البته این نکته مهم را نیز همواره باید به خاطر داشت که اتحادیه کشورهای اسلامی به سبب محوریت اصول اعتقادی و احکام وتعالیم اسلامی، شباهت زیادی باهیچیک از اتحادیه های موجود نخواهد داشت ودرمرتبه بالاتری از اهمیت قرار خواهدگرفت
 
نگاهی گذرا به فرآیند همگرایی اتحادیه اروپا
 آنگونه که سوابق نشان می دهد سازمانی به نام « جامعه زغال سنگ و فولاد»، هسته اولیه تشکیل اتحادیه اروپا و فعالیت های آن، و زمینه ساز برپایی وتاسیس این اتحادیه، با عضویت اکثر کشورهای اروپایی بود .این رویکرد، در واقع مبتنی بر تحلیل کارکرد گرایانه استوار بود و بر اساس کنش کارکردی و همکاری های سود آور اعضا شکل گرفت. در واقع تشکیل وتأسیس اتحادیه اروپا، مبتنی بر این اصل بود که : «زمینه های اقتصادی وهمکاری در حوزه های خاص، موجب وابستگی کشورها به یکدیگر شده و کشورها را همانند اعضای یک مجموعه، از لحاظ سیاسی به هم نزدیک می کند.
البته اتحادیه اروپا از سوی دیگر، محصول اراده جدّی کشورهای عضو، و همچنین نتیجه پیگیری مستمر و نهادینه دولتی بوده است. تجربه تشکیل اتحادیه اروپا نشان می دهد که اتحاد کشورها، محصول تعامل دولت ها است و تا زمانی که اراده دولتی در کار نباشد، با نشست های علمی، فکری و فرهنگی، کمتر می توان به تحقق آن امیدوار بود.
روند حرکتی این اتحادیه نشان می دهد که، تکامل آن نیز همواره جنبه اقتصادی داشته و در واقع حوزه فعالیت اقتصادی، محور اتحاد کشورهای عضو این اتحادیه بوده است که البته باز هم این راه حل، محصول پی گیری های نهادیِ بسیار طاقت فرسا بوده است؛ ولی به دلیل اینکه این روند به نفع اقتصاد کلیه کشورهای عضو بوده است، همه آنها در پیگیری امور، نقش اساسی ایفا کرده اند.همچنین دولت های اروپایی، در مراحل تکوین اتحادیه، اصل اعتماد متقابل را از طریق اقدامات و عملکردها و نه شعارها برقرار کردند که این امر تأثیر مهمی در جذب کشورهای جدید به اتحادیه، در طول تاریخ شکل گیری آن داشته است.
موانع همگرایی و وحدت درجهان اسلام
حال با توجه به فرایند حرکتی اتحادیه اروپا، می توان امیدوار بود که در صورت همکاری دولت ها، جهان اسلام با سرعت وشتاب بیشتری به سوی تاسیس اتحادیه ای مؤثر و فعال با عضویت همه کشورهای اسلامی حرکت کند، زیرا علاوه بر اعتقاداتی که از ابتدا براساس «کلمه توحید» و «وحدت کلمه» بنا شده،  وجود دشمنان مشترک و همچنین  ظرفیت ها و قابلیت هایی که برطرف کننده بسیاری از نیاز های متقابل است، کشورهای اسلامی را به سوی وحدت سوق می دهد. با این حال جای این سؤال باقی است که چه موانعی ممکن است در این راه وجود داشته باشد و جوامع اسلامی برای دستیابی به این مرحله که گام مهمی در راه  تشکیل امت واحده اسلامی است، با چه مشکلات وموانعی روبرو هستند؟ در پاسخ به این سؤال، در وهله نخست باید گفت که در شرایط فعلی، امکان تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی به یکباره و بدون طی شدن مراحلی حساب شده وجود ندارد، چون تشکیل چنین اتحادیه ای نیازمند پیش زمینه هایی است که باید در سطوح وحوزه های اجتماعی، اقتصادی و به ویژه سیاسی و سازمانی صورت گیرد. واین درحالی است که  برخی از کشورهای اسلامی نیز محتملاً تمایلی به همکاری و عضویت در این اتحادیه از خود نشان نمی دهند؛ البته این گونه برخورد با موضوع تشکیل یک اتحادیه،  به کشورهای اسلامی منحصر نیست، بلکه کشورهای واقع در حوزه های جغرافیایی و فرهنگی دیگر نیز در همین وضعیت قرار دارند. در واقع این امری پذیرفته شده است که تا زمانی که پیوستن به یک سازمان فراملی برای کشوری منافع نداشته باشد، به آن نخواهند پیوست و در این زمینه اعتقادات مشترک به تنهایی نمی تواند اثرگذار باشد و هرچندکه خواهد توانست که ضمن تعیین حوزه کشورهایی که در یک مجموعه هستند، تمایلات وحدت طلبانه جوامع اسلامی را منعکس کند. این درحالی است که برخی از کارشناسان عوامل ویا موضوعاتی همانند: تجربه ناموفق کشورهای اسلامی در تأسیس سازمان های فراملی، تنوع و پراکندگی جغرافیایی کشورهای اسلامی، ارتباطات محدود و تعامل کم تجاری و اقتصادی بین کشورهای اسلامی و مداخلات بازدارنده قدرتهای جهانی را در جلوگیری از تحقق همکاری های اقتصادی در جهان اسلام  و در نتیجه درممانعت از تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی مؤثر می دانند.
راهکارهای همگرایی و وحدت در جهان اسلام
مسلمانان برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به یکدیگر و رسیدن به همگرایی، قبل از هر چیز به بازاندیشی در ساختارهای سیاسی، گسترش دموکراسی، نهادینه ساختن فرهنگ اسلامی و احترام به یکدیگر و به رسمیت شناختن قانونی حقوق همه‌ی اقلیت‌ها از جمله اقلیت‌های مذهبی نیاز دارند. به ویژه آن که نخبگان سیاسی و رهبران کشورهای اسلامی بهتر از هر زمان دیگری این واقعیت را درک کرده‌اند که عزت، رفاه، سربلندی، هم‌زیستی و هر آن‌چه وحدت و همگرایی مسلمین خوانده می‌شود، تنها از رهگذر گسترش فرهنگ مدارا، احترام متقابل، محوریت منافع ملی، تشکیل کمیته های مطالعاتی بین الدولی، شفافیت و پاسخگویی و دخالت مردم در سرنوشت‌شان، ایجاد بازار مشترك اسلامی، ایجاد مراكز تلویزیونی و رسانه ای مشترك، ایجاد مراكز دانشگاهی و علمی مشترك تبادل فناوری میان كشور های اسلامی، و گسترش راه های ارتباطی و مواصلاتی میان كشورهای اسلامی میسر خواهد بود.  در این عرصه شاید از همه مهم تر آن است که دولت های اسلامی به جای اینكه در صدد باشند تا روابطی را بر اساس معیار های دوگانه و نابرابر با غرب بر قرار كنند ، با ملت های خود روابط بیشتر و نزدیک تری  داشته باشند.
به هرترتیب ریشه بسیاری تنش ها در جهان اسلام، پیش از آنکه عقیدتی و فرهنگی باشد، سیاسی و اقتصادی است؛ از همین روست که همکاری و همگرایی میان جوامع اسلامی، در گرو اراده دولت ها قرار دارد، و آن ها هستند که می توانند، با حل اختلافات  سیاسی و اقتصادی، زمینه تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی را  به عنوان مهمترین گام در تحقق اتحاد و وحدت جهان اسلام و برپایی امت واحده اسلامی فراهم کنند.
                          نویسندگان  موسی رشید حفظ آباد و  سید فرشید کاظمی پیرسرا
 
https://taghribnews.com/vdchvinix23nzid.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی