کتاب "مقدمهای در آموزههای اقتصادی و مالی اسلام" تألیف "یدالله دادگر" توسط نشر آماره وارد بازار نشر شد.
اشتراک گذاری :
به گزارش خبرگزاری تقریب(تنا)، این کتاب مشتمل بر ده فصل است. پنج فصل اول، جوانب نهادی، روششناختی و پایهای بحث را شامل میگردد و پنج فصل دیگر، موضوع را در چارچوب دستگاه مالی شریعت تبیین میکند. فصل اول به تاریخچه مختصری از موضوع، پیشینه، مبانی نظری، ضرورت، اهمیت و روش تدوین کتاب اشاره دارد. در بخشی از دستاوردهای این فصل آمده است: «رویکرد میانه (سازگاری عقل و نقل) از آموزههای اقتصادی اسلام، به طور ساختاری اخلاقمدار است. بهگونهای که میتوان آن را نوعی اقتصاد اخلاقی نیز نامید... پایه نظری رویکرد اقتصادی اسلام را میتوان علاوه بر علم اقتصاد از قرآن و سنت و یافتههای عالمان دین به دست آورد».
نویسنده در فصل دوم به ابعاد دیگری از آموزههای اقتصادی اسلام پرداخته است. عناصر آگاهیبخش در آموزههای دینی، دامنه انتظار از دین و ارتباط بین دین و اقتصاد از جمله این ابعاد محسوب میشود. نویسنده کتاب در این فصل چنین مطرح میکند که اگر رویکردهای استاندارد میانه و متعادل از آموزههای اقتصادی دین درست شناسایی و اجرا شوند، میتوانند به عنوان یافتههای جدیدی در حوزه بین رشتهای اقتصاد محسوب گردند.
در فصل سوم با توجه به فصول قبلی به قالبهای روششناختی آموزههای اقتصادی اسلام پرداخته شده است. طبق نظر نویسنده کتاب در این فصل، تدوین روششناسی و توجه به ملاحظات آن برای بررسی دقیق آموزههای اقتصاد دینی و اسلامی کارساز است و روششناسی اقتصاد در آموزههای اسلامی به ارزیابی اصول حاکم بر روشهای تحلیل آن میپردازد. اقتصاد در آموزههای اسلامی بر نوعی روش ترکیبی استوار است و نوعی مطالعه بینرشتهای از دین و اقتصاد محسوب میشود. فصل چهارم کتاب، جایگاه اخلاق در آموزههای اقتصادی اسلام را تشریح میکند. بر اساس نظر مؤلف کتاب در این فصل، اخلاق، بخش گوهرین دین است و آن ساختار اقتصادی که به ملاحظات اخلاقی بیتوجه باشد با شریعت بیگانه است.
در فصل پنجم کتاب با هدف تبیین و تحلیل نهادهای اقتصادی از منظر شریعت، نهادهای عمومی دینی، نهادهای خاص اقتصادی و مالی به همراه اصول حاکم بر ابزارها و بازارهای مالی و ابعادی از مفاهیم ربا و بهره بررسی شده است. وفاداری به قراردادها، عدم استفاده غیراستاندارد از اموال و داراییها، عدم زیان رساندن و زیان پذیرفتن، اطلاعرسانی استاندارد و نفی مفاسد اقتصادی به عنوان برخی از اصول حاکم بر ابزارها و بازارهای مالی معرفی شدهاند.
فصل ششم کتاب به تبیین ابعاد و عناصر عمومی دستگاه مالی (شامل نهادها، بازارها، سازمانها، نظریهها و سیاستهای مالی) میپردازد. در این فصل سطوح مختلف تامین مالی در سطح فردی و بنگاهی و نیز موسسات مالی مرتبط با دستگاه مالی معرفی شده و ساختارهای مالی از حیث اقتصادی مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. نویسنده در این فصل معتقد است بخش عظیمی از عناصر دستگاه مالی سنتی (متعارف) به راحتی در چارچوب شریعت نیز قابل استفاده هستند و رویکرد مالی شریعت نیز به عنوان پارادایمی در کنار دیگر پارادایمهای دستگاه مالی قابل طرح است. در فصل هفتم کتاب که نمونههایی از نهادها و ساختارهای مالی شریعت مطرح شده است، خاستگاه دستگاه مالی شریعت از حیث عناصر عمومی، نمونه نهادها و ابزارهای مالی مورد بررسی قرار گرفته است و پس از طرح مباحثی درباره مهندسی مالی شریعت، مواردی از ابزارهای مالی و ارکان انتشار آنها معرفی شده است.
فصل هشتم به اقتصاد بازارهای مالی، وضعیت کارایی، پیشبینی، تصمیمگیری، انتخاب سبد دارایی، آربیتراژ و ابزارهای نوین مالی میپردازد. بر اساس نظر نویسنده کتاب، در تحلیل اقتصادی دستگاه مالی متعارف و شریعت، سازگاری وسیعی وجود دارد. از نظر وی، ظرفیت نظری رویکردهای میانه دستگاه مالی شریعت بر ممنوعیت انواع مفاسد مالی و اقتصادی از جمله پولشویی، کلاهبرداری مالی، ممنوعیت روندهای پانزیمحوری، دستکاری در شاخصها و نرخها و موارد مشابه پافشاری میکند، ولی شرط موفقیت دستگاه شریعت التزام عملی به مفاد مربوط است و نه صرف ادعا.
در فصل نهم کتاب «مقدمهای در آموزههای اقتصادی و مالی اسلام»، مشتقات (ابزارهای مشتقه) به عنوان ابزارهای مدیریت ریسک تحلیل شدهاند و پس از معرفی ابزارهایی چون سلف، قرارداد آتی، سوآپ و اختیار معامله، به مبحث پوشش ریسک در شریعت و مسائل مربوط به آن توجه شده است. مولف کتاب به سه نکته درباره پیوند ابزارها و بازارهای مشتقه با آموزههای اسلامی اشاره میکند. اول اینکه بر اساس آموزههای اسلامی ابزارهای مشتقه در مواردی که منافع عقلایی دارند و تعارضی با دکترینهای اسلامی ندارند، میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. دوم آنکه روح حاکم بر آموزههای شریعت بر پذیرش ریسک و پوشش آن تاکید دارد. سوم آنکه برخی با تکیه بر امور آرمانی، رویکرد دینی را فاقد ریسک میدانند، ولی فقدان کامل ریسک شریعت، با واقعیت سازش ندارد. از نظر نویسنده کتاب، تاکید شریعت بر فعالیتهای مولد و ممنوعیت فعالیت سفتهبازانه محض و غیرمولد میتواند یک پیام راهگشا در طراحی ابزارهای جدید پوشش ریسک به شمار آید.
فصل دهم کتاب، با توجه به دستاوردهای فصلهای پیشین به بررسی عملکرد کشورهای گوناگون نسبت به آموزههای اقتصادی اسلام و دستگاه مالی آن میپردازد. بر اساس دیدگاه مولف در این فصل، دستگاه اقتصادی و مالی شریعت در صورتی که در قالب علمی و منطقی به پیش رود و برای خود قداست و برتری قائل نباشد و تنها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف اخلاقی و انسانی به کار رود، میتواند مورد استقبال کارگزاران مختلف (اعم از دیندار و غیردیندار) قرار گیرد.