تاریخ انتشار۱۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۰۹
کد مطلب : 294824
//ویژه کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی//(106)

برای وحدت و تمدن نوین اسلامی باید از نخبه های اجتماعی استفاده کنیم

تنا – اختصاصی
اسلام، دینی تمدن ساز است؛ گواه آن تشکیل حکومت و امتی بود که 14 قرن پیش از سوی پیامبراکرم اسلام بنیان نهاده شد؛ آن هم در عصر جاهلیت و روزگار تخاصم و عصبیت قبایل. تمدنی که در فاصله ای کوتاه، مرزهای جغرافیایی شبه جزیره عربستان را در نوردید و به اندلس رسید. تمدن اسلامی در 1400 سال گذشته فراز و فرود بسیاری دیده است؛ در دوران معاصر احیاگران تمدن اسلامی، به دنبال بازگشت این تمدن به دوران شکوفایی هستند.
برای وحدت و تمدن نوین اسلامی باید از نخبه های اجتماعی استفاده کنیم
حجت الاسلام و المسلمین سید ابوالحسن نواب، عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و  رئیس دانشگاه ادیان قم، معتقد است تمدن نوین اسلامی ارتباط مستقیمی با وحدت امت اسلامی دارد؛ او در گفت و گو با خبرگزاری تقریب تاکید می کند در دوره جدید علاوه بر ظرفیت نهادهای دینی و دانشگاهی، باید از ظرفیت نخبگان اجتماعی استفاده کرد. مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید...
 
مفهوم تمدن اسلامی و تلاش برای احیا یا شکل گیری تمدن نوین اسلامی، ریشه ای تاریخی در جهان اسلام دارد. در چند دهه اخیر جریان تمدن گرایی، منشا شکل گیری حرکت های جدیدی شده است و برآن تاکیدات بسیاری شده؛ مولفه های اساسی که در شکل گیری «تمدن نوین اسلامی» باید به آن ها توجه کرد، چیست؟
ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن ایام ربیع الاول ماه وحدت اسلامی باید گفت با بروز و ظهور انقلاب اسلامی، یک تمدن سازی و حرکتی جدید در جهان شروع شد. انقلاب وقتی به تشکیل حکومت منجر شد، یک تمدن جدید به وجود آمد که ثبات و گستره آن به تدام حرکتش وابستگی دارد. این تمدن جدید اسلامی، منادی بازگشت به اسلام اصیل است. برای بازگشت به اسلام اصیل، باید همه حشو و زوائدی که به آن چسبیده است، زدوده شود. متاسفانه امروز با آن اسلام اصیل فاصله زیادی گرفته ایم و راه بازگشت، توجه به اصول اساسی و لایتغیر اسلام اصیل است؛ بازگشت به مفاهیمی چون رعایت حقوق مردم و رعایت مصالح امت اسلامی که خود زمینه ساز تمدن خواهد شد. پیش شرط اساسی و لازمه اصلی این تمدن، وحدت امت اسلامی است و بازگشت به اسلام اصیل، تمدن می سازد.

قرآن کریم ، سیره پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) در ایجاد تمدن نوین اسلامی چه رهنمودهایی دارد؟

شعار قرآن از اول تا آخر تکیه بر مفاهیمی چون« امت واحده»، «وحدت»،«هماهنگی» و «همزیستی» است. قرآن به رعایت این موارد تاکید دارد. مشی پیامبر اسلام(ص) که بر پایه آموزه های قرآن بود، نیز بر همین اصول استوار است. امیرالمومنین علیه السلام هم در دوران خلافت خود سعی کرد با رقبا و حتی مخالفانش مدارا و همکاری داشته باشد. دیگر نمونه روشن، سیره اهل بیت عصمت و طهارت در تعامل با اهل سنت است. امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه از امت اسلامی و مسلمانان با عنوان «اصحاب محمد(ص)» یادکرده و برای حفظ ثغور و مرزهای اسلامی که توسط خلفا گرفته شده بود، دعا کرده و مسلمانان را به حفظ و پاسداری از این مرزها توصیه می کند. مشی  امام محمد باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام رضا (ع) و تمام ائمه  بازگشت امت به اسلام بود. تمدن نوین اسلامی زمانی ساخته می شود که به سیره پیامبر(ص) ، صحابه  و ائمه هدی علیهم السلام بازگشته و وحدت را رعایت کنیم. در این میان نباید از نظر دور داشت که بعد از رحلت پیامبر تنها  امیر المومنین  نبود که در راستای حفظ وحدت امت اسلامی تلاش کرد؛ خلفا نیز با احترام به امیرالمومنین، وحدت میان امت را رعایت کردند حتی خلیفه سوم هم حرمت امیرالمومنین را حفظ می کرد. بعدها رهبران مذاهب اربعه یعنی رهبر حنفی ها، رهبر مالکی ها، رهبر  شافعی ها و حتی رهبر حنبلی ها در این راستا تلاش کردند . می دانید که تندرو ها و سلفی ها، خود را متصف به حنبلی می کنند اما حتی اهل ابن حنبل هم در حفظ حرمت امیر المومنین تلاش زیادی کرده و کوشش کردند امیرالمومنین را به عنوان محور حفظ کنند. فقط سلاطین جور  مانند خلفای اموی و عباسی بودند که به نام اسلام حکومت کردند اما حکومتشان سراسر جور و عاری از اسلام ناب محمدی بود و وحدت میان مسلمانان را شکستند تا بتوانند حکومت کنند. خلاصه کلام وحدت، زمینه ساز تمدن نوین اسلامی است. و وقتی تمدن نوین اسلامی شکل گرفت، وحدت تقویت می شود؛ چرا که همه زیر آن چتر خواهیم رفت.  البته ممکن  است اختلافاتی وجود داشته باشد که مشکلی هم ندارد؛ برای نمونه الان یک دین هندو داریم و یک تمدن هندی.  درونمایه و خاستگاه تمدن هندی، دین هندو است. دین هندو  هم هزار شعبه و نحله دارد؛ اما این تکثر با تمدن هندی منافاتی ندارد؛ چرا که کلیت دین هندو، در تمدن هندی رعایت شده است؛ همه شعارهای کلی اش را رعایت می کنند. مثلا علامت های ظاهری در همه فرقه ها یکسان است و همه هندو ها در تمام فرقه ها لباس نارنجی دارند و این رنگ در فرقه های مختلف تغییر نمی کند.

 احیاگران اسلامی در ایجاد تمدن نوین اسلامی چه آموزه و توصیه ای برای ما دارند؟

احیاگران و منادیان وحدت تلاش کردند وحدت مسلمانان را برگردانند؛ جمال الدین اسد آبادی، کاشف الغطا، آیت الله بروجردی، شیخ شلتوت، امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی تلاش می کنند امت به جایگاه امت  بازگردد.

حوزه های علمیه، دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و رسانه در تکوین تمدن نوین اسلامی چه نقشی دارند؟

در هر فرهنگ سازی نخبگان نقش اول را دارند، اما این نخبگان، لزوما در حوزه و دانشگاه نیستند. ما فقط به حوزوی ها و دانشگاهیان تکیه کردیم که عقب ماندیم. از ظرفیت هنرمندان و دیگر چهره های اجتماعی و هنری که به هر دلیل مورد علاقه مردم هستند غافل شدیم. این در حالی است که یک موسیقی دان می تواند با یک سمفونی و متن موسیقیایی درباره وحدت،نقش ویژه ای ایفا کند. سینماگران هم همینطور؛ نویسندگان، فوتبالیست ها و ستاره های ورزشی هم همینطور. ممکن است بگوییم گاهی ستاره های اجتماعی و ورزشی و هنری، فرهیخته نیستند؛ خب نباشند؛ همین که به دلیلی برای مردم ستاره  هستند،کافی است و می شود از ظرفیتشان استفاده کرد.  محمد یونس در بنگلادش کارآفرینی است که برای میلیون ها فقیر  شغل ایجاد کرد  و سازمان ملل به وی جایزه نوبل داده است. ما باید در اجلاس پیش رو  از  ظرفیت چنین افرادی کمک بگیریم ؛ از افرادی مثل او در این کنفرانس ها دعوت کنیم؛ باید با چهره ها کار کنیم. فقط روی حوزه و دانشگاه مترکز شده ایم در حالی که مردم، چهره ای را می پذیرند که با آن ها و برای آن ها کار کرده است. ممکن است من یک روحانی باشم؛ حوزوی باشم؛ باسواد باشم؛ فرهیخته باشم اما هیچ نقشی در رفاه ، صلح، ثبات اجتماعی و... برای مردم کاری نکرده باشم. آن موقع مردم ارزشی برای من قائل نیستند؛ می گویند:« علمش برای خودش خوب است، نه مردم». در حالی که یک نفر ممکن است سواد نداشته باشد، اما عمرش را صرف کمک به مردم کرده باشد. برای مردم مهم نیست مادر ترزا لیسانس داشت یا نداشت. مادر ترزا نخبه علمی نبود؛ مسیحی بود؛ آلبانیایی بود؛ اما در دل من ِ روحانی زنده است؛ چون برای انسان ها زنده بود. انسان ها کسی را می خواهند که برای آن ها کار کند؛ برای آن ها نفس بکشد. اگر بخواهیم در راه وحدت و تمدن سازی نوین اسلامی قدم برداریم، باید به انسان هایی تکیه کنیم که برای انسانیت و انسان ها زنده اند؛ برای انسانیت و انسان ها فکر می کنند؛ برای انسانیت و انسان ها هزینه می دهند؛ برای انسانیت و انسان ها وقت می گذارند و تلاش می کنند؛ از خود برای انسان ها مایه می گذارند. اینها برای تاریخ مهم است. محمد یونس یک نخبه اجتماعی است اما اشتباه ما این است که نخبه فرهنگی را مساوی با نخبه می گذاریم. در حالی که نخبه، می تواند اجتماعی باشد؛ اگر ما در جهان اسلام شخصی مانند مادر ترزا داشتیم، می توانستیم از ظرفیت او در این راستا استفاده کنیم. امام خمینی(ره) در دوران حیات خویش تلاش داشتند سه وحدت ایجاد کند؛ وحدت میان شیعه و سنی؛ وحدت میان حوزه و دانشگاه و وحدت اقوام و طوایف ایرانی که معتقدم اگر این سه وحدت شکل بگیرد، وحدت در ایران  تضمین شده است.
 
https://taghribnews.com/vdcgxt9xtak9y74.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی