تاریخ انتشار۷ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱:۰۱
کد مطلب : 285941

فلسفه حج در اسلام

نوشته: حاج ملا فایق رستمی
امام جمعه مسجد جامع قباء مریوان و نماینده مردم شریف استان کردستان در مجلس خبرگان رهبری
فلسفه حج در اسلام
پیام رسول الله(ص) در دشت عرفات:

بوی خداشناسی، اتحاد و وحدت از دشت عرفات می آید. در دشت عرفات حجاج پیام وحدت را به تمام جهان میرسانند. ملائکه همیشه به روز عرفه افتخار کرده اند، چون روز عرفه یعنی حج و شناخت! آدم و حوا در روز عرفه یکدیگر را شناختند. در دشت عرفات حاکم، فرمانده، چوپان، کارگر ونوکر همه یک لباس پوشیده بودند. هیچ کس نمی دانست که کی حاکم و کی کارگر،کی رئیس و کی مرئوس و کی فقر و کی ثروتمند است! همه در یک ردیف و یک شعار عجبب بر لب دارند که همراه آنها تمام موجودات ،حتی سنگ و چوب نیز این شعار را تکرار میکنند
«لبَّیک اللّهمّ لبَّیک، لبَّیک لا شریک لک لبَّیک، إنّ الحمد و النّعمة لک و الملک، لا شریک لک لبَّیک».پیامبر خدا (ص) فرموده اند که هر حاجی در زمان حج فوت کند با همین ورد بر لب محشور می گردد.

عرفات دشت برائت از مشرکین است. دشتی است که رسول الله(ص) از آنجا پیامی عجیب به سراسر عالم فرستاد. پیامبر(ص) هزار و چهارصدو سی و هفت سال پیش خطاب به عرب، عجم،ترک، فارس، زن، مرد، فقیر، ثروتمند و همه عالم این پیام را داد. برای پیامبر(ص) فرقی نداشت! باید پیامش را به همه عالم می رساند. پیامی بس بزرگ و عجیب! پیامبر(ص) پیام مهربانی و ترحم خود را در دشت عرفات به گوش همه عالم رساند. اما متأسفانه امروزقسی القلبان و کور دلان عالم این پیام را نمی شنوند و به قتل، غارت، هتک حرمت و نابودی و تخریب زیر بنای اقتصادی کشورها مشغول هستند. پیامبر(ص) در میان حاجیان فرمود:« گوش فرا دهیدکه شاید سال بعد محمد در بین شما نباشد. آگاه باشیدکه مال،جان و ناموس شما بر یکدیگر حرام است».

اگر به این پیام دقت شود در آن حقوق زن، حقوق بی سرپرستان، سیاه پوستان، بی نوایان و بیچارگان و همه آمده است. پیامبر(ص) در آخر پیام خود با سه بار تأکید فرمودند:«خداوندا ! تو شاهد باش که من پیام تو را را تمام وکمال به عالم رساندم». پیامبر(ص) در آن روز به همه اصحاب فرمودند که آیا شهادت می دهید که من پیام خدا را به عالم رساندم و تمام اصحاب به یکبار گفتند: بله یا رسول الله(ص)شهادت می دهیم که تو پیام خدا را تمام و کمال به همه رساندی!

پیامبر(ص) در پیام آن روز خود بر حرام بودن رباخواری و دوری از آن تأکید فرمود. اما متأسفانه امروزه در بلاد اسلامی مسئله رباخواری دیده می شود. پیامبر(ص) در پیام خود تجاوز به مال و جان و ناموس یکدیگر را حرام دانسته، اما امروز دختران و زنان را بدون عقد به بردگی و کنیزی می برند. پیام رسول الله(ص) از تبعیض به دوربود و تنها تقوی الهی را عامل برتری دانسته اند:«یا أیُّها الناسُ، کُلُّکُم مِن آدَمَ و آدَمُ مِن تُرابٍ، لا لعربي عَلىَ عجمي، و لا لعجمي علی عربي، و لا لأحمر عَلى أَبیَضَ فضلا إِلَاباالتقوا». ترجمه: ای مردم همه شما از آدم هستید و آدم از خاک است. عرب بر عجم و عجم بر عرب برتری ندارد. سرخ بر سفید بر سیاه و ... برتری ندارد. برتری فقط با تقوی الهی است.

یکی از صحابه های بلند پایه رسول الله(ص) به نام عبدالله بن مسعود فردی لاغر اندام بود و تعدادی در آن جمع او را مسخره می کردند رسول خدا )ص(فرمود به چه می خندید. بخدایی که نفس محمد به دست اوست پاهای لاغر این پسر در روز قیامت به اندازه کوه احد وزین است چگونه او را مسخره می کنید؟

چگونه عده ای دین اسلام را دین تحجر می دانند؟ دین اسلام دین ترحم است که همه در نظر داشته و برای انسان اهمیت قائل است. حتی یک غلام زیر دست را فراموش نکرده است. یکی از اصحاب روایت کرده است: غلامی داشتم که با او بدرفتاری می کردم روزی غلام را کتک می زدم ناگهان کسی از پشت سر گفت: چکار می کنی؟ آیا از خدا نمی ترسی؟ برگشتم دیدم رسول الله(ص) هستند بسیار غمگین شدم و با گریه به رسول الله(ص) گفتم غلام را بخاطر رضای خدا آزاد کردم. یا رسول الله(ص) از گناه من درگذر و از من دلگیر مباش.

بلاد اسلامی را چه شده که امروز پر از تبعیض، تفرقه، قتل و غارت و یتیم کردن بچه های بیگناه شده است. خداوند کسی را دوست دارد که اهل تقوی باشد و رسول الله(ص) در دشت عرفات این پیام را به همگان رساند.

روز عرفه روز عید است و هر کس نسبت به مسلمانی ناراحتی در دل دارد باید فراموش کند. روزی پیامبر(ص)هنگام نماز عصر یا ظهر به اصحاب فرمود: الان یک نفر بهشتی از این سمت وارد مسجد می شود و در آن هنگام فردی بی سر و صدا وارد شد دو رکعت نماز خواند دست رسول الله(ص) را زیارت نمود و رفت . فردای آنروز پیامبر(ص)دوباره هنگام نماز به اصحاب فرمود: الان یک نفر بهشتی از این سمت وارد مسجد می شود و در آن هنگام دوباره همان مرد دیروز وارد شد. فردای آنروز نیز دوباره این ماجرا تکرار شد. یکی از اصحاب با خود گفت: حتماً باید بفهم راز این ماجرا چیست و چرا پیامبر(ص) وعده بهشت را این مرد داده است. صحابه آن مرد را به منزل خود دعوت می کند و ماجرا را از او می پرسد و او را قسم می دهد که راز این وعده بهشت در چیست؟ آن مرد پاسخ می دهد که چیز خاصی ندارد و عمل برجسته ایی را نیز انجام نداده است و فقط دو چیز دو خود می بیند اول آنکه نسبت به هیچ مسلمانی بغض و حسادتی در دل نداشتم و دوم اینکه هرگز دل کسی را نیازرده ام.

رسول الله(ص) در حدیثی فرموده اند:«تُفْتحُ أَبْواب اَلْجنةِ يَوْم اَلِثْنيْنِ ويوْام اَلْخمِيسَِ فَيُغْفَرُ لِكُلِّ عَبْدٍ لاَ يُشْرِكُ بِاللَّهِ شَيْئًا إِلاَّ رَجُلًً كَانَتْ بَيْنَهُ وَبَيْنَ أَخِيهِ شَحْنَاءُ ترجمه: درهای بهشت هر دوشنبه و پنجشنبه باز می شود و خداوند مهربانی گناهان عبدان خود را می بخشد مگر کسانی که نسبت به یکدیگر در دل حسادت و بغض در دل دارند».
مهربانی و ترحم را باید از رسول الله(ص) آموخت: روایت است که رسول الله(ص) در راه مسجد از کوچه ایی گذر فرمودند. دیدند جمعی از بچه ها بازی می کردند اما یکی از آنها بسیار غمگین نشسته بود جلو رفت و نوازشش کرد و فرمود تو چرا بازی نمی کنی پسر گفت پدرم در جنگ در آغوش رسول الله شهید شده است مادرم ازدواج کرده و ناپدری مرا بیرون کرده است. من کسی را ندارم. رسول الله(ص) یاد آیه شریفه افتاد «فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ».
و فرمودند آیا می خواهی پیامبر پدر تو باشد، عایشه(رض) مادرت، علی (ع) عمویت، حسن(ع) و حسین(ع) برادارانت و فاطمه(س) خواهرت باشد. کودک پیامبر را شناخت و همراه او رفت. کمی بعد با لباس آراسته به جمع بچه ها برگشت و با خوشحالی مشغول بازی شد. بچه ها گفتند که تو خیلی غمگین بودی چطور الان خوشحالی و
بچه در پاسخ گفت من الان پدر دارم. رسول الله پدر من است. بچه ها به او گفتند: کاش پدر ما هم رسول الله(ص)
می بود.

رسول الله در حدیثی فرموده اند: «من قبض يتيما من بين المسلمين إلى طعامه وشرابه أدخله الله الجنة ترجمه: هر کسی بین مسلمانان یتیمی را نزد خود پناه دهد و به او آب و طعام دهد ، پوشاک بر او بپوشاند و دست او را بگیرد؛ خداوند حتماً او را وارد بهشت می کند». امروز بسیاری از فقرا و نیازمندان چشم به راه کمکهای تو هستند. خیرات را با اخلاص به دست فقراء برسان که خداوند هزار برابر آن را از تو می پذیرد. تحت پوششان کمیته امداد امام خمینی(ره) و بهزیستی را از یاد نبر که اگر محتاج نبودند تقاضای تحت پوشش قرار گرفتن را نمی کردند. پیامبر(ص) در حدیثی دیگر فرموده اند:« الساعی عَلی الارملة و المسکین کالمجاهد فی سَبيل اَلله ترجمه: کسی که در سرپرستی پیرزنان و پیرمردان تنها و مساکین کوشا است مانند مجاهد فی سبیل الله است». مانند شب زنده داری و روزه بودن در روز است.

ایجاد صلح و دوستی بین دو مسلمان یا دو طایفه مسلمان به مفاد حدیث رسول الله(ص) بالاتر از نماز، روزه و صدقه است و ایجاد فتنه و دشمنی بین مسلمانان همچنانکه چاقوی تیز مو به جای نمی گذارد ، فتنه نیز اثری از ایمان بجای نمی گذارد. وی ادامه داد که عده ای می گویند: چرا به حج می روی؟ نه حج یکی از فروعات دین ما است و اهمیت زیادی دارد. زیارت رسول الله(ص)، عرفات و منا، طواف خانه خدا و رجم شیطان را در خود دارد و در پایان داستانی را مربوط به سرگذشت فردی از اهالی دمشق بنام علی بن موفق تعریف نمود که بخاطر اخلاص او حج از 6000 نفر قبول نمود. داستان را یکی از اولیای خدا به نام عبدالله بن مبارک تعریف کرده می گوید هنگامی که برای حج رفتم دیدم که جمعی ملائکه در مسجد الحرام با هم حرف می زدند که حج 6000 نفری امسال مورد پذیرش حق تعالی قرار نگرفته است بسیار ناراحت بودم و با خود می گفتم که خدایا چگونه ممکن است این افراد با تحمل رنج غربیی و مشکلات سفر حج آنها قبول نشده باشد. در خواب دیدم که همان ملائکه آمدند و گفتند مژده باد که به حرمتی مردی در دمشق شام به اسم علی بن موفق حج این افراد نیز قبول شده است که خود او به حج نیامده است. بعد از انجام مناسک حج با نشانهایی که در خواب دیدم برای دیدن آن فرد رفتم و او را یافتم و خواب خود را برای او بازگو کردم . او بیهوش گشت و وقتی به هوش آمد گفت که من پینه چی هستم و از این راه اندکی پول برای رفتن به حج پس انداز کرده بودم. روزی در خانه همسایه بوی گوشت به مشام می رسید. همسرم باردار بود و ویار آن غذا را داشت با شرم به همسایه گفتم اندکی از غذای شما را برای همسرم ببرم. او گفت غذای ما برشما حرام است علت را جویا شدم . همسایه گفت چیزی برای خوردن نداشتیم و از زور گرسنگی لاشه خری مرده را پخته ایم . در آن لحظه تصمیم گرفتم تمام پس اندازم را به آنها داده و به حج نرفتم.

در تفسیر روح المعانی آمده است که پیرمردی هر سال به حج می رفت و جوانی اهل دل در حج او را هنگام طواف دید که ذکر الهم لبیک را می خواند و جمله ملائکه دعا می کردند که حج او قبول نشود و می گویند لا لبّیک و لا سعدیک. جوان به سمت پیر رفت و گفت که ملائکه را می بیند که از طواف تو روی می گردانند و می گویند حج تو قبول نیست . پیرمرد گفت خودم می دانم و جوان پرسید: پس چرا هرسال به حج می آیی؟ پیرمرد گفت هر سال می آیم شاید خداوند از خطایم گذشته و حج مرا قبول کند. سال بعد جوان دوباره پیرمرد را مشغول طواف دید و دید که فرشتگان هم همراه او می گوین الهم لبیک لا شریک لک لبیک . قبول شدن حج آن پیرمرد به واسطه اخلاص او بوده است و باید با اخلاص به حج رفت.

باز در تفسیر روح المعانی داستان دیگری نقل شده که جماعتی در راه بازگشت حج به دروغ برگه هایی را دست گرفته و گفتند این نامه قبولی حج ماست که توسط ملائکه برایمان آورده شده است. مردی ساده دل و بی سواد از این قضیه شگفت زده شد و گفت من نامه نگرفته ام حجم قبول نشده. تو را به خدا منتظرم بمانید تا نامه قبولی حج خود را بگیرم و به خانه خدا برگشت و گفت خدایا با اخلاص تمام به خانه تو آمده ام مرا هم چون آنان نامه قبولی حج ده. خداوند نامه قبولی حج را برایش فرستاد و به واسطه اخلاص او حج آن چند نفر را نیز قبول فرمود. شیخ عبدالقادر گیلانی که با اخلاص زمانی که قفل در خانه خدا را گرفته بود می فرماید: جان مرا برای مدتی بگیر چشانم را برای مدتی کور کن که نکند اینجا بغیر تو فکر کنم و شرمنده ات شوم.

رسول الله(ص) در مورد روز عرفه فرموده اند:«ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللّه فِیهِ عَبدَا مِنَ النّارِ مِن یَومِ عَرَفَةَ ترجمه خداوند در هیچ روزى به اندازه روز عرفه ، بندگان را از آتش دوزخ نمى رهاند.» و در حدیثی قدسی آمده است:« انظروا إلى عبادی جاءونی شعثا غبرا من کل فج عمیق ترجمه: به عبدهایم نگاه کن که از راههای دور آمده و گرد و غبار غریبی بر آنه نشسته است آگاه باشید که از آنها راضی شده ام».

فدارکاری منا
اما منا پیام فداکاری به ما می دهد. با صدای الله اکبر شیطان رجم شده و به سوی او سنگ پرتاب می شود. در منا پیام اخلاص پدری، صبر پسری و آرامی مادری به گوش می رسد. باید بدانیم که در امروزه هم این اخلاص دیده می شود که یک نفر حیوانی را که برایش ارزشمنداست و با زخمت و تلاش فراوان بدست آورده است در راه خدا و با اخلاص قربانی می کند. ترحم رسول الله (ص) را ببینید که دو حیوان را در عید قربان، قربانی نمود یکی برای اهل بیت بزرگوارش و دیگری برای امتش. ای مردم اگر کسی توان مالی قربانی کردن ندارد بداند که رسول الله(ص) برای او قربانی نموده است.

قربانی کردن ، فلسفه و اهمیت آن:
حضرت ابراهیم که خداوند از او به دوست و خلیل خود نام می برد. پیامبری که به همه مال و اموال و احشامی که خداوند به او داده بود راضی نبود و فقط در راه رسیدن به خداوند بود. به خاطر خداوند به همه امکانات دنیوی پشت کرد و در راه خدا هجرت نمود و خواسته اش از خداوند داشتن پسری صالح بود و خداوند او را به پسری حلیم و بردبار بشارت داد :« وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ (99) رَبِّ هَبْ لِي مِ نَ الصَّالِحِينَ (100) فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلًَمٍ حَلِي مٍ(101) ترجمه: و [ابراهیم] گفت من به سوى پروردگارم رهسپارم زودا که مرا راه نماید(99) اى پروردگار من مرا [فرزندى] از شایستگان بخش(100) پس او را به پسرى بردبار مژده دادیم (101). سوره صافات.» حضرت ابراهیم(ع) با خداوند خویش می گفت که ای پروردگار پرداختن این مسائل دنیوی در خور شأن و بزرگی تو نیست و من بخاطر تو به همه قوم خویش پشت کردم. ای خدا مرا هدایت فرما و به من پسری صالح عطا فرما که در امور دین یاری دهنده من باشد.

چقدر انسان با ایمان نزد خداوند با ارزش است و خداوند هرگز دل یک فرد با ایمان و عبد خالص خود را نمی شکند. خداوند در اجابت دعای پیامبرش او را به داشتن یک پسر حلیم و بردبار بشارت داد. چرا خداوند حضرت ابراهیم را به داشتن پسری حلیم بشارت داد؟ زیرا که در آینده امتحانی عظیم پیش رو دارد وکسی که حلیم و بردبار نباشد نمی تواند از این امتحان بیرون بیاید. به خدا قسم که اگر قربانی تو با اخلاص باشد در ردیف قربانی حضرت ابراهیم(ع) است. اخلاص پدری، صبر مادری و حوصله فرزندی از خانواده پیامبری بزرگ برای ما درسی عظیم است . هنگامی که حضرت اسماعیل رشد کرد و نوجوانی سیزده ساله بود. پدر به پسر با لحنی شیرین خواسته ای سنگین گفت:« یا بنی » در عربی برای خطاب صغیر و به فرزند عزیز بکار می رود و پسر چه جوابی  داد؟  آیا از امر خداوند و پدرش تَمَرُّد می کند؟ مادر جگر سوخته چکار می کند؟ هاجری که یک زن است. اما هست و چگونه از مکر و کید شیطان می گذرد و بر شیطان چیره می گردد؟ «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ترجمه: و وقتى با او به جايگاه سعى رسيد گفت اى پسرك من در خواب[چنين] مى بينم كه تو را سر مى برم پس ببين چه به نظرت مى آيد گفت اى پدر من آنچه را مامورى بكن ان شاء الله مرا از شكيبايان خواهى يافت سوره صافات آیه 102 هنگامی که پدر به پسر می گوید که نظر تو چیست؟ چکار می کنی؟ پسر جواب می دهد که ای پدر دست بکار شو و امر خداوند را بجای آور که انشالله من را در برابر فرمان خداوند و پدر خود، صبور و بردبار خواهی یافت. فقط مرا محکم ببند و چاقویت تیز باشد که نکند من تقلا کرده و در اجابت امر خدا تردید کنم. سلام گرم مرا به مادرم برسان و هیچ چیزی آغشته به خون من برایش مبر که مبادا از خداوند گلایه و شکایت نماید. اینها همه درس است. درس فداکاری و اطاعت در این ماجرا نهفته است. فقط مسئله قربانی نیست. باید این رابطه پدر وفرزند الگوی ما باشد. نکند که خدای ناکرده فرزند نسبت به پدر خود بی تفاوت بوده و از او (در راه دین) اطاعت نکند. هنگامی که پدر و فرزند هر دو تسلیم امر پروردگار خود شدند. خداوند پاداش آنان را اینگونه داد.«فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ(103) وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ(104) قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ(105) إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلًَءُ الْمُبِينُ (106) وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ(107) ترجمه: پس وقتى هر دو تن دردادند [و همديگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پيشانى بر خاك افكند(103) او را ندا داديم كه اى ابراهيم(104) رؤياى خود را حقيقت بخشيدى ما نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم(105) راستى كه اين همان آزمايش آشكار بود(106) و او را در ازاى قربانى بزرگى باز رهانيديم(107). سوره صافات». قربانی امر ساده ای نیست که ما ساده از کنارش بگذریم.پدر و مادری از جگر گوشه خود در راه خدا گذشتند و وقتی از آزمایش الهی سر بلند بیرون آمدند خداوند را شکر گفتند.

زندگی رسول الله(ص) سرتاسر برای ما درس زندگی است. زمانی که خداوند تمام فرزندان (پسر) او را پس گرفت. کفار ومنافقین گفتند که پیامبر خدا اجاقش کور است و جانشینی برای خود ندارد. کسی که ادعای پیامبری دارد، جانشین ندارد و خداوند در پاسخ آنها به پیامبر(ص) با سه چیز مهم دلنوائی می دهد. سه چیز که فقط مختص امت رسول الله(ص) است. اولی چشمه کوثر در بهشت است که به ازای تمام نفوس انسانی لیوانی بر لبه آن وجود دارد که از آب آن چشمه لبریز گشته و به امت رسول الله (ص) که وارد بهشت می شوند، می دهند. این احترام رسول الله(ص) و امتش است. دومی نماز است که نماز عید قربان از آن جمله است و سومی قربانی کردن است. خداوند به پیامبر(ص) می فرماید کسی که از آب کوثر، نماز و قربانی کردن محروم است، او خود ابتر است.
«إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْْبَْتَر (3) ترجمه: ما تو را [چشمه] كوثر داديم(1)رسول الله(ص) در حدیثی که حضرت عایشه ام المومنین نقل کرده اند، فرموده اند: ما عَمل اَبن آَدم مَن عَمل يَوم اَلنحرَ أحب إَلىاَلله مَن إَهراق اَلدم وَإِنَّهُ لَيُؤْتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِقُرُونِهَا وَأَشْعَارِهَا وَأَظْلًَفِهَا وَإِنَّ الدَّمَ لَيَقَعُ مِنَ الله بمَكَان قبل أَن يَقع بِالْْرَْضِ فيطيبوا بهَا نفسا ترجمه: آدميزاد در روز عيد قربان عملی انجام نمی دهد که نزد خداوند از ريختن خون قربانی دوست داشتنی تر باشد ، و قربانی در روز قيامت با شاخهايش و موهايش و سمهايش حاضرمی شود و همانا خون در جايگاهی نزد خدا می ريزد قبل از اينکه بر زمين بريزد، پس خود را به وسيله ی قربانی نمودن پاکيزه کنيد.»

اجر و پاداش قربانی کردن:
بخدا قسم اگر قربانی ازروی اخلاص باشد هنوزخون قربانی برزمین نریخته، مقبول خداوند قرار می گیرد و بهتر آنست که انسانی که قربانی می کند خود حیوان را سربریده و اگر نمی تواند، در محل قرار کردن حاضر شده وخود نظاره گر باشد.زیرا رسول الله(ص) به حضرت فاطمه(س) که خواست قربانی نماید، فرمود:«بیا دخترم خود شاهد قربانی کردن باش که اجر و ثواب قربانی کردن بیشتر می گردد و با اولین قطره خون قربانی که به زمین می ریزد خداوند از گناهان گذشته تو را می بخشد.»
 ایام ده روز ذی الحجه است که خداوند به آن ده روز قسم می خورد «والْفَجْرِ (1) وَلَيَالٍ عَشْرٍ (2) . سوره فجر» اعمال خیر در این ده روز بسیار مهم است. حج و طواف خانه خدا، روز قربانی ، فداکاری دشت منا و زیارت رسول الله)ص(همه در این ده روز است. رسول الله(ص) در حدیثی فرموده اند:«ما من أیام العمل الصالح فیها أحبّ إلى الله من هذه الْایام -یعنی أیام العشر- قالوا: یا رسول الله ولا الجهاد فی سبیل الله ؟ قال: ولا الجهاد فی سبیل الله، إلا رجل خرج بنفسه وماله فلم یرجع من ذلک بشی ترجمه: هیچ یک از روزها عمل صالح نزد خداوند محبوب تر و دوست داشتنی تر از این روز ها نمی باشد ، یعنی روزهای دهگانه ، گفتند: ای رسول خدا حتی جهاد در راه خدا؟ فرمود: و حتی جهاد در راه خدا هم ، مگر اینکه شخصی با مال وجانش در راه خدا خارج شده وبا هیچ یک از آنها باز نگردد. »

روزه هر روز ازایام ذی الحجه معادل یکسال است و شب بیداری و عبادت شبانه در این ده روز در ردیف شب های قدر است. صحابه از رسول الله پرسیدند که آیا آنچه در مورد ثواب قربانی کردن به دختر فاطمه گفتی مخصوص اهل بیت است و رسول الله پاسخ فرمودند: خیر برای همه امت من است.

شرایط قربانی کردن:
برای قربانی کردن 5 شرط لازم است. اول آنکه فرد هنگام قربانی بسم الله بگوید دوم صلوات دهد. سوم الله اکبر گوید. چهارم حیوان روبه قبله قربانی گردد. پنجم دعا کند که ای خدا! همچنانکه قربانی حضرت ابراهیم(ع) را پذیرفتی این قربانی را از من بپذیر. فقط چها حیوان گاو، شتر، گوسفند وبز برای قربانی کردن مجاز می باشد و گاو و بز باید دوساله بوده، شتر باید پنج ساله باشد وشرط سن برای گوسفند نیست. گوسفندی که یکسال هم نشده را می توان قربانی نمود. حیوانی که برای قربانی کردن انتخاب می شود باید سالم بوده و بیمار، ضعیف و نحیف نباشد. گاو و شتر را برای هفت نفر می تواند قربانی نمود اما گوسفند و بز برای یک نفر است.
 
https://taghribnews.com/vdcgtn9xqak97y4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی