تاریخ انتشار۲۶ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۱۴
کد مطلب : 40180
/در آستانه بیست و چهارمین كنفرانس وحدت اسلامی/ 11

موسوی: انتظار مجمع تقریب، فعال‌تر شدن دولت در كنفرانس‌های وحدت است

دولت، باید جدی‌تر از گذشته به میدان بیاید تا كل كشور در ایام هفته وحدت، درگیر حال و هوای كنگره وحدت اسلامی شود.
حجت‌الاسلام والمسلمين سيد موسي موسوي، قائم‌مقام دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي
حجت‌الاسلام والمسلمين سيد موسي موسوي، قائم‌مقام دبيركل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي

اشاره: حجت‌الاسلام والمسملین سید موسی موسوی كه به تازگی به عنوان قائم‌مقام دبیركل مجمع جهانی تقریب مذاهب منصوب شده، دیدگاه‌هایی جالب و نگاهی منتقدانه به عملكرد مجمع تقریب و همچنین نحوه برگزاری كنفرانس‌های سالانه وحدت اسلامی دارد. وی به واسطه آنكه بیش از ۳۰ سال در كردستان حضور داشته و با مسائل حوزه تقریب از نزدیك آشنا بوده، گزینه خوبی است برای گفت‌وگو، و از این جهت، خبرنگار تقریب در مصاحبه با وی، هم از دیدگاه‌هایش درباره كنگره‌های وحدت اسلامی پرسیده و هم شرایط خاص كنفرانس بیست و چهارم وحدت اسلامی را مورد سؤال قرار داده است. متن پاسخ‌های وی شرح زیر است: 

س: آقای موسوی، كنفرانس امسال در شرایطی برگزار می‌شود كه كشورهای عربی و‌ شمال آفریقا با تحولاتی جدی مواجه است. قدری در این باره صحبت بفرمایید كه این دو، یعنی كنفرانس وحدت و تحولات منطقه چه تأثیر و تأثرات متقابلی خواهند داشت؟
ببینید، در گذشته تاریخ اسلام نیز همواره شاهد این حقیقت بوده‌ایم كه هرگاه در دنیای اسلام غافل از عرصه اجتماعی و محیط پیرامونی خود زندگی كرده، معمولا تفرقه بستر گسترده‌ای در جوامع اسلامی یافته است و هرچه فردگرایی در جامعه اسلامی قوت یابد، دشمن بیشتر در توطئه‌های تفرقه‌افكنانه خود توفیق پیدا كرده  و می‌كند. اما در شرایطی هم كه با رهنمودهای رهبران دلسوز و اندیشمند و آگاه جامعه اسلامی، فضای پیرامونی و اجتماع، مورد توجه فرد فرد مسلمانان قرار گرفته و مسلمین رسالت اجتماعی خود را فهمیده و این واقعیت را پذیرفته‌اند كه بخش عظیمی از رهنمودهای دین به عرصه اجتماع و رسالت‌های اجتماعی مردم مسلمان ارتباط پیدا می‌كند، معمولا عمده نیازی كه جامعه اسلامی در رأس نیازهای خود احساس كرده، اتحاد و وحدت بوده است. 

بنیانگذار جمهوری اسلامی پیش‌بینی كرده بودند كه وقتی در گوشه‌ای از جهان اسلام رخداد مبارك بیداری و بازگشت به قرآن و رهنمودهای حیات‌بخش آن اتفاق بیفتد، در مرز و قلمرو خاصی محصور نمی‌ماند. امروز نیز در دنیای اسلام شاهد هستیم كه بحمدالله این پیش‌بینی امام راحل ما به واقعیت پیوسته و جهان اسلام هر سال از گذشته بیدارتر است. نمونه زنده آن نیز، وضعیتی است كه ما امروز در تونس و مصر شاهد هستیم. 

امروز در غرب تحلیل‌هایی در رابطه با این رخدادها ارائه می‌شود كه سعی دارد انگیزه‌های نهضت‌های مردمی در تونس و مصر را تحریف كند. اما آنان كه با انصاف به این صحنه بنگرند، چه دوست باشند و چه دشمن، اعتراف خواهند كرد كه خواسته‌های اصلی ملت‌ها در تونس و مصر و سایر كشورهای اسلامی، عمدتا بر مبنای انگیزه‌های دینی و مذهبی است و این نهضت‌های مردمی در واقع، نمود و جلوه‌ای از بیداری اسلامی هستند كه رو به گسترش می‌باشند. 

امروز در تونس و مصر هم شاهدیم

كه مردم هر لحظه بیش از قبل به این پی می‌برند كه برای توفیق در حركت خود، باید پیوندشان را هم در درون خود و هم با دنیای اسلام استحكام ببخشند و از این رو، آنچه كه هم در شعارها محسوس است و هم در نوع رفتار مردم، گرایش جدی به سمت وحدت اسلامی و تقریب است. 

هیچ‌كس این حقیقت را انكار نمی‌كند كه در نهضت الهی كه در ایران اتفاق افتاد و پایه این همه بركات در دنیای اسلام شد، جرقه اولیه به واسطه رهنمودهای مبارك حضرت امام زده شد و امام خمینی(ره) محور اصلی این بیداری و آگاهی بود. پس از امام نیز، حلقه واسط، یاران و شاگردان و پرورش یافتگان در مكتب امام بودند كه دیدگاه‌های امام را به مردم منتقل می‌كردند. هر جای دنیا هم كه بخواهد بیداری اسلامی اتفاق بیفتد، باید از نخبگان شروع شود؛ یعنی از كسانی كه آینده را پیش از توده‌های مردم می‌بینند و عمق قضایا را درك می‌كنند و دشمن را بهتر از دیگران می‌شناسند. 

نخبگان اساسا بیشترین تأثیر را در توده‌های مردم دارند. در گذشته، هم در عرصه‌های دینی و هم در نهضت‌های اجتماعی، معمولا روشنفكران و نخبگان عالمان متعهد بیشترین تأثیر را در جامعه داشته‌اند. متفكرین هستند كه می‌توانند موج‌آفرینی كنند و عرصه‌ای مانند كنفرانس وحدت در شرایط كنونی می‌تواند فضایی باشد كه نخبگان حاضر در آن، هم همدلی خود را جلوه دهند و هم افكار خود را در موقعیت خاصی كه این كنگره‌ها به لحاظ تبلیغاتی به وجود می‌آورند، به گوش جهان اسلام برسانند. 

س:‌ آنچه در مصر و تونس شاهد بودیم، ورود اولیه نخبگان به میدان اعتراض نبود، بلكه این مردم بودند كه پیشگام بودند؛ حتی برخی با حركت مردم مخالفت هم كردند و با مردم همراه نشدند. این را چگونه می‌توان تحلیل كرد؟
نخبه‌ها دو تفسیر و دو جلوه دارند ما نخبگانی داریم كه به اصطلاح امروزی تعبیر از روشنفكر می‌شود و بعد از رنسانس این تعبیر رواج یافته است. روشنفكر به این معنا كسی است ذهنش مجموعه‌ای است از فرمول‌ها و یافته‌های علمی و در واقع به معنای تحصیلكرده‌ای است كه الزاما تحصیلاتش با احساس دردمندی و رسالت اجتماعی همراه نیست. چه بسیار نخبگانی به این معنا كه خود عامل ركود جامعه و عقب‌افتادگی بوده‌اند و به خصوص در قرون اخیر، دنیای غرب و استكبار عمده اثرگذاری خود را در جوامع محروم و عقب‌افتاده به كمك و یاری این بخش از نخبگان خودفروخته و مزدور اعمال می‌كند. اما بخشی دیگر از نخبگان، كسانی هستند كه علاوه بر داشتن علم، تمام وجودشان را حس دردمندی نسبت به مشكلات جامعه فراگرفته است، قطعا اگر نگاهی به نهضت‌های مردمی و دینی عالم بیندازیم، در ریشه‌یابی همه آنها، به این قبیل نخبگان دردمند می‌رسیم كه با آگاهی‌بخشی به مردم، آنان را به میدان آورده‌اند. در مصر و تونس هم درست است كه مردم به میدان آمده‌اند و جمعی از نخبگان هم مخالف این جریان هستند و راه دیگری طی می‌كنند ولی باز در ریشه‌یابی اصلی این حضور، چهره‌هایی را می‌بینیم كه سال‌هاست رنج زندان و شكنجه و دوری از وطن را به امید چنین روزی متحمل شده‌اند. 

ضمنا، اگر منصفانه به قیام مردم مسلمان در كشورهایی چون مصر نگاه كنیم خواهیم دید كه یكی از عوامل بسیار مؤثر در این حركت‌ها، نهضت اسلامی ملت ایران و رهنمودهای امام راحل ماست. 

س: رفت‌وآمدهای مرتب میان شخصیت‌های جهان اسلام و همچنین كنفرانس‌هایی كه تاكنون برگزار شده، به نظر حضرتعالی تا چه حد در فضای كلی جهان اسلام و در داخل كشور در جهت تحكیم وحدت اسلامی مؤثر بوده است؟
شخصیت‌هایی كه در كنگره‌های وحدت اسلامی به ایران آمده‌اند، به لحاظ جایگاه فكری و اجتماعی متفاوت بوده‌اند و از این جهت اثرگذاری متفاوت
هم داشته‌اند. در همه این سال‌ها، برخی چهره‌هایی حاضر در كنفرانس‌های وحدت، افرادی بودند كه هم از نظر موقعیت فكری و ایمانی و اخلاقی موقعیت ممتازی داشتند و هم جایگاه اجتماعی حساسی را دارا بودند. طبعا اینها هم در جامعه ایران و در میان جامعه اهل سنت و شیعه ایران تأثیرات زیاد داشته‌اند و هم در كشورهای خودشان و در دنیای اسلام مؤثر بوده‌اند.
 
راشد الغنوشی كه الان در تونس به عنوان یكی از پیشتازان نهضت است و پس از سالها تبعید در لحظه بازگشت به تونس، مورد استقبال مردم قرار گرفت، یكی از شخصیت‌هایی است كه یك یا دو سال میهمان كنفرانس وحدت در تهران بوده است. مشابه ایشان چهره‌های دیگری وجود دارند كه هم در تونس و مصر و هم در دیگر كشورهای جهان اسلام، از یكسو پیشتاز حركت‌های مردمی و بیداری هستند و از سوی دیگر، در برخی دوره‌های كنگره وحدت شركت داشته و اعتقاد و باور و سوز و تعهدی جدی نسبت به وحدت اسلامی و تقریب مذاهب دارند. 

من به عنوان خدمتگزاری كه عمدتا در این ۳۲ سال پس از انقلاب توفیق الهی خدمت در منطقه غرب ایران را داشته‌ام، تأكید دارم كه مقایسه فضای داخلی جامعه خودمان از نظر ارتباط شیعه و سنی پس از پیروزی انقلاب با قبل از آن قابل مقایسه نیست و نشان‌دهنده آن است كه راه بسیار طولانی را طی كرده‌ایم. امروز دیدگاهی كه بین اهل سنت و بین علما، فرزانگان و شخصیت‌های بزرگ شیعه در رابطه با وحدت اسلامی وجود دارد فرسنگ‌ها با دیدی كه ابتدای پیروزی انقلاب وجود داشت، فاصله دارد. 

س: نقش مجمع تقریب را در این تغییر نگاه چقدر می‌دانید؟
طبعا جزء اهدافی كه حضرت امام(ره) داشتند و امروز هم جزو اهداف رئیسی مقام معظم رهبری است، بحث تقریب و وحدت است به دلیل نیاز جدی كه امروز جامعه اسلامی به آن دارد. به واسطه همین هدف‌، این نیاز یك نیاز جدی بوده كه جایگاهی مشخص در كشور وجود داشته باشد كه آن را پی بگیرد. نیاز اولیه و پیش شرط‌ نیل به اهداف بلند، این است. مثلا اگر امروز امر به معروف و نهی از منكر، یكی از نیازهای جدی جامعه است، همه امروز این بحث را مطرح می‌كنند كه باید جایگاهی در كشور باشد تا این هدف را به صورت جدی پیگیری كند. پیگیری وحدت اسلامی و تقریب مذاهب در فضای بیرونی كشور و به عنوان یك رسالت بین‌المللی انقلاب اسلامی ایران نیز نیاز به این داشته كه جایگاه و نهادی در كشور به وجود بیاید تا هم مورد حمایت دولت، و هم مورد حمایت مردم و نخبگان باشد و این هدف مقدس را قدم به قدم در جهان اسلام دنبال كند. 

س: فعالیت‌های مجمع تقریب را در میان توده‌های مردم چگونه ارزیابی می‌كنید؟
در تلاش‌ها و كارهایی كه بیشتر بنیان فكری دارد ما طبعا راهی جز این نداریم كه مخاطب اول‌مان، متفكرین، اهل فكر و نخبگان باشند. در بعضی از حركت‌های اجتماعی می‌توان در همان قدم اول به سراغ توده‌های مردم رفت و از همان جا پایه‌گذاری كرد ولی حركت‌هایی كه بنیان فكری دارد طبیعت كار ایجاب می‌كند كه قدم اول در مورد نخبگان و اهل فكر برداشته شود تا در قدم در ایران، توده مردم هم جدای از اهل فكر نیستند و قبل از پیروزی انقلاب نیز تلاش‌های روشنگرانه حضرت امام خمینی(ره)، سطح آگاهی و بیداری عمومی مردم را بسیار بالا برده است، از اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب و قبل از شكل‌گیری مجمع تقریب، درست زمانی كه بحث هفته وحدت مطرح شد، هسمو و همگام با تلاشی كه روی نخبگان انجام گرفت، حركت‌های
توده‌ای هم آغاز شد. بنده یادم هست كه در همان سال اولی كه هفته وحدت اعلام شد و قدم‌های جدی در راه تقریب برداشته شد، شاهد حركت‌های خیلی شیرین و غیرمنتظره‌ای از توده‌های مردم بودیم. از شهرهای مختلف شیعه‌نشین گروه‌های مختلف مردم به مناطق اهل سنت سفر كردند و همینطور از سوی جامعه اهل سنت به شهرهای دیگر رفتند و ضیافت‌هایی به احترام یكدیگر برگزار كردند و برخوردهای خوبی با هم داشتند و تصمیمات مشترك خوبی هم گرفته شد. تأثیرات آن اقدامات جالب را می‌توان حتی در سطح همین كنگره‌های سالانه هم بررسی كرد. 

گرچه متأسفانه امروز برنامه‌های هفته وحدت با آن گرمی كه در سال‌های اول شروع شد برگزار نمی‌شود و برنامه‌های مردمی كه آن زمان برگزار می‌شد امروز كاهش یافته است. از این جهت به شدت نیازمندیم كه آن شیوه احیا شود و تداوم یابد. 

س: دلیل این مسئله را چه می‌دانید؟
یكی از دلایل، كاهش بازتاب فعالیت‌های مجمع در سطح توده‌های مردم است. باور این شاید كمی سخت باشد ولی یك واقعیت است كه به رغم اینكه مجمع تقریب در داخل ایران شكل گرفته و نهاد مقدسی در داخل نظام جمهوری اسلامی ایران است ولی شناختی كه بیرون و در فضای جهان اسلام نسبت به مجمع وجود دارد بسیار بیشتر از شناخت داخلی از مجمع است. این فقدان شناخت نه فقط در میان توده‌های مردم بلكه حتی در جوامع علمی ما هم مجمع تقریب ناشناخته است. 

س: راهكار شناساندن مجمع چیست؟
كنگره‌های بین‌المللی با شرایطی كه برگزار می‌شوند از جمله مدت زمان محدود و همچنین فرصت كم مدعوین، محل خوبی برای بهره‌های علمی نیستند بلكه فضای بسیار مناسبی برای بهره‌گیری‌های تبلیغاتی هستند. امروز در دنیا هم كنگره‌هایی كه برگزار می‌شود بیشتر برای موج‌آفرینی است تا بهره علمی. برای بهره‌های علمی نیازی به كنگره نیست بلكه اهداف علمی را در یك برنامه‌ریزی علمی سالیانه باید پیگیری كرد تا به نتیجه برسیم. بیشتر این كنگره‌ها برای ایجاد موج در جامعه در راستای اهداف است. اما متأسفانه تبلیغات كنگره‌های وحدت اسلامی بسیار ضعیف است. باید وقتی كنگره بین‌المللی وحدت در تهران برگزار می‌شود، كل كشور را تحت تأثیر قرار دهد كه متأسفانه این فضا را نمی‌بینیم. كل شهرهای ما باید مزین به بنرهای تبلیغات كنفرانس وحدت شود و تبلیغات رسانه‌ها به ویژه تلویزیون، فضای كشور را در روزهای برگزاری این كنفرانس، فضای تقریبی كند. 

از طرفی دیگر، ذكر این نكته را لازم می‌دانم كه در كنگره‌های مختلف بین‌المللی كه در كشورهای مختلف جهان برگزار می‌شوند و حتی در همین كنگره‌های وحدت اسلامی كه در طول سال دیگر كشورهای اسلامی برگزار می‌شود و گاهی خودم هم در آنها حضور داشته‌ام، درست است كه به ظاهر فلان دانشگاه یا فلان مجمع و مؤسسه‌ای علمی آنها را برگزار می‌كند، دولت آن كشور با تمام وجود خود را درگیر آن كنگره می‌كند و حضور رؤسای جمهور و شخصیت‌های تراز اول آن كشور در این كنگره‌ها خیلی جدی است. 

عموما، از گلایه‌های مهمانان خارجی ما در كنفرانس وحدت اسلامی این است كه وقتی در كنفرانس تهران حضور می‌یابند، مسئولان تراز اول كشور حضور جدی در اجلاس، و پذیرایی از آنها ندارند. متأسفانه تصور بسیاری از دستگاه‌های مربوطه دولتی ما این است كه این كنگره به مجمع تقریب مربوط می‌شود و نهایت همكاری آنها حضور در برخی نشست‌های هماهنگی و ارائه برخی كمك‌هاست
ولی خود را درگیر ماجرا نمی‌كنند. 

بدون شك، اگر بخواهیم فضایی پیش بیاید كه كل كشور در ایام هفته وحدت، درگیر حال و هوای كنگره وحدت اسلامی شود، دولت هم باید جدی‌تر از گذشته به میدان بیاید. 

س: دلیل این موضوع چیست؟ آیا در برخی دستگاه‌ها اعتقادی به تقریب وجود ندارد یا اینكه برای همكاری گسترده، اقناع و توجیه كافی نشده‌اند؟
در رهنمودهای امام خمینی(ره) بیش از هر چیزی روی وحدت تكیه شده است. اگر صحیفه نور امام را ملاحظه كنیم معمولا خطابه‌ای از ایشان نیست مگر اینكه گریزی هم به بحث وحدت و اتحاد مسلمین زده‌اند. از این جهت، خوشبختانه در مجموعه نظام جمهوری اسلامی چه در دستگاه‌هایی كه مستقیما به رهبری نظام مربوط می‌شوند و چه در مجموعه‌های متصل به دولت، اعتقاد به این آرمان امام خمینی(ره) به طور كامل وجود دارد و اساسا فكر غیرتقریبی در نظام ما جایگاهی ندارد. 

ولی همین‌طور كه شما گفتید، اهمیت فعالیت‌های مجمع و كنگره به خوبی تبیین نشده و در این زمینه، مقداری خود مجمع مقصر است كه طبعا باید تلاش بیشتری برای توجیه دولت و مسئولین در این رابطه داشته باشد و برنامه‌ریزی دقیقی كند تا بتواند بیش از پیش دستگاه‌های دولتی را با این كنگره سالانه همراه و همكار كند. مجمع خود نیز همواره به كنگره وحدت به عنوان كاری نگاه كرده كه روی دوشش است و باید برای آن برنامه‌ریزی كرده و همه كارها را خود به پیش ببرد ولی بی‌شك برگزاری بهتر این كنگره منوط است به ورود جدی‌تر دولت به میدان. 

رؤسای جمهور ما تاكنون همگی به امر وحدت اعتقاد داشته‌اند و در این كسی شكی ندارد. من پیش از این ایده‌ای را مطرح كردم با این مضمون كه درست است سازمان كنفرانس اسلامی وجود دارد و سران كشورهای اسلامی را گرد هم می‌آورد ولی با سیاست‌هایی كه عربستان دارد و محوریت آن سازمان هم رابطة العالم الاسلامی و عربستان است، نمی‌توان خیلی به آن امید داشت و از این جهت خوب است ایران یك برنامه‌ریزی داشته باشد تا غیر از این كنگره‌ای كه مجمع در سطح نخبگان برگزار می‌كند، خود رئیس محترم جمهور و دولت سران كشورهای اسلامی را با همین هدف وحدت، در كنگره‌ای گردهم آورند و به صورت جدی و عمیق به این موضوع بپردازند. این چنین كنفرانسی به دلیل جایگاه سیاسی سران، بازتاب گسترده‌ای هم خواهد داشت. 

س: آیا ظرفیت‌های برگزاری چنین كنفرانسی فراهم است؟ آیا می‌توان سران سیاسی جهان اسلام را با این هدف همراه كرد؟
نه مقصود من این نبود. الان اكثر كشورهای اسلامی با غرب و آمریكا رابطه دارند و این رابطه هم كاملا جدی است و به نوعی همان سیاست‌های غربی را تعقیب می كننند. در شرایط فعلی، این ایده ناممكنی است كه ما بتوانیم به كمك سران سیاسی كشورهای اسلامی، وحدت را عملی كنیم. من مقصودم این بود كه اگر همه سران كشورهای اسلامی با ایده وحدت همراه نباشند ولی بخشی از آنها هستند كه در حدی رسالت دینی برای خود قائل‌اند و به میدان آمده‌اند مثل تركیه و سوریه. ایران دست كم می‌تواند كارهایی را در این بخش انجام دهد كه بدون شك تأثیرات كمی هم نخواهد داشت.

س: به طور قطع، مجمع تقریب با نوع فعالیت‌هایی كه دارد بخشی از باری كه بر دوش دستگاه دیپلماسی كشور در حوزه فرهنگی هست را حمل می‌كند و بخشی از مسئولیت‌ها را در این حوزه عهده‌دار است. از این جهت، دستگاه دیپلماسی ما در این زمینه چقدر با مجمع
همكاری دارد؟
من شخصا اعتقاد دارم كه متأسفانه این گلایه از نهادهای فرهنگی و دستگاه‌های دیپلماسی ما مانند سفارت‌ها و خانه‌های فرهنگ و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به حق است چرا با آن قوت و قدرت لازم وارد عرصه نمی‌شوند. البته شاید آنها هم عذر موجه داشته و امكانات و نیروی لازم را در اختیار نداشته باشند ولی به هر صورت، ما آن قوت لازم را كه باید دستگاه‌های دیپلماسی‌مان به خصوص در عرصه فرهنگی و ارتباط با كشورهای اسلامی داشته باشند نمی‌بینیم و بی‌تردید اگر آنها فعال بودند خیلی از بار به دوش مجمع تقریب نبود.
 
س: در طول ۲۳ سال كنفرانسی كه برگزار شده، كدام دوره را دارای وزن بیشتری به لحاظ موضوع و میهمانان و مقالات ارائه شده می‌دانید؟
در پاسخ به این سؤال، ابتدا عرض كنم كه چند وقت پیش در خبرگزاری شما هم دیدم كه نوشته بودید اولین كنگره‌های وحدت اسلامی توسط سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد و بعد از آن تولیت این كار به مجمع تقریب سپرده شد ولی باید اشاره كنم كه اولین كنگره وحدت اسلامی را مركز بزرگ اسلامی غرب كشور در مهاباد برگزار كرد و پس از آن سازمان تبلیغات اسلامی به میدان آمد. 

اما، چند سال پیش رهبر انقلاب در آستانه هفته وحدت توصیه كردند كه سعی شود كنفرانس‌های وحدت از حالت شعاری خارج شده و عمق بیشتر یافته و جنبه علمی پیدا كند. با این حال اگر نگاهی به سیر برگزاری این كنگره‌ها داشته باشیم خواهیم دید كه علی‌رغم این رهنمود رهبر انقلاب در این زمینه هنوز جای نقد وجود دارد و آنگونه كه بایسته و شایسته است. جدا معتقدم كه ولو اگر به لحاظ كمیت این كنفرانس‌ها محدود شوند ولی باید به كیفیت كنفرانس توجه جدی‌تر صورت گیرد به این معنا كه هم شخصیت‌های مؤثرتری در آن حضور یابند و هم مقالات عمیق‌تر، جدی‌تر، مبتكرانه و نوآورانه‌تری ارائه شود.
ولی در مجموع كسی نمی‌تواند منكر سیر تكاملی كنگره‌ها باشد. خوشبختانه هر سال وضعیت بهتر از قبل بوده و این را می‌تواند در تعداد شركت‌كننده‌ها، موضوعات و مقالات دید. 

موضوعات در سال‌های اولیه كلی‌تر و مجمل بودند اما هر چه پیش آمده موضوعات شكسته شده و نیازهای روز در كنگره‌ها مطرح شده است به خصوص در دو سه سال اخیر كه مجمع توانسته وارد موضوعات حساس‌تر و نیازهای اساسی‌تر جهان اسلام شود. 

س: موضوع كنگره امسال را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ كنگره امسال به نظرتان چه مزیتی نسبت به سال‌های گذشته دارد؟
امسال، خوشبختانه بحث كمیسیون‌ها جدی‌تر است و عمده ثقل كار بر بحث‌های كمیسیونی گذاشته شده كه سطح كار را بالا می‌برد. ابتدا قرار بود چهار كمیسیون در كنفرانس فعال باشد ولی بعد با توجه به دو بخشی بودن موضوع كنفرانس یعنی راهكارهای كاربردی و اندیشه‌ای تحقق تقریب، كمیسیون‌ها به دو دسته تقسیم شد. به این شكل، كنفرانس امسال دو بخش شعاری یعنی افتتاحیه و اختتامیه دارد و عمده وقت به بحث‌های كمیسیونی اختصاص خواهد داشت. 

به این جهت، این امید هست و پیش‌بینی می‌‌شود كه كنگره امسال، فصل جدیدی را در این زمینه باز كند و زمینه‌ساز ابتكارات در آینده باشد. ضمن اینكه، شرایط كنونی كشورهای اسلامی هم این نیاز را ایجاد می‌كند كه نوآورانه به موضوع وحدت اسلامی بپردازیم و پنجره‌های جدید را بگشاییم.

با تشكر از فرصتی كه در اختيار ما قرار داديد.

https://taghribnews.com/vdccxsq0.2bqx48laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی