تاریخ انتشار۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۵۴
کد مطلب : 202605

دوران پسا توافق و ضرورت استمرار حمایت از مقاومت اسلامی

در واکاوی ریشه ها و مبانی سیاست «حمایت از جبهه مقاومت اسلامی»، علاوه بر آنچه از ارکان تشکیل دهنده ماهیت انقلاب و نظام اسلامی تلقی می شود، به مقتضیات و الزاماتی برمی خوریم که تامین امنیت کشور و ادامه حیات نظام جمهوری اسلامی ایران به آن وابسته است و برخلاف تبلیغات رایج، به سلایق وگرایش های این جناح و یا آن جناح بستگی ندارد.
دوران پسا توافق و ضرورت استمرار حمایت از مقاومت اسلامی
کوشش برای ایجاد این تصوّر که ایران پساتوافق، ناگزیر به توقف سیاست های منطقه ای اش خواهد بود و بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران به حمایت هایش از مقاومت اسلامی پایان خواهد داد؛ یکی از اصلی ترین محور های تبلیغاتی غرب در مقطع زمانی حاضر بشمار می رود، آن هم با این هدف که، نه تنها تصویری وارونه از مواضع مقتدرانه کشورمان در منطقه ارائه کنند، بلکه براین موضوع نادرست نیز تاکید نمایند که: انقلاب و نظام اسلامی سرانجام تسلیم شد و با وجود ایستادگی ها و پافشاری های فراوان، درنهایت در برابر خواست غرب، سر فرود آورد.
     البته به موازات این تبلیغات پردامنه، مقامات غربی و رسانه های وابسته به آن ها،  محور تبلیغاتی دیگری را که متضاد با این محور تبلیغاتی است، در مواضع اعلامی خود بکار می برند؛ چنانکه پیوسته تکرار می کنند که تحریم های مربوط به حمایت ایران از تروریسم، ادامه دارد وتا توقف این حمایت ها، دولت های غربی با برداشته شدن این نوع تحریم ها، مخالفت خواهند کرد. 
    واضح است که دنیای غرب با این رویکرد دوگانه تبلیغاتی، از یک سو به طور ناخواسته، به ضعف وناکامی خود در جلوگیری از سیاست های منطقه ای کشورمان اعتراف می کند و از سوی دیگر به صورتی غیر مستقیم  به نگرانی هایش که ناشی از جایگاه مستحکم سیاست «حمایت از مقاومت اسلامی» در نظام جمهوری اسلامی ایران است، اذعان می نماید. سیاستی که  بنا به دلایل متقن و قابل قبول، یکی از ارکان تشکیل دهنده ماهیت انقلاب و نظام اسلامی محسوب می شود و ازجمله موضوعاتی است که از ناب ترین گرایش های عقیدتی وانقلابی مردم کشورمان برخاسته است.
      برای مشخص ساختن بهترجایگاه سیاست «حمایت از مقاومت اسلامی» در انقلاب ونظام جمهوری اسلامی ایران و به منظور ترسیم پیوند این سیاست با اصول مورد قبول مردم کشورمان، کافی است تا شعار مشهور« امروز ایران؛ فردا فلسطین» را که در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در اغلب شهرهای کشورمان فریاد شد، به یاد آوریم و یا آنکه به متون مهمترین سخنرانی های امام خمینی (ره) در سال های آغازین انقلاب اسلامی ( سخنرانی عصر عاشورای سال 1342- سخنرانی 4 آبان 1343 در خصوص کاپیتولاسیون ) و همچنین اعلامیه هایی از ایشان که مختص حمایت از مبارزات ضد صهیونیستی است، مراجعه کنیم. افزون براین، دیدگاه های امام(ره) در خصوص ضرورت حمایت بیدریغ نظام جمهوری اسلامی ایران ازملت های مستضعف و همچنین نظریات صریح و بی پرده ایشان درباره  لزوم صدور انقلاب، از جمله دیگر مبانی سیاست «حمایت از مقاومت اسلامی» تلقی می شود:
 
  • «ملت آزاده ایران هم اکنون از ملت های مستضعف جهان در مقابل آنان که منطق شان توپ و تانک و شعارشان سر نیزه است کاملاً پشتیبانی می نماید. ما از تمام نهضت های آزادی بخش در سراسر جهان که در راه خدا و حق و حقیقت و آزادی مبارزه می کنند، پشتیبانی می کنیم»   (15بهمن 1358)
    «ما باید ..... انقلاب خود را به جهان صادر کنیم و این طرز فکر را که قادر به صدور انقلاب نیستیم کنار بگذاریم، زیرا اسلام بین کشورهای اسلامی تمایز قایل نیست. ما حامی تمام محرومان هستیم. »
   و این همان دیدگاهی است که ترجمان دقیقی از آن را می توان به خوبی در اصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یافت؛ به ویژه هنگامی که سخن از سیاست خارجی ایران درقبال دیگر کشورها و ملت های اسلامی است. دراین اصول، دفاع ازحقوق همه مسلمانان، ازمبانی سیاست خارجی کشورمان محسوب می شود؛ چنانکه در اصل‏ یکصد و پنجاه و دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  آمده است: « سیاست‏ خارجی‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ بر اساس‏ نفی‏ هرگونه‏ سلطه‏ جویی‏ و سلطه‏ پذیری‏، حفظ استقلال‏ همه‏ جانبه‏ و تمامیت‏ ارضی‏کشور، دفاع‏ از حقوق‏ همه‏ مسلمانان‏ و عدم‏ تعهد در برابر قدرت‏ های‏ سلطه‏ گر وروابط صلح‏ آمیز متقابل‏ با دول‏ غیرمحارب‏ استوار است».
   در اصل‏ یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی نیز بر لزوم حمایت از مبارزه‏ حق‏ طلبانه‏ مستضعفین‏ در برابرمستکبرین‏ در هر نقطه‏ از جهان تاکید شده است :«جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ سعادت‏ انسان‏ در کل‏ جامعه‏ بشری‏ را آرمان‏ خود می‏ داند و استقلال‏ و آزادی‏ و حکومت‏ حق‏ و عدل‏ را حق‏همه‏ مردم‏ جهان‏ می‏ شناسد. بنا براین‏ در عین‏ خودداری‏ کامل‏ از هر گونه‏ دخالت‏ در امور داخلی‏ ملت های‏ دیگر، از مبارزه‏ حق‏ طلبانه‏ مستضعفین‏ در برابرمستکبرین‏ در هر نقطه‏ از جهان‏ حمایت‏ می‏ کند.».
    واما از دیگر مبانی سیاست «حمایت از مقاومت اسلامی»، مقتضیات دفاعی است که منوط به یک سلسله تدابیر فرامرزی است و به معادلات سیاسی- نظامی منطقه ای وجهانی بستگی زیادی دارد؛ زیرا که امروزه، نه تنها دفاع از منافع ملی، بلکه دفاع از مرزها و تامین امنیت کشورها  نیز،  در درون مرزها تعریف نمی شود و بصورتی مستقیم به یارگیری های منطقه ای و جهانی مرتبط است؛ کما این که قدرت های بزرگ جهانی هم ناگزیرند تا برای دفاع از منافع ملی خود، به یارگیری های منطقه ای مبادرت کنند و سیاست حمایت ازمتحدین اشان را در اولویت برنامه های خود قرار دهند. 
  به هر ترتیب در واکاوی ریشه ها و مبانی سیاست «حمایت از جبهه مقاومت اسلامی»، علاوه بر آنچه از  ارکان تشکیل دهنده ماهیت انقلاب و نظام اسلامی تلقی می شود، به مقتضیات و الزاماتی برمی خوریم که تامین امنیت کشور و ادامه حیات نظام جمهوری اسلامی ایران به آن وابسته است و برخلاف تبلیغات رایج، به سلایق وگرایش های این جناح و یا آن جناح بستگی ندارد. در واقع یکی از علل اعمال فشارهای آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای توقف سیاست حمایتی ایران از مقاومت اسلامی، بر این موضوع یعنی کاهش توانمندی های دفاعی ایران ومتحدین منطقه ای اش، استوار  است و  علاوه  برکوشش برای از میان بردن ماهیت فرامنطقه ای انقلاب ونظام اسلامی، با هدف سلب قابلیت های دفاعی دولت ها و نهضت های انقلابی منطقه، صورت می گیرد.
    بنابراین همانگونه مقام معظم رهبری در تازه ترین بیانات خود به روشنی بیان فرموده اند، آمریکا ومتحدین غربی اش در جریان حصول توافق هسته ای با ایران، سیاست ها و برنامه های فراگیر تری را نیز دنبال می کنند که از ارکان آن، تضعیف ایران با شیوه های مزورانه است. در واقع دنیای غرب در صدد آنست که آنچه را با دست یازیدن به انواع شیوه واجرای توطئه های متعدد طی 37 ساله بدان دست نیافته، از طریق سیاست های موازای با حصول توافق هسته ای کسب کند و با فضاسازی های تبلیغاتی، نفوذ سیاسی-اقتصادی و ادامه اعمال فشارها، زمینه کاهش اقتدار منطقه ای ایران را (که ازمؤثرترین اهرم ها درپیشبرد مقاصد دیپلماتیک نیز بشمار می آید) فراهم کند.چنانکه وزیر امورخارجه آمریکا ورئیس جمهوری این کشور در کلیه دیدارهای خود با سران ومقامات حکومت های مرتجع منطقه، بصورت تلویحی و یا به طور صریح، از این سیاست اشان سخن می گویند و رویای دست نیافتنی توقف برنامه های جمهوری اسلامی ایران را در حمایت از مقاومت اسلامی در ذهن می پرورند. در واقع اینجاست که معنا و مفهوم فرمایشات و رهنمودهای حکیمانه اخیر مقام معظم رهبری وجایگاه راهبردی آن در سیاست های منطقه ای کشورمان به صورت روشن تری آشکار می شود:
    « در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دست‌وپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوّه‌ی الهی تا آنجایی که بتوانیم نخواهیم گذاشت این اتّفاق بیفتد. سیاستهای ما در منطقه، نقطه‌ی مقابل سیاستهای آمریکا است. ما تمامیّت ارضی کشورهای منطقه برایمان بسیار مهم‌ [است‌]؛ تمامیّت ارضی عراق و تمامیّت ارضی سوریه، برای ما کاملاً مهم‌ [است‌]؛ آنها دنبال تجزیه‌اند.......... ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم؛ از مقاومت فلسطین - که یکی از برجسته‌ترین فصول تاریخ امّت اسلامی، در طول این سالها مقاومت فلسطین است - دفاع میکنیم. هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند، ما از او حمایت میکنیم؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد؛ همه‌جور حمایتی که برای ما ممکن است، از هر کسی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند، خواهیم کرد. از مقاومت حمایت میکنیم، از تمامیّت ارضی کشورها حمایت میکنیم؛ از همه‌ی کسانی که در مقابله‌ی با سیاستهای تفرقه‌افکنانه‌ی آمریکا ایستادگی میکنند حمایت میکنیم؛ با همه‌ی کسانی که این تفرقه‌افکنی را به‌وجود می‌آورند طرفیم و مقابلیم. .......... ما از کسانی که کمک به وحدت میکنند حمایت میکنیم، با کسانی که ضدّ وحدت عمل میکنند مخالفت میکنیم، از همه‌ی مظلومان دفاع میکنیم.»
 افزون بر این رهنمودها که منشوری برای سیاست های منطقه ای نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود، رهبرمعظم انقلاب در بیانات اخیر شان، به تشریح ریشه ها ومبانی سیاست «حمایت از مقاومت اسلامی» نیز مبادرت کرده اند که علل ایدئولوژیک واعتقادی اقدامات ایران را در منطقه، به خوبی تشریح می کند: «اعتقاد ما پایبندی به اصول و مبانی است. ما میگوییم بایستی اصول محفوظ بماند. امام بزرگوار ما به برکت پایبندی به اصول بود که توانست انقلاب را پیروز کند و انقلاب را حفظ کند و جمهوری اسلامی را ثبات ببخشد؛ پابند به اصول بود. یکی از اصول، «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» است. ما با دشمنان، با استکبار سرِ آشتی نداریم و با برادران مسلمان بنای بر دشمنی و عداوت نداریم؛ ...... مسئله برای ما، دفاع از هویّت اسلامی است، حمایت از مظلوم است، مسئله‌ی فلسطین است؛ ......... مسئله مسئله‌ی سنّی و شیعه و مذهب و مانند اینها نیست؛ مسئله مسئله‌ی اصول اسلام است: کونوا لِلظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلُومِ عَونًا؛  این دستور اسلام است. این راه ما است؛ این خطّ ما است.»
 
 
https://taghribnews.com/vdccxiqip2bqxe8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی