تاریخ انتشار۱۱ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۱۹
کد مطلب : 187117

تجاوز نظامی عربستان به یمن و چند نکته تحلیلی

تجاوز نظامی عربستان با این ابعاد در مقایسه با تجاوزات نظامی قبلی این کشور به یمن، تفاوت های بسیاری دارد و با توجه به تحولات گسترده سیاسی ونظامی شش ماه گذشته در داخل یمن، پیدایش معادلات تازه ای را در روابط بین دوکشور و از آن مهمتر در سطوح منطقه ای باعث می شود.
تجاوز نظامی عربستان  به یمن و چند نکته تحلیلی
  با گذشت چند روز از آغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن، واقعیت های بیشتری در این خصوص آشکار شده است؛ واقعیت هایی که، از اغراض حکومت ریاض در کشتار مردم یمن و تخریب زیرساخت های اقتصادی وتاسیسات حیاتی این کشور پرده برمی دارد و مشارکت مستقیم لندن و واشنگتن را در طراحی و شعله ورکردن آتش چنین جنگی به اثبات می رساند. 
در این حال، درصحنه های سیاسی نیز تحرکات نمایشی ویژه ای همزمان با تجاوزات نظامی به یمن به اجرا گذاشته شده و مجموعه ای از وابسته ترین حکومت های عربی ومنطقه ای، به منظور تنها نماندن حکومت ریاض در برابر واکنش ها و پیامدهای این حرکت خطرساز، به همسویی با ریاض، فراخوانده شده اند. پیداست که تجاوز نظامی عربستان با این ابعاد در مقایسه با تجاوزات نظامی قبلی این کشور به یمن، تفاوتهای بسیاری دارد و با توجه به تحولات گسترده سیاسی ونظامی شش ماه گذشته در داخل یمن، پیدایش معادلات تازه ای را در روابط بین دوکشور و از آن مهمتر در سطوح منطقه ای باعث می شود.
    با توجه به اهمیت سیاسی و نظامی این رویداد و پیامدهای احتمالی مهم آن، اغلب قریب به اتفاق رسانه های خبری و تحلیلی، صفحات نخست خود را به بررسی این موضوع اختصاص داده و در تحلیل هایی که تاکنون درباره این اقدام نظامی و اقدامات سیاسی همسو با آن ارائه کرده اند، نکات مهم و روشنگرانه ای را مورد اشاره قرارداده اند.
تحلیل ها و نکاتی که در ذیل، مهمترین آنها را یادآور می شویم:   

1-  تجاوز نظامی عربستان به یمن که در سحرگاه چهارشنبه پنجم فروردین با حملات هوایی به کاخ ریاست جمهوری،  فرودگاه صنعا و مناطق مسکونی این شهر آغاز شد، درحالی به وقوع پیوست که آخرین سیاست های مداخله جویانه ریاض برای حفظ بقایای رژیم دیکتاتوری علی عبدا.. صالح نیز شکست خورد و ناکارآمدی اهرم های سیاسی وتبلیغاتی عربستان برای توقف روند انقلاب مردمی در یمن به اثبات رسید. بنابراین حکومت ریاض با آغاز تجاوز نظامی به یمن، به صورت عملی به این واقعیت اعتراف کرد که مجموعه تلاش های سه سال ونیمه اش برای احیای رژیم یمن، بی ثمر بوده و بکارگیری گزینه هایی همانند: اختلاف افکنی بین احزاب و قبائل یمنی، تسلیح و تجهیز گروه های تکفیری و شبه داعش، هزینه کردن دلارهای نفتی برای مخدوش کردن وجهه جنبش انقلابی انصارا... و بسیاری دیگر از گزینه های علنی و غیرعلنی برای حفظ منصور هادی(معاون سابق علی عبدا.. صالح) در سمت ریاست جمهوری، به نتیجه دلخواه مقامات ریاض منجر نشده است .
2- تجاوز نظامی عربستان به یمن، علاوه بر اعتراف عملی به شکست کلیه گزینه های مداخله جویانه 42 ماه گذشته حکومت ریاض برای احیای رژیم دیکتاتوری یمن، غیرمستقیم  به دو واقعیت مهم دیگر نیز اذعان دارد:
  الف –آسیب پذیری حکومت ریاض:  این تجاوز نظامی نشان دهنده آن است که مقامات ریاض از هرگونه تحول انقلابی و مردم سالارانه درکشورهای همجوارشان، به شدت واهمه دارند؛ زیرا ممکن است این گونه تحولات با تاثیرگذاری بر فضای بسته عربستان، موجبات تشدید حرکتهای مخالف را فراهم کند، به ویژه آنکه، نه تنها جوامع شیعی ساکن در مناطق شرقی و غربی عربستان، بلکه جوامع سنی این کشور هم در آستانه ورود به مراحل جدی تری از مخالفت با رژیم پادشاهی سعودی قراردارند و هر لحظه این امکان وجود دارد که با تاثیرپذیری از انقلاب مردم یمن، حرکت های فراگیری را علیه دربار سعودی آغازکنند  
ب-  وابستگی حکومت ریاض به قدرت های غربی: تجاوز نظامی عربستان به یمن از سوی دیگر، بیانگر پذیرش مأموریتی از جانب غرب برای نوعی ژاندارمی در منطقه است تا از منافع دنیای سرمایه داری در منطقه، به خصوص در دریای سرخ و تنگه باب المندب صیانت و از برپایی حکومت مستقل دریمن که خواهان احقاق حقوق خود در کنار این مهمترین آبراه بین المللی خواهد بود، جلوگیری کند.    
3- عربستان مدعی است، بنا به دعوت «عبدربه منصورهادی» رئیس جمهور یمن و به منظور حمایت از وی، به مداخله نظامی در یمن مبادرت کرده است. حال آنکه منصور هادی نه فقط هیچگونه محبوبیت مردمی در یمن ندارد (حتی مردم جنوب یمن که منصورهادی از بین آن ها برخاسته، وی را فردی وابسته به قدرتهای خارجی می دانند و از او متنفرند) بلکه از دیدگاه قانونی نیز نمی تواند مدعی برخورداری از مشروعیت و اعتبار لازم باشد. زیرا که از یک طرف، مدتی بیش از یکسال از دوره دوساله ریاست جمهوری (دوره انتقالی) وی سپری شده و از سوی دیگر با استعفای علنی در دوم بهمن 93 ( برابر با 22 ژانویه ) و اصرار برآن و سپس بازگشت به قدرت (در عدن و نه درصنعا ) آن هم با کمک حمایت های خارجی،  مرتکب جرائمی مخالف با قانون اساسی این کشور شده است.   
4-  کوشش مقامات ریاض برای همراه  کردن برخی از وابسته ترین حکومت های منطقه در این تجاوز نظامی و به نمایش گذاشتن ائتلاف مضحک و ناهمگونی از کشورهای منطقه علیه انقلاب مردم یمن، بیانگر  بخش دیگری از واقعیاتی است که در ورای ماجراجویی های نظامی حکومت عربستان قراردارد و می تواند برخی از نگرانی های مقامات ریاض را از عواقب و پیامدهای این اقدام جنایتکارانه در یمن نشان دهد. در واقع مقامات ریاض با توسل به این شیوه می کوشند تا میزان آسیب پذیری خود را در برابر واکنش های احتمالی مردم یمن کاهش دهند. جالب آنکه مقامات لندن و واشنگتن نیز در این نگرانی با مقامات ریاض شریکند و به این لحاظ، رسانه های وابسته به خود را واداشته اند تا تبلیغات گسترده ای را در خصوص همکاری و همسویی دولت های عربی و برخی دیگر از وابسته ترین کشورهای منطقه در تجاوز نظامی به یمن،  به راه اندازند.
5- از دیدگاه کارشناسان نظامی، با توجه به فقدان سامانه ضدهوایی پیشرفته در یمن، حملات هوایی جنگنده بمب افکن های آمریکایی عربستان به شهرهای مختلف این کشور، نمی تواند ارزش نظامی داشته باشد و علاوه بر این، توسل به چنین شیوه ی جنگی، به معنی ترس و واهمه شدیدی است که عربستان از عواقب تهاجم زمینی به این کشور دارد. عربستان در عملیات هوایی زیرساخت های اقتصادی و مناطق مسکونی یمن را نشانه گرفته و در صدد است تا با اعمال بیشترین خسارت جانی و مالی به مردم این کشور آنها را از طرفداری از جنبش انصار ا.. و حضور گسترده در عملیات دفاعی منصرف کند.
    
 
 
https://taghribnews.com/vdccsmqsm2bq4s8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی