اهمیت و احکام «هجرت» در اندیشه داعش: روایتی با استناد بر کتاب «فقه الدماء» (بخش اول)
نویسنده: قدیر نصری، دانشیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی تهران
در نوشتار حاضر پس از توضیح معنا و اهمیت هجرت در دکترین داعش، به شرح احکام آن میپردازیم و برای این منظور به یکی از منابع فکری گروه های سلفی تکفیری یعنی کتاب «رسائل من فقه الجهاد» نوشته ابوعبدالله مهاجر رجوع مکرر خواهیم داشت، تا از زبان یکی از رهنامهنویسان این قبیل گروه ها، احکام هجرت را روایت کنیم.
اشتراک گذاری :
مقدمه
داعش نخستین گروهی بود که مثلث «جهاد، زندگی، هجرت» را برای مدت دو سال عملی کرد. رسانههای این گروه، با بهرهگیری از آیات قرآن مجید (به خصوص آیهی 72 از سوره مبارکه انفال) و انبوهی از تفاسیر، مسلمانان را خطاب قرار داده، از آنها میخواستند به سرزمین خلافت هجرت کرده، زندگی راستین را تجربه کنند. افرادی که این ندای داعش را جدی گرفتند کسانی بودند که گمان میکردند زندگی منهای شریعت اسلامی، رضایتبخش و صحیح نیست و برای درک اسلام حقیقی باید راهی سرزمین خلافت بشوند. بر این اساس، مبلغان وهابی در شهرها و روستاهای عربستان سعودی، افغانستان، روسیه، عراق، تونس، پاکستان و کشورهای غربی دست به کار شده، صدها نفر را به ترکیه گسیل نمودند تا از آنجا راهی رقه و موصل شوند.
برآورد اعضای اتاق فکر داعش این بود که میتوانند با تثبیت تشکیلات خلافت در موصل و چند شهر سوریه، هزاران مسلمان معتقد، متخصص و متمکن را به قلمرو «دولت اسلامی» آورده، از این رهگذر ضمن رفع کاستیهای فنی، نظامی و رفاهی خود، میزبان موجی از مهاجرین مسلمان باشند. به فاصله اندکی بعد از اعلام و توضیح فریضهی هجرت (مجله دابق، شماره های چهار و پنج)، اتفاقاً افرادی به قلمرو داعش، مهاجرت کردند و شبکههای رسانهای داعش با تبلیغ انبوه این مهاجرتها، چنین وانمود کردند که مسلمانان خسته از حکومتهای کفر و نفاق، عازم سرزمین خلافت شدهاند و این موج رفته رفته قدرتمندتر هم خواهد شد. هنوز هم عکس و کلیپ مهاجرانی که گذرنامه کشور مبدأ را پاره کرده، آتش میزنند، در شبکههای اجتماعی داعش موجود است.
در نوشتار حاضر پس از توضیح معنا و اهمیت هجرت در دکترین داعش، به شرح احکام آن میپردازیم و برای این منظور به یکی از منابع فکری گروه های سلفی تکفیری یعنی کتاب «رسائل من فقه الجهاد» نوشته ابوعبدالله مهاجر رجوع مکرر خواهیم داشت، تا از زبان یکی از رهنامهنویسان این قبیل گروه ها، احکام هجرت را روایت کنیم. گفتنی است کتاب مزبور را فقه الدماء نیز نامیدهاند. این کتاب در حدود 600 صفحه تنظیم شده و با روایت و برداشت جهتداری از آیات قرآن و احادیث نبوی و تفاسیر علمای مذهبی شده، به توجیه حقانیت اقدامات داعش و گروه های مشابه میپردازد.
فهم و مطالعهی این قبیل آثار کمک میکند تا به جای تعجب از رویدادها و سوانح پیرامون ایران، به تأمل بیشتر در این موضوع بپردازیم که متأسفانه عقبه فکری داعش و گروه های مشابه آن، همچنان فعال بوده و در صدد است با تمرکز بر کاستیها و مسائل عقیدتی، اقتصادی و ژئوپلیتیک، افراد و اقشار مطرود را بسیج نماید. این قصد داعش، با منافع و علایق پارهای بازیگران منطقهای و بینالمللی نیز همخوانی دارد که میکوشند با آزاد گذاردن داعش، نظم کنونی را متحول نمایند. بر این اساس، آنچه میخوانید تفسیری مستند بر معنا، اهمیت و احکام هجرت در قاموس عقیدتی سیاسی داعش است.
معنا و اهمیت هجرت
هجرت یا ترک زندگی خود با هدف مجاهدت و سکونت در سرزمین دیگر، عموماً به تحولات سیاسی – نظامی دوران صدر اسلام مربوط میشود. همان گونه که مشهور است در صدر اسلام، هواداران پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) ، را دو دسته تشکیل میدادند: مهاجرین و انصار. مهاجرین، افراد فداکاری بودند که با نادیده گرفتن تمام خطرات و ترک خانه و خانواده خود، راهی مدینه و حبشه شدند تا به نشر تعالیم اسلام بپردازند. انصار هم کسانی بودند که از این مهاجرین استقبال کرده، آنها را مورد حمایت مادی و معنوی قرار دادند. مهاجرین همراه پیامبر (ص) ، علیالأصول افراد بسیار شجاع و باورمندی بودند چون قصد داشتند نظام جدیدی را تبلیغ و تثبیت نمایند و در این مسیر از جان و مال و بلاد خود گذر کرده و راه مهاجرت و مجاهدت در پیش گرفتند.
در زمانه حاضر و از پی صدها سال، مجدداً گروه هایی نظیر القاعده و بخصوص داعش، اصل هجرت را احیا نمودهاند. دلایل توجه به هجرت و فراخواندن مسلمانان معتقد از اقصی نقاط جهان، متعدد است. اما دو دسته از دلایل بسیار مهم هستند: احتیاج استراتژیک و ابتکار استراتژیک.
مقصود از احتیاج استراتژیک، نیاز عمیق و گسترده داعش به انواع خدمات فنی، پزشکی، رفاهی و نظامی است. این گروه که مشتاق برپایی یک نظم عقیدتی و سرزمینی عاری از فقر، تبعیض، سرقت، دروغ و فساد بود نمیتوانست صرفاً به مردم محلی تکیه کند. تاکتیک داعش این بود که در مرحله اول، مردم ساکن در متصرفات را عمیقاً بترساند و در گام بعد با استخدام مجاهدین معتقدی که از سایر کشورهای اسلامی و غربی روانه عراق و سوریه شده بودند، اثبات کند که کشتیبان را سیاستی دگر آمده و دوران جدیدی از رستگاری و دینداری آغاز شده است. بر همین اساس ، داعش، به طور مرتب در مجله دابق، سایت اعماق و شبکه خلافت، مسلمانان متخصص در حوزههای پزشکی، مهندسی، مالی و نظامی را دعوت میکرد با خدمت در سرزمین اسلامی، سعادت اخروی خود را تضمین کنند.
علاوه بر احتیاج حیاتی، داعش در پی دگرگونسازی نظم جاری نیز بود. اجابت دعوت داعش از سوی مسلمانان داوطلب، میتوانست ندای این گروه را جهانی و انبوهی از امکانات و اطلاعات را به صورت سریع و ارزان در اختیار داعش قرار دهد. واقعیت این بود که دولت های رسمی، یکباره نظارهگر گروهی شدند که قصد داشت جامعه را از زیر کنترل دولت برباید. بهرهگیری از تاکتیکهایی مانند گرگهای تنها، عملیات انتحاری، جهاد بدون ایمان، بیعت انفرادی، عملگرایی منهای فقه و تسهیم غنایم بین مجاهدین، هزاران فرد و ده ها گروه مغضوب و مطرود را مخاطب خاص خود کرده، و از این طریق نظم و مرز و کلیه شئونات حقوقی، سیاسی و دیپلماتیک را بلاموضوع کرده است. حضور هزاران شهروند عربستانی در بین سپاه داعش، عمیقاً موجب نگرانی سعودیها میشد. مشارکت چندین خانواده تونسی، اردنی، فرانسوی و ترکیهای موجی از نگرانی را در خصوص آیندهی این افراد آلوده به خون و ایدئولوژی واپس گرا پدید آورده بود به گونهای که شیوه مواجهه و مراقبت مجاهدین بازگشته از قلمرو خلافت و احتمال اقدام این بازگشتهها به جذب عناصر جدید یا تبلیغ فکر داعش به اولویت نخست دولتهای درگیر بدل شد.
بر اساس این توضیح، میتوان اهمیت هجرت مجاهدین به قلمرو خلافت را در قالب شش عبارت زیر خلاصه نمود:
یک: جهانی کردن یک تعهد فعال دینی
رسم داعش این بود که با رجوع مستقیم به آیات و احادیث، یکایک مخاطبان را به تأمل وادار میکرد و از آنها میخواست «همین الان» و در «هر مکانی» از بین دو سبک زندگی سعادتمند – ذلتبار، یکی را انتخاب کنند. داعش برای نخستین بار در حیات جنبشهای اسلامی معاصر، دولت تأسیس کرد و زندگی گروهی (به سیاق القاعده) را پشت سر نهاد.
دو: جذب فوری ، عملی و علنی سه خوشه مغضوب در عالم: جهادیون، انتقامجویان و معتقدین
رهنامه نویسان اصلی داعش بر آن بودند که تشکیلاتی مانند اخوان المسلمین و دیگر گروههای اسلامگرا که با حکومتهای حاکم بر بلاد اسلامی مماشات میکنند، به مانعی برای تشکیل دولت اسلامی بدل شدهاند. از این رو، گروه مزبور، اسلامگرایان را به دو دسته تقسیم میکند: اسلامگرایان سازشگرا و اسلامگرایان جهادی. این گروه، اسلامگرایان اعتدالی و سازشطلب را بخشی از جبههی کفر میشمارد.
علاوه بر جهادیون، انتقامجویانی که ضربهای از آمریکا یا دستنشاندههای آن دریافت کرده و مجال انتقام نیافته بودند هم، بعضاً دعوت داعش را قبول میکردند و راهی سرزمین خلافت میشدند تا انتقام خود را از نیروهای آمریکایی، روسی، سعودی و ... عملی کنند.
بالاخره باید به سومین خوشهای اشاره کرد که به دلیل باور و ایمان یافتن به آموزههای داعش، مشتاق هجرت بودند. مبلغین متحجر وهابی طی دهه اخیر و با بهرهگیری از فنآوری مدرن موفق شده بودند «خلافت مجازی» را تأسیس و دولت اسلامی را روی شبکه اینترنت پیاده کنند. یعاکو لاپین، یک محقق جریانهای جهادی که در روزنامه جروزالم پست کار میکند در سال 2011 کتابی به نام «خلافت مجازی: پیادهسازی دولت اسلامی در شبکه اینترنت» به رشته تحریر درآورد که در زمان خودش، کتابی اساسی بود. به گفتهی لاپین در آن کتاب، گروه القاعده (و بعد از آن، داعش) از سال 2006، خلافت مجازی را راهاندازی کرده و با تأسیس وزارت دارایی و مالیه، وزارت امور خارجه، وزارت اخلاقیات و وزارت جنگ، به سازماندهی اسلامگرایان رادیکال در اقصی نقاط عالم پرداخته است. شاید اصلیترین بخش این کتاب، فعالیتهای وزارت جنگ است که کارش جذب مجاهد، آموزش عملیات به مجاهدین، ترویج شیوههای ساخت بمب و هدفگیری دشمن بود. داعش در سال 2017 با انتشار مجلهای به نام Inspire یا الهام، همین کار را میکند و با دعوت از مجاهدین به انجام عملیات فوری و ضربتی علیه دشمن، جهاد خود را جهانی کرده است.
سه: تولید اضطراب، ترس و بیاعتمادی بین دولت – جوامع اسلامی
یکی از ترفندهای داعش برای جذب مجاهدین، عضوگیری خانوادهای و قبیلهای بود. بدین معنا که این گروه، ابتدا یکی از افراد خانواده یا ایل و طایفه را جذب و سپس از طریق او، دیگر نفرات فامیل را جذب مینمود. اداره رسانهها و ارتباطات داعش، اساساً به همین موضوع میپرداخت و هر مجاهدی ترغیب میشد تا افرادی را از اعضای خانواده، دوستان و همکاران خود را «دعوت» به مجاهدت کند. چنین روندی، بیش از هر طرفی، دولت را نگران میکرد. دولت، خواه ناخواه به تمام دوستان و اقوام افرادی که عضو داعش شده بودند، سوء ظن پیدا میکرد و مجموع این ذهنیتها، بین دولت – جامعه تولید هراس و بیاعتمادی میکرد.
چهار: انتقال ثروت، تجربه، اطلاعات و فنآوری به اردوی داعش
کسانی که به عنوان مهاجر، وارد ترکیه و سپس قلمرو داعش در سوریه و عراق میشدند از حیث ارائه خدمات به دستگاه خلافت، یا در بخش خط مقدم مشغول مجاهدت میشدند و یا به عنوان نیروی فنی - مهندسی در ادارات دولتی داعش (مانند بیمارستانها، ساخت پهپاد، خدمات الکترونیک و ...) استخدام میشدند. طبعاً داعش برای چنین مهاجرینی هزینهای نکرده بود و به صورت مجانی و آماده، دریافت کننده تجارب و بعضاً منابع مالی اعضای جدید بود. از آن جا که تازه مجاهدین، انگیزه بالایی برای مقابله با آمریکا و دولتهای مخاصم داشتند، دست خالی به سمت داعش نمیرفتند و انبوهی از اطلاعات کاربردی را به داعش میدادند. همه این اتفاقات، در پرتو و از رهگذر «هجرت» رخ میداد.
پنج: اقناع بومیان و ساکنان اولیه قلمرو خلافت
سال 2014 وقتی که داعش مرزهای سوریه – عراق را صاف کرد و شهرهای موصل، رمادی، تکریت، شنگال و الحویجه را تحت کنترل گرفت، موفق شد با بهرهگیری از «صنعت خشونت» و توافق با رؤسای قبایل هر گونه مقاومت در مقابل داعش یا حمله به نیروهای خود را از میان بردارد. در شرایطی که این احتمال میرفت که عدهای تمرد و نافرمانی کنند، حضور مهاجرینی از دیگر کشورهای جهان، بومیان را قانع میکرد که نهضت داعش، جهانی است و هواداران زیادی در اقصی نقاط عالم دارد. مخصوصاً که مهاجرین به دلیل انتشار تصاویر خود، تحت تعقیب دولت خود بودند و راهی برای بازگشت نداشتند. از این رو، هجرت مهاجرین به قلمرو داعش، یک قمار بسیار خطرناک بود. نمود چنین قماری را میشد در بازپسگیری موصل از داعش مشاهده کرد. عملیات آزادسازی شهر دو میلیون نفری موصل، 10 ماه طول کشید برای این که اعضای داعش، حتی در حالی که فقط یکصد متر مربع از شهر را در اختیار داشتند، مقاومت میکردند. دلیل این مقاومت این بود که آنها برای کشته شدن آمده بودند و راهی برای بازگشت نداشتند. وعدهای که واعظان داعش به مهاجرین داده بودند این بود که دو راه در پیش است: تأسیس خلافت و جهانی شدن قلمرو داعش و یا شهادت در راه خدا و همنشینی با پیامبر اسلام در بهشت برین. در یک کلام میتوان گفت که از طریق پروژه هجرت، توازنی بین بومیان - خارجیان برقرار میشد و با رشد رقابت تلویحی بین مهاجرین – بومیان (انصار)، مقاصد داعش با کمترین هزینه عملی میشد.
شش: ایجاد فاصله و تولید تخاصم بین مسلمانان – مسیحیان در کشورهای غربی
در حال حاضر حدود هفت میلیون مسلمان در امریکا به سر می برند. تعداد جمعیت مسلمان اتحادیه اروپا به 19 میلیون (فرانسه و آلمان هر کدام پنج میلیون، انگلستان سه میلیون) است و 14 میلیون نفر از جمعیت 140 میلیون نفری روسیه را مسلمانان تشکیل می دهند. درست است که فقط نزدیک به 6000 نفر از این تعداد به قلمرو داعش «هجرت» کرده اند اما نفس مهاجرت مسلمانان غربی به سرزمین خلافت داعشی و تبلیغ گسترده آن از سوی این گروه، سوء ظن و بی اعتمادی فزاینده ای بین مسلمانان و شهروندان غربی پدید می آورد. فراموش نکنیم که کسی که سر جیمز رایت فولی، روزنامه نگار آمریکایی را از بدنش جدا کرد و روی سینهاش گذاشت متولد لندن بود که با لهجهای کاملاً انگلیسی، تکلم می کرد.