زمانی که آلمان به وضوح اعلام می کند که این کشور نتوانست نمونه "چند فرهنگی" را پیاده کند این بدان معناست که مسئله مهاجرین در اروپا به حادترین وضعیت خود رسیده است. اگر کسی هنوز هم تردید دارد که وضعیت مسلمانان در اروپا بیش از پیش به سردی گراییده باید به سخنان "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان گوش می کرد که در آخرین نشست کنگره جوانان ائتلاف حاکم "مسیحی-دموکرات" آلمان تاکید کرد که "چندفرهنگی" جواب نداد و مهاجران باید خود را تغییر دهند تا بتوانند با جامعه آلمان همگرا شوند.

اگرچه بحث کل مهاجران مطرح است اما همه به خوبی درک می کنند که منظور مسلمانان هستند و یا به طور دقیق تر ترک هایی که از ۱۶ میلیون غیر آلمانی ساکن در این کشور ۲/۵ میلیون را به خود اختصاص می دهند.

این اولین باری نیست که آنگلا مرکل در این باره سخن می گوید. در سال ۲۰۰۴ مرکل در نشست حزب حاکم در دوسلدورف اعلام کرده بود که "چند فرهنگی موثر نخواهد بود.”

همه این‌ها بدان معناست که برلین حال به طور صریح در خصوص تجدید نظر در مواضع خود نسبت به این مسئله فراگیر اروپایی به فرانسه، بلژیک، هلند، ایتالیا، بریتانیا ملحق شده است. تعبیر این مسئله به بعبارت دیگر آنست که سیستم روش های گوناگون (چند فرهنگی) جوابگو نیست و فرهنگ های جداگانه (غریبه) در یک کشور پای نخواهند گرفت.

در حدود ۱۵ میلیون نفر از یک و نیم میلیارد مسلمان جهان در اتحادیه اروپا زندگی می کنند. مسلمانان در فرانسه ۸% از کل مردم این کشور را تشکیل می دهند. در هلند حدود ۶%، در آلمان، اتریش، سوئد، یونان و سوئیس حدود ۴%. بریتانیا حدود ۳%، ایتالیا ۲%. بر اساس محاسبات در سال ۲۰۵۰ در اروپا نیمی از جمعیت اروپا پیروان دین اسلام خواهند بود. روسیه با روند رو به رشد "مهاجرت" بد نیست که به دقت این جریانات اروپایی را دنبال کند: چگونه و به چه صورت مسئله مهاجرین را باید حل کرد.

در کل جهان خصومت نسبت به مهاجرین یک چیز طبیعی است. خوب بود اگر در هیچ کشوری اختلافات ملی دیده نمی شد. به علاوه در اروپا که تنوع فرهنگی طی قرن ها زبانزد عام و خاص است و جداکردن یک سطح و یا قشر آن غیر ممکن به نظر می رسد، همه خواستار آنند که جامعه‌ای نه "تک فرهنگی" و نه "چند فرهنگی" بلکه "جامعه‌ای فرهنگی" تشکیل شود که همه ابعاد در هم ادغام شده باشند به طوری که تمیز دادن یکی از کل سیستم امکان پذیر نباشد. اما به نظر می رسد که این بیماری بیش از حد معمول ریشه دوانده است.

البته مسلمانان باید به کالبد کلی (فرهنگی، اجتماعی، زبانی و تمدنی) همگرا شوند، چه در آلمان و چه در اروپا. در مجموع هم باید زبان را فراگرفت و هم سنت را قبول کرد و به آیین اروپاییان احترام گذاشت.

اما اروپاییان از جمله آلمانی ها نیز باید یک مسئله ساده را همواره به یاد داشته باشند. آنها در ده های ۵۰ و۶۰ قرن گذشته به خاطر کمبود نیروی کارگر ساده (از ترکیه، مراکش، الجزایر و نیجریه گرفته تا پاکستان، فیلیپین، هند) مهاجر قبول کردند. سال ها بعد پس از آن‌که اقتصاد ایشان رشد کرد و خیابان ها، جاده ها و ساختمان ها ساخته شدند این افراد را نمی توان از کشور دور ریخت. این کار دور از شان است و به عبارت دیگر "اروپایی منشانه" نیست.

به همین خاطر مسئله فقط مربوط به آلمان (بریتانیا، فرانسه، اسپانیا، هلند و غیره) نیست بلکه یک مسئله کلی برای اروپاست. در روسیه این دمل نیز سربازکرده و فشار آن هر ساله بیشتر می شود. برای این منظور کافیست که به خیابان ها سری بزنیم تا این مسئله را با چشم خود از نزدیک ببینیم.

منبع: خبرگزاری ریا نووستی