تاریخ انتشار۲۰ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۴۴
کد مطلب : 30738
كعبه دار التقريب اسلام

اهداف اجتماعي ـ اقتصادي کنگره عبادي ـ سياسي حج در جهان اسلام

وحدت اقتصادي، تجاري و بازرگاني، يکي ديگر از ابعاد عملي و راهکارهاي عيني حج ابراهيمي است. اصولاً تأمين معاش و امنيت حيات و سلامتي جامعه اسلامي مرهون توليد کالا و خدمات مورد نياز مردم است و تأمين ضروريات مصرف و رفع نيازهاي مادي مقدمه رشد فکري و تعالي روحي است.
اهداف اجتماعي ـ اقتصادي کنگره عبادي ـ سياسي حج در جهان اسلام
مقدمه:
تحليل و بررسي ابعاد گوناگون کنگره عبادي ـ سياسي حج، نيازمند نگرشي عميق و همه جانبه است که مي توان مطالعه را با شناخت آيات و روايات معصومين عليهم السلام درباره حج و پيامدها و اهداف آن آغاز نمود و با درک جنبه هاي مختلف عبادي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي حج از ديدگاه مفسران و دانشمندان اسلامي با منزلت و اهميت حج آشنا شد.

اين آغاز روش تحقيق است و در بعد عملي و کاربردي بايد مناسک و عمليات عظيم و حکمت آموز حج را در دوران پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام با مطالعه سيره عملي و کيفيت برگزاري حج در اين دوره پيگيري نمود، ولي متأسفانه در هر دو زمينه، از منابع و مآخذ تفسير موضوعي و تحليل و بررسي سيره حج پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام کمبودهايي مشاهده مي شود که کار تحقيق را با مشکلاتي مواجه مي سازد.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و احياي حج ابراهيمي توسط بنيانگذار جمهوري اسلامي و رهبر کبير انقلاب اسلامي، سازمان حج و زيارت و ساير نهادهاي علمي و فرهنگي اقدامات جديدي را آغاز نمودند که اميد است اين تحقيق در اين راستا مفيد و مؤثر واقع گردد، گرچه چهارچوب و ابعاد تحقيق در راستاي اهداف اجتماعي و اقتصادي حج است و تحليل و بررسي ساير ابعاد نياز به تحقيق ديگري دارد. 
 
حج مرکز ارتباط جهان اسلام

جَعَلَ اللّه ُ الْکَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَاما لِلنَّاسِ(۱)
خداوند کعبه را خانه امن قرار داد تا همه مردم در آن جا قيام نموده و براي ارتباط و نزديکي با همديگر و مشارکت در امور مسلمين همت گمارند و اوضاع جهان اسلام در هر سال مورد بررسي و مطالعه قرار گيرد، اين ارتباطات مي تواند شامل موارد زير باشد:

۱ـ ميان کشورهاي اسلامي درک متقابل و همزباني و تفاهم مشترک براي گفتگو و مذاکره فراهم شود تا از اوضاع سياسي ـ اقتصادي و فرهنگي همديگر مطلع گردند و راهکارهاي وحدت و همکاري را بشناسند و مورد استفاده قرار دهند.

۲ـ رابطه ميان حکومت هاي حاکم بر کشورهاي اسلامي با قدرتهاي استکباري در سطح جهان تحليل شود و کيفيت روابط سياسي، اقتصادي و بازرگاني از ديدگاه اسلام مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد تا براي نفي سلطه و جلوگيري از حاکيمت کفار بر مسلمين راهکارهاي عملي همچون بازار مشترک اسلامي، روابط تجاري و بازرگاني تهاتري ميان مسلمين، تأسيس و توسعه بانک بين الملل اسلامي و اتحاديه تعاوني بين الملل اسلامي و... جامه عمل بپوشد و زمينه هاي استقلال و خودکفايي در کشورهاي اسلامي را فراهم سازد.

۳ـ ارتباط ميان ملت ها با همديگر و توصيه قرآن کريم براي اخوّت و برادري ميان مؤمنان در سطح جهان، يکي از آرمان هاي جاودانه حج ابراهيمي است؛ به طوري که مصداق واقعي وحدت امت اسلام و تحکيم برادري ميان مسلمين جهان در تقويم احسن زماني کنگره جهاني حج به طور ساليانه بوده و حج ابراهيمي فريادگر اين واقعيت است که قرآن کريم مي فرمايد:وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه ِ جَمِيعا وَلاَ تَفَرَّقُوا(۲) 

مهمترين پيوند و ارتباط جاودانه ميان مسلمين، پيوند اعتقادي و جهان بيني توحيدي است و اصولاً ميثاق فطرت و اعتقادات قلبي از انسان قابل تفکيک و انتزاع نيست بلکه بصورت يک انگيزه و عقيده جاوداني همواره تحکيم کننده اتحاد و وحدت مسلمين مي باشد که در اجتماع عظيم جهاني حج شکوفايي و بروز خواهد کرد اما برنامه ريزي و استفاده مطلوب از اين وحدت در راستاي فلسفه حج ابراهيمي است.

۴ ـ ارتباط ديگري که در کنگره جهاني حج بايد تحقّق عيني و عملي داشته باشد، روابط متقابل مذاهب و فِرَق گوناگون اسلامي است؛ زيرا حج کانون اصلي تبادل فکري و بهترين مرکز ثقل دارالتقريب بين المذاهب بوده و اکنون نيز مي تواند باشد؛ به طوري که تبادل افکار اديان اسلامي در طول تاريخ بشر و مناظره هاي اعتقادي، فلسفي و کلامي در زمان پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام در شهر مکه و مرکز وحي انجام مي گرفت و در قرن حاضر کنگره جهاني حج در ام القراي جهان اسلام مي تواند راهکارهاي مناظره فکري، علمي و فلسفي ميان علما و فلاسفه و فقهاي اسلامي را فراهم سازد تا در يک جدال احسن و مناظره نيکو به احسن قول و سرانجام شايسته و نيک در عمل بيانجامد. 

حج کانون وحدت مسلمين
براي تشکيل امت واحده
قرآن کريم در فلسفه عبادات و انجام فرايض، همواره مسأله وحدت و يگانگي را محور اصلي و اعتقاد به توحيد و توحيد کلمه را ضرورت حيات سالم زندگي اجتماعي مي داند، به طوري که اکثريت عبادات و احکام اسلام جنبه اجتماعي و گرايش به سوي جامعه و جماعت دارد و کمتر عبادتي است که رهنمودها و زمينه هاي تحقق جامعه عدالت گستر اسلام را در مضمون و محتواي خويش مطرح نکند.

آيات و روايات حج، نماز جمعه و جماعت، خمس و زکات و ديگر عبادات و فرايض اسلامي مشحون از يک هماهنگي و حرکت جمعي در جامعه اسلامي است که زمينه هاي تجرّدگرايي و تفرقه را نابود کرده و گرايش هاي گروهي و ملي در وحدت جامعه را فراهم ساخته است، به طوري که حتي در بيان جملات و کلمات و واژه هاي آيات، صيغه جمع و کثرت بر صيغه مفرد ترجيح داده شده است. اصولاً بينش جهاني اسلام و مدني الطبع بودن خلقت انسان در اساس آفرينش، بهترين الگو و چهارچوب وحدت گرايي و اشتراک مساعي در امور مسلمين است. قرآن کريم در صيغه دعوت عام و جهاني مردم به سوي کعبه معشوق و کانون امنيت و وحدت مسلمين مي فرمايد: 

وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوکَ رِجَالاً وَعَلَي کُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ(۳)

اي پيامبر جهاني اسلام، دعوت و نداي فراگيرِ فراخواني همه مردم جهان را به سوي مناسک عبادي، سياسي و فرهنگي حج به گوش جهانيان برسان که کلّ ناس بايد در اين اجتماع حاضر شوند.

راهکارهاي عملي وحدت مسلمين در حج مي تواند مصاديق بارز و ملموسي داشته باشد که بنا بر ضرورت عيني و کاربردي بودن مناسک حج، به موارد اصلي آن اشاره مي کنيم:

۱ ـ وحدت عقيدتي، فکري و جهاني مسلمين، در مقابل جبهه کفر و استکبار جهاني بهترين الگوي مبارزه براي نابودي شرک، بت پرستي و طاغوت ستيزي است؛ زيرا قرآن کريم جدال حق و باطل را يک سنت جاودانه تاريخ بشري دانسته و پيروزي حزب اللّه بر حزب الشيطان و حاکميت اللّه بر طاغوت را قلّه پيروزي و فتح نهايي مي داند.

۲ ـ وحدت اجتماعي، سياسي و بين المللي جهان اسلام در مقابل بلوک تک قطبي نظام نوين جهاني و تشکيل امت واحده جهاني اسلام در چهارچوب آيات قرآن کريم:

ـ کانَ النّاسُ اُمَّةً واحِدَةً(۴)

ـ أَلا اِنَّ حِزْبَ اللّه هُمْ الْغالِبُون(۵)

ـ فَمَنْ يَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللّه ِ فَقَدْ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَي...(۶)

بنابراين، جدال و مبارزه سياسي بدون تشکيلات منسجم و ارتباطات منطقي ميان کشورهاي اسلامي و تنظيم روابط بين المللي در چهارچوب «کنفرانس جهان اسلام» و ساير نهادهاي حقوقي و بين المللي که بايد ايجاد و گسترش يابد، امکان پذير نيست؛ همانطوري که تاريخ اسلام بيانگر اين ضرورت است و پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در بدو هجرت و استقرار در مدينه با تدوين قانون اساسي مدينه و بنياد اولين حکومت اسلامي در مقابل حاکميت کفر، شرک و نفاق نهادهاي اساسي را تأسيس نمود و در طول ده سال حکومت اسلامي به پيروزي هاي بزرگ همچون «فتح مکه» نائل شد.

۳ ـ وحدت اقتصادي، تجاري و بازرگاني، يکي ديگر از ابعاد عملي و راهکارهاي عيني حج ابراهيمي است. اصولاً تأمين معاش و امنيت حيات و سلامتي جامعه اسلامي مرهون توليد کالا و خدمات مورد نياز مردم است و تأمين ضروريات مصرف و رفع نيازهاي مادي مقدمه رشد فکري و تعالي روحي است، به طوري که همواره اين واقعيت را بايد پذيرفت که «عقل سالم در بدن سالم است» و طبق روايت پيامبر خدا صلي الله عليه و آله که فرمودند: 

«مَنْ لا مَعاشَ لَهُ لا مَعادَ لَهُ» 

«کادَ الْفَقْرُ أنْ يَکُونَ کُفْراً»

بنابراين، ضرورت رفع نيازهاي اقتصادي و تأمين کالا و خدمات اساسي جامعه اسلامي يک واقعيت انکارناپذير است که در آيات و روايات اسلامي بدان تأکيد و سفارش شده است و اکنون با توجه به گسترش حجم  و رشد بالاي نرخ جمعيت در کشورهاي اسلامي و عدم توانايي توليد کالا و خدمات مورد نياز جامعه در هر کشور، سلطه مبادلات تجاري و بازرگاني بر جامعه جهاني سايه افکنده است و همه کشورها، بنا بر ضرورت، در امر صادرات و واردات، مشغول مبادله کالا و خدمات مي باشند.

اما آنچه نکته اصلي و حائز اهميت در اينگونه روابط تجاري است، تعادل و تراز بازرگاني مي باشد که بايد مورد توجه و دقت نظر قرار گيرد.در اين راستا مي توان کشورهاي جهان را به سه دسته تقسيم کرد و وضعيت کشورهاي اسلامي را در اين طبقه بندي مورد مطالعه قرار داد:

الف ـ کشورهايي که ميزان صادرات ساليانه آنها بر وارداتشان بيشتر است و مازاد تجارت خارجي دارند، و داراي تراز بازرگاني مثبت مي باشند.

ب ـ کشورهايي که در امر تجارت بين الملل، تعادل تجاري را با تساوي واردات با ميزان صادرات به دست
آورده اند و به اصطلاح تراز بازرگاني آنها تعادل را نشان مي دهد.

ج ـ کشورهايي که ميزان واردات کالا و خدمات از ميزان صادرات آنها کمتر بوده و همواره گرفتار تراز بازرگاني منفي هستند و کسري بودجه ارزي آنها گسترش مي يابد.

نکته جالب توجه اين است که موقعيت کشورهاي اسلامي متأسفانه در طبقه بندي «ج» قرار دارد و اکثريت قريب به اتفاق جوامع اسلامي دچار تراز بازرگاني منفي مي باشند و اين واقعيت تلخ را بايد در ارتباطات بين المللي جهان اسلام، به ويژه در کنگره عظيم حج مورد مطالعه و بررسي عميق قرار داد و راهکارهاي علمي و عملي حل اين مشکل بايد از وحدت برنامه ريزي و آينده نگري در تخصيص بهينه منابع طبيعي ثروت و استفاده مطلوب از نيروي انساني و تخصّصي استوار گردد؛ زيرا پراکندگي و روزمرگي در امور اقتصادي، همواره خسارات جبران ناپذيري را همراه داشته است.

در اينجا بهتر است اين واقعيت را از کلام عميق و دقيق تر حضرت علي عليه السلام مورد مطالعه قرار دهيم که درباره طبقه بندي کشورها و ملّتهاي گوناگون فرموده اند:

۱ ـ «احتج الي من شئت تکن اسيره»؛ «محتاج به هر کسي شدي اسير او خواهي شد.»

۲ ـ «استغن عمن شئت تکن نظيره»؛ «بي نياز از هر کسي باشي نظير او خواهي شد.»

۳ ـ «احسن الي من شئت تکن اميره»؛ «بهتر و برتر از هر کسي شوي امير بر او خواهي شد.»(۷)

طبق بيان حکمت انگيز و گهربار حضرت علي عليه السلام ، جوامع اسلامي بايد موقعيت خويش را کاملاً در جهان امروز درک کنند و با درک وضعيت خويش به مشکلات و ضعفهاي ساختار اقتصادي، روابط بازرگاني و بين المللي آگاهي يابند و براي حل اين مشکلات راهکارهاي عملي را برنامه ريزي کنند، لذا در اين زمينه با توجه به محدوده اين تحقيق، به اصول کلّي اين برنامه ريزي به طور خلاصه اشاره مي کنيم:

استراتژي کلّي براي نيل به سوي استقلال و خودکفايي در جهان اسلام، با توجه به تجربيات و مشاهدات عيني در قرن ۱۵ هجري (۲۰ ميلادي)، بايد بر ابعاد و عوامل زير استوار شود:

۱ ـ بازگشت به خويشتن و خودباوري، که ضرورت شناخت امکانات و استعدادهاي خدادادي را به ارمغان مي آورد و بهترين مصداق را قرآن کريم در اين باره مي فرمايد:

وَتَنسَوْنَ أَنفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ...(۸)

...نَسُوا اللّه َ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ...(۹)

۲ ـ درک عميق و شناخت واقعي دشمن و استکبار جهاني و معرفي آن به جوامع اسلامي، که ضرورت مبارزه و جهاد در ابعاد گوناگون و از جمله در بُعد اقتصادي و تجاري را به همراه دارد؛ زيرا قرآن کريم فرموده است: «مبادا دشمن خود و خدا را به جاي دوست بگيريد که در اين صورت به هلاکت مي رسيد و دشمن، شما را نابود مي سازد.»

متأسفانه اين واقعيت تلخ را بايد پذيرفت که بيشتر دولت هاي اسلامي، سلطه گران و استثمارگران بين المللي؛ به ويژه آمريکاي جهانخوار را به جاي دشمن غدار، بعنوان دوست و رفيق قافله عوضي گرفته اند و تاکنون به همين دليل ضربه هاي جبران ناپذيري به ارکان سياسي و اقتصادي و فرهنگي جامعه خويش وارد کرده اند؛ از جمله طبق آمار رسمي در مراکز آماري کشورهاي عربي صادرکننده نفت، در يک سال ميلادي (۱۹۹۸) به ميزان ۳۵۰ ميليارد دلار ضرر و زيان کاهش قيمت نفت داشته اند و اغلب کشورهاي عربي منطقه خاورميانه، دچار کسري بودجه دايمي مي باشند.

۳ ـ ايجاد و گسترش روابط اقتصادي، بازرگاني و بين المللي جهان اسلام بر اساس منافع متقابل و لغو قراردادهاي بازرگاني و تجاري با بيگانگان، براي تقويت بازار مشترک ميان کشورهاي اسلامي و مبادلات تجاري متقابل بر اساس مزيّت نسبي.

۴ ـ تشکيل و گسترش بانک بين المللي ـ اسلامي در مجموعه کشورهاي عضو کنفرانس اسلامي در راستاي جذب، تمرکز و هدايت ذخاير ارزي و اعتبارات مالي کشورهاي اسلامي و عدم ذخيره سازي و سپرده گذاري در بانک هاي اروپا و آمريکا، که موجب تقويت سيستم بانکي بيگانگان و تضعيف شبکه بانکي در کشورهاي اسلامي شده است.

اصولاً همکاري هاي نزديک و مداوم اقتصادي آنهم از نوع بلندمدت ميان کشورهاي اسلامي، بدون تغيير بنيادي در ساختار پولي، مالي و تجاري امکان پذير نيست، لذا سلطه طويل المدت بانک جهاني و صندوق بين الملل پول به طور مستقيم، اقتصاد کشورهاي عربي و اسلامي را تحت سلطه و نفوذ خود قرار داده و امکان فعاليت سرمايه گذاري مستقل و آزاد را نمي دهد و نجات از اين سلطه، نيازمند سيستم بانکي مستقل مي باشد.

۵ ـ تشکيل و توسعه اتحاديه هاي منطقه اي در کشورهاي اسلامي آفريقا، آسيا و خاورميانه براي برنامه ريزي بلندمدت، به منظور هماهنگي و تبادل نظر کارشناسان اقتصادي و تنظيم و اجراي سياست هاي اقتصادي نامناسب در مسائل مهم تجاري و بازرگاني به ويژه:

ـ توليد و صادرات نفت بر اساس حفظ منافع جامعه اسلامي در بلندمدت.

ـ صادرات و مبادلات بازرگاني متقابل کشورهاي اسلامي با حذف تعرفه هاي گمرکي.

ـ نخريدن و وارد نکردن کالا و تکنولوژي از کشورهاي غربي و بيگانه براي حفظ استقلال کشورهاي اسلامي در مقابل سلطه بيگانگان.

ـ همکاري و همفکري مداوم براي توليد و عرضه تکنولوژي در سطح مراکز علمي ـ تحقيقي و دانشگاه هاي کشورهاي
اسلامي، با توجه به سوابق علمي و تحقيقي جهان اسلام.

حج زمينه همکاري و مشارکت براي رشد و توسعه اقتصادي جهان اسلام
وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوکَ رِجَالاً وَعَلَي کُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ...(۱۰)

قرآن کريم در آيه فوق به صراحت بيان مي کند که کنگره جهاني حج، آثار و برکات فراواني دارد و منافع و فوايد سياسي، اقتصادي، فرهنگي، دفاعي و اخلاقي حج ابراهيمي را در کلمه جامع و فراگير «مَنافِعَ لَهُم» در آيه تصريح نموده است:

۱ ـ وحدت و يگانگي، يکي از ارکان برنامه ريزي رشد و توسعه اقتصادي:
در هر مقياسي، برنامه ريزي (خانواده، جامعه، منطقه اي و بين المللي) بر اصل وحدت و هماهنگي استوار مي گردد و بدون اعتصام و همفکري اعضاي جامعه و همدلي دولت و ملت نمي توان اصلاحات اقتصادي را آغاز کرد چه رسد به تداوم و استمرار آن، در نيل به اهداف معين.

حج مناسب ترين فرصت و موقعيت را براي تبادل نظر و مذاکرات اصولي ميان ملتها فراهم ساخته تا در پرتو ارتباطات منطقي و مداوم، بتوان به مشکلات و کمبودهاي کشورهاي اسلامي آگاهي و شناخت لازم را کسب کرد و هر کشوري از مجموعه جهان اسلام به عنوان عضوي از بدن و ساختار جهاني مسلمين در مشکلات ديگر اعضا شريک و سهيم شود همانطور که مرحوم سعدي بهترين فرم و ماهيت ارتباط ميان ملتها را چنين ترسيم نموده است:

بني آدم اعضاي يک پيکرند               که در آفرينش ز يک گوهرند
چو عضوي بدرد آورد روزگار                دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت ديگران بي غمي            نشايد که نامت نهند آدمي

بديهي است نکات فوق در اشعار سعدي، مضمون روايات معصومين عليهم السلام در کيفيت ارتباط ميان جماعت مسلمين در سطح جهان اسلام مي باشد که به طور عام درباره بني آدم مصداق پيدا مي کند.

نکته قابل توجّهي که بايد بدان توجه داشت، اين است که کنگره جهاني حج به عنوان پل ارتباط و پيوند، مقدمات ضروري اين پيوند و هماهنگي ميان جوامع اسلامي است و نبايد به زمان محدود ايام مناسک حج اکتفا نمود بلکه تداوم و استمرار اين ارتباطات بعد از مناسک حج مورد توجه و عنايت مي باشد و در اين آيه شريفه، عمدتاً به اهداف و آثار حج و پيامدهاي عظيم آن در طول سال، توجه شده نه صرفاً به خود عمل عبادي حج؛ زيرا خداوند حکيم هيچ دستور و فريضه اي را بدون علت و فلسفه بيان نفرموده است.

۲ ـ در برنامه ريزي رشد و توسعه، روح مشارکت و همياري است که قرآن کريم در اين باره در سوره مائده، آيه دوم مي فرمايد:

تَعاوَنُوا عَلَي البِرِّ وَالتَّقوي وَلا تَعاوَنُوا عَلَي الإِثْمِ وَالْعُدْوان(۱۱)

ضرورت تعاون و همکاري ميان ملتها و جوامع اسلامي، نيازمند تعيين موضوع و هدف است؛ زيرا بدون شناخت موضوع و داشتن هدف مطلوب، نمي توان برنامه ريزي علمي و منطقي داشت، لذا در آيه فوق دو موضوع کاملاً متفاوت مطرح شده است:

الف ـ برّ و تقوي که به معناي نيکي و سعادت جامعه در راستاي تقواي الهي است و همه جوامع بشري، بويژه جامعه اسلامي، خواستار سعادت و خوشبختي در زندگي دنيا و آخرت مي باشد و ضرورتاً بيان مفهوم «برّ» و «تقوي» در تفسير آيه فوق بهترين شناخت را به دولت اسلامي و مردم مسلمان مي دهد که با واژه «مَنافِعُ لِلنّاس» ارتباط و هماهنگي کامل دارد و مي تواند موضوع برنامه ريزي کلان در جامعه و در سطح بين المللي براي جوامع اسلامي قرار گيرد که در حقيقت مصداق واقعي «معروف» مي باشد.

ب ـ موضوع دوم در آيه فوق «اثم» و «عدوان» مي باشد که در بيان مفسران به مفهوم «گناه» و «تجاوز از حدود الهي» آمده است؛ زيرا گناه و معصيت همواره مي تواند زمينه تجاوز به حقوق ديگران را فراهم سازد و در اين آيه بعنوان يک پديده منکر و مفسده اجتماعي، از آن نهي شده است. بديهي است روحيه منفعت طلبي و خودخواهي انسان مي تواند جامعه را به راه هاي باطل و انحراف از مسير عدالت و اهداف مطلوب اجتماعي دعوت کند و رفتار فرديِ آلوده به گناه و تجاوز، بتدريج در جامعه زمينه فساد و تجاوزات کلان و عمومي را فراهم سازد، لذا در آيه فوق دو نکته مورد توجه قرار گرفته است:

اولاً: هيچ فردي از افراد مسلمان حق مشارکت و همکاري در امور انحرافي و مفاسد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ندارد و تأکيد آيه بر عدم همکاري و تعاون در اين موارد است.

ثانيا: افراد مسلمان و دولت اسلامي وظيفه دارند جلوي اين گونه تجاوزات اجتماعي و سوء استفاده از حقوق و اموال عمومي را قاطعانه بگيرند و اجازه گسترش فساد مترفين و رفاه زدگان بي درد و غير متعهّد را ندهند بلکه با آنها به مبارزه برخيزند؛ زيرا مصداق واقعي براي «منکرات» مي باشد.

۳ ـ بايد در آيه فوق مورد توجه قرار گيرد، واژه «تعاون» است؛ زيرا هرگونه برنامه ريزي و آينده نگري در وضعيت اقتصادي، سياسي و فرهنگي جهان اسلام نمي تواند ديگر ملت ها و کشورها را ناديده بگيرد و ماهيت روابط پيچيده بين المللي در ابعاد گوناگون، اکنون حقيقتِ عميق نگريِ قرآن را ثابت مي کند؛ زيرا هر گونه تئوري رشد و توسعه اقتصادي نمي تواند صرفاً براي بخشي از پيکره جامعه بين الملل باشد، اين بدان جهت است که ساختار روابط بين المللي سرنوشت ملتها را با يکديگر پيوند زده است؛ لذا هر گونه اصلاحات ساختاري
در جامعه اسلامي بايد آنچنان عميق و دقيق انجام گيرد که بتواند الگو و مدل مطلوب براي جوامع ديگر قرار گيرد و شاخصه هاي: نيکي، تقوي و سعادت جامعه اسلامي، ديگران را جلب و جذب نمايد. 

همکاري و مشارکت مسلمانان و تشکيل بازار مشترک اسلامي
اصولاً تأمين نيازهاي مادي و تأمين حيات سالم اقتصادي در جوامع اسلامي، يک ضرورت انکارناپذير است و در بيشتر کشورها، برنامه ريزي اقتصادي براي تأمين نيازهاي جامعه، به عهده دولت و حکومت مي باشد اما به دليل وابستگي و سلطه بيگانگان بر اغلب کشورهاي اسلامي، دولتها وابسته به بيگانه بوده و چون استقلال سياسي و اقتصادي وجود ندارد، بيشتر کالاها و خدمات مصرفي جامعه از کشورهاي غربي و اروپايي وارد مي شود و اين وابستگي در مصرف، به دليل استمرار و طولاني بودنِ مدت آن، براي کشورهاي اسلامي عادت معمول و طبيعي تلقي شده است و در اغلب جوامع اسلامي، بيگانگان سلطه اقتصادي و استثمار را براي خود تحکيم بخشيده و به تدريج سلطه سياسي، فرهنگي واجتماعي را به دنبال داشته است.

اين واقعيت تلخ نه تنها در کشورهاي اسلامي به طور فراگير مشاهده مي شود بلکه به نحوي شديد و خطرناکتر، در کشورهاي عربي؛ از جمله عربستان گستردگي بيشتري يافته و اکثريت نيازهاي جامعه را کالاها و خدمات بيگانگان تأمين مي کند.

اين وابستگي و سلطه اقتصادي بر بازار مسلمين، متأسفانه در ايام برگزاري مناسک حج قابل مشاهده و ملموس است؛ زيرا انبوه جمعيت زائران بيت اللّه ، عموماً بعد از انجام اعمال عبادي حج براي خريد و تهيه سوغات وارد بازارهايي مي شوند که بيشتر کالاهاي عرضه شده براي فروش، غربي و وارداتي بوده و با قيمت زياد به دليل تقاضاي فوق العاده در بازار مدينه و مکه به مسلمين فروخته مي شود.

در يک تحليل و بررسي علمي، مي توان آثار و پيامدهاي تداومِ چنين سلطه اقتصادي بيگانه بر بازار مسلمين را در عوامل زير خلاصه کرد:

۱ ـ انتقال درآمدهاي عمومي جامعه و پرداخت هاي ارزي مداوم به بيگانگان به دليل ضرورت پرداخت قيمت کالاها و خدمات وارداتي و ايجاد کسري تراز پرداختي در بودجه ارزي کشور اسلامي به طور مداوم و مستمر.

۲ ـ ايجاد بازار و گسترش امکانات بازاريابي براي بيگانگان جهت فروش و عرضه کالاها و خدماتي که در کشور توليد کننده امکان فروش و عرضه، به دليل اشباع بازار داخلي، وجود ندارد و توليد کننده سه مشکل براي ادامه توليد دارد:

الف ـ عدم تقاضاي داخلي موجب مي شود کالا به بازار عرضه گردد و اين موجب کاهش قيمت و در نتيجه کاهش سود و در مواردي منجر به زيان توليد کننده شود.

ب ـ عدم فروش کالا، به دليل کاهش قيمت در بازار داخلي، نياز به امکانات انبارداري و نگهداري کالاها دارد که اين امر منجر به هزينه و سرمايه گذاري جديد خواهد شد ولي کارفرما مايل به پرداخت چنين هزينه هايي نمي باشد.

ج ـ عدم امکان فروش و تأمين درآمد در بازار داخلي، براي توليدکننده موجب کاهش درآمدها شده و با کاهش درآمد، امکان تأمين هزينه عوامل توليد؛ يعني مزد کارگران، سود کارفرما، بهره اعتبارات بانکي و غيره وجود ندارد، لذا براي تأمين درآمد و پرداخت هزينه ها ناچار به صدور و عرضه کالا به کشورهاي ديگر مي باشد.

۳ ـ با توجه به ورود کالا و خدمات بيگانه به کشورهاي اسلامي، به دليل کيفيت بالاتر و جلب توجه مصرف کنندگان به کالاهاي وارداتي، به تدريج کالاي توليد داخل با عدم تقاضا روبرو شده و کالاي بيگانه جانشين کالاي ملي مي شود؛ اين امر يک جريان پيوسته ايجاد مي کند که به صورت تدريجي و مداوم عدم تقاضاي کالاي ملي، موجب عدم توليد و عرضه آن گرديده و توليدکنندگان داخلي با مشکلات زيادي روبرو مي شوند؛ از جمله:

الف ـ عدم توانايي کسب درآمد براي پرداخت هزينه هاي توليد و ضعف بنيه اقتصاد ملّي، با توجه به ضرر و زيان واحدهاي توليدي داخلي و تعطيلي يا ورشکستگي آنها.

ب ـ عدم انگيزه و علاقه براي سرمايه گذاري روي توليدات ملي، به دليل سودآور نبودن سرمايه گذاري و کاهش توليدات داخلي در مقابل کالاي وارداتي از خارج.

ج ـ انتقال سرمايه ها از بخش هاي اصلي اقتصاد (کشاورزي ـ دامپروري ـ صنايع و...) به بخش هاي: خدماتي، تجاري و واسطه اي و ايجاد انحراف در برنامه سرمايه گذاري ملّي.

د ـ تشديد سير بي رويه واردات بيگانه و گسترش مصرف وارداتي در جامعه و انتقال درآمد به خارج که موجب تضعيف اقتصاد ملي مي گردد.

ه ـ کاهش درآمدهاي داخلي و افزايش کسري بودجه و کسري تراز بازرگاني، به دليل رشد زياد واردات و کاهش صادرات، به خصوص در کشورهاي تک محصولي و وابسته به درآمدهاي نفتي.

۴ ـ تأثير واردات بيگانه بر الگوي مصرف جامعه اسلامي، و آثار مخرّب فرهنگي و سياسيِ وابستگي به مصرف کالاها و خدمات بيگانگان، در درازمدت، اصولاً خيلي از کالاهاي وارداتي در الگوي مصرفي جامعه ـ که بايد متناسب با درآمد ملي و درآمد سرانه تنظيم شود ـ آثار تخريبي دارد. افراد ثروتمند و غني در جامعه الگوي مصرف بيگانه را انتخاب کرده و ساير طبقات جامعه هم به صورت تقليد و رقابت در مصرفگرايي به تدريج به کالا و خدمات بيگانه تمايل پيدا مي کنند و اين گرايش به مصرف کالاي خارجي که ضد ارزش است و با منافع ملي، مذهبي و اقتصاديِ جامعه اسلامي مغايرت و ناسازگاري
دارد، کم کم به صورت ارزش معرفي مي شود و جامعه دچار الگوي مصرف بيگانه مي گردد. علاوه بر اين، مبادلات تجاري و بازرگاني بيگانه با کشورهاي اسلامي موجب ايجاد سلطه و نفوذ اقتصادي و زمينه ساز استثمار مي شود لذا قرآن کريم براي جلوگيري از حاکميت کفار بر مسلمانان مي فرمايد:

... وَلَنْ يَجْعَلَ اللّه ُ لِلْکَافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً(۱۲)
«و هرگز خداوند براي کفار، سلطه بر مؤمنين قرار نداد.»

بر همين اساس، مفسران و علماي اسلامي، هرگونه روابط سياسي، فرهنگي و اقتصادي که زمينه ساز سلطه و حاکميت بيگانگان بر جامعه مسلمين باشد را تحريم کرده اند و ما در تاريخ معاصر ايران اسلامي شاهد موضعگيري صريح و قاطعانه علماي بزرگ اسلام به ويژه فقهاي تشيع در اين رابطه بوده ايم؛ نظير فتواي تاريخيِ تحريم تنباکو، مبارزات سيد جمال الدين اسدآبادي، مرحوم شهيد مدرس و آيت اللّه کاشاني و سرآمد همه آنها مبارزات قاطعانه و پيروزي امام خميني قدس سره در تحريم و مبارزه با قرارداد کاپيتولاسيون و ديگر قراردادهاي نفتي، تجاري و اقتصادي رژيم پهلوي با بيگانگان و تداوم اين مبارزات ضد استعماري در عصر انقلاب اسلامي و قطع رابطه با اسرائيل و آمريکا و برخي کشورهاي اروپايي در مقاطعي از دوران انقلاب، به دليل مواضع خصمانه آنها بر ضدّ جمهوري اسلامي ايران.

اکنون با توجه به ابعاد گوناگون سلطه خارجي بر بازار مسلمين و آثار سوء ناشي از واردات و مصرف کالا و خدمات بيگانه در جامعه اسلامي، ضرورت تجديد نظر در روابط تجاري ـ بازرگاني با کشورهاي استثمارگر احساس مي شود و اين موضوع مي تواند در کنگره عبادي ـ سياسي حج مورد بررسي و گفتگو ميان کشورهاي اسلامي قرار گيرد تا زمينه هاي تفاهم و همکاري ميان کشورهاي مسلمان براي مبادلات متقابل و تأسيس بازار مشترک اسلامي فراهم گردد.

اصولاًيکي از منافع عظيم و بلند مدّت حج، مطالعه روش هاي مناسب براي قطع سلطه و استثمار کفار از جامعه مسلمين مي باشد و بهترين موقعيت براي تبادل نظر و تصميم گيري مناسب، ايام برگزاري حج است که اعمال و مناسک حج را با فلسفه و اهداف واقعي آن، که مبارزه علمي و مستمر با استکبار جهاني و قطع سلطه کفار بر مسلمين است، همراه سازيم.

بنابراين تشکيل بازار مشترک مسلمين و عرضه کالاها و خدمات براي تأمين نيازهاي متقابل جوامع اسلامي يک راهکار منطقي و اصولي براي قطع سلطه خارجي است و کليه کشورهاي اسلامي مي توانند با شناخت امکانات بالقوه اقتصادي خويش و توليد کالاها و خدمات متناسب با سطح استاندارد و کيفيت لازم، نيازهاي همديگر را تأمين نموده و مازاد بر مصرف داخلي را به ساير کشورهاي اسلامي صادر نموده، بالعکس کمبودهاي خود را وارد نمايند و در يک ارتباط و همکاري متقابل تجاري و بازرگاني، در مقابل بيگانگان به استقلال و خودکفايي برسند.

بديهي است براي نيل به اين هدف، وحدت و هماهنگي و همدلي و همکاري متقابل ميان کشورهاي اسلامي ضروري است و فضاي الهي و توحيدي حج مي تواند چنين وضعيّتي را در اختيار ملل اسلامي قرار دهد تا با توحيد کلمه و اتفاق نظر، به اهداف عالي و حکيمانه حج ابراهيمي واصل گردند.


نتيجه گيري و پيشنهادها
خلاصه دستاوردهاي اين تحقيق عبارتند از:

۱ ـ ضرورت طرح و ارائه مباحث اجتماعي، اقتصادي و سياسي حج در سطح مطبوعات و رسانه هاي کشور هاي اسلامي.

۲ ـ تهيـه و ترجمـه متـون علمـي ـ تحقيقي مناسب در قبل از آغاز کنگره حج و انتشار و توزيع آنها ميان حجاج ساير کشورهاي اسلامي در ايام حج، به ويژه موضوعات بين المللي و فراگير حج در ابعاد سياسي ـ اقتصادي.

۳ ـ جذب و بکارگيري افراد محقق دانشگاهي و حوزوي براي تحقيقات کاربردي به صورت گروهي.

۴ ـ برگزاري جلسات بحث و مذاکره در ايام حج ميان نخبگان و صاحبنظران از علما و دانشمندان کشورهاي مختلف که در مراسم حج حضور دارند، براي مشاوره و جدال احسن درباره نيازها و مشکلات جهان اسلام و ارائه راه حل عملي براي آنها.

۵ ـ طرح و بررسي راه ها و روش هاي مناسب براي مبادلات تجاري و بازرگاني کشورهاي اسلامي با عربستان براي عرضه و فروش محصولات توليدي جوامع اسلامي و کاهش تدريجي کالاهاي غربي و اروپايي براي ايجاد استقلال و خودکفايي ميان کشورهاي مسلمان به ويژه در ايام مناسک حج براي خريد سوغات.

۶ ـ تجديد نظر در روابط اقتصادي، بازرگاني و سياسي ميان کشورهاي اسلامي براي جلوگيري از تفرقه و جدايي و حلّ مشکلات مختلف ميان کشورها براي ايجاد وحدت و هماهنگي که رمز اصلي استقلال و خودکفايي جامعه مسلمين مي باشد.

۷ ـ برگزاري نمايشگاه هاي بين المللي ميان کشورهاي عضو سازمان کنفرانس اسلامي براي آگاهي و شناخت صنايع و فرآورده هاي اقتصادي همديگر و ايجاد زمينه بازاريابـي و مبادلات متقـابل ميـان آنها.

۸ ـ برقراري روابط علمي، تحقيقي و پژوهشي ميان کشورهاي اسلامي در سطح دانشگاه ها و مراکز علمي و تبادل نيروي انساني متخصص و دانش فني براي تأمين نيازهاي علمي و ايجاد زمينه رشد و شکوفايي استعدادهاي ملي براي حذف سلطه بيگانه.

و مِنَ اللّهِ التّوفيق وَ عَلَيه التّکلان

پي نوشت‌ها:

۱ ـ مائده: ۹۷

۲ ـ آل عمران: ۱۰۳

۳ ـ حج: ۲۷

۴ ـ بقره: ۲۱۳

۵ ـ مائده: ۵۶

۶ ـ بقره: ۲۵۶

۷ ـ غرر الحکم، ج۲، ص۵۸۴

۸ ـ بقره: ۴۴

۹ ـ حشر: ۱۹

۱۰ ـ حج: ۲۸ـ۲۷

۱۱ ـ مائده: ۲

۱۲ ـ نساء: ۱۴۱


پديدآورنده: اسماعيل اوليائي
https://taghribnews.com/vdcaa0ne.49nwe15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی