كتاب «تقريب مذاهب، از نظر تا عمل»، در واقع گفتارها و نوشتارهايي از آيتالله محمد آصف محسني است كه توسط نشر اديان، در راستاي ترويج و تعميق انديشهي تقريب مذاهب اسلامي و همچنين قدردانی از مجاهدتهاي فكري و عملي آيتالله محسني در اين زمينه، انتشار يافته است. اين كتاب مشتمل بر 6 بخش است كه سه بخش نخست و بخش پاياني آن، از نوشتارهاي آيتالله محسني است و دو بخش ديگر محتواي گفتگوهايي است كه ميان ايشان و فصلنامههاي هفت آسمان و طلوع صورت پذيرفته است. اين شش بخش عبارتند از:
1. زندگي نامهي خود نوشت
2. تعامل اهل سنت و شيعه، ضرورتها و پيامدها
3. شيعه و اهل سنت، مشتركات و اختلافات
4. وحدت اسلامي و تقريب مذاهب
5. مباني و مبادي نظري تعامل بين مذاهب و فرق
6. استراتژي و عوامل تقريب مذاهب اسلامي
بخش اول؛ زندگي نامهي خود نوشت: بخش اول كتاب در واقع زندگي نامهاي است از آيتالله محسني، تحت عنوان «زندگي نامهي خود نوشت» كه توسط خود ايشان نوشته شده است. در اين بخش به گوشههايي از زندگي آيتالله محسني، و اطلاعاتي در مورد فعاليتها، تأليفات و سفرهاي ايشان به كشورهاي مختلف و ... اشاره شده است.
بخش دوم؛ تعامل اهل سنت و شيعه، ضرورتها و پيامدها: در اين بخش از كتاب، مطالب مهمي در رابطهي با تعامل شيعه و اهل سنت به چشم ميخورد و نگارنده در اين قسمت مطالبي را در اين باره بيان ميكند: اهل سنت و شيعه بايد با هم تعامل داشته باشند، آنان مشتركات زيادي دارند. برادران اهل سنت اگر امامت را قبول ندارند، جاهل مقصر نيستند، بلکه قاصرند و قاصرين هم معذورند.
از نمونههاي بارز تعامل، در سايهي دوستي و مسالمت، بايد به وضعيت كشور افغانستان اشاره كرد كه برخي از تعاملات از اين قرار است:
1. در مجلسي كه براي تصويب قانون اساسي افغانستان شكل گرفته بود، 450 نفر از علماي اهل سنت و 50 نفر از علماي شيعه حضور داشتند و براي رسمي شدن مذهب جعفري در قانون، حتي يك برادر اهل سنت هم مخالفت نكرد و الآن مذهب جعفري در كنار مذهب حنفي در افغانستان تدريس ميشود.
2. حوزهي بزرگ علميهاي در كابل در حال ساخت است كه ما به مردم گفتهايم كه پسران و دختران اهل سنت هم ميتوانند در كنار پسران و دختران ما درس بخوانند، حتي مذهب خودشان را.
3. از كارهاي مهم ديگر تأسيس «شوراي اخوت اسلامي» بين علماي سني و شيعه و نشريه «پيام اخوت» است.
4. سنيها به اهل بيت و عقايد شيعه و شيعيان هم به آنها احترام ميگذارند كه تأثير فراواني دارد.
5. به لطف خداوند، الآن شعائر مذهبي شيعه از تلويزيون پخش ميشود و در روز عاشورا برنامههاي خود را اختصاص به آن ميدهند.
بخش سوم؛ شيعه و اهل سنت، مشتركات و اختلافات: نگارنده در اين قسمت به بيان اشتراكات و اختلافهاي شيعه و اهل سنت و همچنين بيان مسائل اطراف آن از قبيل ريشههاي اختلاف، تعدد دولتهاي اسلامي و اثرات سوء آن و ... در چند زير مجموعه ميپردازد. منشأ اختلاف و يا دور شدن مسلمانان جهان از يكديگر يكي از اين چهار عامل است: 1. نژادي؛ 2. سياسي (ناسيوناليستي)؛ 3. قومي و قبيلهاي؛ 4. مذهبي، كه با تربيت صحيح اسلامي نوع اول و سوم مهار شدني است. راه علاج براي عامل دوم اين است كه جهان اسلام بايد حداقل داراي پنج و يا شش كشور بزرگ با حكومتهاي اسلامي باشند و تا زماني كه اين طور نباشد، عملهاي اصلاحي خيرانديشان به هدر ميرود. تعدّد دولتهاي فعلي در جهان اسلام اثرات سوئي دارد از جمله: استثمار توسط دولتهاي بزرگ، طمع دولتهاي همجوار به دولتهاي كوچك، ايجاد عداوت و دوري بيمورد به عناوين واهي، تمركز ثروت در بعضي از كشورهاي كوچك و فاسد و فقير شدن كشورهاي ديگر اسلامي، در حالي كه ثروت سرزمينهاي اسلامي حق همهي مسلمانان است و ... . نگارنده اصلاح عامل چهارم را دغدغهي فكري دانشمندان متعهد اسلامي از ديرباز ميداند و سبب نوشتار خود را نيز همين عامل چهارم بيان ميكند و در چند قسمت به تشريح مسائل در اين مورد و بيان چند مسأله ميپردازد:
الف) ريشهي تعدد مذاهب در اسلام
1. اختلاف در بارهي جانشين پيامبر (ص)
2. استنباط و استفهام از قرآن و سنت كه هر يك از دانشمندان مسلمان برداشتي متناسب با فهم و استعداد خودشان از آنها داشتهاند و اين غير طبيعي به نظر نميرسد.
3. عوامل ديگري مثل تعصبات خشك (البته غير از معناي محبت به مذاهب كه عيبي ندارد، و قابل جلوگيري نيز نيست) و جهالت و كم علمي و سودجويي برخي و ... .
ب) موارد اتفاق نظر شيعه و سني: مؤلف در اين قسمت موارد اتفاق نظر شيعه و سني را از دو جنبهي عقايد و فروع بررسي ميكند:
1. در عقايد: اينكه؛ آفريدگار و مدبّر جهان خداوند است، تنها معبود خداست و او شريك و همتا ندارد و ذاتش قابل درك نيست و موجودات مخلوق اويند و رسول خدا مبعوث شده از جانب اوست و معاد و شفاعت حق است و ... .
2. در فروع: موارد مشتركي داريم از قبيل: وجوب روزهي رمضان، وجوب امر به معروف و نهي از منكر، 17 ركعت نماز فرض و واجب با شرايط طهارت، حرمت بعضي گناهان و ... .
ج) موارد اختلافي نُه گانه؛ در بين شيعه و سني
اختلافي در اصول عقايد (توحيد، معاد، نبوت) وجود ندارد و تنها در چند مورد از جزئيات و شاخههاي عقايد، اختلاف نظر هست؛ اختلاف نظرها در اين موارد است: 1. تفسير تكلم خداوند 2. رؤيت خداوند توسط مؤمنان در روز قيامت 3. صفات عين ذاتند يا زائد بر ذات4. جمعي از روات 5. عدالت صحابه 6. جانشيني پيامبر(ص) 7. جبر و اختيار 8. تحريف قرآن 9. مرجع فقهي.
د) نظر ثاني بر موارد نُه گانهي اختلاف
نگارنده در اين قسمت به نگاهي دوباره بر موارد اختلاف و توضيح مختصري دربارهي هر يك از نُه مورد و راه كنار آمدن با آنها، ميپردازد.
هـ) اختلاف در فروعات فقهي: آيتالله محسني در اين جا اين مطلب را بيان ميكند كه در تمام علوم انساني، اختلاف نظر ميان دانشمندان وجود دارد و اختلاف نظر در مسائل فقهي، هم در ميان علماي سني و هم شيعه وجود دارد كه موجب عدم احترام متقابل نميشود.
و) قضاوت: نگارنده در اين قسمت به دو عامل براي لزوم اتحاد اشاره ميكند:
1. حفظ هوشياري در مقابل كفار و دشمنان اسلام
2. نبايد به نام مذهب به جان هم افتاد و بايد برادر وار، تعاون بر خوبي و تقوي بنماييم.
ـ در پايان اين بخش نگارشگر مطالب، راه اساسي را براي اتحاد اين گونه بيان ميكند: «بهترين راه، ايجاد و تحكيم اتحاد و از بين بردن توهّمات و بدبينيها و حداقل مهار آنها، تشكيل مدارس مختلط از طلاب شيعه و سني در كشورهاي اسلامي و تدريس فقه، حديث، تفسير و عقايد مقارن ميباشد.» و با يك خاتمه بخش را به پايان ميرساند.
بخش چهارم؛ وحدت اسلامي و تقريب مذاهب: اين بخش شامل گفتگويي است كه فصلنامهي هفت آسمان در سال 1384 با جناب آقاي محسني صورت داده است كه در آن ايشان پس از بيان مختصري از زندگيشان به سؤالاتي كه مطرح ميشود پاسخ ميدهند. مطالب ذيل در اين بخش به چشم ميخورد:
ـ بحث دربارهي ولايت كه آيا شرط قبولي عمل است يا صحت عمل؟ كه ايشان قدر متيقن را شرط قبولي ميدانند.
ـ توضيح در بارهي كتاب مشرعه بحار الانوار و انگيزهي تأليف آن توسط آقاي محسني.
ـ توضيحاتي در بارهي رواياتي كه گفته است كساني كه ولايت را بپذيرند در جهنماند و حديث «بني الاسلام علي خمس» كه يك مسأله از آن ولايت است.
ـ اينكه ما نبايد بسان وهابيها تعصبي فكر كنيم كه غير از خود را كافر ميدانند. ما در پارهاي از روايات داريم كه به غير از ناصبي، خداوند به فضل و كرم خويش، بقيه را به بهشت ميبرد (قاصرين ما).
ـ گفتگو در اين مسأله كه امامان شيعه تا چه اندازه در پي تقريب مذاهب بودند و آيا مداراي آنها از روي تقيه بوده است يا از روي حفظ وحدت؟ آيتالله محسني نمونههايي از امامان معصوم(ع) نقل ميكنند.
ـ ايشان (آيتالله محسني) از موانع همگرايي مذاهب، وهابيت و سپس ضعف فكري مسلمانها و اعتقاد مفرط به خودي و اينكه مذهب خود را از هر عيبي دانستن، دستهاي پنهان استعمار خارجي و … را نام ميبرد. و همچنين براي رفع اين موانع ميفرمايند كه: ما نبايد بترسيم و بايد كار كنيم، در عين حال كه نميگوييم هيچ اختلافي نيست.
بخش پنجم؛ مباني و مبادي نظري تعامل بين مذاهب و فرق: اين قسمت از كتاب شامل گفت و گويي است كه فصل نامهي طلوع با آيتالله محسني صورت داده است. ايشان در ضمن پرسش و پاسخ در اين بخش به بيان نكاتي از قبيل نكتههاي ذيل ميپردازد:
ـ گفت و گوي پيروان يك دين با غير آن دين به شرطي كه گفت و گو بيمنطق نباشد و به استهزاء كشيده نشود، در اسلام به هيچ وجه نهي نشده است و طبق قرآن بحث و مجادله بايد به طور أحسن صورت پذيرد.
ـ مسأله آزادي بيان در قرآن و اسلام و در سيره معصومين (ع) به طور واضح ديده ميشود و نمونهي آن آزادي سياسي و آزادي بيان در زمان حكومت مظهر آزادي يعني علي (ع) است.
ـ تعامل و گفت و گوي بين مذاهب و فرق، صرفاً مبتني بر روش و توصيهي اخلاقي نيست، بلكه مباني قرآني نيز دارد و همچنين ميتوان در اين باره به سيرهي ائمه طاهرين عليهم السلام رجوع كرد.
ـ ترويج و حفظ دين و مقابله با دشمنان اسلام، واجب است و عمل به اين واجب بدون همكاري اهل سنت صورت نميگيرد. و مقدمهي واجب هم واجب است.
ـ چهار عاملي كه تلاش زحمت كشان دربارهي تقريب را كم اثر كرده است عبارتند از:
1. وجود افراد متعصب در طرفين تقريب
2. وهابيت
3. دخالت عوامل خارجي
4. نصوص موجود در دو طرف، كه باقي ماندن مذاهب تا كنون، دليلي بر تأثير آن است.
ـ آيتالله محسني در پايان اين بخش چنين توصيه ميكند كه:ما بايد به اصول مشترك اسلامي اكتفا كنيم و در همين مشتركات همكاري كنيم و در فروعات اصول و فقه كه اختلاف داريم، يكديگر را معذور بداريم.
بخش ششم؛ استراتژي و عوامل تقريب مذاهب اسلامي: اين بخش در واقع مقالهاي است كه در كتاب استراتژي تقريب مذاهب اسلامي، از آيتالله محسني به چاپ رسيده است. ايشان در چند قسمت به مسائلي از جمله تعريف تقريب، عوامل و موانع تقريب، ميپردازد:
الف) تعريف و تقريب بين مذاهب اسلامي: همكاري در ترويج و حفظ مشتركات ديني و معذور دانستن همديگر در مورد اختلافات طبق اصل (للمصيب أجران و للمحطيء أجر واحد)، برادري و دوستي به عنوان مسلمان روي اصل (إنما المؤمنون إخوة) و عدم توهين به پيشوايان و اصول مذهبي ساير مذاهب اسلامي.
ب) اختلاف مذاهب در اين است كه دانشمندان مسلمان در استفاده از متون قرآن و سنت، به خاطر تفاوتهاي علمي و ذوقيشان يكسان نبودهاند و اين گونه اختلافات طبيعي و عادي و حتي غير قابل اجتناب است.
ج) موانع تقريب:
1. تفريق و تخريب خارجي دشمنان اسلامي
2. تفريق و تخريب داخلي كه به دو گونه است: يكي تخريب منسجم و دسته جمعي با پشتوانهي بعضي مراكز و ديگري تخريب فردي به انگيزهي ثواب! و انگيزههاي ديگر.
د) عوامل تقريب: نگارنده در اين قسمت عواملي را براي تقريب مذاهب اسلامي ذكر ميكند، از جملهي آن عوامل موارد ذيل ميباشند:
1. تشكيل مدارس ديني مختلط از پيروان مذاهب كه اساسي ترين عامل تقريب است.
2. انتشار نشريههاي مشترك.
3. تدوين، طبع و نشر احاديث مشترك نبوي كه از طريق اهل بيت(ع) يا صحابه وارد شده.
4. جلسات تبليغي مشترك در اوقات مناسب ديني مثل ميلاد رسول اكرم(ص).
5. تشخيص دقيق موارد متفق عليه و مختلف منه بين طرفين.
6. كنفرانسهاي تقريبي.
7. تشكيل شوراهاي اخوت اسلامي.
ـ در پايان اين بخش، آيتالله محسني در بيان اين مطلب كه چرا تا كنون پيشرفت چشم گيري در تقريب نداشتهايم، ميفرمايد: «تقصير اكثر اصحاب تقريب است كه به آمدن به كنفرانسها و مجرد صحبتها و سخنرانيها اكتفا كرده و در بلاد خود هيچ فعاليت فكري و عملي را در اين راستا ندارند و محافظه كاري ميكنند».
منبع: نيستان اديان و مذاهب