تاریخ انتشار۲۲ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۷:۵۸
کد مطلب : 541763
//یادداشت//

«شعبان»؛ فرصت تمرین زیست توحیدی

حجت الاسلام حکمت حکیمی فر
مناجات شعبانیه نفس انسان را خیلی زیبا تخلیه می‌کند و آرامش بسیار زیاد و زیبایی را به نفس می‌دهد. در آغاز مناجات شعبانیه یک ارتباط عاشقانه بسیار زیبایی بین انسان با خداوند وجود دارد، که بنده مورد توجه ویژه خداوند قرار می‌گیرد؛ آن‌گاه انسان به خداوند عرض می‌کند:
«شعبان»؛ فرصت تمرین زیست توحیدی
به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب،حجت الاسلام حکمت حکیمی فر، استاد حوزه و دانشگاه در یادداشتی تحت عنوان «ماه شعبان، فرصت تمرین زیست توحیدی» به تحلیل جایگاه والای ماه مبارک شعبان پرداخته است.

در این یادداشت می خوانیم:
نوع دعاها، اذکار، استغفارها و مناجات‌هایی که در این ماه وارد شده، بسیار خاص و ویژه است. صلوات تمام حس‌های زیبای انسان را نسبت به اهل‌بیت(ع) تخلیه می‌کند و همه انتساب‌هایش را زینت می‌دهد.
شخصی خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ» حضرت فرمود: «یَا هَذَا لَقَدْ ضَیَّقْتَ عَلَیْنَا؛ بر ما تنگ گرفتی»(بحار الأنوار، ج‌91، ص59) این‌گونه صلوات نفرست. شخص پرسید پس چگونه صلوات بفرستم؟ حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ» که شما شیعیان آل محمد هستید.
وقتی انسان بر اهل بیت (ع) درود می‌فرستد، فقط به آن‌ها نمی‌فرستد. بلکه درود به انتساب‌های خودش است. وقتی می‌گوید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ» خودش را هم کنار اهل‌بیت(ع) می‌آورد و لذت و شادی بی‌نهایتی می‌برد. اگر ما از آل محمد شدیم، باید اخلاقمان را اصلاح کنیم؛ باید غصه‌ها، دل‌نگرانی‌ها، دلشوره‌ها و اضطراب‌هایمان را کنار بگذاریم. فهم و درک آل محمد بودن برای انسان، بهشت می‌شود و همه جهنم‌ها را خاموش می‌کند.
صلوات بر اهل بیت(ع) ما را کنار آن‌ها می‌برد، دائماً به ما تذکر می‌دهد که ما از آن‌ها هستیم، اگر کسی فهمید از اهل‌بیت(ع) است، احساس تنهایی، غربت، و کمبود عاطفی نمی‌کند. چقدر خوب است که اهل‌بیت(ع) وقتی به دل ما نگاه می‌کنند، ببیند که ما با داشتن آن‌ها شاد و آرام هستیم.

ماه شعبان، ماه توبه
در ماه شعبان عبادت‌های مختلفی وارد شده است. مهم‌ترین عبادت، استغفار است. اگر استغفار نباشد، نفس دائماً آلودگی جمع می‌کند. کسی که استغفار ندارد، آلودگی‌هایش را در طول روز پاک و جبران نمی‌کند، این عفونت‌ها جمع می‌شود و شخص خشن، متجاور، فضول، بدبین، غیبت‌کننده، تهمت زننده می‌شود.
روح انسان نیاز به تخلیه دارد و در ماه شعبان که ماه استغفار است، چون قرار است شخص به مهمانی برود، پس باید بوسیله استغفار زیاد، روح خود را تخلیه کند. حتی وارد شده است که هر روز صدمرتبه «اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» بگوییم. این ذکر، عذرخواهی کردن از خداست.

ماه شعبان، فرصت تمرین زیست توحیدی
پیامبر(ص) فرمودند: کسی که در ماه شعبان هزار مرتبه «لا إِلهَ‌ إِلَّا اللَّهُ‌ وَ لَا نَعْبُدُ إِلَّا إِیاهُ‌ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ‌ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ‌» بگوید، خداوند برای او عبادت هزار سال را می‌نویسد و از او هزار گناه را محو می‌کند و در روز قیامت به گونه‌ای از قبرش بیرون می‌آید که صورت او مانند ماه شب چهارده می‌درخشد و خدا او را به‌عنوان صدّیق حساب می‌آورد(اقبال الاعمال، ج 2، ص 685). این فرمایش گوهربار نشان می‌دهد که ماه شعبان، فرصت تمرین زیست توحیدی و ارتقا به مقام صدیقین است.
خدای متعال این مقام را برای برگزیدگان بیان می‌فرماید. برگزیدگانی نظیر:
حضرت ادریس: «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقًا»(مریم: 56)،
حضرت ابراهیم(ع): «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّیقًا»(مریم: 41)،
حضرت یوسف(ع): «یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ»(یوسف: 46)
مناجات شعبانیه نفس انسان را خیلی زیبا تخلیه می‌کند و آرامش بسیار زیاد و زیبایی را به نفس می‌دهد. در آغاز مناجات شعبانیه یک ارتباط عاشقانه بسیار زیبایی بین انسان با خداوند وجود دارد، که بنده مورد توجه ویژه خداوند قرار می‌گیرد؛ آن‌گاه انسان به خداوند عرض می‌کند:
خدایا! تو همه حالت‌های مرا می‌دانی، به همه باطن و احوال من، چه در زمان حال و چه در زمان آینده آگاهی داری. «می‌دانی تا آخر عمر من، در ظاهر و باطن من چه اتفاقی می افتد؛ فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی.»؛ «کم و زیاد، سود و زیان من همه به دست تو است نه به دست دیگری؛ وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی.»
هم‌چنین می‌فرماید: «هَرَبْتُ إِلَیْكَ»؛ خدایا من از خودم و از همه فرار کردم و نزد تو آمدم، این از زیبا‌ترین حالت‌های یک بنده است که انسان به جایی برسد که از تمام دردسرها و حجاب‌های جمادی، گیاهی، حیوانی و حتی عقلی‌اش به سمت خدا فرار کند.
وقتی می‌گوییم «فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ» من فرار کردم و به سمت تو آمدم، از غیر از تو خسته‌ام، می‌خواهم ساعتی را فقط با تو باشم؛ اگر این حالت به ما دست ندهد، بسیاری از ما طعم عشق را نچشیده‌ایم! چون هنوز از دنیا خسته نشدیم، هنوز شهوت‌های دنیایی ما را به بند می‌کشد و نمی‌توانیم در ۲۴ساعت چند دقیقه فرار کنیم و نزد خداوند برویم. اگر حالت خسته شدن از دنیا و فرار از اهل آن سراغ ما نیاید، پس بالغ نشده‌ایم و هنوز کودک هستیم و باطن انسانی پیدا نکرده‌ایم.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdcd9f0ksyt0o56.2a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی