تاریخ انتشار۱۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۱
کد مطلب : 521227

نگاهی به چرایی‌ عادی سازی روابط اسرائیل و بحرین

عادی سازی روابط با اسرائیل در بحرین نه به عنوان پاسخی به اصرار آمریکایی‌ها بلکه به منظور مقابله با ایرانی که محاصره نتوانسته او را به ضعف بکشاند، صورت گرفته است.
نگاهی به چرایی‌ عادی سازی روابط اسرائیل و بحرین
به گزارش حوزه بین‌الملل خبرگزاری تقریب، توافق عادی‌سازی روابط  میان بحرین و رژیم صهیونیستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) با وساطت «دونالد ترامپ» رئیس‌ جمهور پیشین آمریکا امضا شد.

این توافق علاوه بر همکاری‌های مختلف میان بحرین و رژیم اشغالگر قدس در زمنیه‌های مختلف، افتتاح سفارت منامه در تل آویو و افتتاح سفارت اسرائیل در بحرین را به دنبال داشت.

پایگاه خبری مرآة البحرین در یادداشتی به تحلیل و بررسی چرایی‌های عادی سازی روابط میان حکومت بحرین و رژیم صهیونیستی پرداخته است که در ادامه می آید:

در 10 سال اخیر سخنان زیادی در ارتباط با رویکرد کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به عادی سازی روابط با اسرائیل گفته شده است و همواره نام بحرین در همه خبرها دیده می‌شود.

مقامات بحرینی در مناسبت‌های مختلفی تلاش کردند زمینه را برای سازش با اسرائیل آماده کنند. از سخنان «خالد آل خلیفه» وزیر خارجه سابق بحرین در حمایت از اسرائیل و مخالفت با مقاومت فلسطین و لبنان گرفته تا میزبانی از هیأت‌های یهودی آمریکایی و اسرائیلی در بحرین و رقص و آوازهای آنها در دروازه منامه با موضوع ساخت معبد و تخریب بیت‌المقدس.

سازش با اسرائیل با هدف مقابله با ایران

هر کشوری دلایل خود را برای عادی سازی روابط با اسرائیل دارد اما هدف بحرین از این سازش کاملا آشکار است. آمریکا مدتی است که در حال عقب نشینی از منطقه است و مدعی است ما نمی‌توانیم اینگونه در برابر ایران باقی بمانیم. ایرانی که نه تنها محاصره او را ضعیف نکرده بلکه برعکس او را به یک دولت منطقه‌ای صاحب نفوذ، با گروه‌های نظامی آموزش دیده تبدیل کرده است که اگر بخواهد، می‌تواند در آن واحد در بیش از یک جبهه وارد جنگ شود.

زمانی که ایرانی‌ها به سمت سوریه حرکت کردند و رزمندگان خود را برای کمک به ارتش سوریه در برابر مسلحان به آنجا بردند و زمانی که ایران در رویارویی با داعش به کمک حشدالشعبی رفت و به انصارالله علیه ائتلاف به سرکردگی عربستان کمک کرد، حساب کار دست همه آمد.

به همین دلایل  آل خلیفه تصمیم گرفت به سازش با اسرائیل روی آورد.  این اقدام که تقریبا از یک سال پیش آن را مطرح کرده بودند، پاسخی به اصرارهای دولت بحران زده آمریکا که در آستانه انتخاباتی قرار داشت که ممکن بود در آن شکست بخورد، نبود بلکه سیاستی بود که خاندان آل خلیفه از روی آینده نگری آن را طراحی کردند.

در مقابل، اسرائیلی‌ها نیز تلاش کردند جای پایی برای خود در منطقه خلیج فارس ایجاد کنند و زمانی که نتوانستند بر برنامه‌های هسته‌ای ایران سیطره پیدا کنند و شاهد ناکامی همه این کشورها در مهار ایران بودند، تصمیم گرفتند براساس منافع خود از همه قدرتشان برای ضعیف کردن ایران بهره ببرند.

اسرائیلی‌ها دانشمندان هسته‌ای ایران که آخرین آنها «شهید فخری زاده» بود را ترور کرده و همچنین توانستند یک بار انفجاری محدود در تاسیسات هسته‌ای نطنز ایجاد کنند و دائما در پی ایجاد آشوب در ایران بوده و حتی یک روز از انجام چنین اقداماتی کوتاه نیامدند.

اما ایران نیز در مقابل این اقدامات دست بسته نمانده است. مراکز غیر رسمی موساد در شمال عراق (اربیل) چندین بار توسط گروه‌های عراقی نزدیک به ایران هدف قرار گرفت و همچنین ایرانی‌ها ابتدای ماه گذشته مستقیما پایگاه‌هایی که از سوی گروه‌های مسلح منافقین و موساد برای انجام اقدامات تروریستی در ایران، مورد استفاده قرار می‌گرفت را هدف قرار دادند.

آذربایجان و مانورهای ایرانی

ایران همواره در مرزهای خود با آذربایجان که آن را پایگاهی برای انجام اقدامات ضد ایرانی توسط اسرائیلی‌ها می‌داند، هوشیار است.  

علی‌رغم هشدارهای بسیار ایرانی‌ها، آذربایجان اقدام به تحکیم روابط خود با اسرائیل کرد (تا جایی که اسرائیل شبکه ارتباطات جدیدی با گرجستان ایجاد کرده است).

بعد از جنگ اخیر میان آذربایجان و ارمنستان در منطقه ناگورنو در قره باغ که به پیروزی آذربایجان و جدا شدن بخش‌هایی از ارمنستان (هم پیمان با ایران) منتهی شد، ایرانی‌ها شاهد تغییرات بزرگی در موازنه قدرت بودند که به طبع در راستای منافع آنها نبود اما آنها علی‌رغم میل خود به دلایل زیادی از توافقی که از سوی روسیه و  با همکاری ترکیه (هم پیمان اصلی آذربایجان) مطرح شد، استقبال کردند.

ایران فرصت دیگری به همسایه خود آذربایجان داد تا این که بحران عبور و مرور به وجود آمد و در پی آن آذربایجان که از پیروزی خود در جنگ با ارمنستان احساس قدرت می‌کرد برای کامیون‌های ایرانی که به مقصد ارمنستان در حرکت بودند، مالیات تعیین کرد. این امر به اجرای مانور نظامی گسترده‌ای در مرز با آذربایجان و برای نخستین بار در 30 سال گذشته منتهی شد.

با آغاز مانور «الهام علی اف» رئیس جمهور آذربایجان نیروهای ایرانی را به ورود به مناطقی از این کشور و نقض حاکمیت آن متهم کرد اما این اتهام با پاسخ سریع «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امورخارجه ایران روبه رو شد. 

امیرعبداللهیان زمان دریافت استوارنامه سفیر جدید آذربایجان تاکیدکرد: ایران حضور رژیم صهیونیستی و فعالیت‌های این رژیم علیه امنیت ملی ایران را تحمل نخواهدکرد و هر اقدامی که در این باره لازم باشد، انجام می‌دهد. 

سازش بحرین و اسرائیل از دید ایرانی‌ها

ایرانی‌ها بر این باورند که تلاش اسرائیل برای ایجاد پایگاهی در بحرین، در راستای نقشه این رژیم برای محاصره ایران از طریق افزایش حضور در مناطق و کشورهای اطراف و نوعی آمادگی برای انجام اقدامات دشمن مآبانه علیه این کشور صورت می‌گیرد.

شکی نیست که ایران پرونده عادی سازی روابط کشورهای خلیج فارس با اسرائیل را به دقت زیر نظر دارد و آنچه اتفاق می‌افتد را تلاشی برای تهدید خود و چه بسا نابودی خود می‌داند. تجربه ثابت کرده است ایرانی‌ها در چنین مواردی منتظر رسیدن آتش نمی‌مانند بلکه از کشور و امنیت ملی خود به شیوه‌ای که صلاح بدانند، دفاع می‌کنند.

با توجه به مطالبی که گفته شد حق داریم این سوال را مطرح کنیم که آیا خاندان حاکم بر بحرین اطلاع دارند که موضوع سازش با اسرائیل مانند دیگر موضوعات اختلافی با ایران نیست که در رسانه‌ها آغاز و در رسانه‌ها به پایان رسد؟

آیا حکومت بحرین می‌داند، ایران به حضور اسرائیل در بحرین به عنوان یک مسئله امنیتی و نظامی ،با همه پیامدهای علنی و غیر علنی آن نگاه می‌کند؟

این چه بازی خطرناکی است که حکومت بحرین با یک کشور منطقه‌ای با امکانات وسیع نظامی مانند ایران به راه انداخته است؟ آیا تصمیم گیران این سازش از پیامدهایی که این اقدام برجای خواهد گذاشت، مطلعند؟

انتهای پیام/
 
https://taghribnews.com/vdcgxq9nuak9xx4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی