آیا با رفتن ترامپ، ترامپیسم در غرب رو به افول می رود؟
در حالی که دیگر زمان چندانی تا پایان کار دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا باقی نمانده است، رویکردهای پوپولیستی او در بین رهبران اروپایی هوادارانی پیدا کرده است که به نظر نمی رسد با خروج ترامپ از قدرت، پایانی برای ترامپیسم درغرب قابل تصور باشد.
اشتراک گذاری :
به گزارش حوزه سایر رسانه ها خبرگزاری تقریب، تارنمای آمریکایی پولیتیکو نوشت: رهبران پوپولیسم ممکن است با پایان دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا رئیس پوشالی خود را از دست بدهند اما حمایت از دیدگاه های ترامپ در اروپا پایان نخواهد یافت.
در این گزارش که روز شنبه به قلم پیتر گئورگان نویسنده کتاب «چوب حراج به دموکراسی: پول سیاه و سیاست های کثیف» منتشر شد، آمده است: اوایل سال گذشته وقتی برای کتاب جدیدم با استیو بنن مشاور سابق ترامپ مصاحبه می کردم یک جمله را بیان کرد که به نظر درست می رسید؛ علیرغم این که روایت های او اغلب اغراق آمیز هستند. وی گفت: رهبران پوپولیست اروپا از ترامپ انگیزه می گرفتند.
بنن در اظهاراتی اغراق آمیز همچنین گفت که با چهره های سیاسی اروپا به صورت منظم مذاکراتی داشته است و همچنان پشت پرده به این فعالیت خود ادامه می دهد و از تعدادی از شخصیت های خارجی همچون ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان، متئو سالوینی نخست وزیر ایتالیا و مارین لوئن سیاستمدار فرانسوی نام برد.
نویسنده افزود: البته بنن دیگر سیاستمداری مربوط به گذشته است و در انتظار دادگاهی به دلیل اتهاماتش در خصوص کلاهبرداری یک میلیون دلاری یک کمپین سیاسی برای ساختن دیوار مرزی آمریکا و مکزیک بسر می برد. ترامپ خود در روزهای پایانی ریاست جمهوری اش به دلیل تشویق حمله هوادارانش به کنگره آمریکا و دوری جستن جمهوریخواهان از او، در وضعیت دشواری بسر می برد.
دوران ترامپ رو به پایان است و می توان تصور کرد که دیگر صحنه های هرج و مرج در واشنگتن تکرار نمی شود. در سال های اخیر جنبش های راست افراطی در اروپا تقریبا به شکلی که درگذشته هرگز وجود نداشته تقویت شده اند. برای مشاهده نمونه ای از افراطی گرایی و تئوری توطئه در خیابان ها دیگر نیازی نیست که هزاران مایل آن طرف تر نگاه شود. در همین ماه آگوست معترضان به قرنطینه در برلین که بسیاری از آنها پرچم های راست افراطی را در دست داشتند تلاش کردند به رایشستاگ (ساختمان پارلمان آلمان) حمله کنند.
بیساری از رهبران پوپولیست اروپا -از نایجل فاراژ رهبر سابق یوکیپ در انگلیس گرفته تا گرت ویلدز نخست وزیر افراطی هلند- ادعاهای مردی را که هنوز هم مدعی پیروزی «چشمگیر» در انتخابات آمریکا است تایید می کنند و این در حالیست که ترامپ با بیش از ۷ میلیون رای کمتر در انتخابات شکست خورد.
اما بسیاری از رهبران اروپاییِ مدافع رئیس جمهوری آمریکا و یا کسانی که به دنبال روابط نزدیک با او بوده اند ارزش ها و هنجارهای دموکراسی را در کشورشان از مدتها قبل و بدون راهنمایی مناسب از سوی کاخ سفید زیر پا گذاشته بودند.
در سال ۲۰۱۱میلادی وقتی که ترامپ همچنان مجری برنامه تلویزیون واقعیت نما بود اوربان از طریق قانون اساسی جدید مجارستان تلاش کرد قضات کارکشته را وادار به بازنشستگی کند تا قضاتی سر کار بیایند که با حزب حاکم او - «فیدز» - سازوگاری بیشتری داشتند و در سال ۲۰۱۸ حزب حاکم مجارستان دو سوم کرسی های پارلمان بوداپست را به رغم این که کمتر از نیمی از آرا را برده بود در اختیار گرفت. از این رو عجیب نبود که بنن گفت اروبان «ترامپ قبل از ترامپ» بوده است.
در لهستان حزب حاکم قانون و عدالت رسانه ها و دستگاه قضایی را تحت سلطه دارد. گزارش جدید کمیسیون اروپا تصویری تیره و تاری از دموکراسی به سبک لهستان ارائه می دهد و هشدار داده که دستگاه قضایی در این کشور به شکل فزاینده ای در مقابل نفوذ سیاسی آسیب پذیر است. حامی مالی سیاسی محافظه کاران مسیحی در آمریکا که ترامپ حمایت کرده سالها پول خرج پروژه های سیاسی رهبران پوپولیست اروپا همچون اروبان و سالوینی رهبر حزب راست گرای ایتالیا کرده است. در بریتانیا بوریس جانسون نخست وزیر که به «ترامپ بریتانیا» شهرت یافته است در اقدامی غیرقانونی در سال ۲۰۱۹ پارلمان را تعلیق کرد. برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) با افزایش چشمگیر قدرت اجرایی توام بوده است: برای توافقی که به نام احیای حاکمیت بریتانیا فروخته شد فقط پنج ساعت وقت برای بحث در مجلس عوام اختصاص یافت.
پولیتیکو نوشت: ریاست جمهوری ترامپ ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد اما ترامپیسم که از قبل از ترامپ وجود داشته و ترامپ انگیزه جدیدی برای آن ایجاد کرد همچنان ادامه خواهد یافت. اروپا در سال ۲۰۱۶ که برای اولین بار ترامپ در انتخابات پیروز شد تصور می کرد که سیاست های او به سراسر قاره نفوذ نخواهد کرد. از بسیاری از جهات چنین سیاست هایی در این قاره نفوذ کرده بود. پوپولیست های اروپا ممکن است رئیس پوشالی خود یا منبع اعتبار سنجی خود را از دست داده باشند اما نیروهای که آنها را سرپا نگه داشته همچون قطبی گرایی سیاسی، اطلاعات غلط در فضای اینترنت و تامین مالی از سوی محافظه کارانه هنوز از بین نرفته است و تا نابودی کامل آنها هنوز به زمان نیاز هست.
