معدوم سازی حیوانات زنده؛ به نام جمهوری اسلامی به کام تفکر غربی
ما امروز نیاز داریم ابعاد و لایههای صحیح تفکر اسلامی انقلابی را بازشناسی و تبلیغ کنیم و با شجاعت در برابر کجرفتارهایی که در دامان جمهوری اسلامی اما برآمده از فرهنگ سودانگارانه غربی رخ میدهد قیام کنیم و بر سر مسببان آن فریاد کشیم و مردم را با ماهیت فلسفی آن رخدادها آشنا سازیم.
قرنهاست که بشر به دوره سود و لذت وارد شده است. درست از آن هنگام که ملتها خدا را به کناری نهاده و از باور به غیب و قیامت دست برداشتند؛ خود را خدا انگاشتند و هستی را در زندگی مادی خلاصه کردند؛ پس بهناچار دنبال اهدافی گشتند که زندگی خالی از ایمان را معنا کند. برای همین روی سه محور متمرکز شدند: سود و لذت و قدرت.
انسان معاصر، با چشمپوشی از زندگی اخروی به این نتیجه رسید که برای رضایت از زندگی باید این سه هدف را سرمایه حرکت خود سازد. پس مکتب و آیینی جدید برای خود آفرید که همان اندیشه سرمایهداری است که میکوشد لذتهای انسان را در انواع متعدد و متجدد ارضاء کند. نتیجه قهری این طراحی آن شد که انسان در برابر وجدان و اخلاق قرار گیرد.
این روایتی ساده از راهی است که تمدن غرب برای رسیدن به امروز پیموده است. اینچنین است که با فهم زیربنای فکری و فلسفی زندگی مدرن، میتوان مظاهر جذاب زندگی انسان مادهگرای امروز را، نقادانه تحلیل و تفسیر کرد. فهرست بلندبالایی از رفتارهای بشری در قرون اخیر وجود دارد که همچون لکه ننگی، در تاریخ بیسابقه است و البته با وحی و عقل و اخلاق هرگز سازگاری ندارد:
سقط جنین، همجنسبازی و ازدواج همجنسها، بمباران اتمی و شیمیایی ملتها، نسلکشی انسانهای مظلوم، استعمار کشورهای ضعیف، برهنگی و بردگی زن، فروپاشی نهاد خانواده، تجارت انسان، رقابت تسلیحاتی و بازرگانی اسلحه، روسپیگری قانونی، ربا و نزولخواری، قماربازی و مستی دائمی.
اما چهل سال پیش، صدای جدیدی در دنیا شنیده شد؛ دعوتی متفاوت که علیه زندگی شکلیافته جهانی شورید و منادی سبک دیگری از زندگی شد؛ انقلاب اسلامی ایران در عرصه منطقهای و جهانی داعیهدار بازگشت به مفاهیم اصیل دینی و اسلامی بود تا جایی که بر مظاهر مرسوم زندگی بهظاهر متمدنانه معترض شد و کوشید به نظامات جایگزین دست یابد؛ نظاماتی برای تعلیم و تربیت، سیاست، اقتصاد، رسانه، خانواده. گامهای مهم و مؤثری در این حوزهها برداشت و صدالبته به دلیل فشارها و مخالفتها و بیتجربگیها، در برخی عرصهها ناکام و ناتوان ماند.
برخی پدیدههای رخداده در طول این سالیان، گرچه زیر نشان و پرچم جمهوری اسلامی پدید آمده است اما با قاطعیت میتوان اعلام کرد که هیچ تعلقی به گفتمان و هویت انقلاب اسلامی ندارد. جدیدترین نمونه آن ماجرای معدومسازی جوجههای یکروزه است که میتوان از منظر همین تحلیل آن را واکاوید. در فرهنگ مادهگرای غربی، چیزی به اسم جان اصالت ندارد؛ تنها هدف موجه برای رفتارها و تصمیمها، حداکثر سازی سود و لذت است؛ پس میشود برای حفظ تعادل بازارهای اقتصادی و یا افزودن لذتهای جمعی، میلیونها تن گندم را به دریا ریخت؛ نظام بردهداری مدرن را توسعه داد؛ زن و کودک را همانند یک کالای تجاری داد و ستد کرد؛ موجودات زنده را تغییر ژنتیک داد و یا جان انواع موجودات نباتی و حیوانی و انسانی را گرفت تا مبادا سود و لذت انسانی با مخاطره مواجه شود.
ما امروز نیاز داریم ابعاد و لایههای صحیح تفکر اسلامی انقلابی را بازشناسی و تبلیغ کنیم و با شجاعت در برابر کجرفتارهایی که در دامان جمهوری اسلامی اما برآمده از فرهنگ سودانگارانه غربی رخ میدهد قیام کنیم و بر سر مسببان آن فریاد کشیم و مردم را با ماهیت فلسفی آن رخدادها آشنا سازیم.