وقتی برآورد منافع آمریکاییها در تقابل با دموکراسی قرار میگیرد
بعد از شکست داعش در منطقه که درواقع کشورهای منطقه را در مسیر رو به ثبات و آرامش قرار داد، دو کشور عراق و لبنان به مرحله انتخابات پارلمانی خود رسیدند. نتیجه انتخابات در عراق و لبنان متأثر از هفت سال مبارزه با تروریستهای تکفیری در منطقه به سمتی رفت که جریانات مبارز و از همه مهمتر مخالف سیاستهای استعماری آمریکا در آن به پیروزی رسیدند.
اشتراک گذاری :
به گزارش گروه مقاومت "تنا"؛ در واقع آمریکا بعد از تلاش برای تجزیه کشورهای منطقه از گذرگاه حمایت از گروه های تروریستی، ارتباطات خود با دولتهای مستقر در منطقه را نیز در مسیر خدشه و نقصان میبیند. از نکات جالب این روند نگاه آمریکاییها به این مسئه است که آن در نتاقض مشهود با ادعای ایلات متحده برای توجیه دخالت در کل دنیا و خصوصاً خاورمیانه قرار دارد. تحلیلهای مؤسسات و رسانههای آمریکایی در این زمینه حاکی از این واقعیت است که درواقع وقوع دموکراسی در این کشورها باعث از بین رفتن نفوذ آمریکا و جریان مقابلش در منطقه یعنی ایران شده است.
نمونه این تحلیلها، مقاله ۴ مه ۲۰۱۸ نشریه نشنال اینترست است که به وضوح اشاره میکند آمریکا در بیروت و بغداد با شرایط متناقضی روبه رو شده که هیچ راه فراری از آن ندارد. در این مقاله توضیح داده میشود که چنانچه غربیها و به خصوص آمریکا در کمک به این دولتها تلاش بیشتری بکنند، در واقع به گسترش نفوذ ایران در این دو کشور کمک کردهاند، زیرا گروههای مثل حزبالله در لبنان و سازمان بدر در عراق از طریق صندوق رأی بر مشروعیت خود میافزایند و جایگاه مردمی و نفوذ بیشتری پیدا میکنند.
نویسنده این مقاله «سنت فرانتزمن» کارشناس مسائل غرب آسیا، در بخش دیگری از مقاله خود همچنین اشاره میکند که غرب از دموکراسی در هر دو کشور حمایت میکند و دموکراسی همزمان به متحدان ایران نیز یاری میرساند.
درواقع آنچه در این مقاله و نمونه تحلیلهای مشابه بدان اشاره شده است از دو نظر قابل تأمل است، ابتدا اینکه باید بدانیم این اولین بار نیست که آمریکا و متحدان غربی آن در شرایطی قرار گرفتهاند که باید در برابر دموکراسی بایستند، بلکه اساساً شعار کمک به دموکراسی از سوی دولت های غربی فقط ادعایی برای نفوذ و دخالت در امور داخلی کشورها بوده که صرفاً با پوشش دموکراسی محقق میشده است. و درواقعیت ماجرا دموکراسی به معنای واقعی مخل نفوذ و تأثیرگذاری غربیها در کشورهای منطقه بوده است، اما اینبار شرایط به گونهای است که تقابل خواستههای آمریکا با دموکراسی در ظاهر نیز کاملاً آشکار و قابل لمس است. البته در این موارد باید به تلاشهای سفارتهای آمریکا در بغداد و بیروت برای تأثیرات مخرب بر روند برگزاری انتخابات نیز اشاره کرد که در عراق با شدت بیسیار بیشتری صورت گرفت، اما ناکام ماند.
از سوی دیگر به این مسئله نیز باید اشاره کرد که آمریکاییها به طور کلی کنترل خود را برای مدیریت صحنه سیاسی برخی کشورهای خاورمیانه از دست دادهاند. زیرا پیش از این همواره طراحی آمریکایی بدین صورت بود که با یک فرآیند رسانهای پرحجم ضمن تبلیغ برای وقوع دموکراسی صحنه به گونه ای طراحی میشد که دخالت و تأثیرات آمریکا در جهت دموکراسی نمایش داده شود، اما اکنون آمریکایی دیگر توانایی طراحی صحنه و ایفای نقش خود را با پوشش دموکراسی خواهی از دست دادهاند و به صورت آشکار منافعشان در تضاد با دموکراسی تعریف شده است.
واقعیت ماجرا این است که آمریکا در حال قطع ید از دخالت در امور کشورهای منطقه است، به خصوص کشورهایی که به تازگی هزینه مقابله با داعش و دیگر گروه های تروریستی مورد حمایت آمریکا را پرداختهاند و طعم دخالت و نقشآفرینی آمریکاییها را چشیدهاند.