آینده منطقه: پازل صهیونیستی، شوی سعودی و پایمردی اسلامی

طرحی که هدف کوتاه مدتش حساسیت زدایی از مساله فلسطین، هدف میان مدتش رسمیت دادن به موجودیت رژیم غاصب، هدف بلندمدتش نابودی روحیه مقاومت و اسلام ناب در منطقه و هدف غایی آن فراموشی آرمان همه آزادگان و مستضعفان جهان در خصوص وعده نصرت الهی و موضوع مشترک همه ادیان یعنی موعودگرایی و خاصه مهدویت است. در این خصوص پازلی دقیق طراحی شده است.

1 - در بدترین شرایط ممکن برای یک رژیم پوسیده و رو به اضمحلال که هم از نظر سنی فرسوده است و هم از نظر کارآمدی در حل بحران های منطقه محل تردید واقع شده، کودتایی آرام رخ می دهد و تفکرات آل سعود جای خود را به تفکرات آل سلمان می دهد که هرچند در ظاهر یکی هستند ولی در باطن تفاوت های متعددی باهم دارند.

2 - در همین تحولات، جوانی به ظاهر تحصیل کرده، عملگرا، آینده نگر و روشنفکر اول با خشونت تمام شاهزادگان و رقبا و سپس مزورانه پدر را کنار زده و زمام امور را بدست می گیرد. او سعی می کند با ظاهرسازی و اقدامات تصنعی و با اعطای آزادی های اولیه به جوانان و زنان، اقبال به علم و فناوری روز و گسترش فضای تعامل جهانی، حرکت به سمت سکولار کردن جامعه عربی را تقویت کرده و اخیراً نیز با ابراز اینکه وهابیت را نمی شناسد، آخرین خاکریزهای مقاومت در برابر تغییرات را نیز با حمایت افکار عمومی بشکند. با این دو اقدامات تصویر عربستان از یک کشور سنتی به یک کشور مدرن تغییر چهره داده و عملاً در بین جوانان منطقه محبوبیت خواهد یافت.

3 - برای تحقق اهداف بایستی ذهن جوانان منطقه از اسرائیل به سوی دیگری تغییر یابد. اینجا پروژه ایران هراسی با شدت پیگیری میشود. اول با کمک غرب و رسانه، از ایران یک چهره مخرب و هولناک ترسیم شده و سپس سعی می شود تا با شبهه آفرینی و درشت گویی، قدرت ایران تحقیر گردد تا هم از یک سو ذهن جوانان از اسرائیل به سمت ایران تغییر کند و هم از سوی دیگر، همین قشر از مهار قدرت ایران ناامید نشوند.

4 - ضلع دیگر یعنی غرب و اسرائیل فعال شده و ضمن تقدیر و حمایت از این عروسک تازه کار، هم در حوزه عملیات روانی و هم در حوزه روابط بین المللی بیشترین فشارها را با هدف ایجاد نارضایتی در مردم ایران، گسترش جو ارعاب و تهدید، ایجاد ناامنی و عدم ثبات در داخل کشور و ناکارآمد نشان دادن نظام در عرصه های مختلف بکار می گیرد.

5 - در این محاسبات روی گسل های موجود در کشور بسیار فکر شده است و تلاش شده تا با برجسته سازی مشکلات داخلی، مردم را به چهار بلای ویران کننده مبتلا نمود، فساد و بی غیرتی دینی و سیاسی، روحیه تجمل گرایی و زیاده خواهی، بی اعتمادی و نا امنی روانی و در نهایت یاس و ناامیدی.

اما در برابر این طراحی چهار مانع بزرگ وجود دارد. مانع اول عمق درگیری ها و اختلافات بین طراحان است. مادامی که در یک پیمان، یک طرف به دیگری به چشم گاوشیرده و دیگری به دید همکار موقت و رقیب دائمی بنگرد، آن پیمان هر لحظه شکننده خواهد بود. مانع دوم فطرت پاک انسانی است. همان گوهری که علیرغم بسیاری از مشکلات و معضلات، هنوز هم در مردم منطقه و خاصه مردم ایران یافت می شود. سوم رهبری مرصوص، حکیم و روشنگری که با تمام وجود خود را وقف هدف والای تحقق نصرت حق نموده است و مانع چهارم قدرت ذاتی جبهه حق که مستظهر به عنایات الهی است و این عهد خداوند است که تا هنگامی که بندگانش با اخلاص، مجاهدت، عدالت، حکمت و تدبیر در مسیر حق پایداری کنند، نصرت حق یار آنها بوده و صدها پازل و طراحی نیز توان مقابله با قدرت الهی را نخواهد داشت. آری این پازل نیز انشاالله ناموفق بوده و مسیر تحقق وعده نصرت الهی هرچند دشوار ولی پیمودنی خواهد بود که فرمود:
قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَىٰ كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُولِي الْأَبْصَارِ (آل عمران ١٣)

به قلم: دکتر غلامرضا گودرزی
عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق (ع)