به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه
خبرگزاری تقریب، آیت الله شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین در مراسم افتتاحیه همایش بین المللی «حضرت ابوطالب(ع) حامی پیامبر اعظم(ص)» که در سالن قدس مجتمع امام خمینی(ره) برگزار شد، ضمن تقدیر از دست اندر کاران این همایش بین المللی پیامی را به شرح صادر کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشندة مهربان
و الحمد لله ربّ العالمین
و سپاس مختص پروردگار جهانیان است.
و الصلاة و السلام علی أشرف الخلق مولانا و حبیبنا و قائدنا أبی القاسم محمد و علی أهل بیته الطیبین الطاهرین (دعا و درود باد بر شریف ترینِ مخلوقات، سرور و محبوب و رهبرمان، ابو القاسم، محمد و بر خاندان گرامی و پاک ایشان).
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
ابوطالب، عبد مناف فرزند عبد المطّلب - رضوان الله تعالی علیه - حامی پیامبر و امیر المؤمنین، و حامی پیام اسلام بود؛
این مرد، همان کسی است که در تاریخ، افتخاری بزرگ را مسجّل کرده است؛ (افتخارِ اینکه) در طول 10 سال، گذران عمرش در مکة مکرمه، (در همراهی) با رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، (نقش) حامی و مدافع، و یاور (را به عهده داشت).
و او همان کسی است که به جایگاهش، شهرت یافته است؛ وی همان پیشوای نخست و یکتای بنی هاشم است، و جایگاه بزرگی برای او در قریش است.
و در نتیجه هرکس که تاریخ وی را در آن دهه - دهة رسالت اسلامی - مطالعه کند، مییابد که ایشان در کنار رسالت و (حضرت) محمد صلی الله علیه و آله و سلم، بواسطة آوازه و جایگاهش، تشویق کنندهای برای مؤمنان - کسانی که به این رسالت پیوستهاند - و مدافع آنان (بود)؛ نقشی که میتوان به آن گفت: حامی رسالت.
او ایمان و پایبندی را از - همان - نخستین لحظات تأیید کرد، روایت شده که وی به سمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میرفت، و امیر مؤمنان را - دید - که در سمت راست او - حضرت رسول - نماز میخواند، و به همراه وی، فرزندش جعفر بود؛ پس به جعفر فرمود: صلة رحم کن (نزد خویشت برو) و خود را به بال (پشت سر) پسر عمویت (رسول الله) برسان!
در نتیجه جعفر به سمت امیر مؤمنان (سلام الله تعالی علیه) رفت تا در کنارش (و در) سمت چپ (پیامبر صلی الله علیه و آله) نماز گذارد، تا با این کارِ خود، پشتیبان و تأیید کننده و یاری رسان، باشد.
و او کسی است که برادرش حمزه - رضوان الله تعالی علیه - را تشویق کرد، هنگامی که ایمانش را اعلام کرد، و از وی ابیات شعری نقل شده است، که در آنها چنین سروده:
پیامبری که با دین از سوی پروردگارش آمد با راستی و حقانیت، ای حمزه، به آن کفر مورز!
پس زمانی که لبیک گفتی - و پایداریات را بر اطاعت از خدای متعال بیان نمودی - (و) ایمان (داشتی)، مرا مسرور کردی.
پس برای رسول خدا در دین یاوری بود.
و قریش را با آنچه با خود داری، خبر ده.
با صدایی رسا و بگو احمد، جادوگر نبود.
این بر عمق ایمان و پشتیبانی بزرگ ایشان و تأیید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلالت میکند؛
همگان میدانند که اگر ابوطالب در این موقعیت و در این نقش حضور نداشت، مشرکان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را از نخستین لحظات، آزار میرساندند؛ و وی را از همان لحظات نخست، از ابلاغ و دعوت منع میکردند، بلکه چه بسا او را میکشتند، اما ترسشان از ابیطالب، امری بود که آنان را به سمت تعامل با وی با صبر و حوصله سوق میداد.
ابوطالب تنها از شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، پشتیبانی نمیکرد، بلکه او از یاران و انصار وی نیز پشتیبانی مینمود؛
او کسی است که از عثمان ابن مظعون، زمانی که یکی از مشرکان او را آزار میداد، و چشم وی را از بین میبرد، دفاع نمود.
و او کسی است که از ابوسلمة مخزومی، نیز حمایت نمود، آن زمان که اسلام آورده بود و قبیلهاش خواستند او را بخاطر اسلامش تنبیه کنند، اما وی، او را حمایت نمود و آنان را از این کار منع نمود.
اینها همه نشانههایی عملی است، برای (اثبات) نصرت و یاوری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم (از سوی ابوطالب) و آنان که به وی ایمان آوردهاند.
و این دلالت واضحی است بر نقش بزرگی که ابیطالب - سلام الله علیه - به عهده گرفته بود.
ما میدانیم یکی از افرادی که ضمن (جریان) تحریم حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و بنی هاشم، تحریم شده بود، ابوطالب بود.
(تحریم) در شعب ابیطالب، به مدت زمان 3 سال - از سال 7 هجری تا سال 10 هجری - بر مؤمنین بنی هاشم بود و البته برای ابوطالب نیز چنین تحریمی وجود داشت، چون وی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را یاری نمود؛ درحالیکه ابوطالب در شعب خودش و مِلکش حضور داشت.
و او کسی است که پیام محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به مشرکان رساند، زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را از این مطّلع نمود، که موریانه تمام معاهدهنامة تحریم و حصر اقتصادی و اجتماعی را خورده است، مگر (عبارت) بسمک اللهم (خدایا! به نام تو).
پس ابوطالب به سوی مشرکان رفت تا آنان را از این امر باخبر سازد؛ و این نقش باعظمت و بزرگی بود.
و این کار، تلاشی برای پشتیبانی مضاعف وی (از رسالت نبوی) بود، و الحمدلله مشخص شد که این خبر صحیح است و مشرکین دریافتند که قدرتی الهی نزد حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم وجود دارد که وی را به این سمت سوق داد که چنین رفتاری را از خود نشان دهد.
هنگامی که ابوطالب در سال وفات همسر رسول خدا - حضرت خدیجه رضوان الله تعالی علیها - با فاصلة اندکی وفات نمود، آن سال، سال اندوه و حزن بود؛ و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: نمیدانم به کدامیک - از آن دو - بیتاب و بیقرارتر باشم.
چون بزرگ خسارتی بود، آنچه که آنان از دست داده بودند.
اینها دلایلی بود که دلالت میکرد بر جایگاه ابیطالب.
و هنگامی که ابوطالب وفات نمود، (حضرت رسول صلی الله علیه و آله) به امیر مؤمنان علی علیه السلام دستور داد که او را غسل و کفن و دفن نماید و برای وی طلب آمرزش نمود و در رابطه با وی فرمود:
صلة رحم نمودی عمویم، و (ان شاء الله) جزای خیر ببینی، پس به تحقیق، در کودکی تربیت و کفالتم نمودی، و یاور و تکیهگاهم بودی، در بزرگی، سپس رو به سوی مردم نهاد و فرمود:
به خدای سوگند برای عمویم شفاعتی میکنم که انس و جنّ (ثقلین) از آن تعجب میکنند.
برای دلالت بر ایمان ابوطالب و نقش یاوریاش برای پیامبر، چه چیز بیشتر از این میخواهیم؟!
رضوان خدای تعالی بر ابیطالب؛
و ما معتقدیم که جایگاه وی در اسلام، جایگاه باعظمتی است، رحمت خدای بر او باد، و صلوات بر محمد و خاندانش، و از مجمع جهانی اهل بیت برای فرصتی که فراهم نمودند، سپاسگزاری میکنیم، برای اهمیت دادن به این شخصیت باعظمت، ابیطالب، حامی پیامبر و رسالت.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
انتهای پیام/