تاریخ انتشار۱۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۴
کد مطلب : 480710

تقریب ادغام یا تلفیق نیست، بلکه توسعه مشترکات مذاهب است

حجت‌الاسلام محمدمهدی تسخیری با بیان اینکه آیت‌الله تسخیری تمام آیات قرآن را با رویکردی تقریبی تجمیع تفسیری کرد، اظهار کرد: بعضی فکر می‌کنند که تقریب خود یک مذهب دیگر است، در صورتی که تقریب تلفیق نیست، تقریب ادغام نیست، تقریب ساختن یک مذهب دیگری نیست، بلکه فلسفه تقریب این است که شما مشترکات را در میان مذاهب مختلف در نظر بگیرید و بعد سعی کنید که مساحت این مشترکات را بیشتر کنید.
تقریب ادغام یا تلفیق نیست، بلکه توسعه مشترکات مذاهب است
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب،بی‌شک یکی از پیشگامان و نام‌آوران عرصه تقریب در دوره معاصر، فقیه مجاهد آیت‌الله تسخیری بود که طی سال‌ها مسافرت به جهان اسلام در گفت‌وگو با عالمان و اساتید دانشگاه جریان تقریب را با مبانی قرآنی، فقهی و کلامی پیش برد، اما هیچ گاه از اصول و اعتقاداتش عقب‌نشینی نکرد. یکی از جنبه‌های مهم رویکرد تقریبی آیت‌الله تسخیری بُعد قرآنی ایشان است که در تفسیر ارزشمند «المختصر المفید فی تفسیر القرآن المجید» منعکس شده؛ تفسیری که به سفارش استادش، شهید صدر، طی سی سال به رشته تحریر درآمده است. 

این تفسیر علی‌رغم اختصار از غنای کافی برخوردار است و از آغاز تا پایان روح تقریب مذاهب در آن به چشم می‌خورد و از این نظر اهمیت دارد که ظواهر برخی آیات قرآن مخالف تقریب و تجمیع تفسیری تمام آیات با رویکردی تقریبی دشوار است. خبرگزاری ایکنا در گفت‌‎وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدمهدی تسخیری، رئیس مرکز گفت‌وگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، درباره چگونگی شکل‌گیری، روش و ویژگی‌های این تفسیر را به بحث و بررسی کرد. وی معتقد است که این تفسیر در این راه با احتیاط علمی از اصول خارج نشد و با گزیده‌گویی تفسیری با الفاظ کم، اما کثرت معنایی نگاشت. مشروح این گفت‌وگو از نظر می‌گذرد؛

 اختصار ویژگی اصلی این تفسیر است و آن را یکی از ویژگی‌های جامعه پست‌مدرن می‌دانند و پالتویی کردن کتاب یکی از ویژگی‌های این جامعه است تا بتوانیم از زمان بهتر استفاده کنیم. ایشان چگونه از این فضا متأثر شد؟

در بحث تقریبی بودن تفسیر، بعضی شاید تعجب کنند که چگونه می‌شود، که هم پایبند اصول خودت باشی و هم از اول تا آخر تفسیر هیچ گروهی را تحریک نکنی؟ در حالی که سی یا چهل تفسیر را مطالعه کرده‌ام چه شیعه، چه سنی، چه زیدی و.... معمولاً در آنها طعنه‌هایی به دیگران وجود دارد، اما چگونه می‌شود یک تفسیر داشته باشیم که پیروان مذاهب دیگر را تحریک نکند؟ ایشان در مباحث تفسیری هم همان روش اصلی خودشان را دارند و دنبال مشترکات است، احادیث و احوالی که در برداشت این آیات مشترک است، برداشت‌هایی که همه بر آنها متفق‌اند، چون ایشان می‌گوید که برای این تفسیر چهار ویژگی را لحاظ کرده است.

چهار ویژگی تفسیری آیت‌الله تسخیری

ویژگی نخست اختصار است. ویژگی دوم استناد به دیدگاه‌های دیگران با محوریت نظرگاه اهل بیت(ع) است. البته ایشان جنبه‌های مختلف کلامی، فلسفی، عرفانی و ... را هم در نظر گرفته ولی بیشتر بر جنبه اجتماعی تأکید دارد تا اینکه به این جنبه تقریبی برسد. بعضی فکر می‌کنند که تقریب خود یک مذهب دیگر است، در صورتی که تقریب تلفیق نیست، تقریب ادغام نیست، تقریب ساختن یک مذهب دیگری نیست، بلکه فلسفه تقریب این است که شما مشترکات را در میان مذاهب مختلف در نظر بگیرید و بعد سعی کنید که مساحت این مشترکات را بیشتر کنید.

البته در حین این‌که کشف می‌کنید و مساحت آن را هم گسترش می‌دهید، خودتان هم به آن عمل کنید، چون مشکل ما در عمل کردن است. بعضی وقت‌ها یک سال تلاش تقریبی می‌کنید، ولی با دو حرکت، تمام تبلیغاتتان را یک‌شبه بر باد می‌دهید؛ لذا ایشان تقریب را یک هدف می‌دانست: «کلمة التوحید و توحید الکلمة». همان چیزی که مرحوم نائینی می‌گوید که اگر توحید کلمه نباشد، رسیدن به کلمه توحید سخت می‌شود.

چهار جهت‌گیری فطری در آیات وحی

منشأ تفسیری و نگاه قرآنی ایشان یک نگاه فرامذهبی و فرادینی است، اما چگونه فرادینی است؟ ایشان می‌گوید که نگاه به فطرت اصیل در زندگی انسان یک اصل مهم است. به تعبیر ایشان، کسی که عمق معنای فطرت انسانی را درک نکرده، نمی‌تواند تفسیر درستی از توحید، معاد و احکام شرعی داشته باشد و تفسیرهای این فرد بدون درک معنی عمیق فطری همه ناقص است. ایشان فطرت را در دو جنبه آن در نظر می‌گیرد، یعنی هم فطرتی که در ادراکات است و منشأ علوم، فلسفه و ... است، هم در جنبه جهت‌گیری‌هاست.

ایشان بر این باور بود که باید جهت‌گیری‌های فطری انسان در چهار محور باشد؛ نخست جهت‌گیری معنوی و خداپرستانه، دوم جهت‌گیری علمی و حقیقت‌طلبانه و سوم جهت‌گیری احسانی و فضائل اخلاقی و چهارم جهت‌گیری کمال و جمال. اگر انسان در قرآن کاوش تحقیق کند، می‌بیند که این چهار جنبه در تمام آیات قرآن تجلی پیدا می‌کند. بنابراین کسی که با دیدگاه فطری حرکت می‌کند و معتقد بر این است که «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» است؛ یعنی اصل همگی ادیان الهی اسلام است و تمام ادیان چه یهودیت و چه مسیحیت، همگی تجلیات اسلام هستند. حتی اصول اولیه مکاتب دیگر مانند کنفوسیوس، بودیسم، شینتو و... همه براساس ارزش‌های انسانی است، و ارزش‌های انسانی همان فطرت انسانی است. فردی که تفسیر را براساس فطرت و میراث فرهنگی اهل بیت(ع) داشته باشد، به طور طبیعی تفسیرش هم تقریبی می‌شود.

تفرقه؛ مهم‌ترین چالش فراروی جهان اسلام

امام صادق(ع) رئیس مذهب ماست. جالب است که بدانید وقتی حضرت منبر می‌رفت و سخنرانی می‌کرد یا درس می‌داد، گاهی افرادی که آنجا بودند بالای نود درصد از مذهب اهل بیت(ع) نبودند و از مذاهب مختلف حضور داشتند. حتی در میانشان ملاحده، زنادقه، دهریین و... هم بودند. توجه کنید امام(ع) چه هنری داشته است که هم هویت تشیع را حفظ کرده و هم دیگرانی که با دیدگاه ایشان همراه نیستند در محفل‌شان حضور داشتند. کجای عالم بشری اعم از حوزه‌های ما یا جاهای دیگر چنین چیزی را پیدا می‌کنید که از مذاهب دیگری بیایند و در کلاس شما و محفل شما در کمال امنیت جانی، روانی و فکری بنشیند و نقد کنند. این بحث تقریبی آیت‌الله تسخیری در واقع به ایمان به مباحث فطری‌ که ایشان بدان معتقد بود برمی‌گردد.

ایشان از اول دغدغه‌اش همین بود، چون تمام بدبختی‌های ما به تفرقه و تشتت جامعه اسلامی برمی‌گردد. عقب‌گرد فرهنگی، تقهقر اقتصادی، تسلط سیاسی دیگران بر جهان اسلام همه به خاطر همین تفرقه است، اگر جای‌جای جهان اسلام را مورد توجه قرار دهیم، خواهیم دید که ما یا اختلافات مذهبی داریم یا اختلافات قومی و نژادی یا مرزهای جغرافیایی داریم که هر وقت دشمن اسلام، بخواهند ضربه‌ای به این جان خسته مسلمانان و یا کشورهای اسلامی بزند، یکی از عناصر اختلاف‌برانگیز را تحریک می‌کند و به این ترتیب است که تفرقه به عنوان مهم‌ترین چالش فراروی جهان اسلام باقی می‌ماند.

در رابطه با مختصرگویی بعضی‌ بر این باورند که اگر بخواهیم بدانیم، چگونه می‌شود که تفسیر هم مختصر باشد و هم معنا و مفهوم را برساند؟ این موضوع به توانمندی مفسر و سخنور برمی‌گردد. برای تقریب به ذهن، به عنوان مثال همین کتاب وزین نهج‌البلاغه مولی الموحدین(ع) را مورد توجه قرار دهید، وقتی انسان توانمندی چون امیرمومنان(ع) و امام الکلام باشد. خیلی راحت به جای خطبه‌های طولانی، و نوشته‌های انبوه با چند کلمه پیامش را می‌رساند. من در تفسیر «المختصر المفید فی تفسیر القرآن المجید» این روش تبعیت از امیرمؤمنان(ع) را دیدم، چون هر صفحه تفسیری در مقابل صفحه قرآن است، کلماتی به کار می‌برد که روح آیه را بیان می‌کنند؛ لذا هم اختصار را و هم جنبه تقریب را دربردارد و این روش را در تفسیر همه سوره‌های قرآن رعایت کرده است.

 برای تداوم تفسیر و گفتمان اندیشه ایشان در جامعه چه اقداماتی انجام شده است؟ با توجه به مسئله‌مندی و بینارشته‌ای این رویکرد، در مرکز گفت‌وگوی ادیان چه راهکارهایی را اندیشیده‌اید؟

در بخش تقریب وقتی می‌خواهیم آسیب‌شناسی کنیم، می‌بینیم که در بحث‌ جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، و... به هر بخشی که توجه کنیم، جنبه تقریب فراموش شده است. این بدیهیات فراموش‌شده به تعبیری مانند نور آفتاب است که تمام بشریت از نور آفتاب بهره‌‌مندند، اما غافل از منبع آن هستند. در بحث تقریب تمام مشکلات جامعه ما از همین‌جاست، این تشتت موجب تشتت در میان افراد حتی در یک خانواده و میان گروه‌های مختلف شده است.

اگر به گروه‌های تکفیری توجه کنید و ریشه‌های اختلاف آن‌ها آن‌ها را مورد کاوش قرار دهیم، خواهیم دید که یکی از علل بروز خشم جاهلانه آنان در قتل و کشتار دیگران ببینند، این است که می‌گویند ما آنها را تکفیر و به مقدسات آنها توهین می‌کنیم. آنان این مسئله را بهانه اعمال مجرمانه خود قرار داده، و دیگران را جذب این روش‌های غیرانسانی می‌کنند. اختلافاتی که امروزه میان کشورهای مختلف به وجود می‌آید، نمادهای گوناگون اجتماعی دارد، عموماً ناشی از عدم فهم مفهوم تقریب و برادری در معنای وسیع آن است.

نبود واحد هماهنگ‌کننده تلاش‌های تقریبی

مثلاً در بازی‌های فوتبال گاهی شعارهای سیاسی و نژادپرستانه و گاهی مذهبی سر می‌دهیم. درصورتی‌که این یک بازی تخصصی است و آن یک بحث سیاسی است، اما مشکلش در فهم تقریب و تشخیص موارد افتراق و اشتراک است. به جای اینکه کشورهای مسلمان در مباحث سیاسی کنار هم باشند، وقتی خوب به این مسائل توجه کنید، می‌بینید فهم واقعی و حقیقی از داده‌های تقریبی نداریم. در بحث‌های تقریبی همایش‌هایی برگزار می‌شود و اندیشمندانی جمع می‌شوند و به صورت صریح همدیگر را نقد می‌کنند و به تعبیری نقد اندیشه است نه نقد اندیشمند. کافی است در یکی از رسانه‌ها مطلبی منتشر شود، یک سخنرانی انجام گیرد تا تلاش‌هایی تقریبی را زیر سؤال ببرد.

شاید علت این درهم‌ریختگی به ضعف و یا نبود منظومه واحد هماهنگ‌کننده است و ما در قالب یک منظومه واحد حرکت نکرده‌ایم، صداوسیما، دانشگاه‌ها، حوزه‌ها، رسانه‌های مکتوب، فضای مجازی، وزارت ارشاد و... باید یک حرکتم منسجم داشته باشد. گاهی کتاب‌هایی که منتشر می‌شود نشان‌دهنده این است که مکمل هم نیستند؛ یعنی نگاه‌ها، نگاه‌های متمرکز و منظومه‌ای نیست. بحث آیت‌الله تسخیری این بود که در بحث تفسیر نگاه‌هایمان همه باید منظومه‌ای باشد و تمام جوانب را باید در نظر گرفت و سپس دیدگاه را تبیین کرد.

انتهای پیام/
https://taghribnews.com/vdchzvnkv23n6qd.tft2.html
مرجع : ایکنا
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی