آزادی بیان به سبک لیبرال دموکرات‌ها/ نمی‌خواهند این سوال به گوش جوانان فرانسوی برسد
کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: ما پیش از این مسئله نیز شاهد بودیم که برخی از واژگان در فرهنگ غرب و نظام‌سلطه یک معنا دارد و برای سایر کشورها معنای دیگری دارد. یکی از آن «واژگان آزادی بیان» است.
اشتراک گذاری :
روزنامه رسالت گفت‌وگویی با حسن عابدینی، کارشناس مسائل بین‌الملل انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید. آزادی بیان، در فرهنگ غرب با سایر نقاط دنیا تفاوت دارد
- استفاده از معیارهای دوگانه در نظام‌سلطه، تحت اندیشه دموکراسی، موضوع تازه ای نیست. ما پیش از این مسئله نیز شاهد بودیم که برخی از واژگان در فرهنگ غرب و نظام‌سلطه یک معنا دارد و برای سایر کشورها معنای دیگری دارد. یکی از آن «واژگان آزادی بیان» است.
- آزادی بیان در فرهنگ لیبرال دموکراسی، به این معنا است که تا زمانی که آزادی‌بیان خدشه‌ای به تفکر و اندیشه یک جانبه‌گرایی نظام‌سلطه وارد نکند، طبعا مقامات این نظام از اندیشه آزادی‌بیان حمایت می‌کنند و این رفتار فقط در بین سیاستمداران وجود ندارد بلکه یک حلقه زنجیره‌وار بین رسانه‌ها، سیاستمداران و نظریه پردازان است. حتی اندیشمندان غربی نیز این تفکر را دنبال می‌کنند
- شاهد هستیم که حتی اندیشمندان غربی نیز به گونه‌ای این تفکر را دنبال می‌کنند. به عنوان مثال فوکویاما کتابی تحت عنوان پایان تاریخ می‌نویسد: گرچه اکنون به دلیل تحولاتی که در نظام بین‌الملل اتفاق افتاده است، از این اندیشه عقب‌نشینی کرده، اما واقعیت این است که می‌گوید ما در مرحله‌ای از تاریخ زندگی می‌کنیم که فقط یک اندیشه حاکم است و آن لیبرال دموکراسی است.
- فوکویاما به عنوان یک اندیشمند معتقد است که فقط انسان لیبرال دموکرات می‌تواند بر سایر دنیا حکومت کند. تحت همین عنوان شاهد هستیم که حتی پایان تاریخ را از دید خودش با این اندیشه رقم می‌زند و سایر فرهنگ‌ها، خرده فرهنگ‌ها و اندیشه‌ها به گونه‌ای در حاشیه رانده می‌شوند.
- فریدمن نیز مانند فوکویاما همین بحث را مطرح می‌کند. زمانی که آن مقاله معروف «جهان تخت است» را می نویسد، یعنی اینکه اگر شما در نقطه‌ای از دنیا مصاحبه‌ای انجام دهید، به دلیل وجود رسانه‌ها به آن سمت دنیا منتقل می‌شود و اینگونه تمام دنیا از آن آگاه خواهند شد. این عقیده یعنی زمانی صحبت افراد به تمام دنیا منتقل می‌شود که مبتنی بر ارزش‌های فرهنگ غربی باشد. در غیر این صورت به راحتی جلوی آن را می‌گیرند. شبکه‌های ایران را قتل عام کردند!
- ما پیش از این شاهد بودیم که به یکباره چندین شبکه اسلامی ایران مانند العالم، پرس تی وی و حتی شبکه‌های داخلی ایران را که از طریق ماهواره پخش می شد قطع کردند. درواقع شبکه‌های ایران را قتل عام کردند! اما کسی موضوع آزادی بیان را مطرح نکرد و نمی‌کند. چرا؟ به این دلیل که رهبران نظام سلطه چنین القا می‌کنند که صحبت‌ها یا اندیشه‌های متفاوت با اندیشه غربی برای جامعه مضر است. بنابراین به راحتی آن‌ها را حذف می کنند.
- قطع کردن شبکه‌های ایرانی مسبوق به سابقه است. به طور مثال چرا آفکام در بریتانیا حاضر نیست رسانه‌های انگلیسی زبان ایران ازجمله پرس تی وی را در شبکه کابلی قرار دهد تا قابل دسترسی باشد؟
- در حال حاضر نیز فضای مجازی هم تحت کنترل لیبرال دموکرات‌هاست. آن‌ها در ظاهر از آزادی بیان و گردش آزاد اطلاعات دم می زنند، اما در عمل حتی تحمل انتشار یک عکس از فرمانده شهید سردار سلیمانی را ندارند و به مجرد اینکه کاربران عکس ایشان را در اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند به راحتی آن را حذف می کنند یا حتی اکانت را غیر فعال می‌کنند. نمی‌خواهند این سوال به گوش جوانان فرانسوی برسد
- محدود کردن دسترسی به حساب توییتری رهبر انقلاب و سایر شبکه‌های اجتماعی که آمریکا و فرانسه در آن نقش داشتند نشان می‌دهد که اساسا آن‌ها به هیچ یک از موضوعاتی که در تبلیغات خود تکرار می کنند، پایبند نیستند و یک پرسش بسیار منطقی را بایکوت می کنند.
- بایکوت کردن پرسش بسیار منطقی رهبر انقلاب خطاب به جوانان فرانسه درمورد هولوکاست، که حتی اندیشمندان غربی نیز آن را مطرح می‌کنند، بیانگر این است که نمی‌خواهند این سوال به گوش جوانان فرانسوی یا سایر افکار عمومی دنیا برسد. اما جالب است که در فرانسه به پیامبر یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر در دنیا توهین می‌شود و آن را نماد آزادی بیان تلقی می کنند.
- با این حال اگر کسی بخواهد در حوزه دانشگاهی در مورد هولوکاست یا تفکر رژیم‌صهیونیستی سوالی مطرح کند به چند سال زندانی و جریمه محکوم می‌شود. نمونه بارز آن نیز اندیشمند فرانسوی بود که در مورد هولوکاست صحبت کرد و او را زندانی کردند. بنابراین شاهد این برداشت دوگانه از مفاهیم قابل ارزش برای افکار عمومی و بین‌الملل یعنی آزادی بیان هستیم.
