تاریخ انتشار۱۵ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۴
کد مطلب : 477991

نگاهی به ماهیت، ویژگی‌ها و روش‌های جنگ نرم

تضادهاى به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگى اجتماعى و وحدت ملى را بر هم مى‏‌زند و زمینه‏‌هاى بروز بحران و درگیری‌‏هاى داخلى را فراهم می‌‏سازد. بنابراین تخریب وحدت ملى یکى از پیامدها و ویژگی‌هاى جنگ نرم است.
نگاهی به ماهیت، ویژگی‌ها و روش‌های جنگ نرم
حجت الاسلام دکتر عبدالله محمدی، عضو هیئت علمی  مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران نوشت: نزاع بین حق و باطل از حضور نخستین بشر در روی زمین آغاز شده و در طی زمان نه تنها کمرنگ نشده، بلکه پیچیده‌تر شده است. در دهه‌های اخیر جهان شاهد تغییر شکل جنگ، از جنگ سخت به سمت جنگ‌های نیمه سخت و نرم بوده است. جمهوری اسلامی که از ابتدای حرکت خود از این دشمنی‌ها ایمن نبوده است، بیشترین مواجهه را با جنگ نرم تجربه کرده است.
در این نوشتار قصد داریم به طور اجمالی با ماهیت، ویژگی‌ها و روش‌های جنگ نرم به‌ویژه در بستر فضای مجازی آشنا شویم.
ماهیت جنگ نرم
جنگ نرم (soft war) واژگان نوینی است که در دهه‌های اخیر وارد فضای سیاسی جهان شده است. ظاهراً این واژه نخستین بار توسط جوزف نای (Joseph Samuel Nye Jr.) در کنار سایر شیوه‌های رویارویی با حاکمیت‌ها مطرح شده است. فهم مختصات قدرت سخت (hard war) به دریافت بهتر تعریف و مقصود قدرت نرم کمک می‌کند. قدرت سخت بر تهدیدها(چماق) یا تطمیع‌ها(هویج) مبتنی است و از ابزارهای نظامی، پلیسی، تشویق‌ها و تحریم‌های مالی، توانایی استخدام و اخراج کمک می‌گیرد.(1) اما در مقابل گاهی می‌توان با تدوین برنامه و جذب دیگران، بدون تهدید یا پرداخت پول به نتایج دلخواه دست یافت. در این صورت از قدرت نرم استفاده شده است که به جای مجبور کردن افراد، آنها را همراه می‌کند. بنابراین قدرت نرم به جای تأکید بر پول و فشار به توانایی شکل دهی اولویت‌های دیگران تکیه می‌کند.(2)
در قدرت نرم مردم ترغیب می‌شوند تا همان کاری را که صاحبان قدرت نرم مدنظر دارند انجام دهند، از این رو ممکن است کشوری تنها به دلیل آنکه کشورهای دیگر ارزش‌های او را تحسین می‌کنند به نتایج دلخواه خود دست یابد و سایر کشورها آن را الگوی خود قرار دهند.(3)
طبق این دیدگاه جنگ نرم به معنای «توانایی تغییر در علایق و ترجیحات دیگران» یا «قدرت جذب»(4) یا «توانایی کسب مطلوبیت از طریق جاذبه نه از طریق اجبار یا تطمیع»(5) است. این امر تنها در حوزه سیاسی مطرح نیست، بلکه تاجران موفق نیز می‌دانند که مدیریت تنها دستور دادن نیست، بلکه مستلزم الگو بودن و جذب کردن افراد به سمت کاری است که آنها دوست دارند. پلیس نیز سعی در جذاب و دوست معرفی کردن خود دارد تا جامعه، او را در رسیدن به اهدافش کمک کند.(6)
به تعبیر دیگر در  جنگ نرم مهاجم سعی می‌کند با برنامه‌ریزی دقیق و استفاده از تمام ابزارهای ممکن چنان بر باورها، احساسات و رفتارهای جامعه هدف تأثیر بگذارد تا مردم را ناخودآگاه به نیروهای خودی تبدیل کند که بدون هیچ فشاری مانند مهاجمان بیندیشند، دوست داشته باشند و رفتار کنند.(7)
ویژگى‏‌هاى جنگ نرم‏
برخی از ویژگى‏‌هاى جنگ نرم عبارتند از:
1- جنگ نرم در پى تغییر قالب‏‌هاى ماهوى جامعه و ساختار سیاسى است. در این جنگ، باورها و ارزش‏‌هاى اساسی جامعه مورد هجوم در معرض تغییر است. با تغییر باورهاى اساسى جامعه، قالب‏‌هاى تفکر و اندیشه دگرگون می‌شود و مدل‏‌هاى رفتارى جدیدى شکل مى‏‌گیرند. مدل‏هاى رفتارى جدید به گونه‌‏اى هستند که به جاى رفتارهاى حمایتى از ساختار سیاسى، رفتارهاى چالشى جایگزین می‌شوند و این رفتارها به سمت ساختارشکنى جهت مى‌‏یابند.
2- جنگ نرم آرام، تدریجى و زیر سطحى است. جنگ نرم، دفعى، شتابان و پرتحرک و مقطعی نیست. این جنگ به صورت آرام شروع می‌شود و به صورت تدریجى به سمت جلو حرکت می‌‏کند.
3- جنگ نرم نمادساز است. در این جنگ تلاش مى‏‌شود تصویرى شکست خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه شود و در مقابل مهاجم، با نمادسازى و تصویرسازى، خود را پیروز و موفق نشان مى‌‏دهد. برای نمونه پیام‌های مستقیم و غیرمستقیم رسانه‌ها به‌ویژه در فضای مجازی مملو از نمادسازی از تفکر غربی و ضعیف نشان دادن قابلیت‌ها و توانمندی‌های خودی است.
4- پایدار و بادوام است. هدف اصلى جنگ نرم تغییر باورها و اعتقادات است. تغییر مجدد و بازگشت به حالت اولیه به‌راحتى میسر نمى‌‏شود. در جنگ نظامى، یک سرزمین تصرف شده را ظرف چند ساعت مى‏‌توان بازپس گرفت. اما در جنگ نرم، تغییر و برگرداندن قلوب و اندیشه‌های تصرف شده دشوار و زمانبر است.
5- جنگ نرم هیجان‌ساز است. در جنگ نرم با استفاده از نمادسازى‏، اسطوره‌‏سازى و خلق ارزش‌‏هاى جدید، از احساسات جامعه هدف، نهایت سوءاستفاده انجام می‌‏گیرد. تلاش مى‌‏شود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلى براى نفوذ در افکار و اندیشه‏‌ها براى ایجاد تغییر و دگرگونى در باورها استفاده شود. احساسات و عواطف به دلیل تحریک‏‌پذیرى، زمینه‌‏هاى خلق بحران را فراهم می‌‏سازند. برای نمونه در فضای مجازی، کوچک‌ترین گزارش احساسی و هیجانی (حتی قبل از اثبات صدق آن) به موجی از گفتگوهای توئیتری و غیره تبدیل می‌شود.
6- جنگ نرم آسیب‌محور است. آسیب‏‌هاى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و سیاسى، میدان مانور جنگ نرم هستند. مهاجمان در جنگ نرم با شناسایى نقاط آسیب جامعه هدف، در حوزه‌‏هاى ذکر شده، فعالیت‌‏هاى خود را سامان می‌دهند و با خلق آسیب‏هاى جدید، بر دامنه تحرکات خود می‌‏افزایند. مشارکت گسترده افراد و گروه‌ها در فضای مجازی، فرصت بزرگ‌نمایی چند ده برابری از آسیب‌ها را بیشتر و حتی امکان راستی‌آزمایی را در ذهن مخاطب منتفی می‌سازد.
7- جنگ نرم چند وجهى است. پر دامنه بودن و برخوردارى از وجوه مختلف از دیگر ویژگی‌‏هاى جنگ نرم است. در این جنگ از تمام علوم، فنون، شیوه‏‌هاى شناخته شده و ارزش‌‏هاى موجود استفاده می‏‌شود. استفاده از این وجوه مختلف، به‌ویژه در فضای مجازی بیش از دیگر محورها برجسته است.
8- جنگ نرم تضادآفرین است. جنگ نرم از محیط‌هاى آسیب‏‌دار در جامعه هدف شروع مى‏‌شود و با ایجاد گسل‏‌هاى متعدد در بخش‌‏هاى گوناگون جامعه و از طریق متفاوت کردن باورها، ارزش‌‏ها و شکل‏‌دهى به رفتارهاى جدید، اعضاى یک جامعه را در برابر هم قرار می‌‏دهد. تضادهاى به وجود آمده از طریق جنگ نرم، همبستگى اجتماعى و وحدت ملى را بر هم مى‏‌زند و زمینه‏‌هاى بروز بحران و درگیری‌‏هاى داخلى را فراهم می‌‏سازد. بنابراین تخریب وحدت ملى یکى از پیامدها و ویژگی‌هاى جنگ نرم است.
9- جنگ نرم تردیدآفرین است. در جنگ نرم، ایجاد تردید و بدبینى نسبت به بسیارى از مسائل، یک اصل و قاعده است. این جنگ با ایجاد ناامیدى و یأس شروع می‌‏شود. براى توفیق در این جنگ، با تکیه بر سنّت‌‏ها، البته با نوپردازى به صورت ظریف و آرام، در باورها و اعتقادات اساسى تردید ایجاد و به‌مرور بر دامنه این تردیدها افزوده می‌شود تا در نهایت به ایجاد تغییرات اساسى در باورها و ارزش‏‌ها دست یابد.
تفاوت‌های جنگ نرم و جنگ سخت
بین جنگ نرم و جنگ سخت دو تفاوت جدی وجود دارند:
1- تفاوت در روش؛ چنانکه اشاره شد راه دستیابی به مطلوب در جنگ سخت تهدید و تشویق است، ولی در جنگ نرم اولویت‌های جامعه هدف طوری چیده می‌شوند که ناخودآگاه به آنچه صاحب قدرت نرم می‌خواهد معتقد می‌شوند و همان را انجام دهد.(8)
2- در قدرت سخت مبنای کار اجبار است ولی در جنگ نرم مبنای فعالیت‌ها اقناع است.(9)
 
امتیازات جنگ نرم نسبت به جنگ سخت(10)
از جمله امتیازات جنگ نرم نسبت به جنگ سخت می‌توان به موارد ذیل  اشاره کرد:
1- خسارت کمتر: جنگ نرم خسارت‌های مادی و معنوی کمتری برای نیروی مهاجم دارد. در جنگ نظامی هر قدر نیروی مهاجم قوی باشد، خسارت مادی و مهم‌تر از آن تلفات نیروی انسانی خواهد داشت. لکن در جنگ نرم این خسارت به‌مراتب کمتر است. همچنین خسارت‌های معنوی جنگ سخت اعم از اقناع افکار عمومی داخلی و خارجی و پاسخ‌گویی به رسانه‌ها بسیار بیشتر از جنگ نرم است.
2- پنهان بودن: جنگ سخت به دلیل بروز و ظهور آشکار خود به‌سرعت توجه و مقاومت سطوح مختلف جامعه هدف را برمی‌انگیزد، ولی جنگ نرم به دلیل پنهان و بی‌سر و صدا بودن عمیق‌ترین حملات را بر اعتقادات و فرهنگ جامعه هدف وارد می‌سازد، بدون آنکه دولت مورد تهاجم و افکار عمومی داخلی و خارجی نشانی از دخالت او بیابند.
3- وسیع‌تر بودن گستره نتایج: غایت جنگ سخت تصرف بخشی از کشور یا سرنگونی قدرت حاکم است، ولی در جنگ نرم مجموعه ارزش‌ها و علایق جامعه مورد هدف است که هیچ‌گاه با جنگ نظامی تحصیل نمی‌شوند.
4- عمیق‌تر بودن تأثیر: جنگ نرم هرچند حرکتی آهسته است، اما تأثیری عمیق‌تر بر جامعه هدف دارد، زیرا زیرساخت‌های فکری و رفتاری جامعه را تغییر می‌دهد. جبران حملات مهاجمان در جنگ سخت آسان، ولی در جنگ نرم بسیار دشوار است.
5- کاهش امکان مقابله: از آنجا که در جنگ نرم از ابزارهای تکنولوژیکی استفاده فراوان می‌شود، مقابله با آن برای جوامعی که چنین امکانی ندارند بسیار دشوار است.
6- مساعدتر بودن زمینه موفقیت: جذابیت پنهان و آشکار ابزارهای جنگ نرم حس اعتماد و همدلی را بین عموم مردم و افکار عمومی پدید می‌آورند و سبب می‌شوند که نیروی مهاجم با کمترین مقاومتی به اهداف خود نائل شود.
7- ماهیت تفرقه‌انگیز: جنگ سخت به دلیل ماهیت خشن و تبعات سوء آشکار سبب شکل گرفتن حس وحدت و یکپارچگی بین اقشار مختلف مردم علیه دشمن مهاجم می‌شود و این امر پیروزی را برای نیروی مهاجم دشوار می‌سازد، ولی پنهانی و آهسته بودن جنگ نرم مانع از پیدایش چنین اجماع و اقناعی در برابر دشمن می‌شود و حتی بر سر وجود چنین جنگ و یا مصادیق آن بین نخبگان جامعه اختلاف نظر پدید می‌آید. این امر توفیق نیروی مهاجم را دو چندان می‌کند.
اهداف جنگ نرم‏
یکی از سئوالات مطرح در جنگ نرم این است که اساساً جنگ نرم برای  چه اهدافی طراحی شده است؟ در بررسی به عمل آمده به این نتیجه می‌رسیم که از جمله اهداف مهم جنگ نرم موارد ذیل هستند:
1- ایجاد تغییر در اعتقادات، باورها و ارزش‌ها: مهم‌ترین و اصلى‏ترین هدف جنگ نرم را باید ایجاد تغییر و دگرگونى در باورها و اعتقادات جامعه هدف جنگ نرم دانست. اعتقادات و باورها، اساس حرکت یک جامعه به شمار می‌‏آیند. هرنوع اختلال در مسیر حرکت یک جامعه مستلزم تغییر در باورهای ایشان است. این تغییر که معمولاً به شکل نامحسوس صورت می‌گیرد، بسیار زیان‌بارتر از تغییرات رفتاری است.
2- ایجاد تغییر در رفتار: رفتارهاى یک جامعه مبتنى بر اعتقادات، باورها و ارزش‌های آنانند. با تغییرات اساسى در این مبانى، مدل‏‌هاى رفتارى در حوزه‏هاى گوناگون تغییر می‌‏کنند. همان طور که رفتار از باور متأثر است، باور نیز از رفتار تأثیر می‌پذیرد. از این رو ترویج برخی گونه‌های خاص رفتاری در قالب سبک زندگی به همراه ساختن افراد با اعتقادات جامعه الگو منجر می‌شود.
3- ایجاد تغییر در ساختار سیاسى‏: هدف نهایى جنگ نرم ایجاد تغییر و دگرگونى در ساختارهاى سیاسى جامعه و جایگزین کردن ساختارهاى جدید است. اهداف ذکر شده در یک فرآیند و به صورت خطى دنبال مى‏شود. با ایجاد تغییر در باورها، ارزش‌ها و رفتارهاى یک جامعه، به صورت طبیعى مدل رفتارهاى حمایتى از ساختار سیاسى موجود تغییر می‌کند و مدل‌‏هاى چالشى جایگزین آن می‌‏شود. مردم در شرایطى با نظام سیاسى خود به چالش بر مى‏خیزند که دیگر آن را مشروع ندانند و از نظر آنان مسئولان سیاسى مقبولیت خود را از دست داده باشند. بنابراین مشروعیت‌‏زدایى و مقبولیت‌‏زدایى براى ایجاد بحران و ناآرامى و بى‏ثبات‏سازى در جامعه هدف، از کارویژه‏‌هاى اصلى جنگ نرم به حساب می‌آید. با از دست رفتن مشروعیت و مقبولیت یک نظام سیاسى در بین مردم، زمینه‌‏هاى لازم براى تغییر آن ساختار و نظام سیاسى و جایگزین شدن یک نظام و ساختار جدید به‌راحتی فراهم می‌‏شود.
فضای مجازی مهم‌ترین بستر برای جنگ نرم
فضای مجازی در حال حاضر مساعدترین بستر برای تحقق جنگ نرم علیه آرمان‌ها و ارزش‌های جمهوری اسلامی است. پیش از آسیب‌های ظاهری جنگ نرم، باید به مبنایی‌ترین خطر آن توجه کرد. آسیب تغییر در بنیان‌های معرفت‌شناختی جامعه بیش از دیگر آسیب‌های آن است. زندگی مجازی در حال متحول ساختن معنای صدق و کذب است. در مبانی معرفت شناختی، مطابقت با واقع معنای صدق و اثبات گزاره‌ها به کمک بدیهیات عقلی یا دیگر منابع معتبر مانند تجربه و نقل موثق، معیار احراز این مطابقت است. اما زندگی در فضای مجازی سبب شده است تعداد تأییدها و دنبال کنندگان، ملاک صدق یک گزاره تلقی شود.
نسبی‌گرایی و کثرت‌گرایی معرفت‌شناختی آسیب دیگر مبنایی است که در فضای مجازی طنین دارد. اگرچه فراوانی دیدگاه‌های خاص در بسیاری موارد ساختگی و غیرواقعی است، لکن فراوانی بی‌نظیر دیدگاه‌های متعارض و ناتوانی در تشخیص حق و باطل، ذهن مخاطب را به سمت کثرت‌گرایی یا نسبیت‌گرایی سوق می‌دهد.
با تغییر در بنیان‌های معرفتی مخاطبان فضای مجازی، باورهای رسمی از دین نیز مورد تردید قرار می‌گیرند و رفته رفته، اسلام فقاهتی و انقلابی تنها یک قرائت در کنار دیگر قرائت‌ها و غیرقابل ترجیح بر آنها به شمار می‌آید. فرآیند ناگوار یادشده درباره ارزش‌های حاکم اخلاقی و ساختار سیاسی نیز هدف‌گذاری شده است. اگر باورهای اساسی مردم در حوزه دین، اخلاق و ارزش‌های سیاسی تغییر کند، مهم‌ترین هدف جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی محقق شده است. اینها آسیب‌های مهم در ساحت بنیان‌های فکری و عقیدتی هستند.
در حوزه رفتارها نیز تکرار نمادهای سبک زندگی مادی مبتنی بر محوریت لذات مادی، شاخص رفتارهای فردی و اجتماعی را با شیبی ملایم به این سمت سوق می‌دهد. بشر کنونی تا واپسین لحظات بیداری خویش متأثر از داده‌های فضای مجازی است و فرصتی برای خلوت با خود و خالق خویش را ندارد و زمینه خودفراموشی و غفلت از حقایق زندگی بیشتر فراهم می‌شود.
فراوانی محتواهای خلاف اخلاق، حساسیت افراد را به منکر کاهش می‌دهد و حتی اگر خود از چنین محتوایی استفاده نکنند، به دلیل فراگیری آن، از احساس نفرت و انزجارشان از این امور رفته رفته کاسته می‌شود.
در ساحت سیاسی اجتماعی نیز فضای مجازی بستری مساعد برای جنگ نرم است. کاربران فضای مجازی با انبوهی از اطلاعات مواجه می‌شوند که فاقد عمق و تحلیل‌اند و نتیجه آن زودباوری و سطحی‌نگری مخاطبان است. این امر افراد را برای پذیرش شایعات و سوء استفاده دشمن از آسیب‌های اجتماعی و سیاسی بیش از فضای حقیقی مستعد می‌کند. تردیدآفرینی و تضادآفرینی که از مهم‌ترین ویژگی‌های جنگ نرم است، در فضای مجازی ساده‌تر از فضای حقیقی قابل تحقق است. نتیجه این امر سلب اعتماد مردم از حاکمان و کارآمدی نظام مستقر است که  در درازمدت می‌تواند به اندازه تغییر ساختار سیاسی خطرناک باشد.
موارد یادشده به معنای نادیده گرفتن امتیازات فضای مجازی نیست، لکن از آنجا که موضوع بحث جنگ نرم است، سیر مطالب این نوشتار بر آسیب‌ها و چالش‌های فعلی و آتی متمرکز شده است.
پی‌نوشت‌ها:
1.جوزف نای، رهبری و قدرت هوشمند، ترجمه محمدرضا گلشن پژوه و الهام شوشتری زاده،تهران، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرارمعاصر تهران،1387، ص70.1.
2. همان، ص70-71.
3. جوزف نای، قدرت نرم ، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ترجمه سید محسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1389، ص 43.
4. جوزف نای، منابع قدرت نرم ، ترجمه ناصر بلیغ، فصلنامه مطالعات بسیج، سال دهم ، شماره 36، پاییز 1386، ص110.
5. جوزف نای، قدرت نرم ، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ص24
6.همان
7. احمد حسین شریفی، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1389، ص27.
8. جوزف نای، قدرت نرم ، ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ص45.
9. جوزف نای، قدرت نرم و رهبری، ترجمه عسکر قهرمانپور، فصلنامه عملیات روانی، شماره21، بهار 1388، ص126-127.
10. مرکز پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی صدرا، جنگ نرم و وضعیت کنونی ما، تهران،1390،صص90-93.
منبع: مجله پاسدار اسلام
https://taghribnews.com/vdceof8ezjh8foi.b9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی